اگر به باستان شناسی علاقه دارید این مطلب را از دست ندهید. در این مطلب با آثار باستانی عجیب و رازآلودی آشنا میشویم که هنوز پرده از راز آنان برداشته نشده است.
باستان شناسان همواره در تلاشند که پرده از رمز و راز آثار باستانی بردارند. آثاری که اگر رمز آنان کشف شود میتوانند ما را به زمان خود برده و از دنیای آنها اطلاعات مفیدی به دست ما بدهند.
آثار باستانی عجیب که هنوز رازشان را نمیدانیم
رشته باستان شناسی نیز مانند سایر رشتههای علوم مطالعاتی، دستخوش تغییر با فناوری شده و تکنولوژیهای جدیدی از جمله هوش مصنوعی نیز به آن اضافه شده است؛ اما با این وجود همچنان آثاری در دنیا هستند که هنوز نمیدانیم دقیقا چه چیزی هستند یا برای چه کاری بودند و همچنان پشت پرده راز خود مخفی شدهاند. به همین منظور در این مقاله با تعدادی از این آثار باستانی ناشناخته، عجیب و رازآلود آشنا خواهیم شد.
1. سایهبان کولوسیوم چگونه کار میکرد؟
ساختمان کولوسیوم (آمفی تئاتر فلاویان)، یکی از آثار مشهور در روم باستان و یکی از مراکز تفریح مردم رم در آن زمان بهشمار میرفت. این ساختمان ظرفیت 50 هزار نفری داشته و در سال 72 میلادی افتتاح شد. از جمله فعالیتهایی که در این مکان انجام میشد میتوان به شکار حیوانات، اعدام، نبردهای تن بهتن و مراسمهای مختلف اشاره کرد.
بر اساس شواهد موجود، آخرین مراسمهای انجام شده در این سالن مربوط به زمان سقوط امپراطوری رم در قرن 6 میلادی بوده است و پس از سقوط امپراطوری، حتی بخشهایی از آن برای مصالح ساختمانی به غارت رفت.
برای راحتی تماشاگران در حین تماشای مراسمها، برای این که نور خورشید هم بتواند داخل سالن را روشن کند و هم نور شدید تماشاگران را اذیت نکند، از ساختار فناورانهای به نام ولاریوم (Velarium) استفاده میکردند. نحوه عملکرد این سایهبان شبیه عنبیه چشم است که نور فقط از یک نقطه وارد میشود و دیگر بخشها عایق نور هستند که اجازه میدهد هم داخل سالن و یک فضای خالی مرکزی بزرگ روشن بماند و هم نور شدید، تماشاگران را اذیت نکند.
ملوانان؛ متصدیان سایهبان کولوسیوم
بر اساس تصورات، این سایهبان گویا توسط دکلهای چوبی نگه داشته میشد که در هنگام لزوم، توسط مجموعهای از طنابها و قرقرهها جمع و باز میشد. گویا برای تهویه بهتر هوای داخل سالن، ورقههای بادبان مانند این سایهبان بهشکل مخروطی درست شدهاند. با توجه به شکل دکلها و بادبانها و نحوه قرارگیری آنها در سیستم پیچیدهای از طناب و قرقره و شباهت زیاد آن به دکل و بادبان کشتی، تصور بر این است که ساخت و تعبیه این سایهبان توسط عدهای از ملوانان ماهر آن زمان انجام شده است.
با وجود این همه اطلاعات کشف شده و تصورات رایج، هنوز سوالات زیادی در مورد نحوه بستن دکلها و چالهها وجود دارد.
2. باتری بغداد؛ وسیلهای شاید بیکاربرد در دوران باستان
این وسیله معروف به باتری بغداد که در سال 1936 در عراق کشف شد، شاید یکی از بزرگترین اسرار تکنولوژی جهان باستانی است. این وسیله متشکل از یک فضای شبیه گلدان سرامیکی، درپوش، یک لوله مسی در قسمت داخل و یک لوله آهنی در قسمت بیرون است. گمان بر این است که قدمت تولید آن بین سالهای 250 پیش از میلاد تا 250 پس از میلاد باشد.
بر اساس ساختار این وسیله، احتمالا عملکردش شبیه به یک سلول باتری اولیه بوده که توانایی توالید ولتاژ کمی داشته است. کاربرد آن نیز شاید در آبکاری یا پزشکی بوده، اما بر اساس شواهد و سوابق باستان شناسی در این منطقه هیچ شیء آبکاری شدهای کشف نشده است. همچنین طبق درمانهای امروزی مبتنی بر الکتروتراپی، بعید است مهارتی که طی این چند ساله بهوجود آمده است، در آن دوره باستانی نیز وجود داشته باشد.
3. دوباره وسیله باستانی بیکاربرد؛ این بار دودکاهدرای رومی
این دستسازه که برای نخستین بار در سال 1739 در رم (گالو-رومی) کشف شد، شیء عجیبی است که میتوانست از جنس سنگ، برنز یا فلزات گرانبها باشد. این وسیله پس از رم در بیشتر کشورهای اروپایی همچون بلژیک، ایتالیا، فرانسه، آلمان، مجارستان، اتریش، هلند، سوئیس و بریتانیا نیز کشف شد.
این دستسازه معمولا در شکلهای 12 وجهی و به طرح یک 5 ضلعی در هر وجه تشکیل شده است. هر وجه دارای منافذی است با سایزهای مختلف که حول یک مرکز توخالی قرار دارند. اندازه نمونههای کشف شده از ۴ تا ۱۱ سانتیمتر متغیر میباشند.
قدمت ساخت این دستسازه در قرنهای دوم و چهارم میلادی نهفته است و متاسفانه تاکنون اطلاع دقیقی از کاربرد آن نداریم. بر اساس نظریههای مختلف، از کاربردهای این وسیله میتوان به ابزار نقشهبرداری یا محاسبه، نوعی وسیله محاسبه زمان، اشیاء مذهبی، وسایل بافندگی قرقره، اسباببازیهای کودکان، اشیاء صرفا تزئینی یا وسایل آموزشی برای کارآموزان فلزکاری اشاره کرد.
با توجه به اینکه این دستسازهها در کنار انبارهای سکه کشف شدهاند، شاید این مورد را با قاطعیت بتوان گفت که با وجود مبهم بودن کاربرد آنها، ولی اشیای باارزشی در زمان خود بودهاند.
4. نسخه خطی باستانی کشف نشده؛ ووینیچ
با توجه به گسترش گستره هوش مصنوعی در علوم مختلف و مختلط شدن آن حتی با علم باستانشناسی، این فناوری توانسته با گرفتن دادههای زبانهای خطی و باستانی، متنهای باستانی را نیز ترجمه و رمزگشایی کند. اما در این بین هنوز تعدادی زبان و متون دستنویس هستند که حتی راهی برای رمزگشایی آنها کشف نشده و هنوز مهر رازآلود بر پیکر آنان وجود دارد.
یکی از این دستنویسها مشهور به دست نویس ووینیچ است که از لحاظ تاریخی مربوط به قرن 15 و از دوره رنسانس ایتالیا است. هدف و نویسنده آن هنوز معلوم نشده، ولی این دستنویس حاوی حدود 240 صفحه است.
نام دستنوشته برگرفته از ویلفرد ووینیچ است که سال ۱۹۱۲ آن را بهدست آورد و این نسخه از سال ۱۹۶۹ در کتابخانه بینک دانشگاه ییل نگهداری میشود. با وجود تلاش بسیاری از افراد برای کشف رموز این دستنوشته، تاکنون هیچکس نتوانسته بهطور کامل رموز این دستنوشته را کشف کند. معمای حل نشده این دستنوشته، افراد بسیاری که به چنین معماهایی علاقهمند هستند را مجذوب خود کرده است.
نسخه الکترونیکی این دست نوشته نیز در دسترس عموم قرار گرفته شد تا هم هر کس میتواند آن را رمزگشایی کند و هم در دسترس علاقهمندان این معما باشد.
5. ماسکهای برنزی سانگشیندویی؛ آثار باستانی عجیب که فراتر از درک ما هستند
از لحاظ تاریخی، ماسکهای برنزی سانگشیندویی در سال 1986 در چندین گودال کشف شدند. بر اساس مطالعات باستان شناسی، قدمت این ماسکهای برنزی و طلایی میتواند بین 3000 تا 3200 سال پیش باشد.
با توجه به ظریفکاریهایی که در این ماسکها بهکار رفته و ویژگیهای چشمگیری که در آن بهوجود آورده است، میتواند نشاندهنده صنعت و هنر باستانی مردمان آن زمان باشد. ماسکها دارای چشمان بزرگ و برآمدهای هستند که در برخی از نمونهها قسمتهایی از روی مردمک توسط ورقهای از طلا پوشیده شده است. ویژگیهای صورت آنها میتواند نشاندهنده ارتباط این ماسکها با ظاهر ماوراءطبیعی دانست که صورت بسیار اغراقآمیزی دارند.
باستان شناسان هنوز نمیتوانند کاربرد و مفهوم این ماسکها را درک کنند؛ اما بنا بر اظهارات برخی محققان، این ماسکها میتوانند کاربرد تشریفاتی یا مذهبی داشته باشند. در برخی از نمونهها ماسکها با عاجهای فیل نیز مزین شدهاند که میتواند نشان از قدرت یا ارتباط با موضوعهای فراطبیعی باشد.
از لحاظ اندازه نیز ماسکها بزرگتر از آن هستند که بتوانند روی صورت کسی قرار گیرند و با توجه به وزن سنگین آنها هم این امکان وجود ندارد.
6. دیسک فستوس؛ یکی دیگر از آثار باستانی کشف نشده
از لحاظ تاریخی، دیسک فستوس در سال 1908 توسط باستانشناس ایتالیایی، لوئیجی پرنیه در سایت کاخ مینوی فیستوس، واقع در ساحل جنوبی جزیره کرت یونان کشف شد.
از لحاظ ظاهری، این دیسک از خاک رس ساخته شده و قطرش حدود ۱۶ سانتیمتر است. در هر دو طرف دیسک، یک دنباله مارپیچی از نشانهها و اشکال مختلف مشاهده میشود. این دیسک دارای ۲۴۱ نشانه است که نمایانگر ۴۵ نماد مختلف هستند. تصاویر روی دیسک، مجموعهای از حیوانات و گیاهان است، اما معنای کلی دیسک هنوز بهطور کامل کشف نشده است؛ ولی تلاشهای بسیاری توسط باستان شناسان و رمزشکنان انجام شده که تا به امروز به نتیجه جامعی نرسیدهاند.
بنا به باور برخی افراد، این دیسک یک نسخه جعلی امروزی است که هیچ معنی و مفهومی ندارد؛ ولی اکثر متخصصان به واقعی بودن دیسک اعتراف کردهاند.
7. یادگار فراموش شده یا داستان اخلاقی؛ شیشه انعطافپذیر
بر اساس افسانهها و داستانها، شیشه انعطافپذیر یکی از تکنولوژیهای مطرح شده در زمان امپراتور روم تیبریوس سزار (که از سال ۱۴ تا ۳۷ پس از میلاد حکومت کرد) بود. هیچ عکس یا دستسازه فیزیکی از این فناوری وجود ندارد و تمامی ویژگیها بر اساس افسانهها نقل قول شده است.
بر اساس افسانهها، داستان این فناوری به این صورت است: مخترع این فناوری، یک کاسه شیشهای نشکن ساخت و برای گرفتن جایزه، آن را نزد فرمانروا برد. امپراطور برای آزمودن راستی این اختراع، آن را به زمین پرت کرد و کاسه شیشهای بهجای شکستن از محل ضربه فرورفتگی پیدا کرد. مخترع نیز با نشان دادن این که این فرورفتگی با ضربه کوچکی از یک چکش درست میشود، ادعای خود را اثبات کرد. امپراطور پس از اطمینان یافتن از این که تنها راز این اختراع را خود مخترع میداند، دستور بریدن سر او را داد تا ارزش طلا و نقره کاهش نیابد.
ادعای اصالت وجود این فناوری هنوز مورد بحث است اما بر اساس داستان نقل شده، بیشتر جنبه اخلاقی آن مد نظر بوده است.
شاید بتوان لیست طولانی از آثار باستانی عجیبی را نوشت که تاکنون راز آنان کشف نشده است؛ اما ما در این مقاله سعی کردیم تا بهترین آنها را برگزینیم تا شما از خواندن این مطلب لذت ببرید.