به روز خطرآفرین زمین خوش آمدید! ما بخش بزرگی از منابع زمین برای مصرف سالانه را مورد استفاده قرار دادهایم. با این روند بشر به یک سیاره دیگر هم نیاز دارد.
یازدهم مرداد ماه 96، روزی بود که زمین به بدترین حالت خود در طول تاریخ رسید! ما انسانها عملا بخش بسیار بزرگی از منابع مجاز زمین برای مصرف سالانه را استفاده کردهایم و این در حالیست که چندین ماه تا پایان سال جاری زمان باقی مانده است! کارشناسان بر این باروند که با روند فعلی، سیاره زمین قادر به پاسخگویی نیازهای تمدن ما نخواهد بود!
در واقعیت، امروز آغازی بر مصرف بیش از اندازه بر منابع زمین است و ساکنین آن، مصارف خود را به مرزهایی فراتر از اکولوژی سیاره رساندهاند. با این تفاسیر، گفته میشود که شرایط حاکم بر زمین، از سوی طبیعت قابل پذیرش نخواهد بود.
این نقطه درست آغاز زمانی است که مصارف انسان از منابع زمین ، نمیتواند از سوی طبیعت جبران شود. به عبارت دیگر، کربن دی اکسید تولیدی از سوی انسان، فراتر از ظرفیت اقیانوسها و جنگلها است.
«شبکه ردپای جهانی» (Global Footprint Network) یک سازمان تحقیقاتی است که مصرف منابع زمین را مدیریت میکند. این سازمان، نسبت به شرایط موجود هشدار داد و اعلام کرد که رویدادهای مذکور تنها در طول 7 ماه اتفاق افتادهاند! این بدان معناست که ما انسانها تنها در حدود 7 ماه، مقدار CO₂ بسیاری را وارد محیط زیست کردهایم که جنگلها و اقیانوسها از جذب کامل آنان ناتوان هستند. این مشکلات، با از بین بردن جنگلها، مصرف بیرویه منابع آبی و افزایش نرخ ماهیگیری به وجود آمدهاند و طبیعت را از اجرای روند جبران طبیعی خود بازداشتهاند.
شبکه ردپای جهانی، هرساله وظیفه دارد که مرز دقیق این روز را تعیین کند و در محاسبه این روز، 4 اصل زیر را مورد توجه قرار میدهد:
- میزان مصارف انسان
- میزان تولید محصولات موثر در سراسر جهان
- جمعیت موجود بر روی زمین
- روند جبران طبیعت بر مصارف انسان
ما اغلب داستانهای بسیاری را از مصارف بیش از اندازه، از منابع زمین میشنویم. سازمانهایی نظیر شبکه ردپای جهانی، هرساله با تعیین یک روز دقیق، وضعیت قرمز را برای مصارف بیرویه انسان تعریف میکنند. این بار، سازمان مذکور اعلام کرده است که دوم آگوست (یازدهم مرداد ماه)، روزی بود که انسان به مرز مجاز مصارف خود رسید و از حالا تا پایان سال، زمین در شرایط بدهی زیستمحیطی قرار گرفته است!
نزدیک به یک دهه است که صندوق جهانی طبیعت (World Wildlife Fund) و سایز سازمانهای حفاظت از محیط زیست، با محاسباتی دقیق سعی کردهاند روند دقیق ردپای انسان بر مصرف معادن زمین را مورد بررسی قرار دهند. به روایت دقیقتر، مصرف فعلی ما از زمین، به اندازه 1.7 سیاره است! روند مصرف انسان از منابع زمین ، با سرعت بسیار بالایی در حال پیشروی است و حتی این احتمال وجود دارد که تا سال 2030 میلادی، زندگی بر روی سیاره غیرممکن شود! تا جایی که دانشمندان پیشبینی میکنند که تا آن زمان، ما به یک سیاره دوم نیاز خواهیم داشت. این در حالی است که اگر تمامی کشورهای جهان به پیشرفتهای فعلی ایالات متحده آمریکا دست یابند، ما به 5 سیاره مشابه زمین برای جمعیت موجود نیاز خواهیم داشت! این پیام واضحی از سوی سازمانهای حفاظت از محیط زیست است که زمین را در وضعیتی بحرانی توصیف کرده و نسبت به فروپاشی گسترده اکوسیستم موجود بر زمین هشدار دادهاند.
اما در واقعیت، اثرات زیستمحیطی تلاش میکنند که مصرف انسان را ارزیابی کرده و آن را با منابع موجود به قیاس بگذارند. در اصل قضیه، این آزمایش تا حد بسیاری مفید است و مانند هر آزمایش دیگری تلاش میکند که جنبههای مختلف رفتار انسان را جمعآوری کرده و همچنین ورودیهای آن را ساده کند.
برخی از این سادهسازیها صحیح هستند که از جمله آنان میتوان به فضا اختصاص یافته به جادهها، توسعه مسکن، مراکز تولید مواد غذایی و … اشاره کرد. این بخش از اثرات زیستمحیطی، دخالت واضح و دقیقی از انسان بر طبیعت هستند. اما باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که جادهها و خانهها تنها در حدود 3.8 درصد از این مقادیر را به خود اختصاص میدهد. این در حالی است که مراکز تولید مواد غذایی، تنها یک سوم مراکز تولیدی در سیاره را اشغال میکند و از طرفی با پیشرفت تکنولوژی، انتظار میرود که همواره این فضاها رو به کاهش باشند.
ناحیه مورد استفاده برای محصولاتی که از منابع جنگل استفاده میکنند نیز در این میان نقش پر رنگی دارند. مراکز تولید چوب و کاغذ، در حدود 16 درصد فضای جهان را به خود اختصاص داده و این مقدار، بسیار کمتر از نصف جنگلهای موجود در جهان است. این 16 درصد منحصرا برای تولیدات چوب اشغال شده و فضا برای سایر کاربردها را مسدود میسازد، اما نباید فراموش کنیم که گسترش تولیدات چوبی بخشی از زیبایی سیارهای ما به شمار میروند. مراتع زمین، در حدود 9 درصد از فضای جهان را به خود اختصاص داده و فضای سطحی مورد نیاز برای پرورش ماهی مورد نیاز برای هر کشورها، در حدود 5 درصد در نظر گرفته شده است.
در جمعبندی این مقادیر، 33 درصد از فضای جهان به مکانهای تولیدی و 67 درصد آن به فضای زیستمحیطی طبیعی اختصاص دارند. آیا با این شرایط، یک سیاره برای ما کافی است؟ تا اینجای کار همه چیز منطقی به نظر میرسد، از این جهت مشکل را باید در جای دیگری جستجو کرد.
آنچه باعث ایجاد نگرانیهای بسیار شده، به انتشار بیش از اندازه گاز کربن دی اکسید اختصاص دارد. به طور ذاتی، انسان بر این باور است که میبایست تولید کربن دی اکسید را به کمترین میزان ممکن رسانده و بدین منظور، پوششهای گیاهی را به بیشترین حد ممکن برسانیم. این بدان معناست که ما میبایست تمامی نقاط سیاره زمین را با کاش درخت، به جنگل تبدیل کنیم. این فاکتور موجب میشود که ما مجبور شویم کل سیاره خود را به محلی غیرقابل سکونت برای انسان تبدیل کرده و به سیارهای دوم نیاز داشته باشیم.
در عمل، امکان به صفر رساندن کربن دی اکسید وجود ندارد! هرچند که ما میبایست برای کاهش آن تمام تلاش خود را به کار گیریم، اما مهمتر اینکه توسعه جنگلها یک روش ناکارآمد برای کاهش دادن گاز کربن دی اکسید است. ارزیابیهای صورت گرفته نشان میدهد که انسانها هرساله یک تُن گاز CO₂ را تولید میکنند. به منظور جذب این مقدار، لازم است که 2 هزار متر مربع جنگل را در زمین پرورش دهیم. اما ما میتوانیم با استفاده از توربینهای بادی و پانلهای خورشیدی، این رقم را به 30 متر مکعب کاهش داده و جذب این مقدار از CO₂ سالانه را امکانپذیر سازیم. نکته جالب اینکه میتوان تجهیزات مذکور را بر روی پشتبام خانهها، صحراها و یا حتی اقیانوسها نصب کرد. با اجرای این برنامهها، دیگر هیچ نیازی به سیاره دوم نبوده و انسان میتواند زندگی خود بر روی زمین را تا مدتها ادامه دهد.
به طور واضح، با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته در کشاورزی و نگاهی به آینده، ما قادر خواهیم بود که بدون نیاز به سیاره دوم، زندگی خود را بر روی زمین به خوبی ادامه دهیم. از این جهت، به جای نگرانی از بابت کاهش جنگلها و اثرات زیست محیطی، میتوان به راهکارهای موجود و موثر برای جبران آنان تمرکز کرد. با کاهش فقر در میان میلیونها انسان ساکن در نقاط مختلف جهان و بهبود الگوهای مصرف و تامین منابع مالی جدید، میتوان آلودگیهای آتی را از بین برد و میزان تولید را افزایش داد. با فراهم شدن این موارد، سیاره زمین برای همه کافی بوده و نیازی به سیاره جدید نخواهیم داشت.