در نقاشی های دوران رنسانس میتوان بشقاب پرندهها یا اشیاء ناشناس پرنده عجیبی را در آسمان مشاهده کرد. آیا این تصاویر به ارتباط انسانها با موجودات فضایی اشاره میکنند؟
فرسکو یا دیوارنگاریهای دوران رنسانس در کنار جادوی زیبایی، حاوی جزئیاتی حیرتآور است؛ جزئیاتی که بسیار شبیه به بشقاب پرندهها یا تماس موجودات فضایی با انسانها هستند. معنی این تصاویر چیست و نقاشها چه پیامی را به نسلهای بعدی انتقال میدهند؟ با گجت نیوز همراه شوید تا پاسخ این معمای پیچیده را بیابیم.
رنسانس به دورانی از تاریخ کشورهای اروپایی بازمیگردد که شاهد پیشرفت این کشورها در زمینههای مختلف و اوج گرفتن خلاقیتها بهخصوص در زمینه هنر هستیم. آثاری که توسط هنرمندانی مانند میکلآنژ، لئوناردو داوینچی و رافائل خلق شدند هنوز هم تحسین علاقهمندان به هنر را برمیانگیزند.
آنچه بیش از هرچیز معرف دوران رنسانس است نقاشیها مخصوصا فرسکو یا دیوارنگاریها هستند. این فرسکوها بیشتر با الهام گرفتن از حوادث تاریخی و دینی نقاشی شدهاند، اما در برخی از این تصاویر جزئیاتی حیرتانگیز وجود دارد که شبیه به موجودات فضایی یا بشقاب پرندهها هستند. سال 2015 مقالهای در سایت هافپست منتشر شد که به نکتهای جالب اشاره میکرد:
اشیاء غیرطبیعی بسیاری در نقاشی های دوران رنسانس (بین قرن چهاردم تا اوایل قرن هجدهم) دیده میشود که در نگاه اول بسیار شبیه به بشقاب پرندههای زمان مدرن هستند. همین امر کنجکاوی ما را بر میانگیزد که چرا نقاشان آن دوره برای ترسیم حضرت عیسی مسیح، چه در دوران تولد و چه در دوران مرگ (به صلیب کشیده شدن) از چنین جزئیاتی استفاده میکردند.
برای مثال به دیوارنگاری بالا نگاه کنید. این فرسکو سال 1350 در کلیسای ویسوکی دکانی واقع در شهر کوزوو، کشور صربستان، ترسیم شد و در نگاه اول لحظه به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی را نشان میدهد، اما در دو سمت تصویر میتوان دو شیء پرنده را مشاهده کرد که توسط دو نفر هدایت میشوند.
همچنین بخوانید:
دنیس جرونیموس، استادیار هنر رنسانس ایتالیایی و رئیس گروه تاریخ هنر در دانشگاه نیویورک در مورد این دو شیء گفته است:
با وجود اینکه جزئیات این دو شیء برای مردمان امروزی یادآور سفینههای پرنده است، اما این دو به خورشید و ماه اشاره میکنند. در زمانی که این فرسکو ترسیم شده است، نقاش، خورشید و ماه را به این گونه ترسیم کرده و با شخصیتپردازی به جزئیات آنها افزوده است.
نقاشی دیگری که توجهمان را به خود جلب میکند، جادوی برف (The Miracle of the Snow) اثر ماسولینو دا پانیکال است.
طبق آنچه در مقاله نشریه انشنت اوریجینز (Ancient Origins) آمده است، داستان پشت پرده این اثر بسیار عجیب و شگفتانگیز است:
یک روز در ماه آگست (فاصله بین تیر و مرداد) قرن چهارم میلادی، اتفاقی عجیب در شهر رم رخ داد. مردم که هوای گرم تابستان را تجربه میکردند در آسمان ابرهایی گرد شکل را دیدند. ترکیب این ابرها با توده در هم آمیخته ابرهای برفزا متفاوت بود. طبیعتا این اتفاق مردم آن زمان را به حیرت انداخته که در گرمای تابستان شاهد بارش برف از آسمان باشند.
با این حال تصویری که به نمایش درآمده از ابرهایی سخن میگوید که بسیار شبیه به بشقاب پرنده هستند. نکته دیگر نیز بارش برف در تابستان است که اتفاقی بسیار نادر شمرده میشود.
در یکی دیگر از نقاشی های دوران رنسانس میتوان شیء نورانی را در آسمان دید که اشعهای از نور را به سمت حضرت مریم شلیک میکند. این نقاشی، The Annunciation with Saint Emidius نام دارد و اثر کارلو کریولی است.
پروفسور جرونیموس بار دیگر وجود بشقاب پرنده در نقاشی را رد میکند و شیء شناور در آسمان را همان روح القدس در باورهای مسیحیت میداند:
اشعه طلایی که از تودهای از ابر به اتاق حضرت مریم میتابد و به سر ایشان اثابت میکند درواقع همان روح القدس است. روح القدس به طور مشخص در این تصویر به شکل یک کبوتر سفید فرض شده و درواقع نمادی از تجسم (تثلیث) است.
تثلیث یکی از مهمترین اعتقادات مسیحیان است و طبق آن خداوند خود را در سه شخص تعریف کرده است که عبارتند از خدای پدر، خدای پسر (که در حضرت عیسی تجسم یافته است) و روح القدس. پروفسور جرونیموس نیز معتقد است که نقاشی های دوران رنسانس به تثلیث اشاره دارند.
با در نظر گرفتن این گفتهها آیا ما واقعیت را کنار زده و به دنبال پاسخی هستیم که دوست داریم به آن برسیم یا در پشت پرده این نقاشیها واقعیتی مخفی شده است؟ تاریخشناسان به اجماع موافق اندیشه پروفسور جرونیموس هستند، اما دانشمند علوم کامپیوتر، ژاک والی، معتقد است که وجود چنین جزئیات مشابهی در نقاشی های دوران رنسانس اتفاقی نیست و در پشت آنها واقعیتهایی مخفی شده است:
باید گفت که وجود چنین فرسکوهایی به این معنی نیست که نقاش بشقاب پرنده، موجودات فضایی یا هرگونه اتفاق مشابهی را دیده یا تجربه کرده است. شما نمیتوانید بگویید که به خاطر شباهت این جزئیات در نقاشیهای رنسانس شخصی در آن زمان بشقاب پرندهها را رویت کرده است. ما به دنبال اثبات موضوعی نیستیم و فقط به دنبال تشریح آن چیزی هستیم که مردم مشاهده کرده یا اتفاق خارق العادهای را تجربه کردهاند.
والی که در سال 1978 سخنران اصلی در بزرگترین کنفرانس سازمان ملل در مورد یوفوها بوده است، افزود:
ما ایدهپردازی نمیکنیم، ما نمیگوییم که این نقاشیها مدارکی مبنی بر تماس موجودات فرازمینی با انسانها بوده است. ما تنها میگوییم که تشابهات مشترک میان نقاشیهای دوران رنسانس، یک پدیده خارقالعاده است و شباهات قابل توجهی با پدیدههای امروزی از جمله پدیده بشقاب پرندهها دارد. با این حال باید به مواردی از جمله تفاوتها در تشریح این پدیدهها در فرهنگهای مختلف، تغییرات صورت گرفته در رسانهای شدنشان و همچنین نحوه رسیدن اطلاعات به دستمان توجه کنید.
به عبارتی دیگر نمیتوانیم نظر درستی در مورد این جزئیات در نقاشی های دوران رنسانس داشته باشیم؛ زیرا هیچ توضیحی در موردشان توسط نقاشها وجود ندارد. با این حال میتوان گفت که این جزئیات مانند پدیدههای مختلفی در دنیا است که نظرمان را به خود جلب کرده و سوالات بیپاسخ بسیاری از گذشته را برایمان به وجود آوردهاند.