در این مقاله قصد داریم به موجوداتی ناشناخته بنام مردمان مورچه ای بپردازیم که در باورهای برخی از مشهورترین تمدن های باستانی که فرسنگ ها از یکدیگر فاصله داشتهاند، به آنها اشاره شده است!
تمدن های باستانی به افسانه ها و داستان های اساطیری بسیاری اعتقاد داشتند. درواقع هر فرهنگی که در سرتاسر تاریخ این کره خاکی بوجود آمده، افسانه ها و باورهای مخصوص به خودش را داشته است. بعضی از این افسانهها، در نوع خودشان بسیار عجیب هستند اما از آنجایی که در نهایت، چیزی جز افسانه و داستان های اساطیری نیستند، میتوان به سادگی از کنار آنها عبور کرد یا صرفا ذهن های خلاقی که این داستان ها را خلق کردهاند را تحسین کرد. اما بعضی وقتها، این افسانه ها و داستان های اساطیری، یک مقدار بیشتر از چیزی که باید، عجیب میشوند! آن هم زمانی است که یک باور بسیار عجیب، در چندین فرهنگ مختلف، که بعضا فرسنگها و کیلومترها از یکدیگر فاصله داشتهاند، مشاهده میشود. مردمان مورچه ای یکی از این همین باورهای عجیب هستند.
پیش از پرداختن به خود مردمان مورچه ای بهتر است ابتدا شما را با یک باور عجیب باستانی دیگر آشنا کنیم. این باور عجیب، به آنوناکی (Anunnaki) مشهور است و بخاطر برخی شاخصه های عجیبی که در آن مشاهده میشود، نقل محافل بسیاری از دوست داران تئوری های توطئه هم شده است!
آنوناکی ؛ باوری در بین النهرین
آنوناکی باوری است که در میان بسیاری از مهمترین تمدن های شکل گرفته در منطقه بین النهرین، واقع در غرب آسیا، وجود داشته. تمدن های باستانی بسیار مشهوری مانند سومری ها، اکدیان، بابلیان و آشوری ها به آنوناکی اعتقاد داشتند. اگر خیلی ساده بخواهیم بگوییم، طبق افسانه های این تمدن های باستانی، آنوناکی نام گروهی از خدایان است که در زیر زمین زندگی میکردند و به انسان؛ کشاورزی، ریاضیات و بسیاری چیزهای دیگر را آموختند. درواقع این تمدن های باستانی که چندین هزار سال قبل از میلاد مسیح، میزیستند، تمام پیشرفتهای تکنولوژیکی خودشان را مدیون خدایان آنوناکی میدانستند.
طبق این افسانه ها، هزاران سال پیش، سیلی عظیم در کره زمین رخ داده و بسیاری از انسانها در اثر آن سیل، کشته شدهاند. پس از این سیل عظیم، خدایان آنوناکی، انسانها را زیر پر و بال خود گرفتند و با آموزش کشاورزی، دامداری و بسیاری موارد دیگر، به آنها کمک کردند تا روی پای خود بایستند و درنتیجه، انسان را از انقراض قطعی نجات دادند.
همانطور که گفته شد، داستان آنوناکی، منبع بوجود آورنده بسیاری از تئوری های توطئه در تاریخ معاصر شده است. در سال 1976 نویسندهای بنام زکریا سیچین (Zecharia Sitchin) ادعا کرد که آنوناکی واقعا وجود داشته و درواقع یک نژاد از موجودات پیشرفته فرازمینی بوده است! او در کتاب قطور خودش و با اشاره به برخی باورهای دیگر تمدنهای بینالنهرینی، ادعا میکرد که این نژاد فرازمینی، برای حفر طلا به سیاره ما آمده بوده و از آنجایی که اولا بسیار پیشرفتهتر از تمدن های باستانی زمینی بوده و دوما برای حفر طلا، دائما در معدنهایی واقع در زیر زمین سر میکرده، تمدن های بین النهرینی هم از آنها به عنوان خدایانی که در زیر زمین زندگی میکنند، یاد کرده بودند!
اما لازم به ذکر است که بسیاری از تاریخدانان، ادعاهای سیچین را رد میکنند و معتقدند بسیاری از صحبتهایی که او مطرح کرده، رسمیت تاریخی ندارند و صرفا برداشتهای او از افسانههای کهن بودهاند!
اما حالا که به حد کافی با باور آنوناکی آشنا شدید، وقت آن است که برویم سراغ مردمان مورچه ای !
مردمان مورچه ای ؛ باوری در میان سرخ پوستان!
فرسنگها دورتر از بین النهرین و در قاره آمریکا، یک قبیله باستانی از سرخ پوستان وجود دارد که هنوز هم پس از گذشت هزاران سال، سنت های خودشان را حفظ کردهاند. اهالی این قبیله سرخ پوستی که هوپی (Hopi) نام دارد، به موجوداتی بسیار قدرتمند و پیشرفته که هزاران سال پیش در زیر زمین زندگی میکردند، باور دارند! آنها معتقدند هنگامی که هزاران سال پیش، یک سیل عظیم در کره زمین رخ داده، این موجودات پیشرفته، اجداد آنها را به زیر زمین هدایت کردهاند و در آنجا به اعضای این قبیله، کشاورزی، ستاره شناسی و ریاضیات را آموزش دادهاند!
اما اگر فکر میکنید تمام شباهتهای بین آنوناکی و باور قبیله هوپی در همین داستان خلاصه شده، باید بگوییم که اوضاع، حتی از این هم عجیبتر است! اهالی قبیله هوپی، به آن موجودات پیشرفتهای که در زیر زمین زندگی میکردند بخاطر ظاهر عجیبشان، مردمان مورچه ای (Ant People) میگفتند. نکته بسیار عجیب و قابل تامل این است که کلمه “آنوناکی” در زبان محلی این قبیله، به معنای دوستان مورچه ای (Ant Friends) است!
یک باور جالب دیگر که در میان اعضای قبیله هوپی وجود دارد، این است که وقتی مردمان مورچه ای به قبیله هوپی پناه دادند، بخاطر ذات مهربان و سخاوتمندی که داشتند، حاضر شدند از جیره غذایی خودشان بزنند و در عوض، غذای خودشان را با اعضای قبیله هوپی تقسیم کنند. برخی از اهالی کنونی هوپی، معتقدند همین کار سخاوتمندانه و ایثارگرانه مردمان مورچه ای بوده که باعث شده مورچه های امروزی، انقدر موجوداتی زحمت کش و البته، لاغر باشند!
اما طرفداران تئوری های توطئه و مخصوصا طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی، از مردمان مورچه ای هم غافل نشدهاند! آنها معتقدند در افسانه های قبیله هوپی، به طور غیرمستقیم به این موضوع اشاره شده که پس از پایان یافتن سیل و خشک شدن دوباره زمین، مردمان مورچهای درخواستهایی را از اهالی این قبیله، طلب کردهاند. به عنوان مثال، از آنها خواستهاند که سازه هایی خاص و عجیب مانند چاکو کَنیِن (Chaco Canyon) را برایشان بسازند! لازم به ذکر است که طرفداران این فرضیه، معتقدند خدایان آنوناکی هم از قبیله های بین النهرینی چنینی درخواستهایی را طلب کرده بودند! اما باز هم باید به این موضوع اشاره کنیم که تمام این فرضیهها، تنها در حد همان فرضیه هستند و به هیچ عنوان، حقایق ثابت شده علمی به شمار نمیروند.
یک موضوع دیگر هم که در داستان مردان مورچه ای و آنوناکی وجود داشت، همان بحث سیل عظیم بود. هیچ شواهد تاریخیای از وجود چنین سیل عظیمی که موجب نابودی بسیاری از انسانهای کره زمین شده، توسط تاریخدانان و باستان شناسان ثبت نشده است. اما با این حال، تقریبا در تمام تمدن های باستانی و حتی ادیان ابراهیمی، به این سیل عظیم اشاره شده است!
این موضوع زمانی قابل تامل تر میشود که به خاطر بیاوریم تمدن های باستانی به هیچ عنوان توانایی برقراری ارتباط ساده با دیگر نقاط دنیا را نداشتند. ضمن اینکه حتی اگر در رابطه با همین داستان مردان مورچه ای و آنوناکی، فرض را بر این بگذاریم که میتوان از بین بینالنهرین (عراق کنونی) با اسب به نیویورک سفر کرد، یک موضوع بسیار مهم دیگر هم وجود خواهد داشت و آن هم این است که در دوران باستان، قاره آمریکا اصلا کشف نشده بود! یعنی درواقع اعضای قبیله هوپی، در آن دوران، هیچ ایدهای نداشتند که بجز قاره آمریکا، قارههای دیگری هم در دنیا وجود دارد و از آن طرف، اهالی دیگر قارهها هم نمیدانستند که قاره آمریکا وجود دارد! پس مطمئنا شباهتهای این چنینی بین افسانه های بین النهرین و سرخ پوستان آمریکایی، به هیچ عنوان چیزی نیست که به سادگی بتوان از کنار آن عبور کرد.