پیام مخفی در فیلم های سینمایی

47 پیام مخفی در فیلم های سینمایی که هرگز متوجه آنها نشده‌اید

برخی از کارگردان‌ها علاقه دارند پیام‌ها و رازهای مخفی برای مخاطبان خود در فیلم قرار دهند. در این مطلب 47 پیام مخفی در فیلم های سینمایی را معرفی خواهیم کرد.

فیلمسازان و کارگردان‌ها باید اثر خود را طوری خلق کنند تا بتوانند تمام توجه مخاطب را جلب فیلم و سریال خود کنند و به عبارتی آنها را میخکوب کنند. در این میان برخی از فیلمسازان وجود دارند که نه تنها دست به تولید چنین آثاری زده‌اند، بلکه نکات ریز و عمیقی را درون فیلم گنجانده‌اند که تنها چشمان تیزبین قادر به دیدن آنهاست.

47 پیام مخفی در فیلم های سینمایی که نمی‌دانید

گاها در فیلم‌هایی که دیده‌ایم اشیا یا ایستراگ‌هایی وجود داشته‌اند که در وهله اول متوجه آنها نشده‌ایم و برای بار دوم پی به وجود آنها برده‌ایم. بعضی اوقات هم مواردی وجود دارند که حتی با چند بار دیدن نیز پیدا نمی‌شوند و به چشم نمی‌آیند و اصولا هدفشان تأثیرگذاری بر ناخودآگاه ماست. شما جزو کدام از دسته از بینندگان هستید؟

1. سه گانه ماتریکس: ماجرای پلاک های معنی دار

ماتریکس

اغلب ما زمانی که در حال تماشای یک فیلم اکشن هستیم، به پلاک ماشین‌هایی که تعدادشان کم نیست، دقت نمی‌کنیم! گاهی اوقات که البته احتمال آن خیلی ضعیف است، در برخی از فیلم‌ها این پلاک‌ها دارای معنای خاصی هستند. یکی از همین فیلم‌ها سه گانه ماتریکس است و عدد پلاک‌ها طوری است که نشان می‌دهد آنها آیات کتاب مقدس هستند.

مثلا یکی از این پلاک‌ها اشاره به آیه 2:03 انجیل دانیال دارد. این آیه می‌گوید: «خوابی دیدم که آزارم می‌دهد و می‌خواهم بدانم معنی آن چیست» یا یکی دیگر از این پلاک‌ها اشاره به آیه اشعیا 54:16 دارد: «اینک، من آهنگر را آفریده‌ام»

2. حلقه: تماشای دو فیلم!

حلقه

اگر فیلم حلقه را دیده باشید، حتما متوجه ایده ناب و جذاب آن شده‌اید. این فیلم در واقع بازسازی و ریمیک فیلمی ژاپنی به کارگردانی گور وربینسکی است. کارگردان به شدت تحت تأثیر ایده این فیلم قرار گرفته بود و فکر می‌کرد که این ویدئوها روی ما تأثیر خاصی می‌گذارند.

در واقع وربینسکی در لابه‌لای فیلم فریم‌هایی از آن صحنه‌های ترسناک را قرار داده بود که واقعا یافتن آنها کار دشواری بود. یکی از این فریم‌ها بیشتر از بقیه نمایان بود و احتمالا خیلی‌ها متوجه آن شده‌اند، اما سایر فریم‌ها واقعا به سختی پیدا می‌شدند.

3. پرتقال کوکی: فروشگاه لوازم صوتی

پرتقال کوکی

کارگردان این فیلم جذاب کسی نیست جز استنلی کوبریک که در چندین لوکیشن از فیلم، پیام‌های رمزی را گنجانده است. در یک قسمت از این فیلم می‌توانید رگه‌هایی از فیلم ادیسه فضایی را ببینید. در واقع یکی از موسیقی‌های درون فیلم از این فیلم انتخاب شده است. کمی عقب‌تر جایی است که خواهید دید موسیقی متن اصلی ادیسه فضایی هم وجود دارد.

کوبریک قصد داشت در فیلم پرتقال کوکی از آلبوم «مادر قلب اتمی» استفاده کند و بخشی از موسیقی‌های آن را به کار برد، اما ظاهرا پینک فلوید اجازه چنین کاری را به استنلی نداده و در جواب علت این کار نیز فلوید گفت: «این فیلم بیش از حد حاوی صحنه‌های خشن است»

4. گوینده: افسانه ران برگندی: شوخی به سبک اسپانیایی

گوینده: افسانه ران برگندی

این فیلم یک کمدی واقعا خنده‌دار است که می‌تواند شما را مجذوب و شیفته خود کند. بازیگران محبوب و مشهوری در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند که از جمله آنها می‌توان به بن استیلر، کریستین ویگ، پل راد و کریستیانا اپلگیت اشاره کرد.

در سراسر می‌توانید شوخی‌ها و بخش‌های خنده‌دار و جذابی را ببینید، اما تمام این شوخی‌ها یک طرف و شوخی اسپانیایی و ظریفی که در اثنای داستان می‌شود یک طرف دیگر! خب طبیعی است که هر کسی متوجه آن نشود، زیرا این یک شوخی به سبک اسپانیایی است.

باید بگوییم که در یکی از صحنه‌ها که دوستان و همکاران با هم به رستورانی مکزیکی به نام Escupimos en su Alimento می‌روند نام رستوران یک معنای جالب دارد. اگر اسپانیایی بلد نباشید مطمئنا این صحنه را از دست می‌دهید، زیرا نام این رستوران این است: «ما در غذای شما تف می‌کنیم»

5. سریع و خشن 5: ارجاع به جنگ ستارگان

سریع و خشن 5

در سریع و خشن 5 در پلانی از فیلم پرونده «هان» مورد بررسی قرار می‌گیرد و می‌بینیم که نام کامل او «هان سئول اوه» است. دانستن این نکته آن هم زمانی که هان در حال بازگشت به سریع و خشن 9 است، خالی از لطف نیست. نام کامل هان اشاره دارد به هان سولو در جنگ ستارگان!

اواسط فیلم مشخص می‌شود که هان از طرفداران سرسخت فیلم جنگ ستارگان بوده و این نام جعلی وی است. نکته مهم دیگر این است که هان سولو نیز نام کامل و درستی نیست زیرا این نام را به خاطر تنها بودنش به وی نسبت داده‌اند.

6. مهاجمان صندوقچه گمشده: خطوط هیروگلیف

ایندیانا جونز

جورج لوکاس یکی از نویسندگان مطرحی است که هم در نوشتن فیلمنامه جنگ ستارگان حضور داشته و هم در مجموعه فیلم‌هایی که ایندیانا جونز در آن نقش ایفا کرده است. لوکاس در فیلم «مهاجمان صندوقچه گمشده» نشانه‌هایی را در لابه‌لای خطوط هیروگلیف چپانده که کمتر کسی پی به رمز و راز آن برده است.

با نگاهی دقیق به هیروگلیف‌هایی که روی ستون‌های معبد باستانی حک شده‌اند می‌توان عبارت‌های رمزی R2D2 و C-3PO را دید. این‌ها درویدهای محبوب و پرطرفدار جنگ ستارگانی هستند که جورج لوکاس از آنها در فیلم دیگرش استفاده کرده است. گفتنی است که لوکاس ایستراگ (برخی نشانه‌هایی که برای بار اول از نظر دور می‌مانند) دیگری را نیز قرار داده که می‌توان به فیلم‌های ایندیانا جونز و معبد عذاب اشاره کرد. این نویسنده عاشق این است تا فیلم‌های قبلی‌اش را به فیلم‌های بعدی به گونه‌ای نامحسوس ارجاع دهد.

7. روانی: هراسی فرای آنچه دیده‌ایم

روانی

آلفرد هیچکاک فیلم بیهوده و الکی نمی‌سازد. روانی فیلم ترسناک بی‌فایده‌ای نیست که بخواهد شما را با جامپ اسکیر (Jump scare) بترساند، بلکه این فیلم سرشار از جزئیاتی است که ارزش چند بار دیدن را دارد. شاید باورتان نشود، اما در این فیلم نمایی از خود هیچکاک را در تصویری می‌بینیم اما متوجهش نمی‌شویم.

البته دیدن این پیام رمزی در فیلم کار بسیار دشواری است و عملا نمی‌توانید متوجه آن شوید، اما بد نیست بدانید که درست در همان لحظه‌ای که نورمن بیتس در ایستگاه پلیس نشسته، جمجمه مومیایی شده خانم بیتس روی صورت وی قرار گرفته است. اگر قادر به مشاهده این تصویر می‌شدید، باید می‌گفتیم راز بزرگ فیلم را دیده بودید. اما ترسناک‌تر از آن جایی است که بدانید در نسخه‌های اکران شده این تصویر وجود نداشته و همین مخاطبان را به فکر فرو می‌برد که آیا درست دیده‌اند یا توهم زده‌اند؟

8. من افسانه‌ام: پیش بینی آینده؟

من افسانه ام

در سال 2007 که تریلر فیلم «من افسانه‌ام» منتشر شد، صحنه‌ای را می‌دیدیم که ویل اسمیت از کنار بیلبوردی می‌گذرد که داخل آن اشاره به فیلمی درباره بتمن علیه سوپرمن شده و وی می‌گوید که در آینده این فیلم ساخته می‌شود. در آن زمان بینندگان فکر می‌کردند که این فیلم در سال 2016 اکران شد اما نه!

نویسنده و فیلمنامه‌نویس فیلم من افسانه‌ام در این خصوص توضیحاتی داده است. وی در آن زمان برای نگارش فیلمنامه هر دو قهرمان استخدام شده بود، اما ظاهرا همکاری وی با این فیلم نتیجه‌بخش نبوده است و در عوض نوشتن این فیلم، برادران وارنر سه‌گانه شوالیه تاریکی را ساختند. آکیوا گلدزمن می‌گوید برایم جالب بود که در «من افسانه‌ام» وانمود می‌کردم که آن فیلم در آنجا حضور داشته است.

9. شوالیه تاریکی بر می‌خیزد: زخم‌های بین

شوالیه تاریکی بر می خیزد

دنیای دی سی نیز از وجود این پیام‌های مخفی عاری نمانده است. اگر از طرفداران و علاقه‌مندان دی سی باشید می‌دانید که در لیگ سایه‌ها، بین قبل از رانده شدن از آن گروه و سازمان، عضو آن بود. اگر کمی در فیلم «شوالیه تاریکی بر می‌خیزد» دقت کنید، متوجه زحم‌های سر بین خواهید شد. این زخم‌ها راز پنهانی در خود دارند.

این زخم‌ها قرار بود نماد لیگ سایه‌ها باشد و به منشأ تهدیدآمیز این کاراکتر اشاره کنند. هدف این گروه ریشه‌کن کردن فساد و مشکلات عمیق‌تری بود که باعث می‌شد بین به بروس وین حمله کند.

10. باشگاه مشت زنی: تایلر دردن کیست؟

باشگاه مشت زنی

می‌توانیم فیلم «باشگاه مشت زنی» را به عنوان یک فیلم کالت دسته‌بندی کنیم، زیرا یکی از بهترین نمونه‌های این دسته است. دیوید فینچر در همان آغاز فیلم تصاویری را روی صفحه گنجانده که در حال چشمک زدن هستند. فینچر در همان ابتدای فیلم به بیننده یکه می‌زند تا به او بفهماند که تایلر دردن صرفا زاییده ذهن کاراکتر اصلی است.

در این فیلم می‌بینیم که دیوید فینچر پیش از آن که برد پیت را معرفی کند، فلاش‌های کوتاهی از آن را به نمایش درآورده است. فینچر می‌گوید: «تایلر فقط در آگاهی راوی باقی می‌ماند» همچنین در صحنه‌ای از فیلم روی تلفن هشداری را می‌بینیم، مبنی بر این که هیچکس با آن تماسی نگرفته، در حالی که دقیقا قبل از آن، تایلر با شخصیت اصلی تماس می‌گیرد. داستان، این صحنه‌ها را به صورت هر از گاهی نشان می‌دهد تا ذهن بیننده پیچیدگی‌‌های فیلم را بهتر درک کند.

11. باشگاه مشت زنی: حضور لیوان‌های استارباکس

باشگاه مشت زنی

به نظر می‌رسد این پیام مخفی در فیلم جذاب «باشگاه مشت زنی» را همه بینندگان آن فهمیده‌اند، اما این چیزی از جذابیت آن کم نمی‌کند. تماشای بار اول این فیلم شما را متوجه حضور دائمی لیوان‌های استارباکس در جای جای فیلم نمی‌کند، اما اگر برای بار دوم و به دقت نگاه کنید، حضور همیشگی آن را در تک تک فریم‌ها حس خواهید کرد.

خب ممکن است بپرسید که فقط لیوان؟ نه در بطن این فنجان‌های جالب پیامی رمزی نهفته است. مصرف‌گرایی چیزی است که باشگاه مشت زنی در صدد است تا آن را به مخاطب القا کند. در واقع تماشای این که مصرف‌گرایی زندگی روزمره ما را در هم نوردیده، واقعا پیام خوبی است. مصرف گرایی‌چیزی است که همواره با ماست و آن را نمی‌بینیم!

12. پارک ژوراسیک: راه یافتن زندگی به این پارک مخوف

پارک ژوراسیک

همان‌طور که احتمالا می‌دانید در فیلم پارک ژوراسیک انسان‌ها قادر به بازسازی و تولد دوباره دایناسورها شده‌اند، اما سوال اینجاست که چگونه می‌توانستند از تولید مثل آنها جلوگیری کنند؟ راه حل این مشکل پرورش دایناسورهای ماده بود؛ یعنی هیچ دایناسور نری پرورش داده نشده بود.

البته یکی از محققان این پارک به نام ایان مالکوم معتقد است که راه حل موقت آنها همواره پاسخ درخوری برای تولید مثل دایناسورها نخواهد بود و بالاخره آنها موفق به تولید مثل خواهند شد. او در دیالوگی می‌گوید: «زندگی راه خود را پیدا می‌کند» در بخشی از فیلم که مالکوم در تلاش است تا خود را نجات دهد به جای این که تسلیم دایناسورها شود ایده خلاقانه‌ای به ذهنش می‌رسد و این‌گونه به نظر می‌رسد که او نیز «راهی برای ادامه زندگی پیدا کرده» است.

13. ترمیناتور 2: الهام گیری از آهنگی خاص

ترمیناتور 2

فیلم جذاب و اکشن ترمیناتور یک توانست به موفقیت زیادی برسد و به نوعی در تمام دنیا فراگیر شود. بعد از نقش‌آفرینی‌های آرنولد شوارتزنگر در این فیلم، کارگردان آن یعنی جیمز کامرون تصمیم گرفت تا دنباله ترمیناتور را این بار برای نبرد میان انسان و ماشین بسازد.

هنگام اکران این فیلم در سال 1991 از موسیقی You Could Be Mine از گروه گانز اند روزز (Guns N Roses) به عنوان موسیقی متن استفاده شده بود. کامرون هیچگاه اعتراف نکرد که از این آهنگ الهام گرفته است، اما نشانه‌های زیادی دال بر این موضوع وجود داشت.

برای مثال در یکی از صحنه‌های این فیلم، دوست جان کانر از تیشرتی استفاده می‌کند که متعلق به LA Guns است، یا اینکه اگر به یاد داشته باشید پایان فیلم این‌گونه تمام می‌شود که ترمیناتور اسلحه را از درون یک جعبه گل رز بیرون می‌آورد.

14. میمون را به من نشان بده: کدهای مورس

کینگ کونگ

خب این امری طبیعی است که ما کد مورس بلد نیستیم. اما اگر متوجه شوید در حال تماشای فیلمی هستید که در بطن خود از یک کد مورس استفاده کرده چه می‌کنید؟ در ریمیکی که در سال 2005 از فیلم کینگ کنگ ساخته شد، دقیقا پیش از آن که خدمه به جزیره جمجمه برسند، کاپیتان انگلهوم یک کد مورس دریافت می‌کند.

کایپتان انگلهوم این‌طور وانمود می‌کند که در پیام رمزگذاری شده گفته‌اند کارل دنهام توسط پلیس تحت تعقیب است؛ اما آیا این گفته واقعیت دارد؟ خیر. در این کد مورس آمده: «میمون را به من نشان بده» این پیام می‌خواهد بگوید اکثر مردمی که برای تماشای فیلم آمده‌اند قصد دیدن میمون را دارند نه چیز دیگری!

15. روبوکاپ: بر اساس کتاب مقدس

روبوکاپ

اگر این فیلم را دیده باشید الان پیش خودتان می‌گویید که کجای فیلم به کتاب مقدس اشاره داشته و حق هم دارید. روبوکاپ فیلمی است که بیش از آن که به گذشته نگاه داشته باشد، نگاهی به آینده است؛ داستانی که در مورد یک نیمه انسان-نیمه ماشین است.

البته اگر کمی موقع فیلم دیدن با دقت خیره شوید، متوجه نشانه‌ها خواهید شد. الکس مورفی که کاراکتر اصلی داستان است، به قتل می‌رسد، اما پس از مرگ دوباره به زندگی بر می‌گردد؛ اما این بار به عنوان یک قهرمان و نجات دهنده انسان‌ها می‌آید نه یک فرد عادی! فکر می‌کنم متوجه شدید!

در واقع خود کارگردان این واقعه و مضمون را تأیید کرده و البته گفته که نمی‌خواسته خیلی واضح باشد. اگرچه ما باور نمی‌کنیم، زیرا در جای جای فیلم شاهد حماسه‌آفرینی‌های مورفی هستیم؛ مثلا روی آب راه رفتن او!

16. آفتاب: پایانی مشخص

درخشان

داستان این فیلم حول محور سفینه‌ای فضایی به نام ایکاروس 2 است که هنگام پرتاب به سوی خورشید، متوجه ارسال سیگنال‌هایی نگران کننده از ایکاروس 1 می‌شوند؛ ایکاروس 1 نیز قبلا به سمت خورشید پرتاب شده بود. حالا خدمه ایکاروس 2 تصمیم می‌گیرند که سوار سفینه ایکاروس 1 شوند و دنبال دوستان خود بگردند.

در اثنای فیلم تکنیک جالبی از سوی کارگردان به نمایش در می‌آید. خدمه سرگردان ایکاروس 2 که به دنبال دوستان خود هستند، هر از گاهی چراغ قوه‌شان را به سمت دوربین می‌گیرند و در روشنایی زننده‌ای که ایجاد می‌شود، فریمی به نمایش در می‌آید. تا اینجای کار که اغلب تماشاگران توجهی به آن نمی‌کنند.

در واقع کارگردان این فیلم فریم‌هایی را به نمایش در می‌آورد که نشان می‌دهند خدمه ایکاروس 1 همگی فوت شده‌اند. تصاویری که به نمایش در می‌آید همگی عکس‌هایی از همان خدمه در یک پارتی شبانه است.

17. شیرشاه: حروف اختصاری؟

شیرشاه

زمانی که انیمیشن زیبا و جذاب شیرشاه را می‌دیدیم حتما کودکی بوده‌ایم که به هیچ‌وجه قادر به درک علائم اختصاری نبودیم. از طرفی در خصوص این ایستراگ زیاد صحبت شده و تقریبا همه راجع به آن می‌دانیم. طرفداران پر و پا قرص این انیمیشن سرانجام فهمیدند که در گوشه‌ای از آسمان، پیامی مخفی وجود دارد.

آن هنگام که سیبا از آسمان به زیر می‌افتد، ابری از گرد و غبار فضا را در هم می‌گیرد. در ابتدا فکر می‌کردیم که این سه حرفی که از پس آن غبار ایجاد شده حاوی پیام مهمی برای کودکان است، اما نهایتا مشخص شد که مختصر عبارت Especial Effects یا همان گروه جلوه‌های ویژه و تشکر و قدردانی از آنهاست و لاغیر.

18. کلاورفیلد: صدایی رازآلود و مبهم

کلاورفیلد

در این فیلم شاهد حمله یک هیولای خطرناک به شهر و گریختن مردمان آن هستیم. فیلم کلاورفیلد از آن سری فیلم‌هاست که دوربین روی دست یکی از مردم شهر قرار دارد و از تک تک صحنه‌ها و اتفاقات آن فیلم‌برداری می‌کند. در پایان فیلم نیز به طور همزمان، بث و راب زیر پل پارک مرکزی غیبشان می‌زند.

انفجاری که در شهر رخ داده منجر به فرو ریختن پل روی سر بث و راب می‌شود و همه گمان می‌کنند که هیولا کشته شده است. در پایان فیلم یک فایل صوتی با صدایی مبهم فریاد می‌زند: «به ما کمک کن» و سپس صداهایی شنیده می‌شود که می‌گویند هیولا زنده است و …

19. سرآغاز بتمن: نشانی جوکر

آغاز بتمن

زمانی که فیلم سرآغاز بتمن تمام می‌شود، کارت‌های جوکر به نمایش در می‌آید و لابد تماشاچیان هیجان‌زده می‌شوند، اما این که بدانیم جوکر قرار است در تمام سری‌های بعدی این مجموعه شخصیت شرور فیلم باشد کافی نیست. چیزی ورای این‌ها وجود دارد.

این کارت‌ها نشان دهنده این واقعیت هستند که جوکر در فیلم بعدی در لباس یک پلیس از راه خواهد رسید. در واقع این کارت‌ها نشان می‌دهند که دشمنی و خصومت میان بتمن و جوکر سابقه طولانی‌تری دارد.

20. برگشت ناپذیر: نت باس و بیمار کردن بینندگان

یکی از راه‌هایی که کارگردان به واسطه آن می‌تواند روی مخاطب خود تأثیر بگذارد، قرار دادن فریم‌های نامنظم و درهم در فیلم است، اما بد نیست بدانید که کارگردان‌ها از شیوه‌های دیگری نیز برای این موضوع استفاده می‌کنند. یکی از همین نمونه‌ها در فیلم برگشت ناپذیر رخ داده است.

این فیلم که در سال 2009 اکران شد، نوعی از رابطه را نشان می‌داد که در آن کاراکترها به طور افراطی و رادیکالی عمل می‌کردند. سراسر فیلم پر بود از صحنه‌های خشونت‌آمیز و وحشیانه‌ای که گاها تماشای آنها غیر قابل تحمل می‌شد. اما نکته مهم اینجا بود که در صحنه‌های آرام و ساکنی که کاراکترها بی‌حرکت از زندگی لذت می‌بردند، دچار استفراغ و تهوع می‌شدند؛ اما چرا؟

در این فیلم مرموز، گاسپار نوئه، از نت باس زیر در روند فیلم استفاده کرده بود که در برخی از فریم‌ها به آستانه 28 هرتزی می‌رسید و اگرچه بینندگان نمی‌توانستند آن را بشنوند، اما به طور ناخودآگاه متوجه وقوع یک اتفاق ناخوشایند می‌شدند.

21. اسکای فال: کشتی های جنگی

اسکای فال

اسکای فال از آن دسته فیلم‌هایی است که اگر عاشق جزئیات و حل پازل‌های کوچک باشید، به کارتان می‌آید و می‌تواند شما را شیفته و مجذوب خود کند. در کل، این فیلم تمام مولفه‌های یک فیلم لایه لایه را دارد و بهانه خوبی برای پنجاهمین سالگرد جیمز باند به شمار می‌رود.

در یکی از صحنه‌های این فیلم جذاب دو نفر از کاراکترهای داستان روبه‌روی تابلوی نقاشی ایستاده‌اند که غرق شدن و درهم شکسته شدن یک کشتی را به تصویر می‌کشد. اگر درست دقت کنید این کشتی جیمز باندی است که در حال فرو ریختن است و گویای این واقعیت نیز هست که جیمزباند در نظر منتقدانش این‌گونه به نظر می‌رسد.

در یکی دیگر از صحنه‌ها نیز این دو بازیگر در دفتر امی هستند و روی دیوار شاهد حضور تابلویی هستیم که در حال به تصویر کشیدن نبرد پیروزمندانه HMS است. پشت سر این تابلو نیز همان تابلوی پیشینی که از آن صحبت کردیم قرار دارد.

22. مرد پولادین: افتخار به بتمن

مرد آهنی

یک کارگردان زبده می‌تواند فیلمی درباره سوپرمن بسازد اما در اثنای آن از بتمن نیز تعریف و تمجید کند. مرد پولادین که یکی از فیلم‌های لیگ عدالت زک اسنایدر است، دارای چنین خصیصه‌ای است. کارگردان در این فیلم تصمیم گرفته بود تا بتمن در فیلم «بتمن علیه سوپرمن» پیرتر و قوی‌تر باشد، اما اتفاق دیگری افتاد.

در یکی از صحنه‌های مهم این فیلم زمانی که زاد متوجه قدرت چشمان خود می‌شود و قصد دارد تا ساختمان را با لیزر چشمانش روی سر سوپرمن فرو بریزد، ایستراگی وجود دارد که باید ببینید. در آنجا داخل اتاقی که سوپرمن هست، پوستری وجود دارد که روی آن نوشته شده: «آرام باش و به بتمن زنگ بزن»

23. جن گیر: فریم های دیدنی

جن گیر

اگر بخواهیم یکی از فیلم‌های ترسناک تاریخ را نام ببریم، بی‌شک جن گیر است. در تمام صحنه‌های فیلم با موجودی شیطانی روبه‌رو هستیم که خودش را پازوزو می‌نامد و خیال می‌کنیم چهره خود را نشان نمی‌دهد و فقط در جلد شخصیت اصلی فیلم فرو رفته و ما را می‌ترساند؛ اما حقیقت چیز دیگری است.

در واقع کارگردان سعی کرد که چندین فریم از کاپیتان هادی (نامی که ریگان روی آن گذاشته بود) قرار دهد و بدین گونه روی ناخودآگاه مخاطبان تأثیر بگذارد. به نظر می‌رسد که ایده ویلیام فریدکین جواب داده است.

24. درخشش: هتل عجیب

درخشش

اگر استنلی کوبریک را می‌شناسید حتما می‌دانید که تمام حرکات و اتفاقاتی که توی فیلم‌های او رخ می‌دهند، با نقشه و تعمدی هستند. فیلم درخشش از جمله آثار طلایی کوبریک است و وقتی می‌بینیم که این نابغه دنیای سینما از هتل اورلیوک استفاده کرده تازه می‌فهمیم که چه اتفاقی رخ داده است. این هتل غیرممکن است!

شاید با خود بگویید که غیر ممکن یعنی چه؟ به نقشه‌ای که در بالا آورده‌ایم نگاه کنید. در این نقشه هر اتاق در جایی که طبق فیلم وجود دارد، نشان داده می‌شود. دنی، پسر بچه کوچولوی خانواده وقتی با سه چرخه خود در راهروها پرسه می‌زند، مسیر منطقی را طی نمی‌کند.

در جایی دیگر می‌بینیم که جک داخل دفتر اولمان است و لابد می‌دانید که دفتر او داخل ساختمان است و پنجره داخلی ندارد! کوبریک صحنه‌ها را طوری چیده تا مخاطب عمدا گیج شود و به فضای این هتل متروکه و دورافتاده احساس خوبی نداشته باشد. همه ما نیز قبول داریم که ایده استنلی کوبریک بزرگ جواب داده است.

25. فیلم‌های دیزنی و پیکسار: حضور میکی ماوس در این آثار

میکی ماوس

از جمله کمپانی‌هایی که با تمام وجود عاشق گنجاندن پیام‌های رمزی در فیلم‌هایشان هستند باید به دیزنی و پیکسار اشاره کنیم. البته منظورمان از این پیام‌های رمزی، صحنه‌های غیر اخلاقی نیست، چرا که دیزنی عاشق به جیب زدن پول‌های کلان آنهاست. ماجرای پیام‌های رمزی این کمپانی به نماد میکی موس بر می‌گردد.

این نماد در تمام فیلم‌های این کمپانی فیلم‌سازی از جمله گوژپشت نوتردام، 101 سگ خالدار و لیلو و اسنیچ حضور دارد و به نحوی نکته‌سنجانه در آنها گنجانده شده‌اند. این اقدام در جهت پاسداری و حفاظت از میراث دیزنی، میکی موس است. اگر تمام توجه‌تان را جلب این میکی‌ها بکنید، مطمئن باشید دیگر نمی‌توانید از پیدا کردن آنها دست بکشید، زیرا آنها در همه جا حضور دارند.

26. باشگاه مشت زنی: هشدار اف بی آی

باشگاه مشت زنی

باشگاه مشت زنی سرشار از این گونه پیام‌های رمزی است که البته به علت محبوبیت فیلم و مشهور شدن آن، تقریبا اکثر این پیام‌ها فاش شده و دوست‌داران این فیلم با آن آشنا شده‌اند. اما ایستراگی که این بار در فیلم پنهان شده و از قضا مدت زمان زیادی هم طول کشیده تا کسی متوجه آن شود یک هشدار از پلیس بین‌الملل است.

در ابتدای فیلم اگر دقت کنید هشدار «دزدی هنری» پلیس FBI را خواهید دید. اما آیا این هشدار واقعا از سوی اف بی آی بود؟ پاسخ منفی است و این نوشته را خود تایلر دردن نوشته بود تا به بینندگان فیلم باشگاه مشت زنی هشدار دهد که وقت ارزشمند خودشان را برای مطابقت خود با جامعه هدر ندهند.

27. داستان‌های داک: ایلومیناتی

مهارت دیزنی این است که گاه و بیگاه ژست و فیگورهای میکی را به رخ بکشد، اما موردی که در داستان‌های داک اتفاق افتاد واقعا گیج کننده به نظر می‌رسد و هنوز هم کسی نمی‌داند که ماجرا از چه قرار بوده و اصل آن چیست. در یکی از صحنه‌های این سریال زمانی که اسکروج مجبور می‌شود به نزد پزشک برود روی دیوار کاغذی می‌بینیم که عجیب است.

روی تابلوی معاینه چشم برگه‌ای آویزان شده که اگر با دقت نگاه کنید این عبارت روی آن نوشته شده است: «درباره ایلومیناتی بپرسید» خب هنوز هم که هنوز است نمی‌دانیم آیا این عبارت تصادفی آنجاست یا از سمت سازمان مخفی ایلومیناتی‌ها یا این که تعمدی از سوی سازنده در کار بوده است.

28. ویلی ونکا و کارخانه شکلات سازی: جوک سازی نامناسب

ویلی ونکا

در فیلم ویلی ونکا و کارخانه شکلات سازی شاهد دیالوگ ماندگاری هستیم که معنایی غیر عادی دارد. «اسنوزبری‌ها طعمی شبیه به اسنوزبری دارند» خب در آن زمان که این فیلم را می‌دیدیم، نمی‌دانستیم که اسنوزبری واقعا چیست! اما زمانی که معنای آن مشخص شد، ماجرا تازه جا افتاد.

وقتی که فیلم تمام شد، گمان می‌کردیم که اسنوزبری یک نوع میوه است که از روی آن شکلات ساخته‌اند، اما وقتی کتابی نوشته شد که در آن این واژه توضیح داده شده بود، همه چیز روشن شد. اسنوزبری در این فیلم در واقع اشاره‌ای کوتاه به اندام خصوصی مردان داشت و نمی‌دانیم که هدف از این دیالوگ وسط یک فیلم کودکانه چه بوده است!

29. درخشش: وحشت هر لحظه وجود داشت

درخشش

استنلی کوبریک واقعا معرکه است و هیچ کارش بدون حکمت نیست. در فیلم درخشش برای القای حس خطر و سرنوشت شومی که در انتظار تک تک آنهاست، از مضامین و نمادهایی بهره گرفته شده که در ناخودآگاه ما تأثیر می‌گذارند و به نوعی ادامه داستان را باورپذیرتر می‌کنند.

مثلا وقتی جک به وندی (همسرش) تلفن می‌کند و درباره پیدا کردن شغلی جدید در هتل اورلوک به او خبر می‌دهد، جلوی در پرده سیاه‌رنگی وجود دارد که سرآغاز شوم این خانواده و مخصوصا جک را به تصویر به می‌کشد. یا زمانی که جک اولین نوشیدنی خود را می‌نوشد، دقیقا 66 دقیقه و 6 ثانیه از فیلم گذشته و او متوجه می‌شود که باید بهای نوشیدنی را با روح خود بپردازد.

30. بیل را بکش: پیامی خاص

بیل را بکش

کوئنتین تارانتینو نیز از دیگر کارگردان‌هایی است که باید توجه ویژه‌ای به آثار او داشت. در فیلم بیل را بکش 1، وقتی که اوما تورمن و Crazy 88 در حال مبارزه هستند، برای چند ثانیه کف کفش‌های اوما دیده می‌شود که حاوی پیامی برای بینندگان است.

تارانتینو در جریان مبارزه‌ای وحشیانه این جزئیات کوچک و جالب را پنهان کرده که احتمال زیاد به آن دقت نکره‌اید. در تصویر بالا می‌توانید این عبارت را ببینید.

31. قوی سیاه: پر از توهم

قوی سیاه

اگر از عاشقان فیلم‌های چند لایه و مفهومی و عمیق هستید، پیشنهاد می‌کنیم قوی سیاه را برای بار چندم ببینید. این فیلم از آن دسته فیلم‌های موفقی بود که توانست جوایز زیادی هم کسب کند و روایتگر زندگی یک بالرین مبتلا به بیماری روانی پارانوئید-اسکیزوفرنیک بود.

خب در طول داستان نمی‌فهمیم که ماجرا از چه قرار است و وقتی داستان تمام می‌شود، تازه بر می‌گردیم و علائم این بیماری منحوس را که واقعا از کنترل خارج شده می‌بینیم. در سراسر فیلم آنقدر پیام وجود داشت که درک همه آنها خارج از حوصله بود. در یکی از صحنه‌ها که نینا در حال رقص با مدیر باشگاه است، آنقدر صحنه‌های عجیب و غریبی رخ می‌دهد که درک این که نینا چه کار می‌کند دشوار می‌شود.

32. جاده مالهلند: شخصیت‌هایی پنهان

مالهلند

دیوید لینچ موفق به ساخت فیلم محبوبی شده که تحسین برانگیز است و به همین خاطر از زیر تیغ تیز منتقدان گذشته و بارها مورد بررسی قرار گرفته است. با هر بار تماشای این فیلم قرار است که سوالات و تئوری‌های جدیدی ذهن شما را درگیر خود کند. لینچ در طول داستان برخی از کاراکترها را عمدا از دید مخاطبان پنهان کرده است.

در یک صحنه از فیلم که بتی و ریتا وارد سینما می‌شوند، می‌توان در ردیف پشتی آنها رونت پولاسکی و لورا پالمر را دید. این دو شخصیت در فیلم قبلی دیوید لینچ ایفای نقش کرده بودند.

33. شبکه اجتماعی: ارجاع به باشگاه مشت زنی

شبکه اجتماعی

این فیلم سرگذشت و داستان مارک زاکربرگ، سازنده فیسبوک است و فیلمی جنجالی محسوب می‌شود. کارگردان این فیلم نیز دیوید فینچری است که باشگاه مشت زنی را ساخته است و طبیعتا نتوانسته در برابر تعبیه یک ایستراگ مقاومت کند.

در یکی از صحنه‌های فیلم که زاکربرگ در حال کار با کامپیوترش است، شاهد پوشه‌ای با نام «عکس‌های تایلر دردن» هستیم. کسانی که توانستند متوجه این ایستراگ کوچک شوند واقعا خوشحال بودند.

34. هری پاتر: هدویگ نام قدیس بود

هری پاتر و هدویگ

در جهان هاگوارتز هر یک از جادوگران از جمله هری و رون ویزلی نیاز به یک حیوان دست‌آموز و خانگی دارند. حیوان مورد علاقه هری پاتر هم یک جغد بود. این جغد برای طرفداران هری پاتر نیز محبوب و دوست‌داشتنی بود، زیرا در یکی از قسمت‌ها جان خود را برای هری فدا کرد.

در کتاب‌های مختلف گفته می‌شود که هدویگ نام یکی از جادوگران قرون وسطایی بوده، اما حقیقت این است که نام هدویگ از روی یک قدیس به همین انتخاب شده که از قضا حامی کودکان بی سرپرست بوده است.

35. مرد مورچه‌ای: قصه‌ای برای تأثیرگذاری

مرد مورچه ای

محال است که پای تماشای یکی از فیلم‌های دنیای مارول بنشینید و نتوانید از توی آنها ایستراگ‌های مختلف نبینید. مرد مورچه‌ای نیز یکی از آنهاست که البته از محبوبیت بیشتری برخوردار است. دارن کراس که شخصیت شرور فیلم مرد مورچه‌ای است، در یکی از صحنه‌ها به این واقعیت اشاره می‌کند که ابرقهرمان مینیاتوری تنها قصه‌ای برای تحت تأثیر قرار دادن مردم است.

بله درست فهمیدید. در واقع این قهرمان مینیاتوری و آن کتاب‌های مصور بیانگر داستان اصلی مرد مورچه‌ای هستند. داستان در این لحظه ارجاعی به آن کمیک مصور داشت تا بینندگان تیزبین از آن لذت دوچندان ببرند.

36. روز مرخصی فریس بولر: پلاک خودرو

روز فریس بولر

فیلم روز مرخصی فریس بولر برای کسانی که مدرسه را می‌پیچاندند تا به خوش‌گذرانی بپردازند پر از لذت و سرور است. تنها یک بیننده تیزبین و دقیق می‌تواند متوجه رابطه پلاک خودروها با روند و موضوع‌های اصلی فیلم شود.

مثلا اگر یادتان باشد، وقتی که کامرون ماشین پدرش را بر می‌دارد روی پلاک آن عبارت «عصبی» را می‌بینیم که رابطه نزدیکی با شخصیت این مرد عصبی دارد. پلاک مادر فریس VCTN و به معنی تعطیلات است و روی پلاک اصلی خودروی خود فریس عبارت «روز تعطیلی فریس بولر» درج شده است.

37. جکی براون: فیلم در فیلم

جکی براون

همگی با تارانتینو آشنا هستیم، زیرا این اعجوبه کارگردانی و فیلمسازی از آنهایی است که دوست دارد در تمامی فیلم‌هایش ارجاعاتی هم به فیلم‌های قبلی‌اش بدهد. یکی از این فیلم‌ها جکی براون است و در آن به یکی از فیلم‌های دیگرش که کمتر مورد توجه قرار گرفته اشاره کرده است.

مثلا در یکی از صحنه‌ها که مکس چری به سینما رفته شاهد تیتراژ پایانی فیلم هستیم که پخش می‌شود، اما کمی بعد مجددا تیتراژ پایانی پخش می‌شود و آنجاست که اگر باهوش باشید می‌توانید بفهمید که مکس چری در واقع به تماشای فیلم دیگری رفته است. تارانتینو با این فیلم به مخاطب فهمانده فیلمی که کاراکترها در حال بازی کردن هستند، همان فیلمی است که در سینما پخش شد.

38. جان سخت: احساس پدرانه

جان ساخت

در فیلم جان سخت با جان مک کلین آشنا می‌شویم که تمام مخاطبان به اتفاق عقیده دارند او مردی جان سخت و عوضی است که هیچ چیز نمی‌تواند چهره خشن او را بپوشاند؛ اما بد نیست بدانید که او دارای چهره ملایم و مهربان نیز هست.

مثلا در یکی از صحنه‌ها شاهد این هستیم که مک کلین به لس‌آنجلس می‌رود تا اوقات کریسمس را با خانواده‌اش بگذراند و حتی برای دختر کوچولویش هدیه می‌خرد. کارگردان این فیلم از خرس مهربان به عنوان نمادی برای پدری مهربان استفاده کرده است.

39. داجبال: اشاراتی کوتاه به مجموعه‌ای دیگر

داجبال

داجبال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید سطحی نگاهش کنیم و وارد جزئیات عمیق آن نشویم و اصلا خود فیلم همین را می‌خواهد. این فیلم پیام رمزی کمتری دارد، اما همان هم غنیمت است. داستان داجبال پیرامون مردان بالغی است که با توپ‌های کوچک به جان همدیگر می‌افتند.

در یکی از صحنه‌هایی که جو با کبراهای بنفش به رقابت می‌پردازد، یادآور فیلم جی آی جو است که جویی در آن با سازمان جنایتکار کبرا به مبارزه می‌پردازد.

40. آواتار: داستانی انتقادی

آواتار

یکی از بهترین و پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما بدون شک آواتار بوده است. از آنجایی که جیمز کامرون تا حدودی به موفقیت عظیم این فیلم اطمینان داشته، درون آن برخی پیام‌های انتقادی و سیاسی گنجانده که بد نیست نگاهی به آنها بیندازیم.

در این فیلم بشر در صدد است تا پاندورا را تصرف کند و از منابع آن نهایت استفاده را ببرد. اینجاست که ناوی‌ها ساکنین بومی پاندورا را برای رسیدن به مقاصد خود از بین می‌برند. کامرون در آواتار انتقادی روشن و صریح کرده، اما ماجرا کمی واضح‌تر از واضح است! در صحنه‌ای که سرهنگ کواریچ در حال توضیح دادن مأموریت خطرناک برای داوطلبان است، به وضوح پرچم آمریکا را می‌بینیم.

41. ماتریکس: نئوی تحت نظر

ماتریکس

در ماتریکس صحنه‌ها و جزئیات جالبی وجود دارد که نشان می‌دهد کارگردان علاقه زیادی به گنجاندن رازها و پیام‌های مختلف داشته است. مثلا یکی از این صحنه‌ها پلاک‌هایی است که به کتاب مقدس اشاره دارند یا زمانی که در «ماتریکس ریلود شده»، ماتریکس با معمار مواجه می‌شود می‌فهمد که در تمام این مدت زیر نظر بوده است.

اگر باز هم کمی ریزبین باشید، باید همان لحظه‌ای که ماتریکس توسط مأموران نظامی دستگیر می‌شود فهمیده باشید که ماتریکس تحت نظر است؛ زیرا تصویر او در چندین مانیتور نمایش داده می‌شود.

42. پری دریایی کوچک: مهمانان ویژه

عروسی اریک

دنیای پیکسار نیز عجیب و غریب است، زیرا عادت دارد تا در برخی از انیمیشن‌هایش از شخصیت‌های دیگر آثارش استفاده کند. در این مواقع تنها کسانی متوجه جزئیات ریز می‌شوند که از طرفداران پیکسار باشند.

حالا دیزنی هم به این جرگه پیوسته و این بار در یکی از انیمیشن‌هایی که ساخته از مهمانانی دعوت کرده که پیش‌تر شاهد حضور آنها در انیمیشن‌های دیگر بودیم. در طول عروسی اریک با جادوگر دریایی در انیمیشن پری دریایی کوچک خواهید توانست مهمانان نامبرده را بیابید؛ منظورمان از مهمانان پادشاه و دوک کارتون سیندرلا هستند.

43. جنگ ستارگان: مسیح؟

آناکین اسکای واکر

آنهایی که جنگ ستارگان را تماشا کرده‌اند معتقدند که این فیلم نقدی بر داستان مسیح است. در واقع آنجایی که آناکین اسکای واکر مرتکب گناهان بزرگی می‌شود و در ورطه هولناکی می‌افتد، کسی که او را نجات می‌دهد لوک است. ایمان لوک باعث می‌شود تا واکر بتواند بر تاریکی‌ها غلبه کند و راه و مسیر خود را بازیابد.

44. فیلم Departed: دارای راهنمایی‌های ریز

رفتگان

اسکورسیزی در کنار نولان و تارانتینو واقعا سه کارگردان برتر دنیای سینما هستند. Departed از جمله فیلم‌های محبوب این مرد است که موفقیت زیادی کسب کرده است. در این فیلم فول اکشن هر لحظه باید انتظار مرگ کسی را بکشید، زیرا میزان درگیری‌ها بالاست.

از جمله پیام‌هایی که درون این فیلم نهفته، دقیقا همین است که می‌توانید با کمی دقت بفهمید نفر بعدی که می‌میرد کیست. اسکورسیزی در سرتاسر فیلم علامت‌های بزرگی قرار داده که می‌توانید با دنبال کردن آنها بفهمید که نفر بعدی که قرار است حذف شود چه کسی خواهد بود؟ اما متاسفانه کمتر کسی در وهله اول متوجه این علامت‌ها می‌شود.

45. جادوگر شهر از: بی خدایی

جادوگر شهر اوز

این یکی دیگر از فیلم‌هایی است که قرار است میان طرفداران آن اختلاف باشد. اوایلی که کتاب این داستان از راه رسیده بود برخی می‌گفتند که این جادوگر می‌خواهد ادعای خدایی کند و اصلا پیام فیلم همین است که تمام قدرت‌های انسان از درون خودش سرچشمه می‌گیرد و نه جادوگر یا چیز دیگری. برخی نیز مدعی بودند که در هر حالت هنگامی که این فیلم را با موسیقی نیمه تاریک ماه پینک فلوید نگاه کرده‌اند، خدا را دیده‌اند.

46. بیگانگان: روایتگر جنگ ویتنام

بیگانگان

جیمز کامرون در ساخت فیلم بیگانگان جنگ ویتنام را روی پرده به نمایش درآورد. در واقع در صحنه‌هایی از فیلم تصاویری از این جنگ را لابه‌لای فیلم گنجانده بوده و می‌گفت که استفاده از این تصاویر اضطراب بینندگان را افزایش می‌دهد.

جالب اینجاست که جنگ ویتنام اولین جنگی بود که مردم می‌توانستند آن را از تلویزیون‌های خود ببینند و در صحنه‌ای از فیلم نیز نیروهای نظامی بی دفاع رها می‌شوند و بینندگان مانند همان تماشاچی‌ها کاری جز تماشای کشته شدن آنها از دستشان بر نمی‌آید.

47. پدرخوانده: پرتقال‌های پیشگو

پدرخوانده

سازندگان فیلم پدرخوانده زیر بار این ادعا که پرتقال‌ها نماد خوبی در فیلم نیستند، نمی‌روند و معتقدند که آنها تصادفی در آنجا حضور دارند. اما بد نیست بدانید که تقریبا هر بار که قرار است اتفاق بدی بیفتد، پرتقال‌ها ظاهر می‌شوند.

عوامل سازنده فیلم می‌گویند که پرتقال برای طراحی صحنه به کار رفته و نماد هیچ چیزی نیست، اما مگر می‌شود دقیقا در ده‌ها صحنه از آن استفاده کرد، بدون آن که عمدی در کار باشد؟ اما اگر ماجرای پرتقال‌ها حقیقت دارد چرا سازندگان فیلم اصرار بر نبود چنین نمادی دارند؟