شلیک لیزر به سیاه چاله ها روشی پیشنهادی برای جابهجایی سفینههای فضایی در کهکشان است که در تازهترین تحقیقات دانشمندان، به عنوان راهی برای عملی کردن سفرهای فضایی موجودات فرازمینی مورد بررسی قرار گرفته است.
اخیرا یکی از ستاره شناسان دانشگاه کلمبیا توضیح جالب توجهی را در مورد جابهجایی موجودات فضایی و تمدنهای فرازمینی احتمالی در کهکشان ما ارائه کرده است. این روش که به نوعی یک ورژن پیشرفته از روشهای مورد استفاده سازمان فضایی ناسا بوده، از طریق شلیک لیزر به سیاه چاله ها ممکن میشود.
سفر فضایی با شلیک لیزر به سیاه چاله ها
ناسا مدتهاست که با قرار دادن فضاپیماهای خود در چاههای گرانشی مانند مدار سیارهها و قمرهای مختلف، بخشی از انرژی مورد نیاز برای جابهجایی این تجهیزات پیشرفته در فضا را تامین کرده است. در چنین سیستمی فضاپیما با نزدیک شدن به مدار یک جرم آسمانی بزرگ، از نیروی جاذبه جرم کمک گرفته و با انجام چرخش جزئی، با انرژی بیشتری نسبت به قبل از مدار آن جرم جدا میشود. پس از این، فضاپیما به طرف مقصد بعدی خود حرکت میکند و در عین حال، بخشی فوقالعاده کوچک و جزئی از مومنتوم سیاره قبلی را در مال خود میکند.
شرایط مشابهی برای چاههای گرانشی فوقالعاده قدرتمند سیاه چالهها هم صادق است؛ این اجرام عظیم به واسطه نیروی گرانشی خود نه تنها مسیر اجسام بلکه حرکت فوتونهای نور را هم تحت تاثیر قرار میدهند و اگر ذرات نور در فاصله مشخصی از مرکز سیاه چالهها قرار بگیرند، پس از یک چرخش به دور جرم مورد نظر دقیقا به مکان قبلی خود بازمیگردند؛ تنها تفاوت ایجادشده سطح انرژی این ذرات نور است که با پرتاب شدن در محل اولیه، افزایش یافته است.
فیزیکدانها آن بخش مشخص از محدوده اطراف سیاه چالهها را به عنوان «آینههای گرانشی» میشناسند و فوتونهایی که تحت تاثیر این پدیده قرار میگیرند را «فوتونهای بومرنگ شده» نامگذاری کردهاند. نکته جالب اینجاست که فوتونهای بومرنگ شده پیش از ورود به قسمت آینه گرانشی با سرعت نور حرکت میکردند، پس پدیده مورد نظر تاثیری بر روی سرعت آنها ندارد؛ اما بالا رفتن سطح انرژی فوتونها به صورت افزایش طول موج آنها نمایان میشود و همانند اتفاقی که بین فضاپیماهای ناسا و سیارات میافتد، فوتونهای بومرنگ شده بخشی از مومنتوم سیاه چالهها را مال خود میکنند.
با در نظر گرفتن این توضیحات، دیوید کیپینگ (David Kipping)، دانشمند دانشگاه کلمبیا در مقالهای که در 11 مارس منتشر کرد، گفت که یک فضاپیمای فرازمینی میتواند با شلیک لیزر به سیاه چاله های دوقلو انرژی اضافه فوتونهای بومرنگ شده در آینههای گرانشی را به شکل مومنتوم استخراج کند؛ سیاه چالههای دوقلو به سیستمی گفته میشود که در آن دو سیاه چاله به دور هم گردش میکنند.
کیپینگ چنین سیستمی از استخراج انرژی را «هیلو درایو» (halo drive) نامگذاری کرده و در مقاله خود که در ژورنال “arXiv” به چاپ رسیده، گفته است که چنین سیستمی بسیار بهصرفهتر از روشهای دیگر تامین سوخت برای سفر با سرعتی نزدیک نور است. این در حالی است که سادهترین مدلهای سفر با سرعت نزدیک نور نیازمند مقادیری از انرژی هستند که از کل انرژی تولیدشده در طول تاریخ بشریت بیشتر است!
البته شلیک لیزر به سیاه چاله ها از طریق سیستم هیلو محدودیتهایی هم دارد که به بالا رفتن بیش از اندازه سرعت فضاپیما و از بین رفتن توانایی آن در جذب نور مربوط میشود؛ چنین مشکلاتی با انتقال پرتو لیزر به یک سیاره نزدیک و تاباندن این پرتو به فضاپیما قابلحل است، اما با این کار منابع طبیعی سیاره مورد نظر در فرآیند تامین انرژی لیزی به تدریج از بین میرود.
کیپینگ در مقاله خود نوشته که یک تمدن فرضی فرازمینی میتواند از طریق چنین سیستمی در حال انجام سفرهای کهکشانی باشد و در عین حال جابهجاییهای مسافران آن از چشم ما پنهان بماند. به گفته کیپینگ روش شلیک لیزر به سیاه چاله های دوقلو باعث تغییر در مدار گردش آنها میشود و شناسایی این تغییر مدارها میتواند به عنوان یکی از سادهترین روشهای ردیابی سفرهای فضایی بیگانگان در نظر گرفته شود.
و اگر هم هیچ تمدنی در حال بهرهبرداری از روش هیلو درایو نباشد، کیپینگ معتقد است که بشریت در آینده به عنوان اولین تمدن تاریخ کیهان، از طریق شلیک لیزر به سیاه چاله ها در کهکشان جابهجا میشود.