یادگیری تحلیل تکنیکال برای فعالیت به عنوان یک تریدر در بازارهای مالی یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضروری است. شما نمیتوانید خود را در قامت یک معاملهگر معرفی کنید در حالی که روی ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال هیچگونه تسلطی ندارید.
اگر در گوشه و کنار میشنوید که بدون استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان به سودهای هنگفتی در بازارهای مالی مختلف دست پیدا کرد، بدانید که با تبلیغاتی فریبکارانه مواجه هستید. در بین ابزارهای مختلفی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، الگوهای قیمتی به عنوان مفاهیم کلیدی و فوقالعاده کاربردی به شمار میروند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی 7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
چرا استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال ضرورت دارد؟
بد نیست که در ابتدا و قبل از معرفی مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، نگاهی بیندازیم به مزایایی که استفاده از این الگوها برای ما به همراه دارند. برخی از مهمترین مزایای استفاده از الگوها عبارتاند از:
- الگوها به عنوان ابزاری مهم در پیشبینی آینده بازار به شمار میروند.
- درک مفاهیم حاکم بر الگوها در مقایسه با بسیاری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال راحتتر است.
- الگوها میتوانند نقاط ورود و خروج به یک دارایی را تا حدودی برای ما مشخص کنند.
- الگوها را میتوان به عنوان مبنای بسیاری از تصمیمگیریها قرار داد. در واقع با مشاهده الگوها معاملهگر حساس میشود تا سایر ابزارهای تحلیلی را نیز مورد بررسی قرار دهد و در نتیجه از قبل آنها نتیجه مطلوب را به دست بیاورد.
بزرگترین اشتباه در استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال
متأسفانه برخی از معاملهگران در مواجهه با الگوها در تحلیل تکنیکال بسیار عوامانه و ابتدایی برخورد میکنند. با توجه به اینکه شناسایی الگوها معمولاً کار چندان دشواری نیست، افراد اقدام به حفظ کردن آنها میکنند و از این طریق در ادامه فرآیند تحلیل صرفاً به دنبال نشانهای از تشکیل الگوها در نمودار قیمت دارایی میگردند.
این مدل استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال کاملاً عوامانه و اشتباه است. کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که پایه و اساس تحلیل خود را صرفاً بر مبنای الگوهای قیمتی قرار داده باشد و در عمل نیز به موفقیت دست پیدا کند. باید توجه داشته باشید که الگوها صرفاً یک ابزار راهنما هستند و زمانی استفاده از آنها میتواند مفید واقع شود که در کنار آنها از بقیه ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز به دقت استفاده شود.
7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال
در این قسمت به معرفی تعدادی از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با مطالعه این مقاله با اصلیترین الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد.
1. الگوی سر و شانه
یکی از الگوهای نسبتاً قدیمی در بین مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه است. این نامگذاری کاملاً به دلیل شکل ظاهری این الگو روی نمودار قیمت یک دارایی است. وقتی صحبت از الگوی سر و شانه صعودی میشود، منظور ایجاد سه سقف قیمتی در یک بازه زمانی در کنار یکدیگر است که سقف میانی از دو سقف کناری ارتفاع بالاتری دارد. عکس این مسئله دقیقاً در خصوص الگوی سر و شانه نزولی نیز صادق است. در واقع این الگو از سه کف قیمتی در یک بازه زمانی در کنار هم تشکیل میشود که کف میانی در مقایسه با دو کف دیگر پایینتر قرار میگیرد.
بعد از شکلگیری الگوی سر و شانه چه اتفاقی در قیمت دارایی رخ میدهد؟
تا اینجا با شکل ظاهری این الگو آشنا شدیم. اما آنچه اهمیت دارد این است که بعد از شکلگیری این الگو در نمودار قیمت چه روندی برای دارایی پیشبینی میشود؟ الگوی سر و شانه به نوعی یک الگوی بازگشتی به شمار میرود. بعد از شکلگیری الگوی سر و شانه صعودی، روند قیمت وارونه میشود و باید منتظر کاهش شدید قیمت دارایی باشیم. همچنین در زمان شکلگیری الگوی سر و شانه نزولی، باید منتظر افزایش قیمت دارایی باشیم.
منظور از خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، باید به یک مفهوم مهم در الگوی سر و شانه نیز اشاره مختصری داشته باشیم. خط گردن در الگوی سر و شانه به نوعی در نقش خط حمایتی در الگوی صعودی و خط مقاومتی در الگوی نزولی تلقی میشود. از این خط برای تشخیص زمان ورود یا خروج از معاملات استفاده میشود و به کمک آنها میتوان استراتژیهای درستی در خصوص معاملهگری اتخاذ نمود. برای ترسیم خط گردن باید تا پس از شکلگیری شانه سمت چپ و راست صبر نمود.
پس از آن میتوان این خط را به راحتی ترسیم نمود و مبنای معاملات خود قرار داد. آنچه به صورت تجربی قابل درک است، یک نکته فوقالعاده مهم است. معمولاً پس از ترسیم خط گردن، فاصله آن با سر در الگو اندازهگیری میشود. در عمل پس از شانه سمت راست، نمودار قیمت به اندازه فاصله بین خط گردن و سر در الگو رشد یا افت را تجربه میکند. به این ترتیب خط گردن میتواند به عنوان مبنای تصمیمگیری برای خرید و فروش داراییها به شمار رود.
2. الگوی سقف و کف دو قلو و سه قلو
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، به الگوهای سقف و کف دو قلو و سه قلو میرسیم. الگوی سقف و کف دو قلو و سه قلو به عنوان الگوهای بازگشتی تلقی میشوند اما در استفاده از آنها حتماً باید توجه داشته باشید که این الگوها را به تنهایی مبنای تصمیمگیری قرار ندهید و از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز برای اعتبارسنجی آنها استفاده کنید. بالاترین سطح اعتبار الگوی سقف و کف دو قلو یا سه قلو مربوط به زمانی است که یک دارایی با طی کردن یک روند طولانی صعودی یا نزولی به آنها میرسد.
تصور کنید که یک دارایی روند صعودی طولانی را طی میکند. در انتها در یک کانال به نوسان میپردازد که در اثر این نوسانات، دو قله قیمتی را تجربه میکند. در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که دارایی وارد یک روند نزولی شدید شود. به این الگو، اصطلاحاً الگوی سقف دو قلو گفته میشود. در برخی مواقع نوسان دارایی فراتر از تشکیل دو قله میرود و سه قله قیمتی در کنار یکدیگر تشکیل میشود. پس از آن نیز احتمال دارد که دارایی وارد یک روند نزولی شود. این الگو نیز تحت عنوان الگوی سقف سه قلو تلقی میشود.
آنچه تا اینجا اشاره کردیم را معکوس کنید. دقیقاً الگوی کف دو قلو و سه قلو تشکیل خواهد شد. اهمیت این الگو در شکلگیری روندهای قدرتمندی است که پس از وقوع آن به وجود میآید. اگر این الگو اتفاق بیفتد باید حتماً با دقت بیشتری روند حرکت آن را در ادامه زیر نظر بگیرید.
3. الگوی چکش
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نوبت به الگوی چکش میرسد که برای شناسایی آن حتماً باید از کندلهای ژاپنی استفاده کرد. اگر با کندلهای ژاپنی آشنایی ندارید، باید به طور خلاصه اشاره کنیم که این کندلها به صورت یک میله و بدنه مستطیلی نشان داده میشوند. بالا و پایین این میله نشان دهنده بیشترین و کمترین قیمتی است که دارایی در یک روز معاملاتی تجربه کرده است. همچنین بالا و پایین بدنه مستطیل نیز نشاندهنده قیمت باز و بسته شدن یک دارایی در طول روز معاملاتی است.
در حالت کلی کندلهای چکش از یک بدنه چهارگوش مربعی تشکیل میشوند که به یک میله یا دم بلند در پایین یا بالا متصل هستند. معمولاً طول این دم متصل حدود 2 تا 3 برابر پهنای بدنه چهارگوش است. از این جهت شکل این کندلها کاملاً مشابه چکش هستند. الگوی چکش خبر از تغییر روند قیمت میدهد. وقتی در یک روند صعودی قیمت، الگوی چکش شکل میگیرد، نشاندهنده آن است دارایی از یک روند صعودی وارد جریان نزولی میشود. همچنین وقتی در یک روند نزولی چکش وارونه تشکیل میشود، دارایی از روند نزولی وارد مسیر صعودی میشود.
منظور از کندل صعودی و نزولی در الگوی چکش چیست؟
کندل صعودی نشاندهنده آن است که قیمت یک سهم در پایان معاملات بالاتر از قیمت آن در هنگام بازگشایی در همان روز بوده است. کندلهای صعودی در نمودار به رنگ سبز مشخص میشوند. از نظر مفهومی، این کندل نشاندهنده آن است که خریداران به حدی قدرتمند بودند که نهتنها ابتکار عمل را از دست فروشندگان خارج کردهاند، بلکه با خرید بسیار سنگین قیمت سهام را بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدایی روز رساندهاند.
کندل نزولی که به رنگ قرمز در نمودار قابل مشاهده است، نشاندهنده آن است که با وجود تضعیف فروشندگان، باز هم قیمت سهام پایینتر از قیمت آن در زمان بازگشایی بسته شده است. در عمل وقتی الگوی چکش نزولی رخ میدهد، نشاندهنده آن است که با وجود آنکه خریداران موفق شدهاند روند نزولی را به صعودی تغییر دهند، اما هنوز آنقدر خرید صورت نگرفته است که قیمت پایایی سهام به بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدای روز برسد.
4. الگوی پرچم
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نوبت به معرفی الگوی پرچم میرسد. الگوی پرچم در ردیف الگوهای ادامه دهنده تلقی میشود. منظور از الگوی ادامه دهنده این است که پس از وقوع آن دارایی همان روند قیمتی را در پیش میگیرد که قبل از وقوع الگو طی کرده است. الگوی پرچم نیز به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود.
الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل میشود؟
ابتدا اجازه دهید درباره اجزای تشکیل دهنده الگوی پرچم بحث کنیم. این الگو از دو جزء اصلی تشکیل میشود که عبارتاند از:
- میله پرچم: منظور از میله پرچم یک روند نزولی یا صعودی شدید است که در نمودار قیمت مشاهده میشود.
- بدنه پرچم: بعد از شکلگیری میله پرچم، دارایی در مسیری معکوس آن، با یک شیب کمتر شروع به نوسان میکند. این نوسانات معمولاً بین دو خط حمایت و مقاومت شکل میگیرد که در نهایت منجر به شکلگیری بدنه پرچم میشوند.
الگوی پرچم به چند دسته تقسیم میشود؟
همان طور که اشاره کردیم، الگوی پرچم به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود:
1. الگوی پرچم صعودی: برای شکلگیری این الگو، یک دارایی روند رو به رشد بسیار قدرتمندی را طی میکند و در نتیجه میله پرچم ایجاد میشود. در ادامه سهم وارد یک روند نوسانی با شیب نزولی محدود میشود. طول این نوسانات ممکن است بین 5 تا 10 کندل را شامل شود. این نوسانات بین دو خط حمایتی و مقاومتی شکل میگیرند که از آن تحت عنوان بدنه پرچم یاد میشود. پس از خارج شدن نمودار قیمت از بدنه پرچم، وارد یک روند رو به رشد میشود که معمولاً باید حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند.
2. الگوی پرچم نزولی: برای شکلگیری این الگو، یک دارایی روند نزولی بسیار شدیدی را طی میکند و در نتیجه میله پرچم ایجاد میشود. در ادامه سهم وارد یک روند نوسانی با شیب صعودی محدود میشود. طول این نوسانات ممکن است بین 5 تا 10 کندل را شامل شود. این نوسانات بین دو خط حمایتی و مقاومتی شکل میگیرند که از آن تحت عنوان بدنه پرچم یاد میشود. پس از خارج شدن نمودار قیمت از بدنه پرچم، وارد یک روند نزولی میشود که معمولاً باید حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند.
5. الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته را نیز میتوان در ردیف مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال قرار دارد. شکلگیری این الگو معمولاً در جریان روندهای صعودی قیمت صورت میپذیرد و همچنین به نوعی نشاندهنده تغییرات ملایم اما مهم در تمایلات معاملهگران در بازار است. تصور کنید که یک دارایی پس از طی کردن یک روند صعودی، وارد یک محدودی نوسانی نزولی میشود. این روند نوسانی به گونهای ادامه پیدا میکند که اگر با یک خط کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل کنید، یک منحنی شبیه به فنجان روی نمودار ایجاد میشود.
در انتها پیش از آن که نمودار به سطح قیمتی قبل از آغاز روند نزولی برسد، یک روند نزولی محدود را نیز طی میکند که در واقع نشاندهنده همان دسته فنجان است. رویت دسته فنجان در نمودار قیمت را میتوان به عنوان سیگنالی برای آغاز روند صعودی در نظر گرفت. به همین جهت میتوان الگوی فنجان و دسته را نیز به نوعی در ردیف الگوهای ادامه دهنده در نظر گرفت. شکلگیری این الگو کاملاً آرام است و بر خلاف برخی دیگر از الگوها که به شکل نوسانی و سریع شکل میگیرند، این الگو به مرور زمان ایجاد میشود. معمولاً تریدرها زمانی تصمیم به ورود به یک دارایی میگیرند که دسته فنجان نیز به طور کامل ایجاد شده باشد و این مسئله را به عنوان سیگنال نهایی برای خرید دارایی در نظر میگیرند.
6. الگوی مثلث
الگوی مثلث نیز به عنوان یکی دیگر از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال شناخته میشود که به عنوان یک الگوی ادامه دهنده معروف است. الگوی مثلث نیز معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد. در الگوی مثلث در جریان مسیر صعودی دارایی یک وقفهای شکل میگیرد و سهم در یک بازه زمانی محدود وارد نوسانات نزولی میشود. یک نکته بسیار مهم در جریان شکلگیری الگوی مثلث صعودی وجود دارد؛ توان فروشندگان به گونهای نیست که بتوانند خریداران را به طور کامل شکست دهند. معمولاً اولین نوسان نزولی در شکلگیری الگوی مثلث بیشترین کاهش قیمت را ایجاد میکند. اما در ادامه جریان نوسان قیمتی این الگو، کفهای قیمتی بالاتر از کف ابتدایی تشکیل میشوند. به عبارت دیگر خریداران در هر بار مسیر نزولی، فروشندگان را ناکام میگذارند و بلافاصله روند قیمت را به حالت اولیه برمیگردانند.
خریداران از الگوی مثلث صعودی برای خرید یک سهم زمانی استفاده میکنند که سهم موفق شود سقف قیمتی که قبل از شکلگیری الگو تجربه کرده است را بشکند. هنر تحلیلگری در شناسایی این الگو تبلور پیدا میکند و بسیار مهم است که برای تشخیص آن نمودار قیمت را به دقت زیر نظر بگیرید.
7. الگوی کنج
الگوی کنج نیز به عنوان یکی دیگر از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. این الگو در ردیف الگوهای بازگشتی به شمار میرود و تشکیل آن نشاندهنده پایان روند جاری دارایی است. برای تشریح این الگو از یک مثال استفاده میکنیم. در نظر داشته باشید که یک دارایی روند صعودی را پشت سر میگذارد. وقتی به عنوان ناظر خارجی به نمودار نگاه میکنید، یک نکته کاملاً مشهود به چشم میخورد. روند صعودی به مرور زمان در حال تضعیف شدن است. در واقع نوسانات سهم به گونهای است که فروشندگان به مرور زمان گوی سبقت را از خریداران میربایند.
این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که در نهایت نمودار سهم به سمت یک کنج حرکت میکند. وقتی سقفها و کفهای قیمت را در مسیر حرکت سهم به یکدیگر متصل میشود، دو خط شکل میگیرد. این دو خط در جریان حرکت دارایی به همدیگر نزدیک میشوند. در نهایت قبل از اینکه دو خط کاملاً به یکدیگر برخورد کنند، سهم از محدوده بین آنها خارج میشود و وارد یک فاز نزولی میشود. تغییر روند قیمت پس از شکلگیری الگوی کنج نیز شدید است. به همین دلیل لازم است تا دقت کافی نسبت به آن داشته باشید و واکنش مناسب را در مواجهه با آن در نظر بگیرید.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی 7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال پرداختیم. واقعیت این است الگوهای موجود در این زمینه به همین هفت موردی که در این مقاله اشاره کردیم، ختم نمیشوند. اما در عمل سایر الگوهای موجود استفاده چندانی ندارند. ذات الگوها به دلیل تکرارپذیری آنها از پیچیدگیهای چندانی برخوردار نیستند و معمولاً میتوان خیلی سریع مفاهیم آنها را فرا گرفت. به کارگیری مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نیز کار چندان دشواری نیست و با کمی تمرین میتوان به راحتی آنها را شناسایی کرد.
شاید مهمترین نکته در شناسایی الگوهای قیمتی روی نمودار، انتخاب تایم فریم مناسب باشد. اگر میخواهید در زمینه شناسایی الگوهای قیمتی در نمودار به یک استاد تمام عیار تبدیل شوید، دورههای مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال کلینیک سرمایه را از دست ندهید شما می توانید از لینک زیر به دوره های آموزش تحلیل تکنیکال دسترسی داشته باشید:
https://clinicsarmayeh.com/product/preliminary-technical-analysis/
در دوره مقدماتی روی مفاهیم مانور داده شده است و در دوره پیشرفته ضمن معرفی ابزارهای پیشرفته، مثالهای عملی متعددی از بورس، فارکس و بازار ارزهای دیجیتال برای دانشجویان آماده شده است. اگر دیگران برای شما از تحلیل تکنیکال تصویر یک کوه مرتفع را ایجاد کردهاند، نگران نباشید. ما در کلینیک سرمایه به شما نشان میدهیم که تحلیل تکنیکال را میتوانید به راحتی یاد بگیرید. فقط کافی است که اراده کنید.