روزگاری مردم هنگام مراجعه به بازار فقط به دنبال کالاهایی میگشتند که رویشان عبارت “Made in Japan” حک شده بود. غول های الکترونیکی ژاپن همچون توشیبا، پاناسونیک و سونی بازار را در دست داشتند و به دیگر رقبا مجال نفس کشیدن نمیدادند. اما چه شد که این غولها ناگهان منقرض شدند؟
اگر در خانه خود کلاهای ژاپنی داشته باشید میبینید که هنوز همچون ساعت کار میکنند. در خانه خودمان پس گذشت بیش از 25 سال همچنان جاروبرقی و ماشین لباس شویی ناسیونالی (همان پاناسونیک فعلی) که در آشپزخانه داریم بدون هیچ مشکلی کار کرده و از حق نگذریم حتی از اجناس درجه یک فعلی بازار نیز سرتر هستند. توشیبا، سونی، هیتاچی و چندین شرکت دیگر همه از دسته غول های الکترونیکی ژاپن هستند که زمانی برندهای رده یک بازار بودند، اما امروزه دیگر در بازار حضور ندارند و یا حضورشان آنقدر کم رنگ است که زیر دست و پای رقبای کرهای و حتی چینی له شدهاند و به عنوان برندهای متفرقه در نظر گرفته میشوند!
کارشناسی به نام تونی کوستا از موسسه تحقیقات بازار Forrester Research میگوید:
مردم پیشتر عادت داشتند در خانههایی مملو از محصولات سونی زندگی کنند، اما امروزه دیگر محصولات این برند ژاپنی در خانهها به چشم نمیخورد.
به راستی چه عاملی سبب شد کمپانیهای بزرگ ژاپنی که روزگاری سراسر کره زمین را با محصولات درجه یک خود پر کرده بودند ناگهان میلیاردها دلار ضرر داده و محو شوند؟ عمق فاجعه اینجاست که این کمپانیها حتی در خاک خود یعنی ژاپن نیز رمقی ندارند و دیگر رقبا مشغول گرفتن آخرین سنگر آنها هستند.
با گشت و گذاری در توکیو میبینیم که با وجود حضور سازندگانی همچون سونی در صنعت ساخت گوشیهای هوشمد، بیشتر مردم از گوشیهای اپل آیفون استفاده میکنند. روزگاری قضیه برعکس بود و این واکمن سونی بود که همه جا در دست مردم حضور داشت، اما امروزه اپل و سامسونگ هستند که جای آن را گرفتهاند. باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که کمپانیهای ژاپنی چند سالی است که با رانده شدن به حاشیه، ضرر دهی دارند و روز به روز کوچکتر میشوند.
اما چه عاملی سبب سرنگونی غول های الکترونیکی ژاپن شد؟ پاسخ تنها یک عبارت است؛ «انقلاب دیجیتال و ماژولار شدن».
کمپانیهای بزرگ ژاپنی امپراتوری خود را روی توانمندیشان در ساخت ماشین آلات پیچیده الکتریکی همچون تلوزیونهای رنگی، رادیو، پخش کننده کاست، یخچال و ماشین لباس شویی بنا نهادند! همان ماشینهایی که اگر آن را به تعمیرگاه میبریم دو کیسه پیچ اضافه همراه با آن به ما تحویل میداند.
گرچه این غولها با عنوان کمپانی الکتریکی شناخته میشدند، اما بیشتر دستگاههایی که میساختند در اصل ماهیت مکانیکی داشتند. این روند ادامه داشت تا این که عصر دیجیتال آغاز شد و جهان را در خود بلعید. برای داشتن مثالی ملموس میتوان به واکمن سونی اشاره کرد. این وسیله هیچ نرم افزاری نداشت و تماما مکانیکی بود. اما با آغاز عصر دیجیتال شرایط فرق کرد و امروزه شاهد عکس قضیه فوق هستیم، یعنی دستگاهها تماما عملکرد نرم افزاری دارند و به جز دستگاههای خاص، کمتر از گذشته به پیچیدگی مکانیکی اتکا میکنند.
انقلاب دیجیتال نه تنها چگونگی عملکرد دستگاهها را دستخوش تغییر کرد، بلکه فرایند ساخت آنها را نیز دگرگون کرد و دیگر ساخت یک کالا پیچیدگیهای قبل را نداشت. پس کمپانیها به منظور کاهش هزینهها خط تولید خود را به کشورهای کم هزینه همچون چین منتقل کردند که این اقدام فشار بسیار زیادی به غول های الکترونیکی ژاپنی وارد کرد. محصولاتشان بسیار گران بود و مردم تمایلی به خرید آنها نداشتند و ترجیح میدادند محصولی با کیفیت برابر و ارزانتر خریداری کنند.
گوشیهای آیفون را در نظر بگیرید. این گوشیها دست کم در نمونههای قدیمیتر سود حداقل 50 درصدی برای اپل به همراه دارند. شاید برخی بگویند آیفون ساخت چین است، اما نکته جالب اینجاست کمتر از 3 درصد سود ناشی از فروش یک عدد گوشی آیفون در چین میماند. پس امروزه دیگر کمپانیهایی همچون پاناسونیک با ساخت قطعه یا دستگاه نمیتوانند به سود برسند. به همین دلیل است که بسیاری از بزرگان دنیای الکترونیک همچون اپل، AMD، کوالکام، انویدیا، مدیاتک و… خود خط تولید ندارند و اصطلاحا به آنها فبلس گفته میشود. این دسته کمپانیها تنها کارهای مربوط به تحقیق، طراحی و توسعه را انجام داده و فرایند ساخت را به دیگر کمپانیها همچون فاکسکان یا tsmc واگذار میکنند.
متاسفانه ژاپنیها کمی دیر به این قضیه رسیدند و هنگامی که متوجه شرایط شدند، دیگر کار از کار گذشته و همچون عضوی عفونی که دیگر بخشهای بدن را تهدید میکرد، ناچار به قطع بسیار از اعضای خود شدند. به کمپای هیتاچی اشاره میکنیم. هنگامی که هیروآکی ناکانیشی در سال 2010 به ریاست این کمپانی 109 ساله رسید، هیتاچی شدیدا ضرردهی داشت. از این رو ناکانیشی سریعا تصمیمی غیر ژاپنی گرفت و دست به تعطیلی یا فروش بخشهای ضررده زد که بیشترشان مربوط به کالاهای الکتریکی مصرفی همچون صنعت ساخت تلویزیون بود. به گفته ناکانیشی:
در صنعت ساخت تلویزیون دیگر یک چیپ کوچک تمام کارها را برای داشتن تصویری بزرگ و عالی انجام میداد و همه میتوانستند دست به ساخت تلویزیونهایی با کیفیت بالا بزنند. این بدان معناست که دیگر رقبای کرهای و چینی برگ برنده را در دست دارند.
هیتاچی شهرت خود را با داشتن بالاترین فناوریها بدست آورد. اما امروزه که دیگر همگان توان ساخت پیچیدهترین وسایل را دارند و این قیمت دستگاه، استراتژی فروش و توان تبلیغاتی است که به عنوان عوامل اصلی در بدست گرفتن بازار تلقی میشوند. آقایی ناکانیشی معتقد است ژاپن در این زمینه نتوانست پا به پای رقبا حرکت کنند و از آنها عقب ماندند. او میگوید:
ساختار صنعت تماما زیر و رو شد و ما نتوانستیم خود را با این تطبیق دهیم. به همین دلیل است که من قید بخشهای ضررده شرکت را زدم.
آقای ناکانیشی پس از تعطیلی بخشهای ضررده تصمیم گرفت تا کمپانی را به همان تجارت اصلی خود یعنی صنایع سنگین برگرداند. توربینهای گازی، توربینهای بخار، نیروگاههای برق هستهای و قطارهای پرسرعت بخشی از فعالیتهای فعلی غول قدیمی ژاپنی هستند که در آنها حرفهایی برای گفتن دارد و از بزرگان این صنایع محسوب میشود. البته این کمپانی در صنعت ساخت لوازم پزشکی همچون دستگاههای سی تی اسکن و همچنین ماشین آلات سنگین همچون بیل مکانیکی نیز فعال است، ضمن این که همچنان حضور کم رنگی در بازار لوازم خانگی نیز دارد. البته هیتاچی از شکستهای قبلی خود درسهایی نیز گرفته و ضمن فعالیت در زمینههای گفته شده، در بازار تجزیه و تحلیل اطلاعات و اینترنت اشیا نیز فعال است.
استراتژیهای آقای ناکانیشی برای هیتاچی موثر بوده و این کمپانی پس از چندین سال ضرردهی، طعم سود را چشید. امروزه نیز هیتاچی وضعیت خوبی دارد و از بخشهای مختلفی همچون صنعت حمل نقل، ارتباطات و فناوری اطلاعات سود فراوانی نصیبش شده است.
از هیتاچی که بگذریم، دیگر کمپانیهای ژاپنی تا این حد خوش شانس نبودهاند. سونی که روزگاری لپ تاپها و لوازم صوتی تصویریاش خانهها را اشغال کرده بود، امروزه وضعیت خوب سابق را ندارد و بیشتر سوددهی خود را مدیون کنسول و محصولات سرگرمی (بازی، فیلم، موزیک) و صد البته خدمات بیمه و بانکداری است تا فروش لوازم صوتی و تصویری! شارپ و توشیبا نیز وضع بهتری ندارند و بسیاری از بخشهای خود را به کمپانیهای چینی فروختهاند. پاناسونیک نیز در بهترین روزهای خود نیست اما وضعیتش به مراتب از توشیبا، هیتاچی و شارپ بهتر است.
برخی معتقدند ژاپنیها برای اینکه بار دیگر به سود برسند، باید همچون دهه 1950 و 1960 از آمریکاییها یاد بگیرند. این اتفاقی نیست که امروزه بسیاری از موفقترین شرکتها در سیلیکون ولی حضور دارند. کمپانیهایی همچون سیسکو و اوراکل که با استراتژی مناسب و برتری تکنولوژیکی از توفان کرهایها در امان ماندند.
عامل دیگری که گریبانگیر کمپانیها ژاپنی شد را میتوان به یک گل به خودی تشبیه کرد. اقتصاد قدرتمند ژاپن روز به روز سبب شد تا ارزش ین ژاپن افزایش یابد و بدین ترتیب کالاهای ژاپنی که از رقبای چینی و کرهای خود گرانتر بودند، به دلیل ارزش بالای ین برای صادرات به مشکل میخوردند.
یک مشکل دیگر این است که در محصولات الکتریکی و الکترونیکی ژاپنی اثری از نوآوری دیده نمیشود و ژاپنیها در پیشبینی و تامین علاقه و نیاز بازار ناکام بودند. در این جا نیز کمپانیهایی چینی و کرهای گوی سبقت را از ژاپنیها ربودهاند. گوشیهای سونی بهترین مثال برای این ادعا هستند. در حالی که سونی قدمت و تجربهای بسیار بیشتر از هوآوی دارد، اما چینیها با جذب افراد خلاق از داخل و خارج چین امروزه از خلاقانهترین محصولات را راهی بازار میکنند. در حالی که سونی با وجود اینکه نامی درخشان در صنعت الکترونیکی است، اما کمتر کسی رغبت به گوشیهای گران قیمت و کم قابلیتش میکند. با این حال سونی وعده بهبود داده و قرار است با استراتژی جدید خود بازگشتی قدرتمندانه داشته باشد.
نباید این نکته را نیز از یاد برد که امروزه عصر نرم افزار است. ژاپن بالاترین استانداردهای آموزشی و سطوح علمی در کنار مردمانی باهوش و سخت کوش دارد. از این منبع بی مانند بایستی استفاده کرد، گاهی این استفاده در زمینههای صنعتی است، اما امروزه بیشتر در زمینههای نرم افزاری است و صنعت نرم افزار چیزی است که ژاپن به آن اهمیتی که باید را ندارد.
بیایید در ادامه نگاهی به وضعیت شماری از معروفترین غول های الکترونیکی ژاپن داشته باشیم.
همانطور که گفته شد این تنها هیتاچی نبود که دست به فروش بخشهای مختلف خود زد. شارپ در سال 2015 خط تولید تلویزیونهایش در مکزیک را به کمپانی چینی هایسنس فروخت. البته هایسنس تلویزیونهایش را با نام شارپ عرضه میکرد، اما این تلوزیونها کیفیت محصولات شارپ را نداشتند و به همین دلیل شارپ به دلیل بد نام کردن نامش از هایسنس شکایت کرد، گرچه در سال 2018 از شکایت خود صرف نظر کرد. ناگفته نماند 66 درصد از سهام شارپ در سال 2016 توسط کمپانی تایوانی فاکسکان خریداری و شارپ زیرمجموعهای از فاکسان شد. شاید در بین غول های الکترونیکی ژاپن این شارپ بود که بدترین و خفت بار ترین سرنوشت را داشت.
توشیبا تجارت ساخت لپ تاپ را به هیتاچی واگذار کرد. البته خود توشیبا نیز تجارت هارد دیسک خود را از هیتاچی و فوجیتسو خریداری کرد. این کمپانی با خرید کمپانی آمریکایی وستینگهاوس وارد صنعت ساخت نیروگاه اتمی شد اما به دلیل اشتباهاتی که داشت به بحران مالی خورد و در نتیجه در سال 2017 برای جبران بودجه، صنعت ساخت تراشههای حافظهاش را به یک کنسرسیوم ژاپنی-آمریکایی موسوم به گروه بین کپیتال فروخت که باید گفت این معامله به دلیل نقش بسیار پررنگ توشیبا در این صنعت، برای دنیای فناوری بسیار مهم بود و در تعیین قیمت تقریبا تمامی کالاهای دیجیتال که تراشه حافظه دارند تاثیر داشت. توشیبا همچنین تجارت لوازم خانگی خود را به کمپانی چینی مایدیا و تجارت تلوزیون خود را به هایسنس فروخت.
فوجیتسو 51 درصد از تجارت لپ تاپ خود را به کمپانی چینی لنوو و خط تولید گوشیهای همراهش را به کمپانی ژاپنی پولاریس کپیتال گروپ فروخت. فوجیتسو در دیگر شاخههای فعالیتی خود همچون ساخت محصولات تهویه مطبوع، سیستمهای کامپیوتری شرکتی، زیرساختهای شبکهای و… به قدرت سابق باقی است.
جی وی سی که اولین تلویزیون ساخت ژاپن و اولین نوارهای VHS را به بازار عرضه کرد نیز با کمپانی ژاپنی کنوود ادغام و جیویسیکنوود را تشکیل دادند و همچنان در زمینههای فعالیت سابق خود مشغولند. تا پیش از ادغام این دو کمپانی، پاناسونیک بزرگترین سهامدار JVC بود.
شاید برند آیوا بیش از بقیه فراموش شده باشد. آیوا یک کمپانی موفق و محبوب بود و سونی مالک 54.6 درصد از محسوب میشد. این غول ژاپنی در دهه 1990 دچار بحران مالی و ورشکستی شد و در نهایت سونی مابقی سهام آن را خرید و به مالکیت کامل آیوا رسید. در سال 2003 سونی تصمیم گرفت با عرضه محصولات جوان پسند و کامپیوتر محور جانی دوباره به آیوا ببخشد، اما با شکست روبرو شد. در سال 2005 توسعه محصولات جدید برای این برند متوقف و از سال 2006 نیز فروش محصولاتش متوقف شد. سونی در سال 2008 نیز از انحلال کامل این برند خبر داد. در سال 2015 کمپانی سرمایه گذاری آمریکایی Dormitus Brands حق تجارت آیوا در ایالات متحده آمریکا را دریافت و ضمن بستن قراردادی با کمپانی صوتی آمریکایی Hale Devices، محصولات صوتی هیل را با نام آیوا به بازار عرضه کرد. بدین ترتیب آیوا با عرضه اسپیکر بلوتوث Exos-9 دوباره متولد شد. در سال 2017 نیز کمپانی صوتی تصویری ژاپنی تووادا آئودیو برند آیوا را تمام از سونی خریداری و دست به تولید مجدد محصولات صوتی با نام برند آیوا زد.
کمپانی معروف پایونیر نیز تجارت لوازم صوتی تصویری خانگی خود را به کمپانی ژاپنی اونکیو، خط تولید دیسک جوکی خود را به کمپانی آمریکایی KKR & Co LP و همچنین شمار زیادی از پتنتهای خود را به پاناسونیک فروخت. سپس با فروش بخش اعظمی از سهام خود به گروه هنگ کنگی Baring Private Equity Asia، به مالکیت آن در آمد. البته اونکیو و بارینگ همچنان محصولات را با همان کیفیت و با نام پایونیر به بازار عرضه میکنند.
سانیو نیز که از بزرگان ژاپنی بود در سال 2009 به مالکیت پاناسونیک در آمد. پاناسونیک به دلیل حفظ مشتریان و خوشنامی کمپانی، همچنان محصولات سانیو را با نام همین کمپانی عرضه میکند. سانیو قبل از آنکه به مالکیت پاناسونیک در آید، بخش تلفن همراه خود را به کمپانی ژاپنی کیوسرا و تجارت نیمه هادیهای خود را نیز به کمپانی آمریکایی ON Semiconductor فروخت.
البته سونی و پاناسونیک وضعیت بسیار بهتری نسبت به دیگر کمپانیهای ژاپنی دارند و همچون گذشته به فعالیت در زمینههای کاریشان ادامه میدهند. گرچه سونی در سال 2014 بخش تجارت لپ تاپ خود تحت برند وایو را از خود جدا کرد و امروزه وایو به عنوان یک برند مستقل به کار ادامه میدهد.
در پایان ناگفته نماند گرچه کمپانیهای ژاپنی در صنعتهای دیگر همچون خودروسازی وضعیت بسیار خوبی دارند، اما باید حواسشان به رقبای کرهای همچون هیوندای و کیا باشد.