نگاهی به فقیرترین کشورها در سال 2019 نشان میدهد که حتی با پیشرفت تکنولوژی و دانش بشر، همچنان فقر بر سر بسیاری از انسان های زمین سایه افکنده و متاسفانه منابع کره خاکی به مساوات میان مردم تقسیم نشده است.
بیتردید کره زمین آنقدر منابع و ذخایر ارزشمند دارد که تمامی انسانها بتوانند از حداقل امکانات مورد نیاز برای زندگی بهره ببرند، اما متاسفانه اینطور نیست و برخی سرزمینها در چنگال فقر و گرسنگی اسیر شدهاند. با گجتنیوز همراه باشید تا به شما فقیرترین کشورها در سال 2019 را معرفی کنیم.
الی خاماروف، ریاضیدان روس، میگوید «فقر همانند جرمی است که مرتکب نشدهاید». دولتهای فاسد میتوانند باعث شوند یک ملت بسیار ثروتمند به یک کشور فقیر تبدیل شود و بنابراین سابقه استعمار استثماری، حاکمیت ضعیف قانون، جنگ و ناآرامیهای اجتماعی، شرایط آب و هوایی نامناسب و یا همسایگان خشن و جنگ طلب، از عمدهترین دلایل فقر است. مشخص کردن یک علت به تنهایی برای ضعف اقتصادی یک ملت علمی منطقی نیست؛ در نتیجه اقتصاددانان اغلب به «چرخههای» فقر اشاره میکنند. برای مثال، یک کشور غرق در بدهی قادر به ساخت مدارس خوب و برخورداری از یک نظام آموزشی مناسب نخواهد بود و یک نیروی کار که تحصیلات ضعیفی دارد قادر به برطرف کردن مشکلات و ایجاد شرایطی نخواهد بود که سرمایهگذاری خارجی را جذب به سمت آن کشور جذب کند.
متاسفانه تمام ۱۰ کشوری که فقیرترین کشورهای جهان هستند در آفریقا قرار دارند. سه مورد از آنها در منطقه ساحلی این قاره واقع شدهاند، جایی که خشکسالی شدید، کمبود غذا و مشکلات پزشکی و اجتماعی مردم را عاصی کرده است. پنج مورد از این کشورها در میان بیابانهای آفریقا محصور شدهاند و در مقایسه با ملتهایی که دسترسی به تجارت دریایی دارند، در معرض خطرات بیشتری قرار دارند.
سرانه تولید ناخالص داخلی برای سنجش میزان فقر یا ثروتمندان یک کشور در مقایسه با کشور دیگری همواره مورد بررسی قرار میگیرد. برای جبران تفاوتها در هزینههای زندگی و نرخ تورم، (PPP) قدرت خرید یک فرد در یک کشور خاص را ارزیابی میکند و میانگین کنونی این شاخص در ۱۰ کشور فقیر ۱،۲۷۵ دلار است.
فقیرترین کشورها در سال 2019
۱۰- ماداگاسکار
ماداگاسکار که در ۴۰۰ کیلومتری ساحل آفریقای شرقی واقع شدهاست، چهارمین جزیره بزرگ در جهان به شمار میرود. این کشور به دلیل وجد حیاط وحش خیرهکنندهاش شناخته میشود، اما شکوفایی صنعت توریسم آن، قادر به رهایی بخشیدن به کشور از فقر نبوده است. اکثر مردم هنوز برای امرار معاش خود به کشاورزی وابسته هستند که اقتصاد کشور را به ویژه در برابر بلایای مرتبط با آب و هوا آسیبپذیر میکنند. ماداگاسکار از زمان استقلال از فرانسه در سال ۱۹۶۰، کشمکشهای بیشمار سیاسی، کودتاها و انتخابات مسئلهدار را تجربه کردهاست.
در سال ۲۰۱۳، هنری رگاونریمامبیانینا، وزیر دارایی سابق ماداگاسکار طی یک انتخابات آزاد و عادلانه اکثریت آرا را کسب کرد و به عنوان رئیسجمهور جدید این کشور، کاهش فقر و توسعه زیرساخت را به اولویتهای اصلی دولت خود تبدیل کرد. طی دوره ریاست جمهوری او، رشد اقتصادی به طور یکنواخت افزایش یافت و از ۲ / ۲ % به بیش از ۵ % رسید با این حال، او در انتخابات سال ۲۰۱۸ با ادعای تقلب و افزایش خطر بیثباتی سیاسی به ستوه آمده بود و اندری راجوئیلینا، که در سالهای ۲۰۰۹ ریاستجمهوری را بر عهده داشت، به قدرت بازگشت.
۹- کوموروس (مجمعالجزایر قمر)
این مجمعالجزایر آتش فشانی در اقیانوس هند در شمال کانال موزامبیک یک بهشت طبیعی با سواحل بکر و پوشش گیاهی شگفتانگیزی است. با این حال، از لحاظ اقتصادی، این مرز و بوم یک کابوس است. بیکاری دانشجویان و افراد دارای مهارت به چشمخورد و وابستگی کوموروس به سایر کشورها یکی دیگر از دلایلی است که این کشور را در زمره فقیرترین کشورهای سال 2019 قرار میدهد. اگرچه خاک دارای مواد مذاب مجمعالجزایر قمر برای کشاورزی مناسب نیست، اما حدود 800 هزار نفر از اهالی این سرزمین با کشاورزی، گردشگری و ماهیگیری امور میگذرانند.
کوموروس پس از کسب استقلال از فرانسه در سال ۱۹۷۴، دوره طولانی بیثباتی سیاسی را طی کرد که فعالیتهای اقتصادش عملا مختل شد و بسیاری را مجبور به ترک کشور کرد. رئیسجمهور فعلی، آزالی آسومانی – که برای سومین بار در سال ۲۰۱۶ به قدرت بازگشته – تعدادی از اصلاحات ساختاری و برنامههای کاهش فقر را معرفی کردهاست. با این حال، عدم قطعیت سیاسی ادامه دارد، حسابهای مالی در مضیقه هستند و قطعی برق در این کشور اجرای یک کسبوکار را غیرممکن میسازد.
۸- سودان جنوبی
سودان جنوبی جدیدترین کشور جهان است. این کشور در ۹ جولای ۲۰۱۱، شش سال پس از پیمانی که با سودان، به طولانیترین جنگ داخلی آفریقا پایان داد، شکل گرفت. با این حال، خشونت همچنان ادامه دارد تا این کشور را با ۱۲.۵ میلیون جمعیت غارت کند. در سال ۲۰۱۳، زمانی که رئیسجمهور سالوا کر مایاردیت معاون سابق خود را متهم به پایهگذاری یک کودتا کرد، درگیری جدیدی در این کشور آغاز شد. در نتیجه، تخمین زده میشود که نزدیک به ۴۰۰،۰۰۰ نفر در درگیریها کشته شده و بیش از ۴ میلیون نفر آواره شدهاند تا به این صورت بخشی از نیروی کار سودان جنوبی از بین برود.
سودان جنوبی میتواند یک ملت بسیار ثروتمند باشد، اما وابستگی شدید به فروش نفت و در عین حال مشکلاتی که در صادرات نفت دارد، به همراه افزایش هزینههای زندگی اقتصادش را درهم کوبیده است. جدای از فعالیتهای نفتی، اکثر مردم به صورت محدود به کشاورزی مشغولاند. در آگوست ۲۰۱۸، مایاردیت و مکار آتشبس و توافقنامه تقسیم قدرت را امضا کردند. ماهها بعد، آنها میزبان واتیکان بودند، جایی که پاپ فرانسیس در آنجا زانو زد و به بهانه حفظ صلح، پای آنها را بوسید.
۷- لیبریا
قدیمیترین کشور آفریقا برای طولانیترین مدت در میان فقیرترین کشورهای دنیا قرار دارد. در حالی که این کشور از زمان پایان جنگ داخلی در سال ۲۰۰۳ از صلح و ثبات برخوردار بودهاست، دولتهای آن نتوانستهاند به اندازه کافی به مشکلات جدی سیستماتیک و چالشهای ساختاری بپردازند. با تمام تفاسیر، به نظر میرسد که اوضاع در لیبریا روبه بهبود است. رشد و ارقام تولید ناخالص داخلی هر فرد بهبود قابلتوجهی را نشان میدهد که با پیشبینی گرایشهای مطلوب صندوق بینالمللی پول برای سالهای آینده میتوان به بهبود وضعیت معیشتی مردمان لیبریا امیدوار بود.
۶- موزامبیک
این مستعمره سابق پرتغال مقدار زیادی زمین زراعی و آب و منابع انرژی و منابع معدنی دارد. در راس ذخایر انرژی موزامبیک، یک حوزه گازی، در داخل دریا قرار دارد که اخیرا کشف شدهاست، این بخش میتواند تا سال ۲۰۳۵، ۴۰ میلیارد دلار پول به اقتصاد این کشور آفریقایی وارد کنه و شاید به خاطر همین اتفاق در سالهای آینده دیگر شاهد اسم موزامبیک در بین فقیرترین کشورها نباشیم. در حالی که جنگ داخلی ۱۵ ساله در سال ۱۹۹۲ به پایان رسید، شرایط آب و هوایی نامناسب، فساد و بیثباتی سیاسی در این کشور هرگز از بین نرفت. موزامبیک در اکتبر ۲۰۱۹، کشور رئیسجمهور و کنگره بعدی خود را انتخاب خواهد کرد، اما با رقبای ابدی سیاستهای موزامبیک، حزب حاکم که از سال ۱۹۹۴ روی کار است، و رینامو، بزرگترین حزب مخالف، بر این باورند که همه چیز واقعا تغییر نخواهد کرد.
۵- نیجر
۸۰ درصد از زمینهای نیجر محصور در خشگیهای صحرای آفریقا هستند و جمعیت روبه رشد این کشور به شدت به کشاورزی در مقیاس کوچک وابسته است. علیرغم نقش کشاورزی در اقتصاد نیجر، این سرزمین تحت تهدید بیابانزایی و تغییرات آب و هوا قرار دارد و آمار مرگ و میر و بیماری همانند ناامنی غذایی بالا است. درگیری پیدرپی ارتش با گروه تکفیری و داعش، هزاران نفر را آواره شدهاند. یکی از مهمترین محرکهای اقتصادی نیجر یعنی استخراج منابع طبیعی با ارزش مانند طلا و اورانیوم نیز از نوسانات و قیمتهای پایین مصون نبوده است.
با این حال، به نظر میرسد که بزرگترین کشور در غرب آفریقا بالاخره وارد مرحله گذار سیاسی و اقتصادی جدیدی شدهاست. نیجر با کودتای سیاسی از زمان استقلال خود از فرانسه در سال ۱۹۶۰، در سال ۲۰۱۱، رهبر مخالفان کهنهکار «محمد ایسوفو» را برنده انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد. از آن زمان، اتخاذ یک کد سرمایهگذاری جدید، بهبود دسترسی به اعتبار و دسترسی سریعتر به آب، به افزایش شدید سرمایهگذاری مستقیم خارجی کمک شایانی کرده است.
۴- مالاوی
مالاوی، یکی از کوچکترین کشورهای آفریقا، در سالهای اخیر برای بهبود رشد اقتصادی و اجرای اصلاحات ساختاری مهم گام برداشته است. تولید ناخالص داخلی این کشور که از حدود ۹۷۵ دلار در سال ۲۰۱۰ به ۱،۲۰۰ دلار در سال ۲۰۱۸ افزایش داشتهاست اکنون پیشبینی شدهاست تا سال ۲۰۲۴ به ۱،۵۸۰ دلار برسد. این چشمانداز بهبود یافته تحت نظارت یک دولت باثبات و دمکراتیک است که حمایت مالی قابلتوجهی از طرف صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دریافت کردهاست. با این وجود، فقر همچنان شایع است و اقتصاد کشور که عمدتا وابسته به محصولات غذایی تهیه شده در زمینهای زراعی بارانی است همچنان نسبت به شوکهای مربوط به آب و هوا آسیبپذیر است. در نتیجه، در حالی که استانداردهای زندگی در مناطق شهری به طور کلی در حال بهبود هستند، ناامنی غذایی در مناطق روستایی به شدت بالا است.
انتخابات عمومی در ۲۱ ماه مه ۲۰۱۹ برگزار خواهد شد و رئیسجمهور کنونی، پیتر موتاریکا، که در سال ۲۰۱۴ این سمت را گرفت، از شانس کمی برای پیروزی دوباره برخوردار است. مالاوی کشوری آرام است که از زمان کسب استقلال از بریتانیا در سال ۱۹۶۴، دولتهای پایداری داشتهاست. با این حال، نتایج رایگیریهایش بحثبرانگیز هستند.
۳- جمهوری دموکرات کنگو
از زمان استقلال از بلژیک در سال ۱۹۶۰، کنگو متحمل دههها دیکتاتوری و بیثباتی سیاسی و خشونت مداوم بودهاست. اکنون این کشور آماده است تا یک صفحه را ورق بزند: در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۹، فلیکس تشیسکدی پسر رهبر افسانهای مخالفان، اتین تشیسکدی، به عنوان رئیسجمهور جدید انتخاب شد.
رئیسجمهور ستیزجو اسبق کنگو جوزف کابیلا که از زمان جانشینی پدرش در سال ۲۰۰۱ به عنوان نتیجه مستقیم نزاع یا به خاطر بیماری و سو تغذیه، شناخته میشود، کمی برای بهبود زندگی افرادی که از جنگ جان سالم به در بردهاند تلاش کرد: بیش از ۶۰ درصد از جمعیت ۷۷ میلیونی این کشور هنوز در روز کمتر از دو دلار درآمد دارند. براساس گزارش بانک جهانی، با ۸۰ میلیون هکتار از زمینهای زراعی و بیش از هزار تن مواد معدنی و فلزات با ارزش، جمهوری دموکراتیک کنگو پتانسیل تبدیل شدن به یکی از ثروتمندترین کشورهای آفریقایی را دارد ولی متاسفانه بیثباتی سیاسی و فساد همهگیر همچنان به خنثی کردن پتانسیل این بخش از قاره سیاه ادامه میدهد.
۲- جمهوری آفریقای مرکزی
جمهوری آفریقای مرکزی منابعی از نفت، اورانیوم، طلا و الماس دارد. این یک کشور بسیار از لحاظ منابع ارزشمند بسیار ثروتمند است، ولی چه فایده وقتی مردم آن در فقر زندگی میکنند و رتبه دوم فقیرترین کشورها را به خود اختصاص داده است. برای اولین بار پس از استقلال از فرانسه در سال ۱۹۶۰، در سال ۲۰۱۶ جمهوری آفریقای مرکزی یک رئیسجمهور منتخب دموکراتیک دارد: استاد ریاضیات و نخستوزیر سابق، فوستن-آرکانژ توادرا که به عنوان یک میانجی مبارزه کردهاست که میتواند شکاف بین اقلیت مسلمان و اکثریت مسیحیان را از بین ببرد. در حالی که انتخابات موفقیتآمیز او گامی مهم به سوی بازسازی ملی بودهاست، حدود ۷۵ % از جمعیت جمهوری آفریقای مرکزی زیر خط فقر زندگی میکنند و مسیر بهبود بسیار طولانی خواهد بود.
رشد این کشور در حال حاضر از طریق صنعت چوب و احیای بخش کشاورزی و معدنی افزایشیافته است و همچنین فروش الماس تا حدودی کمک حال اقتصاد است و انتظار میرود با احیای استخراج و راههای فروش الماس، درآمد جمهوری آفریقای مرکزی در این بخش افزایش یابد.
۱- بوروندی
بوروندی، کشوری کوچک به پایتختی بوجومبورا که در میان خشکیهای آفریقا گرفتار آمده است و به دنبال درگیریهای قومی هوتو-توتسی و جنگ داخلی آسیب دیده است. این کشور در زمینه فقر گوی سبقت را از سایر ملتهای جهان ربوده است! رئیسجمهور سابق انکورونزیزا، سیاستمداری با گرایش هوتو که در انتخابات بحثبرانگیز سال گذشته پیروز شد، پس از یک کودتای ناموفق، تحت فشار بینالمللی قرار گرفت. در مارس ۲۰۱۶ اتحادیه اروپا، بزرگترین حامی بوروندی، کمکهای مالی خود برای مجبور کردن انکورونزیزا به مذاکره را قطع کرد. رفته رفته بحران سیاسی، کشور را به سمت بحران اقتصادی سوق داد و ممنوعیت تجارت با رواندا در جولای ۲۰۱۶ باعث شکلگیری نگرانیها در مورد امنیت غذایی شد و نتیجه آن افزایش قیمت برخی مواد غذایی همچون سیبزمینی بود. همچنین طی سالهای اخیر تولید قهوه، بزرگترین کالای صادراتی این کشور هم افت داشتهاست. براساس آخرین بررسی برنامه توسعه سازمان ملل، ۸۲.۱ درصد از جمعیت ۱.۲۵ دلار یا کمتر از آن در روز درآمد دارند و ۹۰ درصد از جمعیت بروندی برای گذران زندگی به کشاورزی اتکا میکنند. در نتیجه، جمعیت در برابر نوسانات قیمت، محدودیتهای صادرات و کمبود مواد غذایی بسیار آسیبپذیر است.
شما چه آیندهای را برای فقیرترین کشورها پیشبینی میکنید؟ آیا مردمان این کشورها را محکوم به گرسنگی میدانید یا اعتقاد دارید وضعیت معیشتی آنها بهبود خواهد یافت؟ نظرات خود پیرامون این مقاله را با سایر کاربران گجتنیوز به اشتراک بگذارید.