امروزه تعداد افرادی که به زمین تخت باور دارن و به زمینتختگرایان معروف شدهاند کم نیست. اما این افراد کمتر به نتایج چنین فرضیهای توجه میکنند. در ادامه به مشکلاتی که فرض یک زمین تخت بوجود میآورد اشاره میکنیم.
با وجود شواهد بسیاری که نشان میدهد زمین کرویشکل است، هنوز هم افرادی هستند که باور دارند زمین کاملا تخت است. این گروه عقیده دارند که تصاویر زمین هیچکدام واقعی نیستند و سازمانهای فضایی چون ناسا و اسا همگی تصاویر زمین را پس از دستکاری منتشر میکنند.
حدود 2300 سال قبل بود که فیلسوفان و جغرافیدانان یونانی به محاسبه محیط سیاره ما پرداختند و نتیجهگیری کردند که زمین گرد است. اراتوستن، ریاضیدان، جغرافیدان، شاعر، ستارهشناس و نظریهپرداز موسیقی بود که توانست محیط زمین را با دقت قابل قبولی اندازهگیری کند.
اراتوستن در زمان انقلاب تابستانی، در شهر اسوان در جنوب مصر بود که پدیدهای نظرش را جلب کرد. وی مشاهده کرد که به هنگام ظهر، هیچ جسم عمودی، سایهای از خود ندارد. وی نتیجه گرفت که در این لحظه از روز خورشید دقیقا بالای سرش قرار گرفته است. در بازگشت به شهر الکساندریا، وی تلاش کرد تا ببیند آیا همان اتفاق در این شهر نیز رخ میدهد. اما وی با قرار دادن چوبی به صورت مستقیم دید که به هنگام ظهر، تکه چوب دارای اندکی سایه است. سایهای با اندازهای برابر 7 درجه که اراتوستن را به درستی به این نتیجه رساند که زمین گرد است.
حال دانشمندانی از رصدخانه Lamont-Doherty از دانشگاه کلمبیا، توضیح میدهند که چرا یک زمین تخت نمیتواند وجود داشته باشد.
تصور تخت بودن زمین، از ذهن زمینتختگرایان پاک نمیشود، اما بیایید تا این فرض را درست بپنداریم. سپس بررسی کنیم اگر زمین تخت بود، چه اتفاقی رخ میداد.
گرانش
اولین مورد، مشکل گرانش است. قابل درک نیست که زمینتختگرایان چگونه میتوانند وجود نیروی جاذبه گرانش را در چنین زمینی توجیه کنند.
مسئله گرانش، مشکل بزرگی است. چرا که بسیاری از پدیدههای زمینی و کیهانی وابسته به وجود نیروی گرانش ناشی از زمین است.
همان نیرویی که باعث افتادن سیب از درخت میشود، همان نیرو باعث چرخش ماه به دور زمین و همینطور سیارات منظومه خورشیدی به دور خورشید میشود.
زمینتختگرایان فرض میکنند که گرانش به صورت مستقیم عمل میکند. اما هیچ شاهدی وجود ندارد که گرانش به این صورت کار کند. آن چه که ما در مورد گرانش میدانیم این است که این نیرو به سمت مرکز جرم عمل می کند. مرکز جرمی که در مورد یک زمین تخت به سوی مرکز دیسک دایرهای شکل عمل می کند. تنها نقطهای که به سمت پایین عمل خواهد کرد، در نقطه مرکزی این دایره خواهد بود. تنها در این نقطه نیروی گرانش به همان صورتی که الان شاهد آن هستیم، عمل خواهد کرد.
هر چه که از این نقطه به سمت کنارههای دایره حرکت کنیم، نیروی وارده بیشتر و بیشتر به صورت افقی خودش را نشان خواهد داد.
این اتفاق اثرات عجیبی خواهد داشت. به طور مثال تمامی آبهای زمین به سوی مرکز این دنیای تخت حرکت خواهد کرد. درختان نیز به جای آنکه به صورت عمودی و به بالا رشد کنند، به صورت مایل رشد خواهند کرد. چرا که آنها همیشه در جهت عکس نیروی گرانش به رشد خود ادامه میدهند.
خورشید
حال به سراغ خورشید زیبای منظومه خورشیدی برویم.
در مدل سیارهای که از نظر علمی کاملا مورد قبول واقع شده است، زمین به دور خورشید در گردش است، چرا که جرم خورشید بسیار بیشتر از جرم زمین است. اما زمین هیچگاه به سوی خورشید کشیده نخواهد شد، چرا که در یک مدار دایرهای شکل گردش میکند.
به بیان دیگر، نیروی گرانش خورشید به تنهایی عمل نمیکند. اگر نیرویی خارجی زمین را از حرکت باز داشته و آن را به طور ثابت در مدارش قرار دهد، آنگاه زمین به سوی خورشید سقوط میکند. اما اکنون به خاطر سرعت اولیهای که زمین و همینطور سایر سیارات داشتهاند، همگی به حرکت خود در مدارهایشان ادامه میدهند.
به علاوه، جهت نیروی گرانش خورشید و جهت حرکت زمین در مدارش عمود بر یکدیگرند. به این ترتیب اگر خورشید ناگهان محو شود و نیروی گرانشش از بین برود، زمین در مسیری مستقیم به سوی ستارگان دور پرتاب خواهد شد.
اما وقتی که نیروی گرانش خورشید، و سرعت اولیه زمین با هم ترکیب شود، نتیجهاش حرکت زمین در مداری دایروی خواهد بود. در واقع نیروی گرانش خورشید باعث میشود که هر لحظه جهت حرکت مستقیم زمین اندکی عوض شده تا علاوه بر عمودبودن همیشگی نیرو و سرعت، مسیر دایروی زمین نیز حفظ شود.
نظریه تخت بودن زمین، آن را در مرکز جهان قرار میدهد. اما نمیگوید که خورشید به دور زمین در گردش است.
در عوض، این نظریه میگوید که خورشید در بخش بالایی زمین تخت و همانند یک چرخ و فلک گردش کرده و نور خود را به سطح تخت زمین میتاباند.
بدون وجود نیرو و سرعت عمود بر هم که باعث ایجاد یک مدار دایروی میشود، معلوم نیست چه نیرویی میتواند از سقوط ماه و خورشید روی زمین جلوگیری کند.
ماهوارهها و سایر مشکلات زمین تخت !
مشکل بعدی، ماهوارههای دستساخت بشر است. اگر زمین ما واقعا تخت باشد، وجود این ماهوارهها غیرممکن خواهد بود.
بشر امروز به تعدادی از ماهوارهها وابستگی کامل دارد و بدون آنها زندگیاش مختل میشود. ماهوارههای ارتباطی، جیپیاس و تلوزیونی از جمله آنها هستند. ماهوارههای جیپیاس که در ساختار آنها حتی تصحیحات نسبیتی رعایت شده است، در جهانی با زمین تخت معلوم نیست که چگونه قرار است کار کنند.
اگر خورشید و ماه در یک سمت چنین زمینی حرکت کنند، توالی شب و روز را میتوان توجیه کرد، اما خبری از تغییرات فصلها، پدیدههای کسوف و خسوف و بسیاری موارد دیگر نخواهد بود.
خورشید نیز بایستی بسیار کوچکتر از زمین باشد تا زمین را نسوزاند یا به ماه و زمین برخورد نکند. اما ما میدانیم که خورشید قطری در حدود 100 برابر قطر زمین دارد.
در اعماق زمین، هسته جامد آن باعث ایجاد میدان مغناطیسی زمین میشود. اما در یک زمین تخت، باید به فکر جایگزینی برای این مورد بود. شاید یک صفحه از فلز مایع بتواند همان اثر را ایجاد کند. اما وقتی چنین حجمی از فلز چرخش نداشته باشد، نمیتواند میدان مغناطیسی لازم را ایجاد کند.
بدون وجود یک میدان مغناطیسی قوی، ذرات بارداری که از خورشید به سمت زمین میآیند، میتوانند زمین را بسوزانند. همان ذراتی که در حال حاضر و با وجود میدان مغناطیسی، به قطبین زمین منحرف شده و در آنجا باعث تشکیل شفقهای قطبی زیبایی میشوند.
نتیجه مهمتر نداشتن میدان مغناطیسی، از دست دادن جو زمین است. همان اتفاقی که برای سیاره همسایه ما، مریخ افتاده است. مریخ پس از آنکه میدان مغناطیسی خود را از دست داد، شاهد تبخیر اقیانوسها و فرار جوش به فضا بود.
برخلاف تصوری که بین زمینتختگرایان وجود دارد، کاملا اشتباه است اگر فکر کنیم جوامع و افراد تحصیلکرده زیادی هستند که به این نظریه باور داشته باشند. اگر چند مورد استثنا را کنار بگذاریم، هیچ شخصی با تحصیلات عالی نیست که به نظریه زمین تخت باور داشته باشد.
نظریه کروی بودن زمین حداقل از قرن ششم میلادی و در میان فیلسوفانی چون فیثاغورث، ارسطو و اقلیدس رایج بوده است که تا به امروز نیز معتبرترین نظریه محسوب شده و باقی خواهد ماند.