قدرت مغز

انسان ها از چند درصد قدرت مغز خود استفاده می‌کنند؟

از قدیم گفته شده انسان تنها از ده درصد قدرت مغز خود استفاده می‌کند؛ اما آیا این گفته صحت دارد؟ به طور کلی انسان از چند درصد مغز بهره می‌برد؟

به احتمال زیاد این جمله را شنیده‌اید که می‌گویند انسان از ده درصد مغز خود بهره‌برداری می‌کند، در حالی که برخی از حیوانات همچون دلفین‌ها بیشتر از انسان از ظرفیت مغزشان استفاده خواهند کرد؛ اما آیا این حرف‌ها صحت دارد؟ آیا دلفین‌ها از انسان‌ها باهوش‌تر هستند یا این که ساختار مغز آنها به کلی با آدمی متفاوت است؟

حتی مدتی پیش در فیلمی با بازی مورگان فریمن این ادعا مجددا مطرح شد که از آن سریعا می‌گذریم. جمله‌ای که پیش‌تر گفتیم امروزه رواج زیادی پیدا کرده و اغلب مردم هم نمی‌دانند که آیا این ادعا صحیح است یا خیر. یکی از مهم‌ترین مباحث بعد از مرگ آلبرت اینشتین این بود که این فیزیکدان برجسته و نابغه هم تنها از ده درصد مغز خود استفاده کرده و الباقی بدون استفاده مانده است.

قدرت مغز انسان چقدر است و چند درصد از آن می‌توان بهره برد؟

سوال ابتدایی و مهمی که مطرح می‌شود این است: «چه کسی یا کسانی موفق به سنجش حداکثر ظرفیت مغز انسان شده‌اند؟» در واقع آیا آنها با متر و دستگاه خاصی این کار را انجام داده‌اند یا این که صرفا صبح از خواب برخاسته و چنین ادعایی را مطرح کرده‌اند؟ به نظر نمی‌رسد بتوان برای مغز انسان محدودیت 10 درصدی در نظر گرفت.

قدرت مغز

آن‌طور که علم بافت‌شناسی توضیح می‌دهد، مغز همه ما از دو قشر سفید و خاکستری تشکیل شده و هسته‌های مغزی در همان لوب خاکستری قرار دارند. محققان و پژوهشگران طی دهه‌های پیشین معتقد بودند که هسته‌های مغزی موجود در قست خاکستری تماما مورد بهره‌برداری انسان قرار نمی‌گیرند و بخش بزرگی از آن بلااستفاده و دست نخورده باقی می‌ماند.

بررسی‌های جدید دانشمندان خلاف این فرضیه را نشان می‌دهد و پژوهشگران امروزی معتقدند که مغز انسان و هسته‌های مغزی در لوب خاکستری در تمام سطوح خود فعال بوده و کارایی خود را دارند. آنها بر این باورند که اگر جز این باشد، حافظه و خودآگاه انسان‌ها دچار مشکل می‌شود و دیگر بی‌نقص عمل نخواهد کرد.

بنابراین سوال بعدی که مطرح می‌شود این است: «ریشه و منشأ این گزاره نادرست که انسان تنها از ده درصد مغز خود بهره‌برداری می‌کند چیست؟» در ادامه سعی خواهیم کرد پاسخ سوالات بالا را بدهیم. برای آشنایی بیشتر با مغز انسان می‌توانید 10 کار مسخره‌ای که مغز انسان قادر به انجام آن نیست را بخوانید.

آیا مقصر ویلیام جیمز است؟

ویلیام جیمز

همواره هر سخنی اثر خود را خواهد گذاشت، اما این که کی و کجا این اتفاق خواهد افتاد، مشخص نیست. ماجرای بحث‌برانگیز استفاده ده درصدی از مغز هم به زمانی بر می‌گردد که دو تن از دانشمندان و روانشناسان مطرح دانشگاه هاروارد به نام ویلیام جیمز و بوریس سیدیس این تئوری را مطرح کردند.

آنها در سال 1890 میلادی مدعی شدند که انسان‌ها در طول زندگی خود تنها از ده درصد ظرفیت مغزشان استفاده می‌کنند. پس از بیانات این دو محقق برجسته، مقالات و کتاب‌های متعددی در این باره چاپ شد و ایده استفاده 10 درصدی از مغز فراگیر شد. بعد از همه این‌ها جان کمپبل در سال 1932 داستان کوتاهی نوشت و باعث شد جریان تازه‌ای راه بیفتد.

کمپبل در داستان خود این‌طور نوشت که هیچ انسانی در طول تاریخ نتوانسته حتی نیمی از مغز خود کار بکشد. این ایده چنان پرطرفدار شد که دیل کارنگی هم به آن پرداخت. این نویسنده معروف و محبوب آمریکایی به واسطه نفوذی که روی مردم داشت، حرف‌های ویلیام جیمز را با زبانی ساده و روان بازگو کرد و در مسیری که پیش رو داشت به تبعات سخنان خود توجهی نکرد.

قدرت مغز

البته نباید همه تقصیرها را گردن ویلیام جیمز و دیل کارنگی انداخت، چرا که پس از این افراد، جراحان حوزه عصب هم ماجرای استفاده ده درصدی از مغز را مطرح کردند و به این مسئله دامن زدند. متاسفانه پزشکانی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بودند قربانی عدم پیشرفت علوم پزشکی به طور همه‌جانبه شدند و این شد که نتوانستند درباره تمام ویژگی‌های مغز انسان آگاهی کسب کنند.

یکی از مهم‌ترین عللی که باعث شده پزشکان معتقد باشند انسان تنها از ده درصد مغز خود بهره‌برداری می‌کند، سلول‌های گلیال بود. در آن زمان جراحان و عصب‌شناسان دریافته بودند که قسمت بزرگی از بافت سفید مغز توسط سلول‌های گلیال ساخته شده است و وظیفه این سلول‌ها پشتیبانی بود. بنابراین آنها چون فکر می‌کردند تعداد این سلول‌ها زیاد است، نتیجه می‌گرفتند تنها ده درصد توانایی بهره‌برداری وجود دارد.

دلایل رد این فرضیه مشهور

هنوز هم که هنوز است، افراد زیادی پیدا می‌شوند که معتقدند فرضیه ویلیام جیمز و دیگر محققان صحت دارد؛ اما امروزه می‌دانیم که چنین نیست و به همین خاطر دلایلی که این فرضیه را تکذیب می‌کنند در ادامه خواهیم آورد. اگر طرفداران این فرضیه عینک تعصب را از چشمان خود بردارند، به اشتباه بودن آن پی خواهند برد.

پاتولوژی

پاتولوژی

از دلایل جالب توجهی که نشان می‌دهد فرضیه استفاده از ده درصد مغز اشتباه است، نتایج مطالعات پاتولوژی خواهد بود. محققان امروزه با استناد به این آزمایش‌ها با قدرت فرضیه پیشین را رد می‌کنند. فرض کنید ما تنها از 10 درصد مغز خود استفاده می‌کنیم. اگر این‌طور است چرا وقتی به یک ناحیه از مغز ما آسیب وارد می‌شود با اختلال مواجه می‌شویم؟

اگر فرضیه ویلیام جیمز صحت داشته باشد، نباید آسیب به برخی نقاط مغز اختلالی در عملکرد آن ایجاد کند. آزمایش‌های جدید نشان می‌دهد که حتی کوچک‌ترین آسیب به مغز می‌تواند منجر به اختلال در عملکرد مغز شود و یکی از توانایی‌های فرد از دست برود. بنابراین هم‌اکنون می‌دانیم که هر آسیب حتی جزئی به مغز، صدمات جبران‌ناپذیری در پی خواهد داشت.

تکنولوژی تصویربرداری

تصویربرداری از مغز

فناوری امروزه رشد و پیشرفت زیادی داشته و دانشمندان به کمک همین تکنولوژی‌های پیشرفته موفق شده‌اند به نتایج جدیدی برسند. آنها در حال حاضر بر این باورند که مهم نیست در چه جایگاهی مشغول فعالیت هستید، چرا که تمام نقاط مغز همه ما مشغول فعالیت هستند.

بنابراین فرقی نمی‌کند که کارگر باشید یا زن خانه‌دار یا حتی یک نابغه موسیقی! مهم این است که همه ما از مغزمان استفاده می‌کنیم و تمام قسمت‌های آن فعال خواهند بود. به عبارت دقیق‌تر هر فردی بسته به فعالیت‌هایی که در طول روز انجام می‌دهد، قسمت‌هایی از مغزش بیشتر فعالیت می‌کند.

تحقیقاتی که هم‌اکنون انجام شده این‌گونه نتیجه‌گیری می‌کنند که هیچ‌یک از نقاط مغز انسان خاموش یا از کار افتاده نیستند و همگی هر چند به میزان اندک کاری انجام خواهند داد. برای پی بردن به فعالیت دقیق یک مغز سالم و رسیدن به نتایجی که گفتیم، محققان از روش‌های تصویربرداری PET و FMRI بهره می‌برند.

یکی از نکات جالب پیرامون مغز آدمی این است که حتی هنگام خواب هم به طور کامل خاموش نیست و قسمت‌های مختلف مغز حداقل فعالیتی از خود نشان می‌دهند. تنها در یک حالت است که یک منطقه از مغز اصطلاحاً خاموش می‌شود و آن وقتی خواهد بود که آسیبی جدی به آن ناحیه وارد شود.

فیزیولوژی

فیزیولوژی

وزن مغز به نسبت سایر اندام‌های بدن تنها دو درصد است، ولی با این حال حدود بیست درصد از انرژی بدن به این عضو تعلق می‌گیرد. محققان علاوه بر تحقیقات پاتولوژی و تصویربرداری از مغز، موفق شده‌اند به کمک فیزیولوژی که انسان دارد ثابت کنند ما بیشتر از ده درصد مغزمان کار می‌کشیم.

فرض کنید ما تنها از 10 درصد مغز خود استفاده کنیم. اگر چنین پیش‌فرضی داشته باشیم دیگر لازم نیست مواد مغذی و اکسیژن زیادی مصرف کنیم. اگر چنین باشد انسان تکامل نمی‌یافت یا اگر رشد می‌کرد، مغز او کوچک‌تر از چیزی بود که هم‌اکنون دارد.

بنابراین اکنون در می‌یابیم که بر اساس نظریه انتخاب طبیعی، تکامل باید به سمت قوی‌تر شدن موجودات برود و انسان‌ها طی این سال‌ها رشد کرده و چین و شکنج‌های بافت مغز آن افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.

آناتومی

از زمان‌های نسبتا دور تا همین چند دهه پیش دانشمندان و محققان به این باور رسیده بودند که هر قسمت از مغز انسان مسئول انجام یک وظیفه خاص است. چنین باوری تا حدود زیادی درست است، چرا که معمولا هر لوب در مغز انسان کار خاصی انجام می‌دهد.

البته دانشمندان با تحقیقات بیشتر به این نتیجه رسیدند که اگرچه هر قسمت از مغز وظیفه مخصوص به خودش را انجام می‌دهد، اما مناطق مختلف برای انجام بهتر مسئولیت‌هایشان، با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند. برای مثال یکی از لوب‌های موجود در مغز، لوب پس سری اکسی پیتال است. وظیفه این لوب پردازش اطلاعات مربوط به بینایی است، اما قادر است با سایر لوب‌ها ارتباط برقرار کند و اطلاعات کاملی به عضلات برساند.

راه اتصال لوب‌های مختلف به یکدیگر، رشته‌های عصبی هستند و این مهم را دانشمندان آناتومی و علم تشریح دریافتند. از طرف دیگر محققان برای بررسی ریزساختارهای مغز تلاش کردند تا الکترودهای ریزی در قسمت‌های مختلف مغز تعبیه کنند. با این فرض که تنها ده درصد از مغز ما فعال است و الباقی آن غیر فعال، الکترودها نمی‌توانستند فعالیت قسمت‌ها و سلول‌های مغز را در مقیاس گسترده بررسی کنند.

همچنین نکته قابل توجه دیگری که وجود دارد این است که اگر 90 درصد سلول‌های مغز غیر فعال باشند، مغز مجبور می‌شود آن دسته از سلول‌های بلااستفاده را تخریب کند و از انرژی آنها برای سلول‌های فعال بهره ببرد.

بهره‌برداری حداکثری از مغز چگونه امکان‌پذیر است؟

تا اینجا فهمیدیم که حرف‌های گذشته‌ی دانشمندان صحت ندارد و انسان بیشتر از ده درصد مغز خود را مورد استفاده قرار می‌دهد. با این حال ما سعی کردیم با دلیل و منطق برایتان توضیح دهیم که ادعای محققان در آن زمان نشأت گرفته از دانش اندک بوده و سر و ته ندارد.

حالا که در این خصوص به یقین رسیدیم، ممکن است برایتان سوال پیش آمده باشد که چگونه از مغزمان به طور حداکثری بهره‌برداری کنیم؟ برای این که از مغز خود نهایت استفاده را داشته باشیم، یک‌سری راهکار وجود دارد که باید انجام دهیم. برای پاسخ به سوال مذکور، شش روش مفید و سودمند معرفی خواهیم کرد.

1. مغز خود را ورزش دهید

ورزش مغز

قدرت مغز

امروزه پیشرفت تکنولوژی باعث رشد انسان شده و توسعه‌دهندگان، روزانه نرم افزارها و برنامه‌های کاربردی می‌سازند که می‌توانند برای مغز و بدن انسان مفید باشند. در صورتی که صاحب یک گوشی هوشمند باشید، حتما با برنامه‌های این‌چنینی آشنا شده‌اید. البته برنامه‌هایی که ادعا می‌کنند می‌توانند ذهن و مغز شما را ورزیده کنند، ممکن است پایه و اساس علمی نداشته باشند و باید به این نکته مهم دقت کنید.

با این حال می‌توانید از این برنامه‌های مفید استفاده کنید تا مغز و ذهن شما به خودش بیاید و کمی تحرک و فعالیت داشته باشد. همچنین کسانی که می‌ترسند دچار زوال عقل یا دمانس شوند، می‌توانند این برنامه‌ها را نصب کرده و از آنها بهره ببرند. به عبارت کلی هر گونه تمرینی که با ذهن سر و کار داشته باشد و برای استفاده از آن از مغز و ذهن خود کمک بگیرید، مفید به نظر می‌رسد.

برای مثال می‌توانید پازل حل کنید یا این که یک زبان خارجی جدید را امتحان نمایید. همچنین جدول حل کردن از بهترین روش‌ها برای کسانی است که می‌خواهند از ذهن خود کار بکشند. لازم به ذکر است که ذهن و مغز وقتی قدرتمند می‌‌شود که ورزیده‌تر باشد؛ درست مثل بدنسازی که سال‌ها به باشگاه می‌رود تا اندام‌های خود را ورزیده کند، مغز هم نیاز به چنین شرایطی دارد.

بنابراین سعی کنید علاوه بر بازی کردن و وب گردی، کمی هم روی برنامه‌های تقویت ذهن تمرکز کنید تا به تدریج تمرکز شما بهبود یابد. رشد توانایی‌های ادراکی می‌تواند عواقب بسیار خوبی برای شما داشته باشد. سعی کنید باور اشتباهی که سال‌هاست بین مردم رایج شده را دور بریزید و در جهت افزایش ظرفیت مغز خود گام بردارید.

2. ورزش کنید

ورزش کردن

قدیمی‌ها ضرب المثل‌های به جا و نابی داشته‌اند. آنها می‌گویند عقل سالم در بدن سالم وجود دارد و اگر بدن انسان مریض باشد، علاوه بر روح و روان، مغز هم درگیر می‌شود و عملکرد آن دچار اختلال خواهد شد. یکی از راه‌های سالم ماندن جسم و بدن، ورزش منظم و روزانه است.

ورزش کردن نه تنها باعث بهبودی سلامتی بدن شما می‌شود، بلکه در درازمدت منجر به تقویت سلول‌های مغزی خواهد شد. با انجام فعالیت‌های فیزیکی می‌توانید ساختار و عملکرد مغز خود را ارتقا دهید. برای مثال انجام ورزش‌های هوازی باعث می‌شود جریان خون به اندامی نظیر مغز بیشتر برسد و انرژی نقل و انتقال بیشتری خواهد یافت.

یکی از منابع تأمین انرژی مغز، گلوکز است و وقتی این ماده به موقع و مرتب به مغز برسد، سلول‌های مغزی بهتر از قبل کار می‌کنند. خوردن صبحانه یکی از مهم‌ترین وعده‌های غذایی است که به هیچ‌وجه نباید ترک شود. بهتر است هنگام صرف صبحانه مقداری مواد قندی و کربوهیدرات نیز مصرف کنیم، چرا که مغز برای آغاز کارهای روزمره نیاز به انرژی بسیار زیادی دارد.

افراط و تفریط در هر کاری مضر است و ورزش کردن هم باید در حد تعادل انجام شود. بنابراین سعی کنید ورزش را بر اساس یک‌سری استانداردهای از پیش تعیین شده انجام دهید. فرض کنید سر صبح به قصد ورزش کردن، فشار زیادی روی بدن خود می‌آورید. انجام حرکات سنگین و طاقت‌فرسا می‌تواند انرژی شما را بگیرد و نتیجه عکس دهد.

همچنین اگر ورزش سنگین باشد، دستگاه عضلاتی و اسکلتی بدن دچار آسیب دیدگی می‌شود و مشکلاتی برای آن به وجود خواهد آمد. متاسفانه عده‌ای نمی‌دانند که انجام حرکات ورزشی سنگین منجر به گشاد شدن رگ‌های خونی می‌شود و این مشکل می‌تواند در مقیاس گسترده‌تر باعث آنوریسم یا بیرون‌زدگی عروق از کاسه سر شود.

بهتر است برای انجام حرکات ورزشی سنگین از یک مربی حرفه‌ای کمک بگیرید و اگر ورزش حرفه‌ای نمی‌کنید، به همان ورزش‌های هوازی و سبک بسنده کنید. بنابراین فهمیدیم که ورزش کردن می‌تواند باعث شود مغز و ذهن عملکرد بهتری داشته باشند، اما ورزش‌های سنگین دقیقا نتیجه عکس خواهند داشت.

3. تنظیم فشار خون

تنظیم فشار خون

فشار خون بالا صدمات جبران ناپذیری هم به بدن و هم به مغز وارد می‌کند. اصولا افرادی که مبتلا به این بیماری هستند، در برخورد با چالش‌های ذهنی و ادراکی ناتوان هستند و عملکرد خوبی ندارند. در واقع فشار خون بالا باعث می‌شود سد خونی-مغزی که در بافت مغز وجود دارد، دچار پارگی یا خونریزی شود.

پاره شدن عروق خونی یا اختلال در آنها روی سلول‌های عصبی تأثیر منفی می‌گذارد و وقتی آنها با مولکول‌های سمی برخورد کنند چون دچار اختلال در عملکرد شده‌اند، بسیار آسیب پذیر می‌شوند. نتیجه همه این‌ها از دست دادن کارایی مغز، کاهش قدرت ادراکی و کاهش قدرت ترمیم بافت مغز خواهد بود. افزایش سن باعث می‌شود فشار خون رشد قابل توجهی کند و فشار خون بالا هم خطراتی از جمله بروز سکته‌های قلبی دارد.

حال فرض کنید فشار خون به جای این که بالا باشد و به عروق خونی مغز فشار آورد و موجب پارگی آنها شود، پایین باشد. اگر فشار خون پایین‌تر از حد نرمال و طبیعی باشد، خون به درستی وارد مغز نمی‌شود و باز هم نتیجه کار اختلال در عملکرد رخ می‌دهد. وقتی فشار خون پایین باشد، یعنی هم مواد مغذی کمی و هم اکسیژن اندکی به مغز می‌رسد و این یعنی مغز نمی‌تواند از پس کارهای روزمره بربیاید.

4. نوشیدن آب مفید است

نوشیدن آب

گفتیم که نه کاری را کم انجام دهید و نه زیاد تا نتیجه دلخواه خود را مشاهده کنید. انجام کارها به حد تعادل رمز موفقیت اکثر امور روزمره است. نوشیدن آب مزایای متعددی برای بدن دارد اما باید بدانید که مصرف آب هم حد و اندازه دارد و این جمله که گفته می‌شود تا می‌توانی آب بخور اشتباه است.

ننوشیدن آب باعث می‌شود پس از مدتی روی کلیه‌ها فشار وارد بیاید و غلظت خون هم افزایش یابد. غلیظ شدن خون به خودی خود سبب بروز مشکلات دیگری خواهد شد که ذکر آن در اینجا کاربردی ندارد. از طرفی اگر قرار باشد روزانه بیش از حد نیاز بدن آب مصرف کنیم، مشکلات گوارشی ظاهر خواهند شد.

هر انسان معمولی باید در طول روز، هفت تا هشت لیوان آب مصرف کند. اگر این میزان آب را روزانه مصرف کنید، از سردرد و سرگیجه در امان خواهید بود. همچنین مشخص شده اگر بدن دهیدراته شود یا با کاهش آب روبه‌رو گردد، باعث بروز برخی اختلالات در توانایی‌های ادراکی می‌شود.

عده‌ای معتقدند که نوشیدن کافئین در طول شبانه‌روز برای بدن مفید و ضروری است و می‌تواند کارایی مغز آدمی را بهبود بخشد. البته این مورد هم همچون خود آب یا هر ماده دیگری نباید در میزان زیاد استفاده شود وگرنه عملکرد مغز را با اختلال مواجه می‌کند. آب هم ارزان است و هم نوشیدن آن نیاز به طی تشریفات ندارد؛ بنابراین در استفاده از آن اهمال‌کاری نکنید.

5. خوردن مواد مغذی

مواد مغذی

تا به اینجا به این نتیجه رسیدیم که اگر به مغز انسان اکسیژن و مواد مغذی نرسد، عملکرد درستی از خود نشان نخواهد داد. دانشمندان دریافته‌اند اگر آنتی اکسیدان‌ها نظیر ویتامین E و بتا کاروتن (موجود در هویج) مصرف شود، بافت مغز و سایر بافت‌های بدن را از شر بیماری‌های مزمن نجات خواهد داد.

اگر نمی‌دانید چه موادی حاوی آنتی اکسیدان هستند، بهتر است راجع به آنها تحقیق کنید. برای مثال میوه‌های رنگی و سبزیجاتی مثل اسفناج، سیب زمینی و بلوبری معادن استخراج آنتی اکسیدان هستند. سعی کنید غذاهای پرچرب و روغنی مصرف نکنید یا بسیار کم استفاده کنید.

یکی از مواد مغذی و مهمی که می‌شناسیم، امگا 3 موجود در مغز ماهی است. این ماده مغذی به شدت برای سلامتی مغز مهم و مفید است و گفته می‌شود هر هفته دو مرتبه مصرف شود تا سلامت مغز انسان پایدار بماند.

6. خوب خوابیدن

خوب خوابیدن

اول از همه بد نیست بدانید که مغز انسان برای بیدار ماندن در شب طراحی نشده است. هر انسانی که می‌خواهد از قدرت مغز خود به درستی و اصولی استفاده کند، باید در طول شبانه‌روز حدود 7 الی 8 ساعت بخوابد. اگر قرار باشد مدام از ذهن خود کار بکشیم بدون آن که به آن استراحت بدهیم، درست جور در نمی‌آید. برخی فکر می‌کنند اگر کل شبانه‌روز را بیدار باشند و از مغز خود کار بکشند به نتیجه می‌رسند در حالی که اشتباه است.

مغز هم نیاز به استراحت دارد و باید بخوابد. همچنین گفته می‌شود اگر خواب عمیق باشد، بعد از بیداری مغز بهتر می‌تواند کار کند. این‌ها گفته‌های دانشمندان حوزه علوم اعصاب است و به نظر منطقی و درست می‌آید.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*