اوختونیک جدیدترین عضو باشگاه پهپادهای رزمی است که توسط یکی از خوشنامترین سازندگان هواپیما در دنیا یعنی کمپانی روسی سوخوی ساخته شده است.
سوخوی از جمله کمپانیهای برتر و مطرح در زمینه هوافضا میباشد که در شرق اول حرف را میزند. این کمپانی سابقه طولانی در ساخت هواپیماهای رزمی داشته و در حال حاضر ساخت دو جنگنده پنهانکار و رادارگریز از نسل 5 را برای نیروی هوایی روسیه در دست دارد.
این کمپانی معظم مشغول توسعه یک پهپاد پنهانکار و رادارگریز با توان رزمی به نام اوختونیک (به معنی شکارچی) است که از پیکربندی بال پرنده بهره میبرد؛ بدان معنا که هیچ سطح کنترلی عمودی نداشته و تمام پیکر هواپیما به شکل یک بال مثلثی است. این هواپیما از سال 2024 وارد خط تولید و عملیاتی میشود. طول آن 14 متر و فاصله دو سر بالش از یکدیگر (دهانه بال) به 19 متر میرسد.
با وجود اینکه پیشتر تصاویر مخلفی از این پهپاد و پرواز آن منتشر شده بود، اما روسها به تازگی آن را در یکی از پایگاههای هوایی خود در جنوب سیبری با حضور وزیر دفاع معرفی کردند. هواپیمای رونمایی شده با پیش نمونه اولیه چند تفاوت اندک دارد و پنهانکارتر است. اولین نمونه این هواپیمای بدون سرنشین نخستین پرواز خود را در سال 2019 تجربه کرده بود.
در نمونهای که نخست ساخته شد، نازل خروجی موتور کاملا آشکار و بیرون از بدنه قرار داشت که ضمن افزایش سطح مقطع راداری، اثر گرمایی پهپاد را نیز افزایش میداد و کشف آن را توسط آشکارسازهای فروسرخ آسان میکرد. اما در نمونه جدید، همچون پهپادهای مشابه اروپایی و آمریکایی نازل کاملا درون بدنه پنهان شده که سبب افزایش رادارگریزی و پنهانکاری گرمایی میشود.
این پهپاد یک موتور جت از نوع توربوفن مدل AL-41F1 دارد که در جنگنده چندمنظوره نسل 4.5 سوخوی Su-35 و نمونههای اولیه چنگنده چندمنظوره نسل 5 سوخوی Su-57 استفاده شده است. با این حال قدرت موتور استفاده شده در اوختونیک محدود شده و فاقد پسسوز است، اما همچنان قدرتمندترین موتوری است که در یک پهپاد بال پرنده به کار میرود. دلیل استفاده از موتور جنگنده در پهپاد این است که بیشینه وزن آن هنگام برخاست به 20 تن میرسد، از این رو موتور آن باید به اندازه کافی رانش تولید کند تا ضمن بلند کردن هواپیما از زمین، پیوستگی پروازی بالایی داشته باشد. موتور مذکور به اوختونیک امکان پرواز با بیشینه سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت را میدهد.
از دیگر تفاوتهای نمونه معرفی شده با پیش نمونه اولیه میتوان به بدنهای با سطح یک دست اشاره کرد که مجددا سبب تقویت رادارگریزی میشود. هرچند هنوز شاهد دو ورودی هوای کوچک بالای کانال ورودی هوای موتور هستیم که احتمالا به دلیل قدرتمند بودن موتور، ورودی هوای اصلی کافی نبوده و دو وردی دیگر جهت تامین هوای مورد نیاز موتور تعبیه شدهاند. البته X-47B آمریکایی که تقریبا 11 سال پیش ساخته شد نیز یک پهپاد رزمی بال پرنده است که موتور فوق العاده قدرتمند به کار رفته در جنگندههای F-15 و F-16 روی آن نصب شده، اما فاقد ورودی مضاعف است.
در نمونه جدید اوختونیک که اخیرا معرفی شد شاهد آن هستیم که رنگ بدنه در لبه جلویی شامل لبه بال و دماغه خاکستری بوده و با رنگ مابقی بدنه تفاوت دارد. در بحث رادارگریزی نقش لبه بدنه در تعیین سطح مقطع راداری هواگرد بسیار مهم است و رنگ خاکستری موجود در لبه بال و دماغه احتمالا مربوط به مواد جذب کننده امواج رادار موسوم به RAM است که امواج رادار را در خود به دام انداخته و با کاستن از انرژی موج، سبب میشود انرژی لازم برای بازگشت به سمت رادار در فاصله دور را نداشته باشد؛ بدینترتیب موج هنگامی قادر به بازگشت به سمت رادار است که هواپیما در فاصله بسیار نزدیک باشد.
روی بدنه اوختونیک جدید همچون نسل قبل شاهد پرابها و سنسورهای اندازهگیری مختلفی هستیم که انتظار میرود در نمونه نهایی که وارد خدمت میشود حذف شده باشند. باید صبر کرد و دید روسها تا چه میزان موفق خواهند شد هواپیمای خود را برای ورود به خدمت بهسازی کنند. فراموش نکنید که اوختونیک نخستین و تنها پروژه هواپیمای بال پرنده برای روسیه است و نباید انتظار داشته باشیم هواپیمایی مشابه نمونههای آمریکایی بسازند.
نیروی هوایی روسیه در نظر دارد پهپاد اوختونیک را در ترکیب با جنگنده سوخوی Su-57 عازم نبرد کند و هر فروند جنگنده تا 4 پهپاد را کنترل نماید. با توجه به این که روسیه بودجه لازم برای ساخت Su-57 در شمار بالا را ندارد میتوان گفت همراهی آن با پهپادهای ارزان قیمتتر راهی برای جبران کمبود جنگنده پنهانکار و رادارگریز است. البته این پهپادها میتوانند جدا از جنگنده نیز به صورت مستقل عازم ماموریت شوند.
این پهپاد میتواند ماموریتهای مختلف مانند شامل اطلاعاتی (جاسوسی)، نظارت و دیده بانی، هدف یابی و شناسایی که همگی اختصارا ISTR نامیده میشوند را انجام دهد. برای انجام این کار پهپاد به تجهیزات و سنسورهای مختلف اعم از دوربینهای تلوزیونی و سنسورهای تصویرساز فروسرخ مجهز است. این پهپاد پیوستگی پروازی بالایی دارد و برای مدت طولانی میتواند به انجام ماموریت بپردازد.
و اما یکی از ماموریتهای اصلی این شکارچی درگیری با دشمن است. اوختونیک همچون پهپادهای مشابه غربی دو جایگاه داخلی حمل مهمات دارد و همچون دو پهپاد آمریکایی X-47B و X-45C (فانتوم ری) میتواند تا 2 تن مهمات حمل کند؛ در بین پهپادهای رزمی بال پرنده تنها این سه مدل قادر هستند تا این مقدار مهمات حمل کنند.
برخی گزارشها حاکی از آن هستند که روسیه از یک سال پیش آزمایش حمل مهمات توسط اوختونیک را آغاز کرده، با این حال جزئیات بیشتری از آن در دست نیست. گفته میشود این هواگرد بدون سرنشین موشکهای هوا به هوا نیز با خود حمل کرده، اما مشخص نیست شلیک نیز انجام داده یا خیر. به نظر میرسد موشکی که اوختونیک درون جایگاه داخلی حمل مهمات همراه خود برد جدید است و احتمالا از نوع کوتاه برد باشد. مهمات هدایتی هوا به سطح نظیر بمبهای هدایت ماهوارهای نیز از دیگر تسلیحات قابل حمل توسط پهپاد اوختونیک هستند.
طراحی بال پرنده ریشه آمریکایی دارد و این کشور در ساخت هواگردهای این چنین پیشتاز است. جک نورثراپ، موسس کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی نورثراپ که بعدها با کمپانی گرومن ادغام و نورثراپ گرومن را تشکیل داد، برای نخستین بار ایده بال پرنده را مطرح و نخستین هواپیمای بال پرنده خود را در سال 1940 به پرواز در آورد. وی که بسیار به این طرح علاقهمند بود و پنج مدل هواپیمای بال پرنده دیگر ساخت که YB-49 آخرین آنها بود.
حاصل توسعه YB-49 نیز بمب افکن پنهانکار و رادارگریز B-2 اسپیریت – Spirit بود که یکی از معروفترین هواپیماهای نظامی دنیاست. در حال حاضر نورثراپ گرومن مشغول کار روی جایگزین B-2 است که B-21 رِیدر – Raider نام داشته و مجددا طراحی بال پرنده دارد.
کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی بوئینگ ایده بال پرنده را برای نخستین بار به دنیای پهپادها آورد و در سال 2002 نخستین پهپاد بال پرنده موسوم به X-45 برای اولین بار پرواز کرد. کمتر از یک سال بعد در دومین ماه سال 2003 نورثراپ گرومن نیز نخستین پهپاد بال پرنده خود موسوم به X-47A را راهی آسمان کرد. اواخر سال 2003 کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی انگلیسی BAE سیستمز نیز پهپاد بال پرنده خود موسوم به ریوین – Raven را به پرواز در آورد.
در سال 2006 لاکهید مارتین نیز با پهپاد P-175 پولکت – Polecat به آنها پیوست؛ البته لاکهیدمارتین در سال 1996 با همکاری بوئینگ یک پهپاد به نام RQ-3A دارک استار – Darkstar به پرواز در آورده بودند که ساختاری مشابه بال پرنده با بدنهای کم ارتفاع داشت و فاقد سطح کنترلی عمودی بود، ولی ساختار بال و بدنه مثلی نداشت. با این حال تجربهای بسیار غنی برای هر دو کمپانی بود.
پروژه هر 4 کمپانی ادامه پیدا کرد و پهپادهای بال پرنده دیگری از آنها مشتق شد. در نهایت طرح بوئینگ به فانتوم ری ختم شد که در سال 2011 پرواز کرد. حاصل طرح نورثراپ گرومن نیز X-47B که مجددا در سال 2011 برای نخستین بار به آسمان رفت. این دو طرح آزمایشی هستند و توسعه آنها همچنان ادامه دارد. نورثراپ گرومن همچنین روی مدل جدیدی به نام X-47C مشغول کار است که ابعادی بزرگتر از X-47B دارد. پروژه BAE نیز به پهپاد رزمی تارانیس – Taranis ختم شد که در سال 2010 پرواز کرد و به لطف موتور قدرتمند و وزن کمش قادر است به سرعت فراصوت 1 ماخ برسد.
و اما از بین آنها تنها طرح لاکهید مارتین عملیاتی شد. این کمپانی با تجارب به دست آمده پهپاد جاسوسی RQ-170 سنتینل – Sentinel را ساخت که در سال 2007 برای نخستین بار پرواز کرد. نیروی هوایی آمریکا نیز آن را خریداری و عملیاتی نمود. لاکهید مارتین در حال حاضر مشغول کار روی جایگزین آن موسوم به RQ-180 است.
در دهه بعدی، فرانسه نیز نخستین هواپیمای بال پرنده خود که یک پهپاد رزمی بود را در آخرین ماه سال 2012 به آسمان فرستاد. این هواپیما که نئورون – nEUROn نام دارد، حاصل همکاری فرانسه با یونان، ایتالیا، اسپانیا، سوئد و سوئیس است. بعدها انگلیس نیز با تجارب به دست آمده از پروژه تارانیس به آنها پیوست. پروژه نئورون پیش زمینهای برای توسعه جنگنده نسل 6 اروپایی موسوم به FCAS شد.
تا این جای کار روسیه آخرین کشوری است که به عضویت باشگاه سازندگان بال پرنده آمده و همچون کشورهای اروپایی یک پهپاد با این پیکربندی ساخته است. شرکت صنعت هوانوردی چین که به دولت این کشور تعلق دارد نیز روی یک پهپاد بال پرنده به نام 601-S کار میکند و همچنان مشغول توسعه آن است. با این حال این هواپیما همچنان برای پرواز آماده نیست و چین برای به آسمان فرستادن آن همچنان باید تلاش کند.