کره زمین هنوز هم که هنوز است، ناشناختههای فراوان دارد. یکی از این ناشناختهها، کوهی عجیب در تبت با نورهای اسرارآمیز است که تاکنون فتح نشده است!
روی کره زمین مکانهای دیدنی بسیاری وجود دارد که تماشای برخی از آنها هوش از سر آدم میبرد. از طرفی تماشای برخی از مکانهای دیدنی دیگر هم برای اغلب انسانها ناممکن است؛ چرا که هزینههای سفر و پراکندگی آن آثار مانع گردشگری و جهانگردی میشود. به هر حال امروز قصد داریم به یکی از کوههای عجیب و غریب کره زمین سفر کنیم؛ کوهی عجیب در تبت که هیچگاه توسط بشر فتح نشده است.
کوهی عجیب در تبت با نورهای اسرار آمیز
کایلاش کوهی واقع در تبت چین است که 6714 متر ارتفاع دارد. این منطقه از نظر سیاسی خودمختار و مستقل است و بهطور دقیقتر در صد کیلومتری ثغور نپال، چین و تبت قرار گرفته است. از شگفتیهای کایلاش هر چه بگوییم کم گفتهایم. تقدس این کوه بالاست، بهقدری که گفته میشود محل اقامت لرد شیوا و سرچشمهای برای رودخانههای برهماپوترا، ایندوس، سوتلج و کارنالی است (خانه خدایان).
حتی طبق ادعای بومیان این منطقه، کوه کایلاش مرکز ثقل جهان هستی و نردبانی به سوی بهشت ابدی است. تعاریف ما از این کوه جذاب به احتمال زیاد حس کنجکاوی شما را برانگیخته؛ بنابراین بیایید سفری معنوی به قله کایلاش را آغاز کنیم. کوه مقدس و جایگاه ابدی بهشت در جنوب غربی تبت واقع شده و یکی از همسایههای آن کومائون هند است.
بنا بر آنچه در متون مقدس چینی آمده، اگر انسان گناهکاری به دور کوه بچرخد، قدری از تقدس به او میرسد و تمامی گناهان وی بخشیده خواهد شد. از جمله مردمانی که به تقدس این کوه اعتقاد قوی دارند میتوان به هندوها، جینها، بوداییهای تبتی و پیروان دین بون اشاره کرد. همواره ابرهایی ضخیم بر فراز کایلاش در حرکت هستند و اسرار بسیاری در انبوه این ابرها نهفته شده است!
کایلاش نزد ادیان مختلف
گفتیم هندوها، بوداییها، جینها و پیروانی از دین بون به الوهیت این کوه اعتقاد استوار دارند و بهنوعی کایلاش را مأمن و پناهگاه خود در نظر میگیرند. این کوه رمزآلود مورد احترام ادیان و مذاهب مختلف است و هندوها معتقدند که شیوا روزگاری در آنجا میزیسته است.
علاوه بر این بهاعتقاد بوداییهای تبت، کایلاش نمایشی از جهانشناسی بودایی روی زمین است و جینها بر این باورند ریشابه، بنیانگذار آنها زمانی به بیداری معنوی دست یافته که بر فراز این کوه قدم گذاشته است. بونها نیز بر این عقیده استوار هستند که موسس آنها پس از هبوط به زمین از بهشت برین در کایلاش فرود آمده است. به هر حال این کوه اسرارآمیز برای ادیان مذکور اهمیتی بنیادین دارد و بهمثابه نمادی الهی مورد تأیید آنها است.
کایلاش، مرکز جهان
بهعقیده دانشمندان و بنا بر مطالعات آنها، کوه کایلاش مرکز چرخش کره سماوی است. البته نام این کوه در کتاب وداها و همچنین اساطیری نظیر رامایانا بهعنوان محور موندی آمده و سپس محققان به این نتیجه رسیدهاند که ادعای آنها بر پایه حقیقت است. همچنین به این نکته اشاره شده که قله اصلی آن مرکز گیتی است و متصل به بناهای تاریخی مهمی در گوشه و کنار کره خاکی شده است.
برای مثال با مطالعهای دقیق متوجه خواهیم شد که استون هنج بهعنوان بنای تاریخی انگلستان، تنها 6666 کیلومتر با کایلاش فاصله دارد. علاوه بر این فاصله این کوه تا قطب شمال هم دقیقا 6666 کیلومتر تخمین زده شده و فاصله آن با قطب جنوب نیز به طور شگفتانگیزی 13332 کیلومتر خواهد بود.
صعود به کایلاش ممکن نیست
کوهنوردان شجاع و زبده بسیاری تلاشهای نافرجامی برای صعود به کایلاش داشتهاند. بهنظر میرسد اقامتگاه لرد شیوا برای انسانهای فانی غیر قابل دسترس مانده است. در متون مقدس هندوها نیز اینطور آمده که نباید در الوهیت کوه مقدس مداخلهای صورت بگیرد و این عمل ممنوع شده است و در غیر این صورت کشته خواهند شد.
در متون روایی اینگونه آمده که نزدیک شدن به کایلاش میتواند شیوا و همسرش را که در آنجا سکونت دارند آزردهخاطر کند. هیچیک از کوهنوردان تا به امروز موفق نشدهاند بر فراز این قله، پرچم خود را خاک کنند. بنابراین تا این لحظه اسرار کایلاش ناشناخته باقی مانده است.
معمولا کوهنوردان به دلایل مختلفی از قبیل آبوهوای نامساعد، بیماری ارتفاع، انحراف در جهت اشتباه و مسیرهای گمراهکننده از فتح آن صرف نظر میکنند. در متون مقدس بودایی میلارپا تنها کسی است که میتواند به اوج قله برسد، زیرا نامش در تاریخ کایلاش ثبت شده است.
بهادعای مردمان محلی این منطقه، هفت نوع نور که در نزدیکی کوه میدرخشد را بارها دیدهاند و دانشمندان ناسا با بررسیهای به عمل آمده به این نتیجه رسیدهاند که بهاحتمال زیاد نیروی مغناطیسی در آنجا وجود دارد. در واقع نیروی مغناطیس گاهی به آسمان برخورد میکند و چنین نورهایی منتشر خواهد کرد.
کایلاش، پلکان عرش و فرش
در کتاب مقدس وداها (متون مقدس هندوها) آمده است که کوه کایلاش پلکانی میان آسمان و زمین (عرش و فرش) است. مهابهارتا در وداها روایت کرده که پاندواها برای رسیدن به کایلاش با همسر خود سفر کردند. در این سفر دشوار تنها کسی که موفق شد به بهشت برسد و دروازههای آن به رویش باز شود، یودیشتیرا بود.
روایت شده که سایر همسفران بهنوبت غلتیدند و موفق نشدند صعود کنند. بهاعتقاد پیروان آیین کایلاش، درهای بهشت تنها به روی یودیشتیرا باز شده و چهار شیب هرمی شکل که رو به چهار جهت اصلی قطبنما است، مظهر کمال اوست. به اعتقاد پیروان، کایلاش بهمعنای واقعی کلمه دروازه ورود به بهشت است.
سفر در زمان با کوه کایلاش
شاید باورش سخت باشد، اما گفته شده کوهنوردان و بازدیدکنندگان از کایلاش به نوعی در زمان سفر میکنند. داستان سفر در زمان برای نخستین بار از آنجایی آغاز شد که گروهی از کوهنوردان سیبری وارد خط ممنوعه شدند و بعد از بازگشت گویا به اندازه چندین دهه پیر شدند.
طولی نکشید که تمامی اعضای این تیم یک به یک بر اثر کهولت سن جان خود را از دست دادند و همین مسئله بر رازآلودی و اسرارآمیزی این کوه میافزاید. علاوه بر این، بازدیدکنندگان و زائران ادعا کردهاند هنگام بازدید از کوه رشد غیر عادی در مو و ناخنهایشان احساس کردهاند.
کایلاش شبیه به اهرام مصر است
نمیتوان شباهت کوه کایلاش به اهرام مصر را نادیده گرفت. قرنهای متمادی راجع به شکل این کوه تحقیق و بررسی شده و دانشمندان در خصوص برفهای انبوه و ضخیم آنجا نظرهای مختلفی دادهاند. یکی از دانشمندان روسی با دیدن کوه کایلاش و بررسیهای به عمل آمده به این نتیجه رسیده که کایلاش شکل و اندازهای دارد که نمیتوان با دیدن آن گفت پدیدهای طبیعی است. علاوه بر این، سایر محققان معتقدند شباهت عجیب و زیادی بین کوه مذکور با اهرام مصر وجود دارد.
نخستین بار در سال 1926 میلادی بود که به هیو راتلج مجوز فتح کایلاش داده شد و او برای صعود در حال بررسی جبهه شمالی کوه به ارتفاع 1800 متر بود، ولی شوربختانه زمان وی تمام شد. همچنین چندین دهه بعد و در 1980 رینهولد از سوی دولت چین مجوز صعود گرفت، ولی وی بهخاطر احترام بهعقیده بومیان، از این کار منصرف شد.
در سال 2001 نیز گروهی از اسپانیا ظاهرا مجوز گرفتند، ولی وقتی این خبر رسانهای شد، دولت چین انکار کرد و اظهار داشت که صعود به کوه کایلاش اکیدا ممنوع است.