درباره امواج الکترومغناطیسی گفتههای ضد و نقیضی وجود دارد. آیا حساسیت نسبت به این امواج ناشی از یک خطر واقعی است یا اینکه افرادی که فکر می کنند نسبت به این امواج حساسیت دارند، درگیر یک ترس ذهنی بیاساس و غیر واقعی میشوند؟
افراد زیادی در سراسر دنیا، مخصوصاً کشورهای انگلستان و سوئد، تصور میکنند بدنشان در معرض تابش یا القای الکترومغناطیسی تولید شده توسط موتورهای ارتباطی بدون سیمِ سیستمهای کامپیوتری، شبکههای ارتباطی دیتای بدون سیم، آنتنهای در نظر گرفته شده برای انتشار سیگنالهای شبکههای پخش رادیویی و تلویزیونی، شبکههای مخابراتی، خطوط برق و در کل همه وسایل الکتریکی، قرار گرفته است.
بیشتر تمرکز و توجه این دسته افراد روی آنتنهای مخابراتی قرار دارد. در ابتدا عقیده آنها درباره خطرناک بودن امواج الکترومغناطیسی دکلهای مخابراتی خندهدار به نظر میرسید، اما رفته رفته افراد بیشتری را با خود هم عقیده کردند. مشکل افراد نگران از بابت قرارگیری در معرض میدانها و تشعشعات الکتریکی و مغناطیسی را Electrical Sensitivity، «حساسیت وابسته به الکتریسیته» یا به طور خلاصه ES مینامند.
از ES یا “حساسیت به میدانها و امواج الکتریکی و مغناطیسی” بیشتر بدانید
افراد دچار ES، مشکل خود را در قالب حساسیت به نور، افزایش حساسیتهای پوستی، خستگی و کوفتگی، افزایش فشار خون، سر درد، درد مفاصل، سرگیجه و دیگر علائم توصیف می کنند. به شکلی بسیار جالب، این علایم همان مشکلاتی هستند که توسط استرس در بدن ما ایجاد میشوند.
از نظر افراد ES، هیچ راه درمان قطعی وجود ندارد، هر چند همه آنها روی یک موضوع تاکید دارند: حفاظ کشیدن دور محیطهای محل قرارگیری آنها برای جلوگیری از ورود امواج الکترومغناطیسی، تنها راهکار عملی برای کاهش مشکلات جسمانی ذکر شده است.
روشهای ارائه شده برای درمان ES
نام شناخته شدهBreakspear Medical ، در واقع نام بیمارستانی در شهرک تاریخی Hemel Hempstead در Hertfordshire کشور انگلستان است که با بیش از صدهزار جمعیت، در 24 مایلی شمال غرب لندن قرار داشته و امروزه بخشی از ناحیه شهری لندن بزرگ به شمار می رود. این بیمارستان خود را مجهز به بهترین وسایل و امکانات به منظور درمان ES در سراسر جهان میداند. یکی از روشهای آنها برای درمان عوارض ناشی از میدانها و امواج الکترومغناطیسی، کیلِیشِن تراپی (Chelation Therapy) است. این روشی خستهکننده و خطرناک، مبتنی بر استفاده از دارو، برای خالی کردن بدن از آلودگی به فلزات سنگین همچون جیوه محسوب میشود.
افرادی که به کیلیشن تراپی رو میآورند باید در نظر داشته باشند داروهای به کار رفته در این روش، تنها زمانی مجاز به استفاده هستند که میزان آلودگی بدن به فلزات سنگین به حد زیادی رسیده باشد. به عبارتی تنها در این شرایط میتوان اثرات جانبی زیاد ناشی از آنها را به جان خرید. دلیل این امر، فشار زیاد روی بدن حین کیلیشن تراپی است، به طوری که احتمال بروز مشکلاتی اساسی همچون از کار افتادن کبد وجود دارد. هر پزشکی که به خاطر بروز شرایط جسمانی استثنایی، این روش درمانی را به بیمار خود تجویز میکند، باید وی را نسبت به اثرات جانبی آن آگاه کند.
سایر مدعیان برطرف کردنES ، روشهای سبکتری ارائه میکنند. به عنوان نمونه باید به طب سوزنی، استفاده از انواع ویتامین، ماساژ ستون فقرات، قرارگیری در معرض بلورهای پرانرژی، بازتاب شناسی، ماساژ ژاپنی، حمام خاک رس و خوردن غذاهای دستکاری شده از نظر ژنتیکی اشاره کرد. این همه تلاش برای درمان ES در حالی است که بر اساس جدیدترین تحقیقات انجمن سرطان آمریکا درباره آنتن های مخابراتی و همچنین بیشمار مطالعه دیگر، هنوز هیچ محققی نتوانسته است ثابت کند که امواج الکترومغناطیسی ناشی از آنتنهای موبایل تأثیرات سوء دارند، هر چند ضرر میدان مغناطیسی و تابش الکترومغناطیسی غیریونیزانِ ساطع شده از برخی دستگاههای خاص همچون دستگاه تولید کننده اشعه X برای کاربردهای رادیولوژی و طیف UV تابش منابع طبیعی نور همچون خورشید به اثبات رسیده است.
مرکز بهداشت محیط دالاس آمریکا، به افراد حساس به الکتریسیته یا همان مبتلا بهES ، خانههایی مخصوص برای سفر اجاره میدهد.
گفته میشود در این خانهها، از هر چیزی که سبب بروز ES میشود به دور خواهید ماند، هر چند بر اساس عکسهای منتشر شده از این خانهها در وب سایت مرکز بهداشت محیط دالاس، آنها مملو از لوازم الکتریکی همچون تلویزیون و دریافتکننده امواج هستند! درحالی که همان لوازم خانگی رویت شده در این خانهها، جزو بدترین دلایل بروز حساسیت به الکتریسیته به شمار میروند.
دنیای پزشکی درباره ES چه میگوید؟
اما نظر موسسههای پزشکی درباره ES چیست؟ پاسخ، از یک موسسه به دیگری متفاوت است. وب سایتِ Electrosensitivity.org به دست فردی به نام Troy Knight، یک فرد مبتلا به ES، ایجاد شده است. او دولت و همه نهادهای پزشکی را به خاطر عدم پیگیری جدی مشکل حساسیت به الکتریسیته مقصر میداند. بدون شک، تعداد زیادی از افراد در سراسر دنیا، مشکلات تروی نایت و دیگر افراد مبتلا به حساسیت به الکتریسیته را گزارش کردهاند. همچنین در بروز مشکلات جسمانی در آنها هیچ شکی نیست و هیچ فردی مبتلایان به ES را افراد متوهم درباره یک سری درد جسمانی خطاب نمیکند.
آن چه با شک و تردید به آن مینگریم، دلیل بروز این مشکلات است؛ آیا مشکلات جسمانی که مبتلایان به ES از آنها صحبت میکنند، واقعا ناشی از میدان ها و امواج الکترومغناطیسی ساطع شده از دستگاهها بوده یا صرفا به خاطر تلقین و تصورات ذهنی باطلِ آنها بروز کرده است؟
مردم بیشتر نقاط دنیا، از حدود یک قرن پیش مشغول استفاده از لوازم برقی هستند. در برخی قسمتهای جهان همچون بخشهایی از آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی، که فقر مردم را احاطه کرده است، هنوز افرادی فاقد دستگاههای متداول الکتریکی در منازل خود هستند. اگر قرار بود القای میدان های الکتریکی و مغناطیسی یا تابش امواج الکترومغناطیسی در حد معقول (به میزان تولید شده توسط لوازم برقی خانگی) واقعا سبب بروز مشکلات جسمانی شود، یک ارتباط مستقیم و معنی دار بین ازدیاد بیماری در جوامع پیشرفته دیده میشد، در حالی که اکنون میدانیم چنین ارتباطی وجود ندارد.
حتی در پیشرفتهترین و صنعتیترین نقاط دنیا، هیچ ارتباط مستقیمی بین بروز بیماریهای مختلف به خاطر قرارگیری در معرض میدانها و امواج الکترومغناطیسی گزارش نشده است. در نتیجه میتوان عقیده مبتلایان به ES را رد و مشکلات جسمانی آنها را ناشی از تلقینهای ذهنی دانست.
دلیل هر چه که باشد، مبتلایان به ES یک سری درد همچون خستگی و کوفتگی، افزایش فشار خون، سر درد، درد مفاصل و سرگیجه را به طور واقعی تجربه میکنند. برای رسیدن به یک پاسخ درست در این رابطه، باید به دنیای علم و دانش مراجعه کرد. اولین قدم در این مسیر، کنار گذاشتن شواهد شخصی افراد است. یک سری موسسه پزشکی، بدون در نظر گرفتن ادعاهای مبتلایان به ES و افراد بیزار از امواج الکترومغناطیسی، یک سری آزمایش انجام دادهاند.
آزمایشهای خوب در این رابطه، دارای یک سری ویژگی مشترک هستند. اولین ویژگی، شامل شدن افراد مدعی به حساسیت به الکتریسیته و همچنین افراد انکارکننده تاثیر امواج الکترومغناطیسی است. به عبارتی آنها در آزمایش، هر دو دسته افراد معتقد و غیر معتقد به ES را شرکت میدهند. همچنین از شرکتکنندهها خواسته میشود میزان حساسیت شان نسبت به پدیدههای مختلف الکترومغناطیسی را بدون در نظر گرفتن اعتقادشان به ES، بیان کنند.
قانونِ سومِ آزمایش، عدم اطلاع بررسیکنندگان نتایج آزمایش از میزان حساسیت هر فرد نسبت به الکتریسیته است. به این ترتیب آنها نتیجهگیری عادلانهتری خواهند داشت. هر فرد شرکتکننده در تست، به صورت اتفاقی به یکی از گروههای مورد آزمایش افزوده میشود. از طرفی افراد شرکتکننده به طور دقیق نمیدانند آزمایش چگونه پیش رفته و هدف از آن دقیقا چیست. به این ترتیب از تلقینهای احتمالی جلوگیری خواهد شد.
آزمایشهای صورت گرفته در رابطه با ES
یکی از این آزمایشها در سال 2005 به دست آژانس حمایت از سلامت انگلستان صورت گرفت. بر اساس آن مشخص شد بیش از نیمی از افرادی که خود را به مبتلا به ES اعلام کردند، از یک سری شرایط مبتنی بر علائم ایدیوپاتیک (بیماری ناشناخته) نیز رنج میبردند. به عبارتی آنها تصور ابتلا به یک سری بیماری دیگر را نیز در ذهن داشتند. این تحقیق نشان داد افراد حساس به الکتریسیته، اغلب از یک سری بیماریهای روانشناختی نیز رنج میبرند.
گفتنی است برخی افراد مبتلا به انواع بیماریهای روانشناختی، تنها ادعا به وجود یک سری علائم و مشکلات در بدن خود میکنند، در حالی که هیچ ایرادی در بدنشان وجود ندارد. این در حالی است که اغلب مبتلایان به ES واقعا برخی مشکلات جسمانی را تجربه میکنند، هر چند تعدادی از آنها تنها، مدعی این موضوع هستند.
یافتههای تحقیق آژانس حمایت از سلامت انگلستان با یک سری مطالعه دیگر همخوانی دارد. از بیشمار تحقیقِ دیگر درباره «حساسیت به الکتریسیته» مشخص شد بهترین روش درمانی برای مبتلایان به آن، روان درمانی است!
در جریان یک آزمایش در دانشگاه اوپسالای سوئد، از افراد مورد آزمایش نمونه خون گرفته شد. میزان استرس آنها قبل و بعد از انجام آزمایش بررسی شد. برخی از افراد مورد آزمایش، به صورت مخفیانه در معرض امواج الکترومغناطیسی قرار گرفتند، اما هیچ تفاوتی بین نحوه واکنش نشان دادن آنها و مبتلایان به ES مشاهده نشد. همچنین میزان استرس افراد در معرض تابش با افرادی که امواج الکترومغناطیسی به آنها برخورد نکرده بود، تفاوتی نداشت. وقتی افراد مورد آزمایش، تحت روان درمانی قرار گرفتند، میزان کاهش استرس در افرادی که خودشان را مبتلا به ES عنوان کردند، بیشتر بود.
آزمایش دیگری در مرکز تحقیقات بیماریهای محیطی سوئد انجام گرفت. نیمی از افراد مورد آزمایش، خود را نسبت به تابش الکترومغناطیسی حساس بیان کردند. نیمه دیگر، نظری درباره آن نداشتند (نسبت به آن بیتوجه بودند). نیمی از شرکتکنندگان در معرض درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. میزان استرس آنها قبل از آزمایش، بعد از آن و همچنین شش ماه بعد اندازهگیری شد. همانند دیگر آزمایشها، افراد مبتلا به ES نتیجه بهتری از درمان شناختی رفتاری دریافت کردند.
ممکن است برداشت افراد معتقد به وجود ES از این گفتهها، غیر حقیقی بودن دردهای فیزیکی آنها باشد، اما این موضوع حقیقت ندارد. نکته اینجاست که بیماریهای روانی اغلب به بروز بیماریها و مشکلات فیزیکی و جسمانی ختم میشوند. همانطور که در ابتدای مطلب به آن اشاره کردیم، استرس نوعی شرایط روانی محسوب میشود، اما حاصل آن، بروز همان علائم جسمانی است که مبتلایان به ES تجریه میکنند. بسته به شرایط فرد، بیماریهای جسمانی ناشی از شرایط روانی نامناسب میتواند غیر حاد، جدی و حتی تهدیدکننده جان باشند. در نتیجه نباید آنها را دست کم گرفت.
نتیجه یک آزمایش دیگر در سال 2005 در بیمارستان دانشگاه روانپزشکی آلمان، صحت فرضیه فیزیکی نبودن مشکلات مبتلایان به ES را تقویت کرد. به عبارتی ریشه مشکلات آنها فیزیکی نبوده و امواج الکترومغناطیسی سبب بروز بیماریهای فیزیولوژیکى در آنها نشده است، بلکه فشارهای عصبی، استرس و فکر و خیال به خاطر ترس از خطرات این دسته امواج، مشکلات جسمانی را سبب شدهاند.