آیا میدانید راز و رمز تبدیل شدن به یک کارمند هوشمند چیست؟ برای شروع، ما 11 عبارتی را به شما معرفی خواهیم کرد که به زبان نیاوردن آنها از شما فردی محبوب در شرکتی که در آن کار میکنید میسازد.
آیا تبدیل شدن به یک کارمند هوشمند و محبوب سخت است؟ یکی از مهمترین مواردی که از شما کارمند خوبی میسازد، نگفتن برخی از عبارتهای معیوس کننده و اشتباه است. اما این عبارتها چه هستند؟
چیزهای مختلفی وجود دارد که شما هیچگاه نمیخواهید آنها را در حین انجام کارتان بگویید. این عبارتها قدرت ویژهای دارند: آنها توانایی بینظیری دارند تا حتی زمانی که درست هم باشند، باعث شوند تا شما نادرست رفتار کنید. بدتر از همه هیچوقت دیگر از بین نمیروند! من در مورد اشتباههای کلامی، جکهای بینمک یا گفتگوهای ناخوشایند سیاسی صحبت نمیکنم، اینها تنها چیزهایی نیستند که از شما انسان بدی میسازند. اغلب این عبارتها ظریف هستند و از ما انسانی بیکفایت میسازند که همین میتواند لطمهی بزرگی به کارهایمان بزند.
مهم نیست که چقدر استعداد دارید یا اینکه چه کاری انجام میدهید، عبارتهای خاصی وجود دارد که بلافاصله راه مردم را از آنچه که میبینند تغییر میدهد و میتواند شما را به سمت یک نور منفی هدایت کند. این عبارتها پر از عواقب منفی هستند که باعث میشود در کوتاه مدت دچار ضعف در انجام کارها شوید. اما اینها چه عبارتهایی وحشتناکی هستند؟ ما در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
تبدیل به یک کارمند هوشمند با نگفتن چند عبارت
–
1 – این منصفانه نیست
بر هیچ کس پوشیده نیست که زندگی منصفانه نیست. اما بیان این عبارت که «منصفانه نیست» نشان میدهد شما فکر میکنید زندگی منصفانه است که باعث میشود نابالغ به نظر برسید.
اگر نمیخواهید حال خودتان را بد کنید، باید با حقایق روبرو شوید، سودمند باقی بمانید و تفسیر خود از وضعیت جاری را فراموش کنید. به طور مثال شما میتوانید بگویید «من متوجه شدم که شما شخص دیگری را برای پروژه انتخاب کردهاید. پروژه بزرگی است. من امیدوار به کسب آن بودم. آیا میتوانید به من بگویید که چرا چنین تصمیمی گرفتهاید؟ من میخواهم بدانم که چرا فکر میکنید برای این کار مناسب نیستم تا بتوانم بر روی آن مهارتهایم و در جهت بهبودشان کار کنم».
2 – این همان شیوهای است که همیشه انجام میشود
تغییر فناوری به سرعت در حال وقوع است تا حتی میتواند یک فرآیند شش ماهه منسوخ شود. گفتن این حرف که «این همان شیوهای است که همیشه انجام میشود» نه تنها شما را به آدمی تنبل و مقاوم در برابر تغییرات تبدیل میکند، بلکه باعث میشود تا رئیس شما نیز متعجب شود که چرا سعی نکردید تا امور را بهبود ببخشید. اگر واقعا کارهایی که همیشه انجام میدهید تکرار کنید، در اینجا قطعا یک راه بهتری نیز وجود دارد که شما از آن بیبهره ماندهاید.
3 – مشکلی نیست
وقتی کسی از شما بخواهد کاری را انجام دهید یا برای انجام کاری از شما تشکر کند و شما در پاسخ به وی بگویید «مشکلی نیست»، این بدان معناست که شما درخواست وی را به عنوان یک مشکل شناختهاید. چنین چیزی باعث میشود مردم احساس کنند شما از روی ناچار خواستهی وی را قبول کردهاید. در این مواقع یک کارمند هوشمند چه میکند؟
آنچه که نشان میدهید کاملا متفاوت از آن چیزی است که به مردم بفهماید که شما برای انجام کار مذکور خوشحال هستید. از عبارتهایی نظیر «برای من لذتبخش بود» یا «من خوشحال میشوم آن را انجام دهد» استفاده کنید که البته در زبانهای مختلف با لحن متفاوتی بیان میشود، اما تاثیر بسیار زیادی بر روی مردم خواهد گذاشت. اینها عباراتی هستند که یک کارمند هوشمند به جای گفتن عبارت مشکلی نیست از آنها استفاده میکند.
4 – من فکر میکنم این میتواند ایدهی احمقانهای باشد/ من میخواهم یک سوال احمقانه بپرسم
این عبارتها بیش از حد منفعل هستند و میتوانند فورا اعتبار شما را زیر سوال ببرند. حتی اگر بخواهید از این عبارتها به صورت معکوس و مثبت هم استفاده کنید، آنها نشان میدهند که شما با کمبود اعتماد به نفس مواجه هستید و افرادی که با آنها صحبت میکنید نیز اعنماد به نفس شما را از بین میبرند.
شخصیت منفی از خودتان نشان ندهید. اگر در مورد آنچه که میگویید اعتماد ندارید، هیچکس به حرفهای شما گوش نخواهد داد. و اگر حرفی برای گفتن ندارید باید از عبارتی همچون «من اطلاعاتی در حال حاضر ندارم، اما متوجه خواهم شد و شما نظرم را میگویم».
5 – این فقط یک دقیقه طول میکشد
گفتن آن که کاری تنها یک دقیقه به طول میانجامد، مهارتهای شما را تضعیف کرده و عجله بیهوده در انجام وظایف را به همراه دارد. به استثنای اینکه به معنای واقعی کلمه برای انجام کاری تنها 60 ثانیه زمان لازم است، همیشه باید به این نکته توجه داشته باشید که نباید از این عبارت برای انجام اموری که طول میکشند استفاده کنید.
6 – من تلاشم را میکنم
درست مانند کلمهای که فکر میکنید، آنها همان معنا را نیز القا میکنند و این میتواند به معنای آن باشد که شما توانایی انجام کارها را ندارید. باید بر روی تمامی ظرفیتهایتان مالکیت کاملی داشته باشید. اگر از شما خواسته شده تا کاری انجام دهید یا متعهد به انجام کاری هستید، آن را انجام داده یا گزینهی دیگری را پیشنهاد دهید. اما نگویید که من سعیم را خواهم کرد، زیرا به نظر میرسد شما میخواهید کاری کنید که تا به حال امتحان نکردهاید.
7 – آن فرد تنبل/بیکفایت/نادان است
نباید در مورد همکار خود، صحبتهای تخریبی انجام دهید. اگر صحبت شما در مورد آن فرد درست باشد، پس نیازی به گفتن نیست و همه آن را میدانند. اما اگر سخنان شما نادرست باشند، در اینجا کسی که نادان است حالا خود شما هستید.
همیشه در محیطهای کاری افراد نادان یا زمختی وجود دارند که همه آنها را میشناسند. اگر قدرت کمک کرن به آنها برای بهبودشان را نداشته باشید، حداقل نباید آنها را تخریب کنید، چرا که با انجام این کار هیچ چیزی به دست نخواهید آورد. اعلام بیکفایتی همکار شما، نمیتواند ثابت کند که شما عملکرد بهتری از او دارید. این گفتار باعث به وجود امدن قالب نظرات منفی علیه شما نزد همکارانتان میشود.
8 – این کار در تشریح وظایف من نیست
این عبارت اغلب باعث میشود تا امنیت شغلی شما به خطر بیافتد و از حداقل کارایی برخوردار باشید.
اگر رئیس شما چیزی که احساس میکنید برای موقعیت شغلی شما مناسب نیست را انجام دهید (به عنوان یک مورد اخلاقی، نه غیر اخلاقی)، آن را بپذیرید و مشتاقانه انجام دهید. بعدا با رئیس خود در مورد نقشتان در شرکت صحبت کنید و از وی در مورد نیاز یا عدم نیاز به روزرسانی وظایف شغلی خود سوال کنید. این امر میتواند در دراز مدت درک متقابل بین کار شما و رئیستان را به وجود آورد.
9 – این تقصیر من نیست
اعلام مقصر دانستن هرگز خوب نیست. پاسخگو باشید. اگر شما نقشی در یک اشتباه داشته باشید (مهم نیست چقدر کوچک باشد)، باید آن را بپذیرید. اگر نه، به صورت بیادبانه آنچه که اتفاق افتاده است را توصیف نکنید. با واقعیتها سر و کار داشته باشید و به رئیس و همکارانتان در مورد کسانی که سرزنش میکنند، بیاموزید.
لحظهای که شما شروع به اشاره کردن با انگشتتان میکنید، لحظهای است که مردم شما را به عنوان شخصی که برای کارهای خود مسئولیتی قبول نمیکند میبینند. این باعث عصبی شدن افراد میشود.
10 – من نمیتوانم
عبارت من نمیتوانم، خواهر خواندهی تقصیر من نیست است. مردم دوست ندارند عبارت «من نمیتوانم» را بشنوند، چون فکر میکنند به معنای «من نمیخواهم» است. در واقع من نمیتوانم نشان دهندهی آن است که شما تمایلی برای انجام آن کار را ندارید.
اگر واقعا نمیتوانید کاری را انجام دهید و مهارتهای لازم را برای انجام آن ندارید، باید به جای گفتن این حرف یک راه حل جایگزین ارائه کنید. به جای گفته آنچه که نمیتوانید انجام دهید، باید آنچه که میتوانید انجام دهید را بگویید. به طور مثال به جای گفتن اینکه «من نمیتوانم تا آخر شب بایستم» باید بگویید «من میتوانم فردا صبح زود بیایم».
11 – من از این کار متنفرم
آخرین چیزی که هر کارمند هوشمند از گفتن آن در محیط کار خود به زبان نمیآورد، ابراز تنفر نسبت به امری است که میخواهد انجام دهد. این حرف لیبل یک فرد منفی را به روی شما میچسباند و روحیه کار گروهی را کم میکند. کارفرمایان به سرعت افرادی که روحیه کار تیمی را تضعیف میکنند اخراج و افراد مشتاق را جایگزین آنها میکنند.
به کار نبردن 11 عبارت فوق باعث تبدیل شما به یک کارمند هوشمند و خوب میشود. بنابراین اگر میخواهید در کارهایتان موفق باشید باید به نکات فوق توجه ویژهای کنید.