پهپاد امکیو-1سی گری ایگل – MQ-1C Gray Eagle یکی از جدیدترین تسلیحات سنگینی است که واشنگتن قصد دارد به اوکراین ارسال کند.
در حالی که دولت بایدن قرار است یازدهمین بسته تسلیحاتی به ارزش 700 میلیون دلار (در مجموع 26.46 میلیارد دلار کمک نظامی تا امروز) که راکت اندازهای M142 هیمارس را نیز در بر دارد به اوکراین تحویل دهد، خبر رسید که پهپاد تهاجمی MQ-1C گِری ایگل نیز قرار است به کییف ارسال شود. این خبر به صورت رسمی اعلام نشده و توسط 3 نفر از افراد نزدیک و مطلع به رویترز اعلام شد که به گفته آنها دولت بایدن قصد دارد 4 فروند از پهپاد مذکور را به اوکراین بفروشد.
گری ایگل آخرین نسل از خانواده MQ-1 پریدیتور (Predator) است که در خدمت نیروهای مسلح آمریکا مانده و پرواز میکند. نسل اول MQ-1 در 1995 وارد خدمت و نیروی هوایی، گارد هوایی ملی، مرزبانی و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) کاربران MQ-1A/B بودند. پریدیتور بر اساس پهپاد تجسسی نَت (Gnat) که اوایل دهه 1990 به خدمت سیا در آمد، توسط کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی جنرال اتمیکس (General Atomics) طراحی و تولید شد.
امروزه پهپاد MQ-9 ریپر (Reaper) جایگزین MQ-1A/B در یگانهای فوق شده است. اما نسخه MQ-1C موسوم به عقاب خاکستری به عنوان نمونه ارتقا یافته و بهسازی شده پریدیتور مخصوص نیروی زمینی ارتش آمریکا طراحی و پس از تجربه نخستین پرواز خود در 2004، از سال 2009 وارد خدمت شد و سابقه عملیات در افغانستان، عراق و سوریه را دارد. این پهپاد عملیات تهاجمی، شناسایی، دیده بانی، هدف یابی، هدایت آتش، تجسسی و اطلاعاتی (جاسوسی) انجام میدهد.
فاصله بین دو سر بالها (دهانه بال) از 14.8 متر در مدل پایه پریدیتور و 16.84 متر در مدل ارتقا یافته، به 17 متر در MQ-1C رسیده که سبب افزایش نیروی برآ ایجاد شده و نتیجتا بیشتر شدن زمان پرواز و توان حمل میشود. طول پهپاد نیز از 8.23 متر به 8.53 متر افزایش یافته اما ارتفاع آن ثابت مانده و 2.1 متر است. وزن خود هواپیما نیز مانند پریدیتور حدود 0.5 تن است. از نظر ظاهری MQ-1C مشابه MQ-1A/B بوده و مجددا دمش 3 سکان عمودی به سمت پایین دارد.
موتور 115 اسب بخاری Rotax 914F که در پریدیتور به کار رفته بود با موتور 165 اسب بخاری Thielert Centurion 1.7 جایگزین شده که سبب افزایش سرعت و توان حمل میشود. این موتور با سوخت سنگین کار میکند که سبب افزایش پیوستگی پروازی میشود. طوری که MQ-1C با حمل 261 کیلوگرم سوخت بیش از 27 ساعت و MQ-1B با 387 کیلوگرم سوخت 25 ساعت پرواز میکند. همچنین میتواند با حمل 227 کیلوگرم سوخت مضاعف خارج بدنه، تا 36 ساعت پرواز کند.
به طور کلی خانواده MQ-1 پهپادهایی با ارتفاع پروازی متوسط و پیوستگی پروازی بالا هستند. به همین دلیل موتور پیستونی با بدنهای کشیده و کم عرض در کنار بالهایی صاف و طویل دارند. گری ایگل تا 9 کیلومتر از زمین اوج میگیرد که در مقایسه با سقف پروازی 7.6 کیلومتری در MQ-1B، شاهد افزایش توان هستیم. بیشینه سرعت هواپیما نیز 310 کیلومتر بر ساعت است که مجددا در قیاس با نسل قبل که حداکثر 217 کیلومتر بر ساعت سرعت داشت، بهبود داشته است.
از قابل توجهترین ارتقاهایی که MQ-1C نسبت به MQ-1B دارد، افزایش تعداد آویزگاههای زیر بال از 2 به 4 عدد میباشد که آن را مدیون موتور قویتر خود و در نتیجه افزایش توان حمل به نیم تن بار و مهمات در داخل و خارج است. نسخه B زیر هر بال 1 آویزگاه داشت که هر یک میتوانست پذیرای 1 موشک هوا به سطح ضد تانک AGM-114 هلفایر (Hellfire) یا 2 موشک هوا به هوای سبک AIM-92 ATAS یا 3 موشک هوا به سطح سبک AGM-176 گریفین (Griffin) باشد.
نیروی زمینی ارتش آمریکا کاربر AGM-176 نیست و تنها 4 موشک هلفایر یا 8 موشک ATAS یا ترکیبی از آنها را روی MQ-1C بارگذاری میکند. با این حال ترکیب موشکی که بیشتر روی این پهپاد سوار میشود همان 4 موشک هلفایر است که زیر هر بال 2 آویزگاه متوسط برای حمل آنها نصب میشود. همچنین میتوان زیر هر بال، به جای 2 آویزگاه متوسط، یک آویزگاه سنگین نصب و 2 موشک را در آن آویزگاه سوار نمود؛ در این حالت نیز حداکثر 4 موشک حمل میشود.
هلفایر هدایت نیمه فعال لیزری دارد و پهپاد بایستی هدف را تا لحظه برخورد با نشانه گذار لیزری برایش مشخص کند تا جستجوگر نصب شده در دماغه موشک بازتاب پرتوی لیزری کدگذاری شده را دیده و به سمتش برود. این موشک فراصوت بوده و 1.3 ماخ سرعت دارد. بردش نیز هنگام شلیک از پهپاد به 11 کیلومتر میرسد. هلفایر در نمونه ضد تانک سرجنگی دو مرحله و قابلیت حمله از بالا دارد که قادر است هر تانک مدرنی را نابود کند. فیوز سرجنگی آن نیز برخوردی است.
هلفایر نمونههایی با سرجنگی چندمنظوره، به شدت انفجاری و ترکشزا و همچنین آتشزا نیز دارد که برای مقابله با اهداف دیگر، نظیر نفرات پیاده، خودروهای نظامی و زرهپوشهای سبک، سنگرها، استحکامات و همچنین شناورهای سبک هستند. فیوز آنها نیز تنظیم پذیر با حالت تاخیری برای نفوذ در استحکامات، هوا انفجار برای مقابله با نفرات پیاده و برخوردی برای اهداف مختلف است. مسیر پروازی این موشکها نیز همچون نسخه ضد تانک قابل برنامه ریزی میباشد.
پهپاد MQ-1C میتواند ماموریتهای دیگر نیز انجام دهد و برای هرکدام از آنها محمولهای خاص حمل میکند. چشم اصلی این پهپاد برجک الکترواپتیکال متحرک مدل AN/AAS-53 CSP ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی ریتیان (Raytheon) است که زیر دماغه نصب میشود و دوربین تلویزیونی رنگی و تصویرساز فروسرخ با قابلیت بزرگنمایی، نشانه گذار و فاصله یاب لیزری و همچنین سیستم کشف بازتاب و تعیین جهت لیزری را درون خود جای میدهد.
برجک قابلیت چرخش داشته و به صورت خودکار هدف را تعقیب و تصویر بسیار باکیفیتی به کاربر ارائه میدهد. همچنین در هر ساعت از روز و هر شرایط جوی کار کرده و به لطف سیستم تصویرساز فروسرخ میتواند در تاریکی مطلق و همچنین از بین مه، دود، ابر و غبار نیز ببیند. پهپاد با این برجک در ماموریتهای رزمی اهداف را کشف و برای موشک نشانه گذاری میکند. در ماموریتهای دیدهبانی، شناسایی، تجسسی، هدایت آتش و… نیز این برجک اصلیترین ابزار پهپاد است.
برای افزایش دامنه دید و پوشش سراسری، پهپاد میتواند 2 برجک مشابه دیگر نیز بالهای خود حمل و با هر یک از آنها یک جهت را پویش نماید تا پوشش کامل باشد. برجکها در برابر پادکارهای کور کننده و اخلالگر دشمن نیز مقاوم هستند. MQ-1C همچنین میتواند رادار روزنه ساختگی AN/ZPY-1 STARLite با چرخش 360 درجه همراه خود حمل و ضمن نقشهبرداری از سطح، با قابلیت تعقیب حرکت اهداف، تمام تحرکات روی زمین را پیوسته و آنی با رادار رصد کند.
علاوه بر رادار، تجهیزات قابل نصب دیگری نیز برای این پهپاد وجود دارد که از جمله آنها میتوان به سامانه اخلالگر و جنگ الکترونیک، سیستم شنود سیگنالها و امواج دشمن به منظور جاسوسی الکترونیکی و تجهیزات مخابراتی جهت برقراری پل ارتباطی امن و رمزگذاری شده بین نیروهای خودی اشاره کرد. البته پهپاد کنار خود یک بخش ثابت به سمت پایین بدنه دارد که سیستم رله ارتباطی به منظور برقراری ارتباط مستقیم بین نیروها و واحد هدایت زمینی در آن جای میگیرد.
این پهپاد در حالت هدایت ماهوراهای تا 4630 کیلومتر از پایگاهی که از آن بلند میشود برد دارد و البته میتوان آن را از یک قاره دیگر هدایت کرد. اما در صورتی که هدایت آن توسط واحد کنترل زمینی صورت گیرد، یک ارتباط مستقیم بین پهپاد و ایستگاه زمینی برقرار میشود و بدین ترتیب بخاطر محدودیت برد امواج نشر داده شده از آنتن ایستگاه زمینی، از 500 کیلومتر فراتر نمیرود.به احتمال بالا اوکراینی نیز ایستگاه کنترل زمینی را دریافت و با آن هدایت را انجام دهند.
نسخه ارتقا یافته MQ-1C Gray Eagle که Improved Gray Eagle یا اختصارا IGE نام دارد، در 2013 معرفی و با حمل 385 کیلوگرم سوخت درون بدنه، بیش از 45 ساعت پیوستگی پروازی دارد. بیشینه وزن برخاست آن از 1633 کیلوگرم در نسخه پایه به 1900 کیلوگرم در نسخه IGE افزایش یافته که به لطف موتور قویتر 205 اسب بخاری و سوخت سنگین Lycoming DEL-120 است. همچنین میتواند 204 کیلوگرم سوخت نیز خارج از بدنه حمل و بیش از 50 ساعت پرواز کند.
در این نسخه توان حمل خارجی از 227 کیلوگرم در Gray Eagle به 340 کیلوگرم افزایش یافته که نتیجه آن حمل مهمات یا بار بیشتر خارج از بدنه است. تحویل این نمونه به ارتش آمریکا از سال 2017 آغاز و تا 2018 شمار 17 فروند MQ-1C IGE تحویل گرفتند. البته این مدل از نظر ظاهری تفاوت اندکی با نسخه پایه دارد. در حالی که نسخه پایه 3 سکان عمودی دمی به طرف پایین دارد، در نسخه ارتقا یافته تعداد سکانهای عمودی دمی به 2 عدد کاهش و سکان وسط حذف شد.
نمونه افزایش برد یافته گری ایگل موسوم به Gray Eagle Extended Range یا GE-ER نیز در سال 2016 نخستین پرواز خود را تجربه کرد. در این مدل از موتور سوخت سنگین HFE-180HP با قدرت 180 اسب بخار استفاده شده و بیشینه وزن هنگام برخاست به 1905 کیلوگرم میرسد. پهپاد مذکور نیز همچون IGE دارای طراحی شکم گود در میانه خود است که امکان حمل سوخت داخلی را در مقایسه با نسخه پایه MQ-1C را افزایش و در این نسخه به 408 کیلوگرم میرساند.
پیوستگی پروازی GE-ER بیش از 42 ساعت است که با حمل 204 کیلوگرم سوخت مضاعف خارج از بدنه افزایش مییابد. بر خلاف IGE که توان حمل خارجی بار و مهمات افزایش یافته بود، توان حمل داخلی و خارجی GE-ER مشابه نسخه پایه به ترتیب همان 181 و 227 کیلوگرم است. این نسخه نیز از سال 2018 تحویل ارتش آمریکا شد و همچون IGE دو سکان عمودی دمی به سمت پایین دارد. تفاوت ظاهری این مدل در نوک بالهایش است که به سمت بالا خمیده هستند.
دو نسخه IGE و GE-ER نیز از نظر نوع ماموریتهایی که انجام میدهند کاملا مشابه نسخه پایه هستند. توجه داشته باشید پیوستگی پروازی عنوان شده برای این پهپادها مربوط به زمانی است که هیچ سلاح، بار یا تجهیزاتی زیر بال و بدنه نداشته و تنها با برجک الکترواپتیکال اقدام به انجام ماموریت میکنند. با حمل بار و مهمات پیوستگی پروازی کاهش مییابد؛ مثلا IGE با حمل غلاف جاسوسی الکترونیک زیر یک بال و 2 موشک هلفایر زیر بال دیگر، تا 37 ساعت پرواز میکند.
خانواده Gray Eagle از هوش مصنوعی بهره برده و میتوانند ماموریت خود (غیر از ماموریت رزمی) را به صورت خودمختار انجام دهند. نشست و برخاست نیز به صورت خودکار قابل انجام است تا بدین ترتیب از بار کاری کاربر کاسته شود. علاوه بر این نسخه GE-ER از سیستم کنترل و فرماندهی مقایس پذیر (SC2) بهره برده و هوش مصنوعی آن به کاربر اجازه میدهد پهپاد را با استفاده از لپتاپ یا تبلت کنترل کرده و نیازی به حضور وی درون ایستگاه مخصوص هدایت نباشد.
هلیکوپترهای تهاجمی AH-64E آپاچی گاردین (Apache Guardian) دارای قابلیت ارتباط مستقیم با پهپادهای MQ-1C هستند و افسر تسلیحات با کمک این پهپاد دست به شناسایی منطقه از صدها کیلومتر دورتر میکند. همچنین میتواند اهداف مختلف را پس از کشف توسط پهپاد، با کمک خودش نشانه گذار لیزری کرده و ضمن امکان استفاده از تسلیحات پهپاد برای نابودی آن، خود نیز دست به شلیک موشک هلفایر از فاصله امن و دورایستا بزند و با پهپاد هدایتش کند.
تحویل MQ-1C به اوکراین به آنها در انجام ماموریتهای شناسایی و همچنین تهاجمی دست بازتری میدهد. در حال حاضر ارتش اوکراین برای ماموریتهای این چنینی از پهپادهای بایراکتار TB2 ساخت ترکیه استفاده میکند که در مقایسه با نسخه پایه گری ایگل، ابعاد کوچکتری داشته و سبکتر هستند. توان حمل و بیشینه وزن هنگام برخاست برای TB2 به ترتیب 150 و 700 کیلوگرم و برای گری ایگل 408 و 1633 کیلوگرم است. از این رو MQ-1C توان حمل بیشتری دارد.
پیوستگی پروازی هر دو پهپاد 27 ساعت است، اما سقف پرواز گری ایگل 1220 متر بیشتر از TB2 و همچنین 90 کیلومتر بر ساعت سریعتر است. از نظر برد عملیاتی نیز نمونه ترکی تنها از طریق ایستگاه زمینی که ارتباط مستقیم با پهپاد داشته کنترل و نهایتا تا 300 کیلومتر برد دارد که مجددا کمتر از پهپاد آمریکایی حتی در حالت هدایت با ارتباط مستقیم زمینی است. البته ناگفته نماند سرعت کمتر و ابعاد کوچکتر بایراکتار به آن کمک میکند تا دیرتر از گری ایگل کشف شود.
از نظر تسلیحاتی MQ-1C مهلکتر است و موشک هلفایر با بیشینه برد 11 کیلومتر حمل میکند، اما TB2 به بمبهای هدایت لیزری MAM در نسخه L و C مسلح میشود که 8 کیلومتر برد داشته و قویترین نمونه ضد تانک آنها که سرجنگی 2 مرحلهای دارد، پس از نابودی زره واکنشی تا 700 میلیمتر در زره نفوذ میکند که البته برای نابودی تانکهای روسی کافی است. اما هلفایر نفوذ بیشتری دارد و به واسطه داشتن موتور، علیه اهداف متحرک و حتی هوایی موثرتر است.