محققان معتقدند احتمال اینکه زمین در یک سیاهچاله سقوط کند اساساً صفر درصد است. اما این نظریه که زمین داخل یک سیاه چاله قرار دارد چطور؟
سیاهچالهها هیولاهای قدرتمندی هستند که هر چیزی را در مجاورت خود میبلعند. گرانش این مکان شگفتانگیز آنقدر قوی است که زمان و فضای اطراف آن را مخدوش میکند. پس از ورود به این مکان اسرارآمیز، هیچ چیز (حتی نور) نمیتواند خارج شود.
هنگامی که ما از سیاره زمین به فضا خیره میشویم، به نظر میرسد منظومه شمسی توسط میلیاردها ستاره در کهکشان راه شیری احاطه شده است. اما اگر بیشتر به بیرون نگاه کنیم، آیا میتوان شواهدی پیدا کرد که نشان دهد ما در چیزی حتی خارقالعادهتر، مانند سیاهچاله قرار داریم؟
بلعیده شدن زمین توسط یک سیاه چاله
در یک سناریو، یک سیاهچاله میتوانست زمین را مدتها پیش بلعیده باشد. گاراو خانا (Gaurav Khanna) فیزیکدان سیاهچاله در دانشگاه آیلند در مورد نظریه بلعیده شدن زمین توسط یک سیاه چاله گفت:
اگر این اتفاق بیفتد، کشش گرانشی فاجعه بار خواهد بود. با نزدیک شدن زمین به سیاهچاله، زمان کند میشود و بسته به اندازه سیاهچاله، ماده میتواند به شکل اسپاگتی کشیده شود. حتی اگر زمین از این کشیده شدن جان سالم به در ببرد، به سمت تکینگی متراکم و کوچک محدود میشود، جایی که در اثر فشار و دمای یک نیروی گرانشی غیرقابل درک سوزانده میشود.
بنابراین میتوانیم این احتمال که یک سیاهچاله زمین را در مقطعی از تاریخ خود بلعیده است و در نتیجه این رویداد اکنون زمین داخل یک سیاه چاله قرار دارد را رد کنیم.
اما سناریوی دیگری هم وجود دارد که زمین ممکن است درون یک سیاهچاله قرار بگیرد؛ شاید سیاره ما از آغاز هستی خود در آنجا شکل گرفته باشد!
براساس کیهانشناسی سیاهچاله، زمین میتواند داخل یک سیاه چاله شکل گرفته باشد
در دهم ماه آوریل سال ۲۰۱۹ برای اولین بار عکسی از یک سیاهچاله ثبت و منتشر شد. یک سیاهچاله در عکس بسیار شبیه بیگ بنگ است و ریاضیات شبیه به هم هستند. یک سیاهچاله زمانی تشکیل میشود که ستارهای بسیار بزرگتر از خورشید بمیرد.
در حالی که لایههای بیرونی چنین ستارهای در یک ابرنواختر به سمت بیرون منفجر میشوند، هسته آن به سمت داخل مچاله میشود و با قدرتی بسیار زیاد به سمت نقطه مرکزی خود فشار میآورد. این منجر به یک نقطه زیراتمی با جرم و چگالی غیرقابل تصور میشود که گرانش قوی آن سبب میشود حتی چیزی که با سرعت نور حرکت میکند نیز نتواند از چنگال آن فرار کند.
در حالی که یک سیاهچاله در یک نقطه کوچک و بسیار متراکم فرو میریزد، انفجار بزرگ از چنین نقطهای منفجر شد. یک نظریه بیان میکند که انفجار بزرگ ابتدا تکینگی یک سیاهچاله در یک جهان مادر بزرگتر بود. بر پایه برخی مدلهای نظریه مهبانگ، گمانهزنی شده که تکینگی کیهانی (Initial singularity) پیش از مهبنگ وجود داشته و تصور میشود که تمام انرژی و فضا-زمان کیهان را شامل بوده است.
مرکز متراکم فشرده و فشردهتر شد، تا زمانی که بهنحوی منفجر شده و جهان نوزادی در سیاهچاله تشکیل شود. این نظریه که به عنوان کیهانشناسی شوارتزشیلد شناخته میشود، نشان میدهد که جهان ما اکنون در یک سیاهچاله که بخشی از جهان مادر است منبسط میشود.
کیهانشناسی سیاهچاله یا کیهانشناسی شوارتزشیلد یک مدل کیهانی است که در آن گیتی مشاهدهپذیر، فضای داخلی آن سیاه چاله است. چنین مدلهایی در اصل توسط فیزیکدان نظری راج پاتریا و همزمان با او توسط ریاضیدان ایروینگ جان گود ارائه شد.
در تئوری، این سناریو به این معناست که جهانها میتوانند مانند عروسکهای تودرتوی روسی درون جهانهای مادر وجود داشته باشند. یعنی جهان قابل مشاهده، فضای داخلی سیاهچالهای است که خود به عنوان یکی از احتمالاً بسیاری از بودنیهای موجود درون یک جهان مادر بزرگتر یا چندجهانی وجود دارد.
این سناریو توضیح میدهد که بازگشت از طریق یک سیاهچاله به احتمال زیاد غیرممکن است؛ زیرا حتی نور هم نمیتواند سفر معکوس را انجام دهد و در صورت وقوع پدیدهای مثل سفر معکوس، قفل قلمروهای ناشناخته باز میشود.
نظریه پاپلاوسکی در مورد جهانهای درون سیاهچالگان
نیکدوم پاپلاوسکی، فیزیکدان نظری از دانشگاه ایندیانا نظریه قرار گرفتن زمین داخل یک سیاه چاله را مطرح کرد. او معتقد است که شاید جهان ما درون سیاهچالهای قرار گرفته باشد که خود آن در جهانی بزرگتر واقع شده است.
نظریه پاپلاوسکی جایگزینی برای نظریه وجود تکینگی گرانشی در سیاهچاله هاست. او توضیحی نظری بر مبنای پیچش فضا زمان ارائه میدهد. پاپلاوسکی پیشنهاد میکند که اگر چگالی ماده در یک سیاهچاله به ۱۰۵۰ کیلوگرم بر متر مکعب برسد، پیچش بهعنوان نیرویی به مقابله با گرانش تبدیل میشود و به جای تشکیل تکینگی همچون فنر فشردهای که به آن فشار وارد شده است باز میشود.
علاوهبراین، این نظریه پیشنهاد میکند که هر سیاهچالهای یک کرمچاله میشود که دربرگیرنده جهان در حال انبساط جدیدی است که از یک جهش بزرگ در سیاهچاله بهوجود آمده است. بنابراین، سیاهچالههای مرکز کهکشانها ممکن است پلهایی به جهانهای دیگر باشند. این یعنی جهان ما نیز ممکن است درون سیاهچالهای باشد که خود در جهانی بزرگتر قرار گرفته است که پیشتر از این توسط راج پاتیرا مطرح شده بود.
آیا میتوان این نظریه را ثابت کرد؟
نظریه قرار گرفتن زمین داخل یک سیاه چاله بعید است که اثبات شود؛ زیرا هیچ چیز نمیتواند در افق رویداد سیاهچاله سفر کند. اما اگر زمین داخل یک سیاه چاله باشد، کارشناسان تخمینی از اندازه شکاف فضایی دارند.
اسکات فیلد، دانشیار ریاضیات در دانشگاه ماساچوست دارتموث، میگوید: «اگر ما در یک سیاهچاله قرار داریم، این مکان باید بسیار بزرگ باشد. زمین فقط در سیاهچالهای به اندازه سیاره یا حتی به اندازه منظومه شمسی قرار ندارد. اگر چنین بود دانشمندان متوجه میشدند.»
نشانههای واضحی از چرخش سیاهچاله وجود دارد و اعوجاجهای ظریف ناشی از گرانش شدید (مانند کاهش زمان و کشش ماده) در حین حرکت افراد در داخل سیاهچاله قابل مشاهده هستند. بنابراین اگر ما در سیاهچالهای قرار داریم، اندازه آن بسیار بزرگتر از حد تصور ماست.
فیلد که روی مدلسازی گرانشی کار میکند، گفت: «برای مثال، اگر زمین در سیاهچالهای به اندازه خود سیاره قرار داشت، مردم متوجه اثرات این نیروهای جزر و مدی میشدند، مانند کشیده شدن و کاهش زمان، زمانی که از نقطهای روی کره زمین به نقطهای دیگر سفر میکردند. بنابراین هر سیاهچالهای که زمین داخل آن قرار گرفته است، باید به اندازه جهان عظیم و وسیع باشد.»
از درون یک جهان سیاهچاله، ساکنان زمین هیچ راهی برای کشف اینکه آیا جهان مادر دیگری وجود دارد یا خیر ندارند؛ حتی در صورت وجود نیز ما از آن غافل خواهیم بود. بنابراین اثبات نظریه قرار گرفتن زمین داخل یک سیاه چاله بسیار دشوار خواهد بود، حداقل با دانش کنونی.