امروزه در وبسایتهای خبری و شبکههای اجتماعی، شاهد خودروهای مختلفی با برچسب سوپرکار یا هایپرکار هستیم؛ اما تفاوت بین این دو نوع خودرو چیست؟
سوپرکار و هایپرکار، هر دو گروهی از خودروهای فوقالعاده قدرتمند، سریع و باکیفیت هستند که چند قدم جلوتر از امثال تویوتا کمری میروند و در اکثر مواقع هم نامهای آنها به جای یکدیگر به کار میرود. با این حال، در واقعیت تفاوت هایی جزئی بین سوپرکار و هایپرکار پیدا میشوند که آنها را از همدیگر متمایز میکنند.
هایپرکار، سوپرکار و تفاوت بین آنها
بنا به گفته موزه خودروی پیترسن، حداقل حدود 60 سال است که دستهبندی «سوپرکار» استفاده میشود و شلبی AC کبرا 427 یکی از اولینهای خودروهای ویژه درخور این عنوان بوده است. حالا در سال 2022 خودروهایی مثل لامبورگینی هوراکان به دلیل انحصار نهادینه در شرکت تولیدکننده و همچنین عملکرد فراتر از حالت عادی، سوپرکار نامیده میشوند. ممکن است برخی بر این عقیده باشند که خودروهایی نظیر دوج چلنجر SRT دیمون و تسلا مدل S پلید هم سوپرکار به حساب میآیند، نه به خاطر قیمت بالا یا پر سر و صدا بودن برند بلکه فقط با توجه به شتابگیری زیر 3 ثانیهای آنها از 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت.
دستهبندی «سوپرکار» قاعده دقیقی ندارد اما میتوان با اطمینان گفت هر خودرویی که از لحاظ معیارهای قیمت، طراحی یا عملکرد فراتر از حد متوسط برود، سوپرکار در نظر گرفته میشود. به عنوان مثال، شلبی موستانگ بیهیچ شک و شبههای خودرویی سریع با قیمت نسبتاً بالا است ولی سوپرکار محسوب نمیشود. این درحالی است که ساخته دیگر فورد یعنی فورد GT به علت طراحی خارقالعاده و کمیابی به این عنوان دست پیدا میکند. همین شاید مثال خوبی از تفاوت بین هایپرکار و سوپرکار باشد.
از طرفی دیگر، هایپرکارها گروهی ممتاز از خودروها هستند و ساختههای محدودی توانستهاند این عنوان را به دست بیاورند. هایپرکار خودرویی است که فقط با قرار گرفتن در کنار یک خودروی عادی مثل تویوتا کرولا چیزی از آن باقی نمیگذارد و درباره یکی از تفاوت های چشمگیر آن با سوپرکار هم باید گفت که نماد بیچون و چرای اوج خودروسازی است.
برای اینکه یک خودرو هایپرکار در نظر گرفته بشود، باید بیش از حد سریع، فوقالعاده کمیاب و دارای قیمت بیش از 1 میلیون دلار باشد. بر اساس گفته موزه خودروی پیترسن، بوگاتی ویرون با پیشرانه 16 سیلندر و حداکثر سرعت 400 کیلومتر بر ساعتی اولین خودرویی بود که عنوان هایپرکار را کسب کرد. پاگانی، سازنده خودروهایی نظیر زوندا، هوایرا و یوتوپیا هم یک برند هایپرکار به شمار میرود. هیچکس به هیچ وجه پاگانی هوایرا را یک «خودروی عادی» به حساب نمیآورد و پاگانی با فقط 6 نمایندگی رسمی در کل نیمکره غربی، یک برند انحصاری به معنای واقعی است.
خودروهایی مانند بوگاتی شیرون و فراری لافراری که نمایانگر بهترین ساخته ممکن از شرکت سازنده خود هستند، جزو معدود دارندگان عنوان هایپرکار هستند. عبارت «کم و کاستی» در دایره لغات هایپرکارها هیچ جایی ندارد. یکی از تفاوت های برجسته بین هایپرکار و سوپرکار این است که این روزها هر کس با توانایی مالی مناسب امکان خرید یک سوپرکار را دارد. با وجود این، برای خرید یک هایپرکار داشتن بودجه کافی فقط بخشی از عوامل مورد نیاز است. به هر حال، این شاهکارهای فوقالعاده کمیاب باید در دست افراد شایسته باشند.