جذاب ترین داستان های مربوط به اژدها از سرتاسر دنیا

اژدها نقش بسیار مهمی در تاریخ و فرهنگ کشورهای مختلف داشته است. امروز می‌خواهیم به جذاب ترین داستان های مربوط به اژدها از سرتاسر دنیا بپردازیم و با معروف‌ترین آنها آشنا شویم.

کمتر کسی پیدا می‌شود که فکر کند اژدها واقعیت دارد؛ اما همچنان داستان های مربوط به این موجود افسانه‌ای جذابیت زیادی برای افراد مختلف دارند.

جذاب ترین داستان های مربوط به اژدها در فرهنگ‌های مختلف

اژدهای شاهنامه

در شاهنامه فردوسی در خان سوم شاهد حضور اژدها هستیم. رستم در تلاش برای نجات دادن پادشاه ایران از چنگال دیو سپید است و برای اینکار باید به مازندران برود. در میانه راه رستم در حال استراحت است که ناگهان اژدهایی بزرگ ظاهر می‌شود. رخش (اسب رستم) فورا به سمت رستم می‌دود و سعی می‌کند با شیهه کشیدن او را بیدار کند؛ اما به محض بیدار شدن رستم اژدها در زمین ناپدید می‌شود.

این اتفاق یکبار دیگر هم تکرار می‌شود و هربار رستم بیش از پیش رخش را سرزنش می‌کند. بار سوم نیز اژدها قصد پنهان شدن را داشته است که لطف ایزدی شامل حال پهلوان ایرانی شده و زمین از این کار جلوگیری می‌کند. در نتیجه نبرد سهمگینی بین رستم و اژدها در می‌گیرد که در آن رخش پوست اژدها را می‌درد و رستم نیز  سر از تن اژدها جدا می‌کند. بدین‌ ترتیب می‌توان گفت که یکی از جذاب ترین داستان های مربوط به اژدها به فرهنگ ایران تعلق دارد.

فافنیر

این داستان جذاب مربوط به اژدها از شمال اروپا گرفته شده است. فافنیر یک فرد عادی بود که به طمع ثروت پدرش او را کشت. هرچند که خدای اساطیری نورس یعنی اودین او را نفرین و به یک اژدها تبدیل کرد. فافنیر موظف بود از گنجینه پدرش مواظبت کند و برای اینکار به یک جنگل پناه برد.

وی که نمی‌توانست به‌سرعت از جنگل عبور کند، بال‌های خود را برید و با نفس سمی خود جنگل را به طاعون آلوده کرد تا کسی نتواند وارد آن شود. هرچند که پس از مدتی رگین (برادر فافنیر)‌ و سیگورد (قهرمان افسانه‌ای نورس) تصمیم به کشتن اژدها گرفتند. سیگورد پس از کشتن فافنیر در خونش شنا کرد تا تمام بدنش به‌جز بین دو کتف رویین‌تن شود.

سپس نیز کمی از قلب اژدها را خورد که باعث شد زبان پرندگان را بیاموزند. آنها به او گفتند که ریگن قصد کشتنش را دارد. همین نیز سبب شد که او پیش‌دستی کرده و ریگن را بکشد. فافنیر به عنوان یکی از جذاب ترین داستان های مربوط به اژدها الهام‌بخش تالکین برای مجموعه ارباب حلقه‌ها نیز بوده است.

زیلات

کازان پایتخت جمهوری تاتارستان و یکی از مهم‌ترین شهرهای روسیه است. یکی از جذاب‌ ترین داستان های مربوط به اژدها نیز به تاریخچه بنا نهادن این شهر برمی‌گردد. ظاهرا در محل کنونی شهر کازان مارها و اژدهاهای زیادی سکونت داشتند که باعث شده بود کل منطقه را بوی بدی همراه با صدایی سوت مانند فرا گیرد.

قوی‌ترین اژدها زیلات نام داشت. این اژدها دارای دو سر به شکل مار و گاو بود که یکی از آنها برای خوردن حیوانات و دیگری برای خوردن علف استفاده می‌شد. بنیان‌گذار کازان که فکر می‌کرد این منطقه محل مناسبی برای ساختن یک شهر جدید است، جادوگری را برای کشتن زیلات استخدام کرد. هرچند که زیلات با بال‌های خود به تپه‌ای مجاور فرار کرد و از آنجا برای سال‌ها باعث وحشت مردم می‌شد.

اگرچه زیلات سال‌ها بعد کشته شد، اما در نشان رسمی کازان دیده می‌شود.

دروک

بوتان یکی از کشورهایی است که در نشان رسمی آن تصویر یک اژدها دیده می‌شود. دروک به معنی اژدهای رعد است. برخلاف اکثر داستان های جذاب مربوط به اژدها دروک یک موجود خوب بود. همین نیز باعث شده بود که فرهنگی مبتنی بر اژدها در بوتان شکل گیرد و معابد و یادبودهای فراوانی برای آن ساخته شود.

گارگویل

در قرون وسطی شهر فرانسوی Rouen در وحشت یک اژدهای خونخوار فرورفته بود. این اژدها قادر به پرواز کردن، ایجاد چشمه‌های ناگهانی آب و سوزاندن دشمنانش در آتش بود. همین نیز باعث شده بود که نه مردم شهر و نه حتی بازرگانان از دستش در امان نباشند. سرآخر مردم تصمیم گرفتند که با قربانی کردن مجرمان در مرحله اول و سپس دختران باکره در مرحله دوم اژدها را راضی کنند.

در آخر فردی به نام Frater Romanus با شرط اینکه مردم آن شهر مسیحیت را بپذیرند، مسئولیت کشتن اژدها را پذیرفت. او موفق شد اژدها را کشته و بسوزاند. هرچند که سر و گردن گارگویل سالم باقی ماندند و مردم آن را روی یکی از ساختمان‌های بزرگ شهر نصب کردند. در واقع سنت ساخت‌ آب‌پران‌های سنگی با طرح اژدها که در شهرهای اروپایی دیده می‌شود به یکی از جذاب ترین داستان های اژدها مربوط می‌شود.

اژدهای سرخ بزرگ

در مکاشفه یوحنا از کتاب عهد جدید مسیحیان یکی از جذاب ترین داستان های مربوط به اژدها تصویر شده است. ظاهرا در آخرالزمان شیطان خود را به شکل اژدهایی با ۷ سر و ۱۰ شاخ درمی‌آورد. این موجود عجیب در مرحله اول یک‌سوم ستاره‌های آسمان را به زمین می‌اندازد و سپس به سمت زنی باردار می‌رود.

شیطان منتظر است که پس از به‌دنیا آمدن نوزاد آن را ببلعد؛ اما خدا در لحظات آخر با دادن بال به زن او و فرزندش را نجات خواهد داد.

ریوجین

در فرهنگ ژاپن اژدها جایگاه ویژه‌ای دارد. برخی از آنها دارای ۹ رنگ بودند و برخی دیگر با ۸ سر خود وحشت‌آفرین می‌شدند. حتی یک نوع اژدها وجود داشت که می‌توانست تا ۱۶۰ کیلومتر دورتر را هم ببیند. اما مهمترین آنها ریوجین نام داشت. ریوجین نماد آیین شینتو بود و به عنوان خدای اقیانوس‌ها و دریاها نیز شناخته می‌شد.

کاخ ریوجین زیر مرجان‌ها قرار داشت و خدمتکارانی نیمه ماهی و نیمه انسان به او خدمت می‌کردند. همچنین وی می‌توانست خود را به هر شکلی درآورد و توانایی کنترل امواج و جزر و مد را نیز داشت. جایگاه ویژه این اژدها باعث شده که امروزه نیز شمایل آن در بسیاری از معابد ژاپن دیده شود.

جالب اینجاست که ژاپنی‌ها اولین امپراتور خود را از نوادگان این اژدها می‌دانستند.

اژدهای اژور (لاجوردی)

در چین اژدها جایگاهی فراتر از دیگر فرهنگ‌ها دارد؛ بنابراین طبیعی است که شاهد اژدهایان گوناگونی در این کشور هستیم. مهمترین آنها نیز اژدهای لاجوردی نام دارد که به‌عنوان نماد شرق و فصل بهار شناخته می‌شود. این اژدهای خاص به‌عنوان نگهبان شهر کیوتو ژاپن نیز معروف شده است و همچنین در فرهنگ کره جایگاه ویژه‌ای دارد.

جورج قدیس و اژدها

دیگر داستان جذاب مربوط به اژدها در شهری در لیبی کنونی رخ داده است. گویا در نزدیکی شهر روستایی وجود داشت که اژدهایی سمی در کنار دریاچه آن می‌خوابید. مردم شهر نیز از ترس اینکه اژدها به شهر آنها حمله نکند حیوانات خود را به عنوان غذا پیشکش می‌کردند. هرچند که پس از مدتی دیگر هیچ حیوانی باقی نماند و مردم با قرعه‌کشی انسان‌ها را قربانی اژدها می‌کردند.

وضعیت همینگونه ادامه داشت تا اینکه قرعه به‌نام دختر پادشاه افتاد. پادشاه تلاش کرد با دادن طلا و جواهرات بسیار فرد دیگری را جایگزین کند؛ اما مردم قبول نمی‌کردند. در نهایت دختر پادشاه با لباس عروس به نزدیکی دریاچه رفت. در اینجا جورج قدیس از راه رسید و پس از درگیری با اژدها و کشتن آن جان شاهزاده را نجات داد. پس از گسترش مسیحیت این داستان کمی تغییر کرده و با روی آوردن بسیاری از مردم شهر به مسیحیت خاتمه یافته است.

آنتابوگا

آخرین مورد از جذاب ترین داستان های اژدها با مردم جاوه مربوط می‌شود. ظاهرا پیش از پیدایش جهان این اژدها وجود داشته است. پس از مدتی مراقبه آنتابوگا تصمیم می‌گیرد همدمی برای خود به نام بدوانگ خلق کند. از اینجا بود که به‌تدریج آب، آسمان، خورشید و … شکل گرفتند. سپس آنتابوگا به آسمان‌ها رفت.