تحقیقی که روی کارکنان بخش بهداشت و درمان صورت گرفته، افزایش احتمال ابتلا به کرونا با انگشت کردن در دماغ را بررسی کرده است.
استفاده از ماسک، دستکش، گان و اقدامات احتیاطی دیگر در دوران همهگیری ویروس کرونا (عامل بیماری کووید-19)، برای کارکنان بخش بهداشت و درمان به یک رویه ثابت تبدیل شده بود. اما ظاهرا آنها ترک یک عادت خطرناک را فراموش کرده بودند: انگشت کردن در دماغ!
این نتیجهای است که با تحقیق روی صدها تن از کارکنان مراکز درمانی هلند گرفته شده است.
البته این نتایج دور از ذهن هم نبود؛ زیرا مقامات بهداشتی در دوران همهگیری کووید-19، همواره توصیه میکردند که دستهای خود را مرتب بشویید و از لمس چشمها، دهان و بینی خود، اجتناب کنید تا احتمال ورود ویروس کرونا به بدن، کاهش یابد. ولی حالا این مطالعه، اهمیت این نوع عادتهای رفتاری را که گاهی اوقات سَرسری گرفته میشوند، بهتر نشان میدهد.
بهگفتهی دکتر آیشا لاول، محقق ارشد این مطالعه از مرکز درمانی دانشگاه آمستردام: «بالا بردن سطح آگاهی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری، اهمیت زیادی دارد. وقتی که برای کاهش ریسک کرونا گرفتن، توصیه به کوتاه کردن ریش میکنید؛ باید به خودداری از انگشت کردن در بینی هم توصیه کنید».
در این مطالعه، محققان نرخ ابتلا به SARS-CoV-2 (ویروس کرونا) را در بین کارکنان مراکز درمانی دانشگاه آمستردام، از مارس تا اکتبر 2020 آنالیز کردند. سپس در سال 2021، از جامعه آماری خود خواستند که به پرسشهای آنلاین، پاسخ دهند و بگویند معمولا چقدر انگشت در دماغ میکنند. همچنین درباره ناخن گرفتن، ریش داشتن و دستکش پوشیدن هم از آنها سوال شد.
از بین 220 نفری که پرسشنامه را تکمیل کردند، نزدیک به 85 درصد گفتند که هر روز، هر هفته یا هرماه، انگشت در بینی میکنند. بیشتر این افراد هم جوان و مذکر بودهاند. پس از بررسیها مشخص شد که شانس ابتلا به ویروس SARS-CoV-2 در بین این افراد، 17.3 بوده؛ در حالی این احتمال برای افرادی که چنین عادتی نداشتند، 5.9 درصد بوده است.
فرض بر این است که اگر ویروس روی دستهای شما نشسته باشد، با انگشت کردن در دماغ نه تنها آن را وارد بدن خود میکنید؛ بلکه به غشای مخاطی بینی هم آسیب میزنید و کار ویروس برای نفوذ، راحتتر میشود.
البته با توجه به محدودیتهایی که این بررسی داشت، محققان درباره ارتباط مستقیم انگشت کردن در بینی با ابتلا به کووید 19، محتاطانه صحبت میکنند. مثلا اینکه فاصله زیادی بین آنالیز دادههای بیماران با زمان تکمیل پرسشنامه بود؛ این یعنی شاید عادتهای رفتاری برخی از شرکتکنندگان، در این مدت تغییر کرده باشد یا حافظه آنها بهخوبی یاری نکرده باشد. همچنین اتکا به خود اظهاری، اعتبار چندانی ندارد؛ زیرا ممکن است برخی افراد به هر دلیلی، دروغ گفته باشند و تعداد آنهایی که واقعا انگشت در دماغ میکنند، بیشتر از این بوده باشد.
از طرفی، برای گرفتن نتیجه دقیقتر، باید روی جزئیات هم بهدقت کار کرد. به عنوان مثال، اینکه عمق نفوذ انگشت در بینی افراد چقدر بوده و معمولا کجا این کار را میکردند.
نکته مهم دیگر، اینکه تاثیر واکسیناسیون عمومی در پیشگیری و همینطور نرخ ابتلا به سویههای جدیدتر ویروس کرونا نظیر امیکرون، در این کار تحقیقاتی بررسی نشده است.
اما با وجود این کاستیها، لاول اعتقاد دارد که این نتایج میتواند آگاهی افراد را بالا ببرد. او میگوید: «درست است که ما بهعنوان کارکنان بخش درمان، آگاهی بیشتری درباره رعایت بهداشت داریم؛ اما این یافتهها ثابت میکند که ما هم بههرحال آدمیم».
همچنین از آنجایی که انگشت کردن در دماغ مختص کارکنان بخش درمان نیست، لاول میگوید شاید این نتایج قابل تعمیم دادن به عموم مردم باشد و حتی درباره بیماریهای دیگر هم صدق کند.