موفقیت چشمگیر تایوان و برخی کشورهای دیگر برای کنترل پاندمی کرونا باعث شده تا دلیل این مسئله را جویا شویم؛ کارشناسان میگویند که با انجام 3 اقدام کلی میتوان همهگیری را در هر کشوری متوقف کرد.
وقتی بحث کنترل پاندمی کرونا به میان میآید، موفقیت کشوری مانند تایوان که به تازگی، 200 روز را بدون حتی یک مورد جدید از ابتلا به کووید 19 پشت سر گذاشت، مورد توجه قرار میگیرد. چطور است که کشورهای اروپایی و آمریکا مشغول دست و پنجه نرم کردن با این همهگیری مرگبار هستند، در حالی که برخی مناطق دیگر دنیا شیوع بیماری را متوقف کردهاند؟ در ادامه با گجت نیوز همراه باشید تا نظر کارشناسان را در این رابطه جویا شویم.
هر روز رکورد تازهای از تعداد مبتلایان در اروپا و آمریکا ثبت میشود و با گذشت چندین ماه از شروع پاندمی کووید 19، دائما شاهد بدتر شدن اوضاع در بسیاری از مناطق دنیا هستیم. با این وجود مثالهایی مانند تایوان یا ایالت ویکتوریا استرالیا هستند که امید تحت کنترل گرفتن این همهگیری را در دل مخاطبان زنده نگه داشتهاند.
ویکتوریا زمانی مرکز شیوع کووید 19 در استرالیا بود و هماکنون میبینیم که پس از چهار ماه، در روزهای 26 و 27 اکتبر هیچ مورد جدیدی از ابتلا را گزارش نکرد. از طرف دیگر آمار کره جنوبی هم به صورت میانگین روزانه 120 مورد بوده، در حالی که جمعه گذشته، آمریکا 100 هزار مورد جدید را گزارش کرد.
متخصصان اما معتقدند که فرمول موفقیت این کشورها ساده است و میتوان آن را در سه اقدام کلی خلاصه کرد.
کنترل پاندمی کرونا
بر اساس نظر کارشناسان سلامت عمومی، اولین اقدام هر دولتی برای کنترل پاندمی کرونا به صورت کامل، اعمال برنامههای فدرال پیوسته به همراه اطلاعرسانیهای دائمی است. از طرف دیگر اقدام دوم وادار کردن تمامی شهروندان به پوشیدن ماسک و وسایل محافظتی بوده و از طرف دیگر، اعضای جوامع هم باید به صورت گسترده مورد آزمایش قرار گرفته و افراد در ارتباط با مبتلایان به صورت صحیح و دقیق ردیابی شوند.
این کارشناسان میگویند که هر کشور ناموفقی که هماکنون با همهگیری دست و پنجه نرم میکند، در یکی از این سه اصل کلی دچار مشکل بوده و اینطور که به نظر میرسد، ایالات متحده هیچکدام از این سه مولفه را رعایت نکرده است.
مانیکا گاندی (Monica Gandhi)، پروفسوری از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا میگوید که اقدامات فدرالی سازمانیافته و جلب اعتماد عموم مردم توسط دولت و مقامات بهداشتی فاکتوری فوقالعاده مهم برای کنترل پاندمی کرونا بوده و ایالات متحده در هردوی این زمینهها شکست خورده است.
اما هادکرافت (Emma Hodcroft)، پروفسوری از سوئیس که روی کد ژنتیکی ویروس کرونا تحقیق میکند، در مورد اقدامات دولتی کشورهای موفق میگوید که این دولتها نقشهای کارآمد و موثر برای کنترل اوضاع دارند؛ به گفته هادکرافت، در کشورهای موفق برنامهای دقیق برای زمانی که تعداد مبتلایان زیاد میشود، تعیین شده و این برنامه به صورت کامل به اطلاع مردم رسیده است. از طرف دیگر به محض اینکه تعداد افراد آلوده در این کشورها افزایش مییابد، بدون هیچ مکثی برنامه تعیین شده اجرا میشود.
تعیین برنامه و اطلاعرسانی
هادکرافت اظهار کرده که در کشورهای ناموفق، سیاست گذاران قصد دارند تا به هنگام سپری شدن فصل پاییز برنامه خود برای کنترل پاندمی کرونا را اعمال کنند و هیچ حد و حدود از پیش تعیین شده و یا پروتکلهای آمادهای برای مقابله با شرایط بحرانی وجود ندارد.
این روش مقابله با مشکل به عنوان تکنیک واکنشی شناخته میشود که به گفته هادکرافت، میتواند ما را به نگه داشتن خود در وضعیت کنونی تشویق کند. تکنیک واکنشی بیشتر از همه در شرایطی که تعداد مبتلایان در ابتدا به آرامی زیاد میشوند، اجرا میشود و متاسفانه تصمیم گیرندگانی که اوضاع کشور خود را با این تکنیک اداره میکنند، بیشتر امیدوار هستند که همهگیری به صورت خود به خودی از بین برود و یا به شکلی معجزهآسا، رشد تعداد مبتلایان روزانه متوقف شود.
یکی از بارزترین مثالها در مورد تکنیک واکنشی وضعیت کنونی فرانسه، بریتانیا، آلمان، پرتقال و بلژیک بوده که با وجود افزایش پیوسته تعداد مبتلایان در این کشورها در شش هفته گذشته، میبینیم که قرنطینههای جدید و اقدامات جدی برای کنترل موج تازه بیماری تنها به تازگی اعمال شدهاند.
حتی سوئد هم که از ابتدای همهگیری قوانین سختگیرانه بسیار کم و محدودی را اعمال کرده بود، با افزایش تعداد مبتلایان خود به میزان 70 درصد در طول یک هفته، پروتکلهای شدیدتری را برای کنترل پاندمی کرونا و جلوگیری از تجمعات بیمورد اعمال کرده است.
این در حالی بوده که کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند و چین با اعمال قرنطینههای منطقهای جدی و شدید، شهرها و مناطقی که همهگیری در آنها شدت داشته را تحت کنترل گرفته و تا کاهش تعداد مبتلایان، قوانین محدودیتی مورد نیاز را اعمال میکنند.
مثالهای موفق و ناموفق کنترل پاندمی کرونا
از طرف دیگر، کشوری مانند ژاپن از همان ابتدا اطلاعرسانیهای دقیق و گستردهای را شروع کرد و مرتبا به شهروندان خود سه اصل اساسی برای کنترل پاندمی کرونا را یادآوری کرد؛ اصولی شامل دوری از مکانهای بسته، قرار نگرفتن در محیطهای شلوغ و همچنین حفظ فاصله دو متری از دیگران در هر شرایطی. به علاوه مقامات ژاپنی با جدی شدن اوضاع سریعا مراکز بهداشتی زیادی را در مناطق حساس راهاندازی کردند تا با ارائه اطلاعات کارآمد به مردم و همچنین انجام تستهای دقیق و سریع، جلوی گسترش بیشتر ویروس را بگیرند.
نتیجه اقدامات مورد نظر این بود که ژاپن هرگز وارد قرنطینه کشوری نشد.
در کره جنوبی هم اقداماتی مشابه برای آگاهیرسانی از طریق تلفنهای هوشمند انجام میشد. اصلیترین اقدامات مقامات این کشور برای کنترل پاندمی کرونا توسعه اپلیکیشنهایی بود که به صورت مجانی اطلاعات دقیقی در مورد مقابله با ویروس، مناطق پرخطر و همچنین تعداد موارد ابتلا در هر قسمت کشور را در اختیار کاربران قرار میدادند و دائما پیامهای هشدارآمیزی را در رابطه با افزایش تعداد مبتلایان در هر منطقه، برای ساکنان آن منطقه ارسال میکردند.
گاندی میگوید که هماکنون برای کشورهایی که چنین اقداماتی را از ابتدا پیش نگرفتهاند، دیر است. این دانشمند معتقد است که با وجود شکست ایالات متحده در مقابله با همهگیری در مراحل اولیه، انتظار نمیرود که به وضعیت توقف کامل و صد درصدی انتقال بیماری در کشور برسیم. با این حال بهترین شانس ما تلاش برای کاهش آمار مبتلایان در طول زمان بوده و باید تا حد امکان جلوی گسترش بیشتر این ویروس مرگبار دستگاه تنفسی گرفته شود.
اهمیت پوشیدن ماسک
گاندی میگوید که در حال حاضر، دولت آمریکا باید روی اطلاعرسانی گسترده تمرکز کرده و دائما عموم مردم را به رعایت اصولی مانند دوری از تجمعات، شستن مداوم دستها، پوشیدن ماسک، جریان دادن هوا در محیطهای بسته و حفظ فاصلهگذاری اجتماعی تشویق کند.
با وجود تمامی شواهدی که در مورد اهمیت پوشیدن ماسک برای توقف پاندمی کرونا ارائه شده، ایالات متحده همچنان این پروتکل را به صورت کلی و کشوری اعمال نکرده است. هادکرافت میگوید که استفاده از وسایل محافظی برای پوشاندن دهان و بینی فوقالعاده ساده بوده و اهمیت بسیار زیادی در جلوگیری از انتقال بیشتر بیماری دارد.
مدتی پیش دانشگاه واشینگتن در تحقیقی جالبتوجه اعلام کرد که بر اساس محاسبات انجام شده، اگر 95 درصد از آمریکاییها ماسک بپوشند، میتوان از این طریق جلوی مرگ حداقل 63 هزار نفر را از اواخر ماه سپتامبر تا اولین روز ماه مارس، گرفت.
با این حال میبینیم که در کشوری مانند ایالات متحده، پوشیدن ماسک توسط برخی از سیاست مداران به عنوان روشی برای گول زدن افکار عمومی در نظر گرفته میشود و حتی در برخی از شهرها، مردم در اعتراض به اجباری کردن ماسک تجمعاتی را برگزار کردهاند.
قوانین ضد و نقیضی هم در مورد اجباری بودن ماسک در ایالتهای مختلف این کشور اعمال شدهاند و همین مسئله نشان دهنده نبود برنامهای جامع و منسجم برای مقابله با همهگیری کووید 19 است؛ تعجبی ندارد که آمریکا در مقایسه با کشوری مانند کره جنوبی یا ژاپن، وضعیت چندان مناسبی ندارد.
پروتکلهای جدی
در اروپا هم قوانین منسجمی برای پوشیدن ماسک اعمال نشده و به عنوان مثال، در بریتانیا افراد تنها در مکانهای عمومی و وسایل حمل و نقل عمومی مجبور به استفاده از ماسک هستند. در فرانسه هم فقط پایتخت کشور دستورالعملهای مشخصی در این رابطه دارد و تمامی قوانین ذکر شده تنها از تابستان اعمال شدند. سوئد هم هیچ اجباری برای استفاده از تجهیزات محافظتی مورد نظر اعمال نکرده است.
با این حال میبینیم که چین، تایوان و سنگاپور استفاده از ماسک را تقریبا در تمامی محیطها اجباری کردند و کره جنوبی و ملبورن استرالیا هم جریمههای نقدی را در این رابطه در نظر گرفتند. حتی روسیه هم که رئیس جمهورش پیش از این همهگیری را جدی نگرفته بود، در هفته گذشته پوشیدن ماسک در سراسر کشور را اجباری کرد.
در نهایت به سومین فاکتور مهم برای کنترل پاندمی کرونا که توسط کشورهای موفق اعمال شده، یعنی ردگیری افراد آلوده و شبکه ارتباطی آنها میرسیم؛ گاندی و هادکرافت هر دو میگویند که نکتهای کلیدی برای محدود کردن انتقال بیماری، ارائه تستهای دقیق، کارآمد، در دسترس و رایگان بوده تا از این طریق بتوان تا حداکثر میزان ممکن، افراد آلوده به ویروس کرونا جدید را شناسایی کرده و آنها را در قرنطینه قرار داد.
کنترل پاندمی کرونا با آزمایش و ردگیری
در قدم بعدی باید کسانی که با این افراد آلوده در ارتباط بودهاند را شناسایی کرده و آنها را هم در قرنطینه گذاشت تا زنجیره انتقال متوقف شود. هادکرافت میگوید که آزمایش و ردگیری، تکنیکی فوقالعاده کارآمد بوده که اگر به صورت ایدئال اعمال شود، در کمترین زمان ممکن گردهماییهایی را که مرکز شیوع کووید 19 بودهاند، پیدا کرده و افراد موجود در این گردهماییها را هم در قرنطینه قرار میدهد.
به عنوان مثال مدتی پیش چین در یک روز 2.8 میلیون نفر را تنها به واسطه آلوده شدن یک نفر در منطقه کاشگار (Kashgar)، مورد آزمایش قرار داد. این حجم از تست باعث پیدا کردن 138 مورد ابتلای دیگر در آن منطقه شد که اگر در همان ابتدا پیدا نمیشدند، از مرحلهای به بعد دیگر نمیشد جلوی ابتلای اکثر ساکنان این منطقه عظیم را گرفت.
با این وجود برای کنترل پاندمی کرونا به وسیله تکنیک آزمایش و ردگیری، باید از قرنطینه شدن تمامی افراد آلوده اطمینان حاصل کرد و همچنین کسانی که به کشور وارد میشوند باید در محیطی به دور از بقیه نگهداری شوند. با این حال میبینیم که در آمریکا چنین مسئلهای به درستی اعمال نمیشود و بیشتر از همه، مسئولیت ماندن در قرنطینه به خود افراد واگذار میشود؛ به این ترتیب کسانی که وجدان جمعی ندارند، بدون توجه به پروتکلهای موجود از قرنطینه خارج میشوند و کسی هم نیست که جلوی آنها را بگیرد.
امید به کنترل پاندمی کرونا
این در حالی بوده که کشوری مانند کره جنوبی، تمامی مسافران بینالمللی خود را مستقیما از فرودگاه به ساختمانهای دولتی مخصوص قرنطینه میبرد و پس از نگهداری آنها به مدت دو هفته، اجازه خروج از ساختمان و تردد در کشور را صادر میکند.
اگر هم شهروندی در کره جنوبی به کووید 19 مبتلا شود و یا ارتباطی با افراد آلوده داشته باشد، دولت او را مجبور به دانلود اپلیکیشنی میکند که رفت و آمد شخص را کنترل کرده و به او هشدار میدهد که از منطقه قرنطینه خارج نشود.
البته آمریکا و کشورهای اروپایی هم از ماه مارس گذشته فرآیندهای ردگیری کارآمدی را به راه انداختهاند، اما تعداد مبتلایان مناطق مورد نظر به حدی زیاد شده که نمیتوان انتظار خاصی از این فرآیندها داشت. کارشناسان میگویند که کنترل پاندمی کرونا به روش ردگیری، در زمانی که تعداد مبتلایان روزانه مرز صد و هزار را رد میکند، عملا بیفایده و غیر ممکن خواهد شد.
به همین دلیل هادکرافت میگوید که آمریکا باید قبل از هر چیز موج جدید کووید 19 را کنترل کرده و پس از پایین آوردن تعداد مبتلایان، از روش آزمایش و ردگیری برای موفقیت بیشتر تلاشهایش استفاده کند. این متخصص در نهایت میگوید که کنترل پاندمی کرونا برای آمریکا و یا کشورهای دیگری که در وضعیت بدی هستند، غیر ممکن نبوده و هنوز برای اعمال سیاستهای درست و کارآمد دیر نشده است.