با داستانهای واقعی از انسان های عجیب که توسط حیوانات بزرگ شدهاند، آشنا شوید؛ کودکان وحشی که در میان میمونها یا گرگها بزرگ شدهاند.
حتماً داستان کتاب جنگل را شنیدهاید؛ اما میدانستید که بر طبق واقعیت نیز کودکانی در طبیعت زنده ماندهاند؟ گزارشهایی واقعی از انسان های عجیب که توسط حیوانات بزرگ شدهاند، وجود دارد که بسیار ترسناک به نظر میرسند. در ادامه به چند نمونه از این ماجراها از جمله کودکان وحشی که در میان میمونها یا گرگها بزرگ شدهاند، میپردازیم.
۶ انسان عجیب که توسط حیوانات بزرگ شدهاند
۱- تارزان واقعی
مارینا چپمن یک خانم خانه دار بریتانیایی است که برای دخترانش قبل از خواب، داستانهایی از بزرگ شدن در جنگل تعریف میکرد. جالب است بدانید که داستانهای او واقعی و بر اساس زندگی خودش بودند. مارینا در سن ۵ سالگی در کامبیا ربوده شد و در جنگل رها شد.
اما مارینا موفق شد به گروهی از میمونهای کاپوچین بپیوندد و به مدت پنج سال عضوی از خانواده میمونها شد. او رفتارهای میمونها از قبلی خوردن، نوشیدن، فعالیتهای اجتماعی و زبان آنها را تقلید میکرد.
مارینا چپمن داستان زندگی عجیب خود را در کتاب «دختر بینام: داستانهای باورنکردنی از دختری که توسط میومنها بزرگ شد» شرح داد. به گفته کارشناسان میمونهای کاپوچین که بچههای خردسال را به آغوش خود میپذیرفتند، مارینا را با خود بردند.
حیوانات به مارینا، شکار پرندهها و خرگوشها با دست خالی را آموزش دادند و مارینا از همین طریق زنده ماند. وقتی شکارچیان مارینا را در طبیعت پیدا کردند، او را به خانه فساد فروختند. در نهایت مارینا از آن جا فرار کرد. اما مارینا اولین انسان عجیب که توسط حیوانات بزرگ شد، نیست.
۲- بزرگ شده در میان بزها
در ژوئن سال ۲۰۱۲ میلادی، در کشور روسیه مددکاران اجتماعی، یک کودک نوپا را پیدا کردند که مادرش او را در اتاقی با بزها زندانی کرده بود. بر طبق گزارشها پسر بچه در میان بزها میخوابید و با آنها بازی میکرد.
اما این کودک سوء تغذیه داشت و وزن او یک سوم کمتر از کودک معمولی بود. وقتی کودک پیدا شد و نجات یافت، مادرش ناپدید شده بود. سپس پزشکان تلاش کردند کودک نوپا را به زندگی انسانی عادت بدهند؛ اما این کار مشکل بود. یکی از پزشکان گفت:
این کودک در گهواره نمیخوابید. او سعی کرد زیر تخت بخوابد و از بزرگسالان به شدت میترسید.
۳- بزرگ شده در میان گربهها و سگهای وحشی
در سال ۲۰۰۹ میلادی، کارکنان بهزیستی در یکی از شهرهای سیبری و در یکی از آپارتمانها دختری ۵ ساله را پیدا کردند که او را ناتاشا نامیدند. ناتاشا با پدر و سایر بستگان خود زندگی میکرد؛ اما با او همانند یکی از سگ و گربههای وحشی خانه رفتار میشد.
ناتاشا همانند سگ و گربهها، غذای خود را از کاسههای روی زمین میخورد و حتی یک کلمه هم نمیتوانست صحبت کند. این دختر کوچک با پارس کردن ارتباط برقرار میکرد. هنگامی که مقامات رسمی این دختر را نجات دادند، پدر او مفقود شد و او به پرورشگاه سپرده شد.
۴- انسان عجیب بزرگ شده توسط گربههای وحشی
در سال ۲۰۰۸ میلادی، پلیس آرژانتین یک پسر بچه یک ساله رها شده را پیدا کرد که توسط هشت گربه وحشی احاطه شده بود. بر طبق گزارشها، گربهها در طول شبهای زمستانی روی پسر دراز کشیده بودند، او را گرم نگه داشته بودند و از این طریق پسر زنده مانده بود.
ظاهرا گربهها حتی گل و آلودگیهای روی بدن کودک را نیز لیس زده بودند و او را تمیز کرده بودند. این کودک در حالی پیدا شد که از غذایی میخورد که گربهها برای او تهیه کرده بودند.
۵- انسان عجیب در میان سگهای وحشی
در سال ۲۰۰۱ میلادی یک پسر ۱۰ ساله اهل شیلی پیدا شد که حداقل ۲ سال در یک غار با یک گله سگ زندگی کرده بود. والدین خشن و ناپایدار این پسر او را رها کرده بودند.
سپس این کودک به تنهایی به گلهای از سگها پناه برد که به او در پیدا کردن غذا کمک کردند و حتی از او محافظت کردند. مقامات رسمی گفتند که این پسر احتمالاً از شیر یکی از سگهای ماده نوشیده است. یک سخنگو خبری نیز گفت که سگها مانند خانواده این پسر بودند.
۶- بزرگ شده در میان گرگها
یکی از معتبرترین داستانها از انسان های عجیب که توسط حیوانات وحشی بزرگ شدهاند، داستان کامالا و آمالا است. این دو کودک به عنوان بچههای گرگ شناخته میشوند. در سال ۱۹۲۰ میلادی در جنگلهای گوداموری هند، یک دختر ۳ ساله و یک دختر ۸ ساله پیدا شدند که با یک گرگ و گلهاش زندگی میکردند.
معلوم نشد که آیا این دختر از یک خانواده بودند یا خیر. یک کشیش به نام جال سینگ این دختران را پیدا کرد، آنها را یتیم خانه برد و سعی کرد آنها را به زندگی انسانی عادت دهد.
این دختران در طول سالها پیشرفت زیادی کردند؛ اما در نهایت به بیماری سخت و مهلکی گرفتار شدند. کشیش به این فکر فرو رفت که شاید در گذشته کار درست این بوده که آنها را در جنگل رها کند.