بهترین فیلم های ابرقهرمانی

بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرن 21 ؛ از هالک تا شوالیه تاریکی

اگر از طرفداران عناوین قهرمان محور و کامیک‌های دی سی و مارول هستید، در ادامه می‌توانید با بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرن 21 آشنایی پیدا کنید.

از بتمن و مرد عنکبوتی تا شگفت انگیزان و لوگان، در این مطلب به معرفی بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرن 21 پرداخته‌ایم؛ آثاری که توانسته‌اند در این ژانر موفق ظاهر شوند.

از آغاز سال 2000 تاکنون، هیچ ژانری به اندازه ژانر ابرقهرمانی در فرهنگ عامه تاثیرگذار ظاهر نشده است. از کامیک‌ بوک‌ها و بازی‌های ویدیویی تا سریال‌های تلویزیونی و تم پارک‌ها، ابرقهرمانان همه جا حضور دارند و در مرکز توجه هستند. اما آن‌ها توانستند مرزهای موفقیت را در سینما جا به جا کنند. از فیلم‌های مستقل کوچک تا دنیای سینمایی مارول (MCU) و حتی دی سی، این ژانر، سینمای بلاک باستری را به تسخیر خود در آورده است.

بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرن 21

در طول این سال‌ها، فیلم های ابرقهرمانی زیادی عرضه شده‌اند که اکثرشان هم پرمخاطب بوده‌اند اما تعدادی از آن‌ها، جایگاه ویژه‌تری دارند که در ادامه به این آثار می‌پردازیم.

– انیمیشن The Incredibles

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

«شگفت انگیزان» اولین انیمیشن برد برد (Brad Bird) برای استودیوی پیکسار بود و همچنین اولین اثر این شرکت به حساب می‌آمد که تمامی شخصیت‌های آن را انسان‌ها تشکیل می‌دادند. در آن دوره، همه چیز علیه این انیمیشن بود، از محدودیت‌های تکنولوژی سی جی (CGI) تا پیدا کردن مخاطب هدف اما شگفت انگیزان، در حد نام‌اش ظاهر شد و توانست به موفق چشم‌گیری برسد. داستان در رابطه با خانواده‌ای از ابرقهرمانان است که به حاشیه رانده شده‌اند و یک زندگی عادی را آغاز کرده‌اند اما با ورود یک شخصیت منفی تازه، دوباره وارد میدان نبرد می‌شوند.

این اثر اگر چه برای کودکان ساخته شده اما از نظر محتوایی، بسیار غنی و بزرگسالانه است. از بحران میانسالی شخصیت باب که پدر خانواده است (و همسرش فکر می‌کند او با یک زن دیگر رابطه دارد) تا سکانس‌هایی که هلن جلوی وایولت، در رابطه با قدرت زنان، سخنرانی می‌کند و حتی در این فیلم، به مضامین دیگری همچون روابط زنانشویی و مرگ پرداخته می‌شود که آثار انیمیشنی دیگر معمولا از آن‌ها دوری می‌کنند.

کیفیت فنی شگفت انگیزان هم بالا است و دهه 60 میلادی به شکلی ملموس بازسازی شده (البته در دنیایی به ظاهر موازی که تکنولوژی سریع‌تر پیشرفت کرده است). انیمیشن The Incredibles یکی از جذاب‌ترین برداشت‌های کارتونی از ابرقهرمانان را ارائه می‌دهد و تا پایان، سرگرم کننده باقی می‌ماند.

– فیلم Hulk

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

حضور «هالک» در این فهرست شاید تعجب برانگیز باشد اما اجازه دهید توضیح دهیم! این برداشتِ آنگ لی (Ang Lee) از غول سبز اگر چه منتقدان زیادی دارد و شاید بسیاری از فیلم دوستان از آن متنفر باشند اما این اثر سینمایی، از زمانِ خودش جلوتر بود و هنوز هم یک اثر هنری متفاوت در ژانر ابرقهرمانی است. آنگ لی به آزمون و خطا پرداخت و تکنیک‌های مختلفی را برای عرضه یک فیلم کامیک بوکی به کار گرفت که تا پیش از آن، برای فیلمسازان دیگر حتی تعریف شده هم نبود (و البته تا حدی هم به موفقیت رسید).

او می‌خواست که تبدیل شدن بروس بنر (Bruce Banner) به هالک، چیزی شبیه به تراژدی‌های یونانی بوده و دارای عمق معنوی / فلسفی باشد. سکانس‌های اکشن فیلم باشکوه باشند و در عین حال، مخاطب را احساسی کنند. او همچنین می‌خواست که اثر به ذات رمان‌های مصور وفادار باشد و برای بازآفرینی حسِ کامیک خواندن، تصاویر را به پنل‌های مختلف تقسیم می‌کرد و گاهی شاهد زوم شدن دوربین بر روی یکی از این پنل‌ها بودیم (و این لحظات، چه احساس شگفت انگیزی با خود به همراه داشتند).

منتقدان، فیلم را برای ریتم کُندی که داشت و بعضی از مشکلات جزئی، سلاخی کردند؛ آن‌ها حق داشتند اما این منتقدان گرامی نکته اصلی فیلم را نفهمیدند و با دیدگاه اشتباهی به سراغ آن رفتند. در دورانی که ژانر ابرقهرمانی در سینما نسبتا نوپا محسوب می‌شد، آنگ لی آن را به جلو هُل داد. او با این فیلم کاری را انجام داد که حتی کارگردانان فعلی این ژانر، جرات انجام آن را ندارند. دیگری فیلمی همانند هالک در سینما ساخته نخواهد شد، پس اگر فرصت پیدا کردید، یک بار دیگر آن را با نوع نگاهی تازه تماشا کنید.

– فیلم Unbreakable

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

حتی دو دنباله نصفه نیمه و متوسط بعدی فیلم «آسیب ناپذیر» هم نتوانستند به آن آسیبی وارد کنند؛ اثری که در زمان عرضه، چندان دیده نشد اما حالا تقریبا همه به توافق رسیده‌اند که یک شاهکار است. ایده اولیه ام. نایت شیامالان (M. Night Shyamalan) ساده است: چه اتفاقی رخ می‌داد اگر در دنیای واقعی، یک ابرقهرمان وجود داشت و تنها کسی که متوجه این قضیه می‌شود، یک کلکسیونر کتاب داستان‌های مصور است؟ ایده‌ای که عالی به نظر می‌رسید و می‌توانست تنها از مغز فیلمسازی همچون شیامالان بیرون بیاید.

ابرقهرمانان معمولا از قلبِ کتاب‌های شاد و رنگین بیرون می‌آیند اما شیامالان، آن‌ها را به غم و غصه آغشته کرده است. او به یک واقعه‌ی «خروجِ قطار از ریل» چنان پرداخته که همه مخاطبان، مهم‌ بودن آن‌ را حس می‌کنند؛ در حالی که در فیلم‌های قهرمانی دیگر، شهرها نابود می‌شوند و هیچکس اهمیتی نمی‌دهد.

بعضی از ابعاد این فیلم، حالا شاید چندان خوب به نظر نرسند (همانند لانگ تیک‌هایی که پس از مدتی خسته کننده می‌شوند، موسیقی کلیشه‌ای جیمز نیوتون هاوارد و آن نوشته‌های آخر فیلم که مضحک هستند) اما آسیب ناپذیر، دیدگاهِ جدی و واقع گرایانه‌ای به مقوله ابرقهرمانان در دنیای مدرن دارد و برای ارائه ایده‌هایش، دست به گریبانِ سکانس‌های عجیب و غریبی سینمایی یا تئوری‌های فلسفی توخالی نمی‌شود.

رابطه‌ی دیوید دان (David Dunn) با همسرش، مهم‌تر از داستانِ‌ ریشه‌های دشمن اوست و اگر قهرمانان در دنیای کنونی زندگی می‌کردند، آن‌ها نیز دغدغه‌های انسانی داشتند، دقیقا همانند دیوید.

– فیلم Thor: Ragnarok

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

تنها فیلمسازی خیال پرداز و مستعد همانند تایکا وایتیتی (Taika Waititi) می‌توانست ثور را تا این اندازه دوست داشتنی و بامزه ترسیم کند، او در قسمت‌های بعدی دنیای سینمایی مارول، حتی دوست داشتنی‌تر هم شد (و از حالا می‌توان انتظار داشت که قسمت چهارم هم فوق العاده از آب دربیاید). در این فیلم رنگارنگ (که سبک بصری معمولی دو قسمت پیشین را به کلی کنار گذاشته)، ثور به یک سیاره دیگر تبعید شده و حالا باید با هالک همکاری کند تا به ازگارد بازگشته و بتواند خواهر شیطانی‌اش را شکست دهد.

«راگناروک» با الهام از نقاشی‌های کلاسیک جک کربی ساخته شده است (تصاویرِ فیلم یک حس روانی خاص به مخاطب منتقل می‌کنند) و وایتیتی توانسته ابعاد تازه‌ای از دنیای سینمایی مارول را به تصویر بکشد. این فیلم شاید تخیلی و دور از واقعیت باشد اما پیام‌های واضحی در رابطه با دنیای کنونی به مخاطب می‌دهد، از انتقادهای کوبنده نسبت به امپریالیسم تا تاثیرات استعمارگری بر روی جامعه. تایکا وایتیتی اما طنز را هم فراموش نکرده و یک کمدی متفاوت و به شدت باکیفیت ارائه داده است.

حتی ادامه‌دار بودن دنیای سینمایی مارول نیز برای این کارگردان مهم نیست، او فیلم خودش را ساخته و هیچ کس نمی‌‎توانست ثور را بهتر از این بسازد.

– فیلم Logan

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

اگر فصل پایانی این فیلم شامل کودکان جهش یافته نمی‌شد و مرگ یک شخصیت اصلی با یک همزاد عجیب و غریب گره نمی‌خورد، «لوگان» می‌توانست به یک شاهکار تبدیل شود اما مشکلات ذکر شده در کنار کارگردانی بی‌رمق و بی‌رنگ جیمز منگولد (او طرفدار رنگ‌ها نیست!) باعث شده تا جایگاه بهتر از چهارمی در این فهرست پیدا نکند.

لوگان اثر ویژه‌ای است، نه به خاطر پافشاری‌اش بر روی خشونت و درجه سنی R (که باید برای این مسئله خوشحال باشید زیرا اگر دیزنی زودتر شرکت فاکس را می‌خرید، چنین فیلمی ساخته نمی‌شد)، بلکه برای اینکه به هیو جکمن اجازه داده شد تا نقش قهرمانِ آسیب دیده و سرخورده‌ای را بازی کند که دیگر چندان هم قهرمان نیست و قدرت سابق‌اش را هم ندارد.

فضاسازی فیلم قابل تامل بوده و آخرین حضور پاتریک استوارت در دنیای مردان ایکس، غم انگیز و در عین حال، درخشان است. سکانس پایانی فیلم هم بدون شک یکی از بهترین پایان‌های تاریخ سینمای ابرقهرمانی به حساب می‌آید. پس از دو قسمت نسبتا معمولی، منگولد و جکمن موفق شدند‌ قسمت نهایی داستانِ ولورین را به شکلی حماسی و فراموش نشدنی به پایان برسانند. شاید حالا تنها افسوس طرفداران این باشد که چرا او لباس قدیمی‌اش را بر تن نکرد.

– فیلم Spider-Man

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

بحث زیادی وجود دارد که آیا قسمت اول «مرد عنکبوتی» بهتر است یا قسمت دوم. ما قسمت اول را انتخاب کرده‌ایم زیرا نسخه بعدی، بیشتر به دنبال بازیافت و تکرارِ ایده‌های قسمت اصلی بود تا چیزهای دیگر (البته از کنار سکانس‌های اکشن به یادماندنی آن هم نمی‌توان گذشت). اگر چه فیلم مردان ایکس (X-Men) برایان سینگر، زودتر اکران شده اما مرد عنکبوتی، اولین فیلم کامیک بوکی قرن 21 است که نسبت به منبع اصلی، وفادار بود و به مخاطب خود احترام می‌گذاشت. از رنگ‌ بندی پر زرق و برق اثر و طنز خوش بینانه آن تا کمدی فیزیکی و حتی سبک تدوین کار که نزدیک به رمان‌های مصور است، این فیلم هنوز هم دیدنی به حساب می‌آید.

سم ریمی (Sam Raimi)، دنیای زیبا و سرزنده‌ای ساخته که شاید شباهتی به دنیای واقعی نداشته باشد اما باورپذیر است. بازیگران هم موفق ظاهر شده‌اند، از جمله توبی مگوایر (البته پیتر پارکر او در مقایسه با نسخه‌های بعدی، محبوبیت کمتری دارد). فیلم مرد عنکبوتی در سال 2002، انقلابی به نظر می‌رسید، خصوصا در دوران بعد از واقعه یازده سپتامبر که آمریکا بیش از هر زمان دیگری به یک قهرمان جهانی نیاز داشت. قسمت دوم هم خوب است اما قسمت اول را نمی‌توان فراموش کرد.

– فیلم‌های Avengers: Infinity War / Avengers: Endgame

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

پایانِ «جنگ بی‌نهایت» شجاعانه‌تر از آن چیزی بود که طرفداران انتظار داشتند؛ جایی که نیمی از ابرقهرمان محبوب و پرطرفدار 10 سال اخیر، در یک چشم بر هم زدن، ناپدید شدند. دنیای سینمایی مارول که همواره برای کشته نشدن شخصیت‌هایش مورد انتقاد قرار می‌گرفت، با این قسمت، تمامی کاستی‌ها را جبران کرد. این پایانِ تلخ و ناراحت کننده اما تنها بخشی از ماجرا بود.

این فیلم مارولی پس از مدت‌ها، یک شخصیت منفی بزرگ و قابل درک داشت، در ضمن همکاری ابرقهرمانان مختلف برای شکست دادن او نیز هیجان انگیزتر از همیشه بود و لحظات خاطره انگیزِ رمان‌های مصور را یادآوری می‌کرد. از سکانس تله پورت شدن ثور به میدان جنگ تا تلاش‌های دکتر استرنج برای مقابله با تانوس، جنگ بی‌نهایت تجربه متفاوتی از سینمای ابرقهرمانی ارائه می‌دهد.

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

اما این تجربه متفاوت، با «آخر بازی» است که کامل می‌شود. پس از گذشت 10 سال و بیش از 20 فیلم مختلف، آخر بازی کار سختی در پیش داشت، اثری که انتظارات از آن بسیار بالا بود و می‌توانست ناامید کننده از کار در آید اما خوشبختانه اینگونه نشد. آخر بازی، پایان ناراحت کننده‌ی جنگ بی‌نهایت را گسترش می‌دهد و دنیایی را ترسیم می‌کند که پس از ناپدید شدن نصف بشریت، در اندوه و غم فرو رفته.

موفقیت اصلی آخر بازی در این است که میان سکانس‌های اکشن و احساسی آن، تعادل خوبی برقرار شده. فیلمی که می‌تواند اشک طرفداران را در یک ثانیه در بیاورد و در ثانیه بعدی، باعث خوشحالی آن‌ها شود. از سکانس‌های تراژیکی همچون مرگ یک قهرمان محبوب تا خداحافظی تلخ با یک قهرمان بزرگ دیگر، آخر بازی نهایتِ چیزی است که از یک فیلم کامیک بوکی و ابرقهرمانی سرگرم کننده می‌خواهیم.

انتقام جویان یک موفقیت بزرگ برای این ژانر است و برادران روسو را برای ساخت چنین اثر بزرگی باید تحسین کرد. چه طرفدارِ آن باشید و چه مخالف، این فیلم حالا یکی از بزرگ‌ترین آثار سینمایی تاریخ به حساب می‌آید.

– فیلم The Dark Knight

بهترین فیلم های ابرقهرمانی

اگر آخر بازی، بالاترین سطح از ژانر ابرقهرمانی را ارائه می‌دهد، «شوالیه تاریکی»، چیزی فراتر از این ژانر است. این فیلم، یک پدیده جهانی در نظر گرفته می‌شود و حتی اگر از کریستوفر نولان متنفر باشید، باز هم نمی‌توانید این شاهکار او را نادیده بگیرید؛ اثری که به راحتی می‌تواند در فهرست بهترین فیلم‌های تاریخ سینما، سزاوارانه جای بگیرد.

شوالیه تاریکی اگر چه تحت تاثیر مرگ ناگهانی هیث لجر (Heath Ledger) قرار گرفت و بیش‌تر دیده شد اما برگ برنده آن تنها به بازی درخشان این بازیگر ختم نمی‌شود. همانند نسخه اول، دنیایی که نولان ساخته، ریشه در واقعیت دارد و می‌توانیم آن را بازتابی از جوامع مدرن کنونی در نظر بگیریم.

نولان در این قسمت، ظرفیت‌های داستان سرایی متعارف را تا آنجا که امکان پذیر بوده، به جلو رانده و شوالیه تاریکی این حس را به مخاطب می‌دهد که همه اتفاقات آن به صورت هم‌زمان در حال رخ دادن هستند. پیاده سازی چنین ساختاری، آسان نیست و نتیجه‌اش می‌تواند یک فیلم آشفته و بی‌نظم باشد اما کارگردان توانسته اثر را به خوبی مدیریت کند و تعلیق را در بالاترین حد ممکن نگه دارد.

شوالیه تاریکی که با الهام از ملودرام‌های جنایی کلاسیک (فیلم نوآر) و آثار مایکل مان ساخته شد، تجربه‌ای کاملا تازه برای مخاطبان بود، چیزی که مشابه‌اش را در آن دوران هیچ کس ندیده بود. یک فیلم ابرقهرمانی کاملا بزرگسالانه که ایده‌های فلسفی زیادی دارد، تک تک سکانس‌های آن قابل بحث است و حتی می‌تواند مخالفان ژانر ابرقهرمانی را هم راضی کند. در رابطه با شوالیه تاریکی می‌توان مقالات زیادی نوشت اما اگر بخواهیم یک ایراد از آن بگیریم، این است که قسمت بعدی (شوالیه تاریکی برمی‌خیزد) بیش از اندازه ناامید کننده بود و پایان حیرت انگیزی را برای این سه‌گانه‌ی بتمن رقم نزد.

بهترین فیلم های ابرقهرمانی قرن 21 از نظر شما کدام‌ها هستند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.