در روزهای اخیر دیدیم که در ترکیه و حتی سایر کشورهای همسایه برف و باران می بارد، اما کشورمان با خشکسالی روبهرو است. راز تفاوت بارش برف در مرز ایران و ترکیه چیست؟
از پاییز و زمستان سال جاری مشخص است که انگار قرار نیست بارانی ببارد یا برفی روی زمین بنشیند! آب و هوای ایران گویا طلسم شده و بلایی بزرگ در انتظار مردم است. نمیشود نام چیزی که هماکنون در جریان است را جز خشکسالی بگذاریم؛ زیرا در همین همسایگی ایران، برف میبارد و باران به زمینها امان نمیدهد.
در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی تصاویر و ویدیوهای زیادی از بارش برف و باران در کشور ترکیه منتشر شده و کاربران با مقایسه مرز زمینی ایران و همسایهاش دچار پرسشهای بیشماری شدهاند که یکی از مهمترین آنها چرایی تفاوت آب و هوایی در این دو کشور است. در وطن عزیزمان نه باران درست و حسابی میبارد و نه شاهد بارش برف هستیم؛ در حالی که اوضاع در همسایگی ما فرق میکند.
راز تفاوت بارش برف در مرز ایران و ترکیه فاش شد
به اعتقاد کارشناسان هواشناسی، ایران در حال حاضر وارد چهارمین فاز خشکسالی و سامانه کم بارشی خود شده و از آغاز سال جاری فقط 36 میلیمتر بارندگی به خود دیده است که رقم ناچیزی محسوب میشود. زمانی متوجه عمق فاجعه میشویم که بدانیم میانگین بارشهای بلندمدت کشور 2.63 میلیمتر است و اختلاف بین سال جاری با این میانگین چیزی حدود 2.42 درصد است!
برخی از کاربران فعال در شبکههای اجتماعی، علت خشکسالی کشورمان را پروژه هارپ میدانند و آن را به تئوریهای توطئه نسبت میدهند. هارپ نامی است که برای پروژه علمی ایجاد تغییر در اقلیم برخی مناطق با کمک امواج رادیویی فرکانس بالا تعیین کردهاند. بهعبارت دیگر عدهای بر این باورند که دانشمندان موفق شدهاند با ارسال امواج رادیویی فرکانس بالا در یونوسفر (دورترین و ناشناختهترین لایه جو) و انجام انواع آزمایشها در آنجا تغییراتی در آب و هوای کشورها بهوجود آورند.
طبق اعلام رئیس سازمان هواشناسی کشور، ابرها از سیستمهای جوی پیروی میکنند و سامانه ابرهایی که در آسمان کشورهایی نظیر عراق، ترکیه و ایران دیده میشوند از مدیترانه نشأت گرفتهاند. علاوه بر این سامانههای ابری دیگری هم وجود دارند که در لایههای بالاتری شکل میگیرند و اصلا به سمت کشور ما نمیآیند. به همین دلیل است که نزدیکی مرز ایران و ترکیه روی آب و هوای آنها تأثیر نگذاشته و هر یک از این دو کشور سامانههای بارشی متفاوتی دریافت میکنند.
به گفته سحر تاجبخش، هر تغییر آب و هوایی که در ترکیه دیده میشود، امکان نشستن روی ایران ندارد. علت بارشهای متعدد و بیشتر همسایه ما وجود دو دریا در شمال و جنوب آنجا است و همین علت باعث رسیدن میزان بارندگی آن به 500 میلیمتر در سال شده، اما میزان بارندگی ایران تنها 200 میلیمتر است.
مازاد بر گفتههای خانم تاج بخش، معاون محیط زیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت از محیط زیست پیرامون علت کمبارشی شدن کشورمان خاطرنشان کردهاند موقعیت جغرافیایی ایران علت اصلی خشکسالی فعلی است. ما جزو کشورهای خشک و نیمه خشک منطقه هستیم و با نگاهی به میانگین بارندگی متوجه خواهیم شد که میزان بارشها در طولانیمدت پایین است و نسبت به کشورهای واقع در منطقه، بارندگی کمتری داریم.
شاید بتوان پاسخ سوال فوق را با ادلهای که گفتیم داد؛ اما ماجرا و کنجکاویهای کاربران به همینجا ختم نمیشود. یکی دیگر از موضوعهایی که مورد توجه کاربران قرار گرفته، ناپدید شدن ابرهای بارانزا در آسمان دریاچه خشک شده ارومیه است. در همین رابطه علی سلاجقه بهعنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت:
مرجع ملی تغییر اقلیمی کشور و پژوهشکده محیط زیست کشور را مکلف کردیم تا در یک بازه زمانی دو هفته با نشستی که با همه دستگاههای مسئول برقرار میکنند، مسئله مربوط به تغییرات اقلیمی و وقایعی که در حال اتفاق افتادن است را بررسی کرده و پاسخ دهند. اینکه جبهه هوایی وارد و بالای دریاچه ارومیه محو شود، باید حتما از لحاظ علمی بررسی شود که آیا واقعا گاز متانی که در آنجا تولید میشود یا افزایش درجه حرارتی که در ارتفاعات جو صورت میگیرد، عامل این اتفاق است یا خیر؟ بنابراین باید کار علمی و تحقیقاتی در این خصوص صورت بگیرد.
اگرچه در اقلیم و آب و هوای کشورمان تغییراتی بهوجود آمده و مثل سابق شاهد بارش برف و باران نیستیم؛ اما یکی از دلایل عمده وقوع خشکسالی در ایران، ایراد در نحوه مدیریت و مصرف ذخایر آبی است. بهگفته هاشم امینی، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، موقعیت جغرافیایی ایران طوری است که در گروه کشورهای خشک و نیمه خشک قرار میگیرد.
بهاعتقاد او، بارشها در چند سال اخیر کاهش یافته و باعث تشدید خشکسالی شده است. با نگاهی به منابع موجود میتوان دریافت که میزان بارشها در پاییز سال جاری نسبت به دوره مشابه سال گذشته کاهش 6 درصدی داشته که زنگ خطری برای بحران خشکسالی است! وی در ادامه افزود:
اگرچه کشورمان در شرایط کمبارشی به سر میبرد، اما به جهت همین شرایط کمبارشی، موضوع مدیریت منابع آبی در کشور اهمیت دو چندانی پیدا میکند. ما چهار برابر نُرم جهانی هدررفت آب داریم. شاخص هدر رفت ما حدود ۱۶ درصد است و ۱۶ درصد تلفات واقعی شبکههای آب است.
برای رسیدن به پاسخی درست و شفاف در رابطه با موضوع تفاوت بارشی بین ایران و ترکیه و ارائه راهکارهایی در راستای حل خشکسالی با پژوهشگر و فعال محیط زیستی کشور، محمد درویش گفتگویی صورت گرفته که در ادامه میخوانیم:
خشکی دریاچه ارومیه علت فراری شدن ابرهاست
شاید تصور کنید که خشکسالی فقط در ایران اتفاق افتاده و سایر کشورها اوضاعی بهمراتب بهتر دارند؛ اما این تصور درست نیست. مطابق با گزارش ITCC، سال 2023 در تاریخ جهان یکی از خشک ترین سالها بوده و طی دو قرن اخیر گرمای زمین و خشکی آن به بالاترین درجه خودش رسیده است.
برای درک خشکسالی جهانی میتوان به برگزاری مسابقات جهانی اسکی در رشته کوههای آلپ با برف مصنوعی اشاره کرد. همچنین در کانادا بعد از گذشت 50 سال این نخستین باری است که در کریسمس برف نمیبارد. با درک شواهد و قرائن موجود میتوان به وقوع جهان-گرمایی و تغییر اقلیم جهانی پی برد و نمیتوان از کنار آن بهسادگی گذشت.
تفاوت آب و هوای ایران و ترکیه بهعلت وجود کوهستان مرتفع آرارات است و اگر برای مثال به اطراف سبلان بروید و از آنجا به کوهها نگاه کنید، متوجه برفها خواهید شد. با این اوصاف تصاویری که از ترکیه منتشر شده طبیعی است و چیز عجیب و غریبی در آن وجود ندارد.
یک مشکل دیگر هم وجود دارد؛ مردم پیش خود میگویند چرا کوههای نزدیک، برف ندارند، در حالی که کوههای دورتر پر از برف هستند؟ در پاسخ باید در نظر داشت که کوههای دورتر ارتفاع بیشتری دارند. محمد درویش در ادامه افزود:
نباید این نکته را هم فراموش کنیم که میانگین ریزشهای آسمانی، حتی در ترکیه نیز نسبت به سالهای قبل، کاهش پیدا کرده است. یک دلیل که باعث شده است میزان «ابرناکی» در بالادست دریاچه ارومیه کم باشد این است که ما پهنه بزرگی از دریاچه ارومیه را از دست دادهایم؛ پهنهای بسیار مهم که تا پیش از این، ظرفیت گرمایی بسیار خوبی ایجاد میکرد، ابرناکی و بخار آب ایجاد میکرد و اکنون تبدیل به یکی از کانونهای تولید حرارت شده است. وقتی ابرها به سمت دریاچه ارومیه که هماکنون لخت است میروند، دقیقا همان اتفاقی رخ میدهد که در کویر لوت رخ میدهد و ابرها پراکنده میشوند.
بهعقیده درویش، بلایی که امروز گرفتار آن هستیم معلول خشکاندن دریاچه ارومیه است. دلیل عمده خشک شدن چنین دریاچهای در کشورمان، احداث سدهای متعدد و غیر اصولی و افزایش کارهای کشاورزی بوده است. تغییرات اقلیمی این ناحیه از کشور، ناچیزترین علت خشکیدن ارومیه خواهد بود.
اقتصاد آب محور بلای خانمان سوز این روزها
پژوهشگر و فعال محیط زیست کشورمان در ادامه علتیابی تغییرات اقلیمی ایران به اقتصاد مبتنی بر آب اشاره کرد و آن را بلایی دانست که طبیعت را به نابودی کشانده است. بهگفته درویش نباید تصور کنیم که تغییرات آب و هوایی طی چند سال اخیر دستکاری و توطئه دشمن است. اینکه بگوییم ابرها دزدیده میشوند و دشمن اجازه بارندگی نمیدهد، فریب دادن خودمان است.
بدیهی است که آمریکا و اسرائیل اگر بیلزن بودند، باغچه خودشان را بیل میزدند و فکری به حال وضعیت اقلیمی مناطق خود میکردند. هماکنون در اسرائیل وضعیت غالب، خشکسالی است و صهیونیستها مجبور به تصفیه آب دریای مدیترانه با تکنیک آبشیرینکن شدهاند.
علاوه بر این در برخی از ایالتهای آمریکا نظیر کالیفرنیا و آریزونا مردم با خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند و عواقب آن فرونشستهای متعدد و آتشسوزیهای گسترده است. بنابراین اگر مهندسی اقلیم، حرفه این کشورها بود، ابتدا به نفع خود از آن استفاده میکردند و سپس به ضرر کشور ما! درویش معتقد است:
در کشور چین نیز صدها دریاچه خشک شده است. حتی در روسیه، بخشهای بزرگی از سیبری درگیر آتشسوزی است. اگر روسها توانایی مهندسی اقلیمی و کنترل بادها را داشتند، ابتدا کشور خود را اصلاح میکردند. ما نباید به توهمات دامن بزنیم. در یک دوره زمانی، پروژهای به نام «پروژه هارپ» اجرا شد و آن پروژه هم شکست خورد و ایالات متحده و ناسا، تعطیلی رسمی آن پروژه را اعلام کردند.
بهاعتقاد این فعال محیط زیستی، در حال حاضر مهمترین نگرانی که بین تمام کشورهای جهان مشترک است، کوچ اجباری و مهاجرت مردمان سرزمینهای خشک به نواحی حاصلخیز و سبز است! مشکلی که به دنبال آن بهوجود میآید، ایجاد مشکلات جدی در آمایش سرزمینی خواهد بود.
موضوع فوق به قدری از اهمیت برخوردار است که رهبران کشورهای جهان در اجلاس «کاپ 28» با اشاره به آن حاضر شدند صدها میلیارد دلار هزینه کنند تا بتوانند شرایط را بهنفع پایداری زمین تغییر دهند. وی همچنین اشاره کرد:
این که امسال در اجلاس بیست و هشتم در یک کشور نفتخیز یعنی امارات متحده عربی، شاهد برگزاری این اجلاس بودیم بسیار مهم است. بهویژه اینکه عبارت «گذر از سوختهای فسیلی» را نیز در قطعنامه پایانی گنجاندند. این بدان معناست که همه کشورها خود را آمده یک جراحی سخت و دردناک کردهاند. مردم ایران نیز باید خود را آماده این جراحی سخت کنند.
بهعقیده آقای درویش، تنها راهحل برونرفت از معضلاتی که کشورمان در حوزه اقلیمی با آن دست به گریبان است، خروج از جاده اقتصاد آبمحور به اقتصادی است که نیاز پایینی به مصرف آب دارد. آب باید بستری باشد در راستای توسعه؛ نه اینکه با آبفروشی پول بهدست آوریم. وی تأکید کرد اعلام خبر 12 برابر شدن صادرات غیر نفتی (حوزه کشاورزی) طی سال جاری افتخار نیست و باید سریعا جلوی آن گرفته شود.
درست مثل این است که یک مجروح داشته باشیم که یک دستش زخمی شده و با کمبود خون روبهرو شده است و ما به مجروح بگوییم دست دیگرت را هم جلو بیاور تا خون تو را بگیریم و تولید درآمد کنیم. ما باید در حد نیازهای داخلی و در محصولات استراتژیکی مثل برنج، جو و گندم و ذرت تولیدی در حد ۳۰ میلیارد متر مکعب داشته باشیم و بقیه آب را بهعنوان حقآبه محیط زیست و احیای رودخانهها و تالابها استفاده کنیم. در حال حاضر، بخش کشاورزی ما دست کم ۷۰ میلیارد متر مکعب آب استفاده میکند.