در این مطلب مهیج با نگاهی وسیعتر و عمیقتر به شگفتیهای عجایب هفتگانه دنیای باستان، به مقایسه آنها با زمان حال میپردازیم.
عجایب هفتگانه دنیای باستان که نشاندهنده نبوغ و سطح بالای فکری انسانهای گذشته در خلق این آثار است، تبلور یک فرهنگ غنی و متمول در عهد باستان و نشانههایی برای تفکر نسل فعلی درباره شکوه و عظمت گذشتگان را در ذهن ما منعکس میکند. برای ساخت این آثار زیبا چه بسا انسانهای زیادی قربانی شدهاند تا نسلهای بعد این شکوه را ببینند و به تمجید وادار شوند.
عجایب هفتگانه دنیای باستان از گذشته تا امروز
حال با ما همراه باشید تا این عجایب کهن را با یکدیگر مرور کنیم و به مقایسه زمان گذشته و حال این آثار با استفاده از تصاویر شبیه سازی شده بپردازیم.
1. اهرام بزرگ جیزه در مصر (The Great Pyramid of Giza)
تمدن بزرگ مصر که فاصله زیادی با تمدن آریایی و شکوهمند ایران باستان ندارد، یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین حکومتهای عهد باستان بهشمار میرفت. باشکوهترین اثر و شناسنامه این تمدن، اهرام جیزه مصر است. مقیاس عظیم این بنا نشاندهنده نقش منحصربهفرد فرعونیان مصر بوده است. این اهرام از آغاز پادشاهی مصریان تا پایان دوره بطلمیوس در قرن چهارم پس از میلاد مسیح ساخته شدند. اوج ساخت این اهرام از اواخر سلسله سوم آغاز شد و تقریباً تا سلسله ششم مصادف با ۲۳۲۵ سال قبل از میلاد ادامه یافت. با گذشت بیش از ۴ هزار سال، اهرام مصر همچنان عظمت و شکوه خود را حفظ کردهاند.
طبق اعتقاد مصریان باستان، اضلاع صاف و زاویهدار اهرام نماد پرتوهای خورشید بود و برای کمک به روح پادشاه درگذشته برای صعود به آسمان و پیوستن به خدایان، بهویژه خدای خورشید طراحی شده بود. قدیمیترین هرم شناخته شده در مصر در حدود ۴۶۵۴ سال قبل ساخته شد که مربوط به پادشاه سلسله سوم جوسر در ساقارا است. اما مهمترین این اهرام، با نام اهرام ثلاثه یا سه گانه مصر شناخته میشود که تنها سازهای است که اکنون از عجایب هفتگانه دنیای باستان باقی مانده است. اولین و بزرگترین هرم متعلق به خوفو، جانشین اسفنرو بود که ۲۵۸۹ سال قبل از میلاد مسیح به پادشاهی رسید. اضلاع پایه هرم خوفو ۲۳۰ متر ارتفاع و ارتفاع اولیه آن ۱۴۷ متر بوده که آن را به بزرگترین هرم جهان تبدیل میکند. برای ساخت هرم خوفو نزدیک به ۲.۳ میلیون بلوک سنگ استفاده شده که بهطور متوسط وزن هر کدام ۲.۵ تن بوده است.
هرم دوم یا میانی جیزه مربوط به خفرع پسر خوفو است که دومین هرم بزرگ جیزه شناخته میشود. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این هرم وجود مجسمه ابوالهول بزرگ است که یک مجسمه نگهبان از جنس سنگ آهک با سر یک مرد و بدن یک شیر، حکاکی و ساخته شده است. سومین و آخرین هرم بزرگ نیز مربوط به پسر خفرع با نام منکائوره یا منکورع است.
2. باغ های معلق بابل در عراق (The Hanging Gardens of Babylon)
باغهای افسانهای بابل بهعنوان نماد امپراتوری نو بابلی در دوران پادشاهی نبودکنصر دوم شناخته میشوند و قدمت آن به ۶۰۵ سال قبل از میلاد مسیح (حدود ۲۶۲۹ سال پیش) برمیگردد. در مورد ساخت این بنای شگفتانگیز بهعنوان دومین عجایب هفتگانه دنیای باستان، میان مورخان مناقشه وجود دارد. برخی ادعا میکنند این بنا در بابل نبوده و مکان این باغ در شهر قدیمی نیوا، پایتخت حکومت آشور بوده و اکثریت دیگر مورخان، این بنا را متعلق به بابل میدانند.
با بررسی نوشتههای باستانی توسط این مورخان درمییابیم که این باغها در پایتخت امپراتوری نبوکدنصر قرار داشته و طبیعت عجیب و غریب باغ های معلق و همچنین ناپدید شدن در گذر زمان، باعث شهرت این باغ شده است. حکومت بابل کهن و مقر پادشاهی نبودکنصر واقع در حدود ۸۰ کیلومتری جنوب شهر بغداد امروزی در کشور عراق است. این امپراتوری توسط نابوپلاسار، پدر نبوکدنصر و پس از پیروزی بر حکومت آشور تاسیس شد. در سال ۵۷۵ قبل از میلاد، دروازه ایشتار که مقر باغ های بابل بوده ساخته شد. این دروازه با برجهای زیبا و تصاویر کاشی از حیوانات مختلف در حصار یک دیوار دوگانه آجری ۲۰ کیلومتری ساخته شد. اما دلیل محبوبیت و شهرت باغ های معلق بابل که بهعنوان باغ های سمیرامیس نیز نامگذاری شده است، ساخت این باغ بر فراز تراسهای سنگی مرتفع و بهصورت پلکانی بود تا آبیاری درختان امری آسان باشد. ارتفاع مجموع پلکان این باغها نزدیک به ۲۰ متر بوده است.
طبق نوشتههای موجود از شخصی به نام استرابون، این جغرافیدان و مورخ یونانی مدعی شده بود تمامی آب مورد نیاز برای این باغ از رود فرات تامین میشده و ابتدا توسط تکنولوژی آن زمان به بالاترین نقطه باغ پمپاژ و از آنجا بهواسطه سطح شیبدار و پلکانی این باغها به سایر نقاط میرسیده است. هرودوت، مورخ برجسته یونانی قرن پنجم پیش از میلاد نیز سیستم آبیاری این باغها را بسیار منحصربهفرد بیان کرده است.
3. تندیس زئوس در یونان (The Statue of Zeus at Olympia)
یکی دیگر از عجایب هفتگانه جهان باستان مجسمه عظیم زئوس ساخته شده از عاج و طلا بوده که ۴۳۰ سال قبل از میلاد، زیر نظر مجسمهساز چیرهدست یونانی، فیدیاس ساخته شد. این مجسمه حتی از بنای آتنا پارنتون نیز بزرگتر بوده و بهعنوان خدای مردم یونان باستان مورد پرستش قرار میگرفته است. مجسمه زئوس توانا بیش از ۱۲ متر ارتفاع داشت و نشاندهنده خدایی است که بر تخت خود تکیه زده. صورت، تنه، بازوها و پاهای این مجسمه از جنس عاج و بقیه قسمتهای این مجسمه از جنس طلا و با ترکیبی از نقره، مس و شیشه ساخته شده بود.
کاملترین توصیف موجود از این مجسمه را پاوسانیاس، جغرافیدان و جهانگرد یونانی قرن دوم میلادی بیان کرده است:
خدا (زئوس) بر تخت نشسته و از طلا و جواهرات و عاج ساخته شده است. بر سر او گلدستهای وجود دارد که یک شاخه از درخت زیتون است. در دست راست خود تندیس ویکتوری را حمل میکند که مانند یک مجسمه از جنس طلا است. در دست چپ زئوس عصایی است که با فلزات گرانبها مزین شده است. صندلهای زئوس نیز مانند ردای او از طلا هستند. روی ردای او نقشهای حیوانات و گلهای زنبق گلدوزی شده نقش بسته است. تاج و تخت او با طلا و جواهرات آراسته شده و روی آن پیکرهها و تصاویر فرفورژه نقاشی شده است.
روی تخت زئوس که از جنس عاج، آبنوس و طلا ساخته شده، با استفاده از مجسمههای برجسته تزئین شده و بسیاری از این نقش و نگارها و مجسمهها طیف گستردهای از چهرههای اساطیر یونان را به تصویر میکشند که همه آنها فرزندان زئوس در نظر گرفته میشوند؛ شامل گریسها، چاریتها، نایکها، ابوالهولها، آمازونها و صفحات بین پاهای زئوس نیز چهره هرکول، آشیل، پنتسیلسا، هیپودامیا، استروپ، سالامیس و صحنههایی از یونان باستان را به تصویر میکشند. یکی از نکات جالب این مجسمه، ساخت یک حوض کم عمق از روغن زیتون رقیق یا خالص در مقابل آن بوده است که به حفظ جو مرطوب و جلوگیری از ترک خوردن عاج به کار رفته در ساخت مجسمه کمک میکرد.
در گجت نیوز بخوانید:
قلعه سنگی سیگیریا (Sigiriya)، هشتمین مورد از عجایب هفتگانه
4. معبد آرتمیس در افسس یونان (The Temple of Artemis at Ephesus)
این معبد در قرن ششم قبل از میلاد مسیح و در سواحل غربی آسیای صغیر (ترکیه امروزی) بنا شد. اندازه بسیار بزرگ آن تقریباً دو برابر بزرگتر از معبد مشهور پارتنون یونان بود و به همین دلیل باعث شده که بهعنوان یکی از عجایب هفتگانه دنیای باستان شناخته شود. نام این معبد برگرفته از الهه یونانی آرتمیس (دیانا از رومیان) است. آرتمیس الهه عفت، شکار، حیوانات وحشی، جنگلها و باروری بود. فرقه آرتمیس در افسس مستقر بود و تمام نقش و نگارهای یافت شده در این مکان نشان از پرستیدن این الهه در آن منطقه دارد و از این رو الهه پرستیده شده در افسس، اغلب بهعنوان آرتمیس افسیا شناخته میشود.
کرزوس پادشاه حکومت لیدیا پس از فتح افسس دستور ساخت این معبد را برای آرتمیس صادر کرد. چندین نسخه مشابه از این معبد در آن زمان ساخته شد، اما ساخت معبد مرمری آرتمیس ۱۲۰ سال طول کشید. این معبد در فاصله کوتاهی و در ارتفاع از شهر ساخته شد؛ زیرا مردم یونان باستان تصور میکردند که آرتمیس بر مرزها، طبیعت و زندگی آنها نظارت میکند. طول این معبد ۱۳۰ متر و عرض آن ۶۹ متر بوده است. همچنین این معبد دارای ۱۲۷ ستون بوده که ارتفاع هر کدام ۱۸.۳ متر و قطر آن ۱.۲ متر بوده است.
قسمتهایی از معبد دارای نقشهایی از آمازونها بوده که در افسانههای یونایی عنوان شده که از چنگ هرکول فرار کرده و به این معبد پناه برده بودند. تخمین زده میشود که در بالای سقف و ستونهای این معبد، تعدادی بلوک که وزن هر کدام ۲۴ تن بوده وجود داشته و افسسیان بر این باور بودند که خود الهه آرتمیس این بلوکها را در آنجا قرار داده است.
در قرن چهارم قبل از میلاد، این معبد افسانهای و زیبا بر اثر یک آتشسوزی عمدی توسط مردی به هروستراتوس ویران شد. نکته تاملبرانگیز این آتشسوزی جایی است که نویسنده مشهور یونانی با نام پلوتارک در زندگینامه خود در توصیف این واقعه مینویسد:
اسکندر مقدونی، رهبر بزرگ مقدونیه در همان روزی که معبد آرتمیس سوخت (۳۵۶ سال قبل میلاد) به دنیا آمد و بعدها اوج حکومت اسکندر مصادف با آتش زدن تخت جمشید از امپراتوری هخامنشیان و سپس نابودی این حکومت است. نکتهای که افسوس و اندوهی بزرگ برای تاریخ غنی ایران کهن محسوب میشود.
پس از آتشسوزی فجیع این معبد، مردم شهر افسس به بازسازی آن پرداختند. طبق گفته مورخان، اسکندر مقدونی در سال ۳۳۴ قبل از میلاد از این بنا بازدید کرد و پیشنهاد داد که اگر نام این معبد را در کنار آرتمیس به نام اون نیز مزین کنند تمام هزینههای ساخت و شکوه مجدد این معبد را خواهد پرداخت که این پیشنهاد هیچوقت توسط افسسیان پذیرفته نشد.
5. مقبره هالیکارناسوس در بدروم ترکیه (The Mausoleum at Halicarnassus)
این آرامگاه عظیم برای ماوسولوس، حاکم حکومت کاریا در سال ۳۵۰ قبل از میلاد مسیح (۲۳۷۴ سال پیش) ساخته شد. این بنا آنقدر عظیم، پیچیده و تزئین شده با مجموعهای از مجسمههای خیرهکننده مختلف بوده که آن را در فهرست عجایب هفتگانه دنیای باستان قرار دادهاند. حیات این بنا تا قرن ۱۵ میلادی و تا قبل از یک زلزله مخرب و نابودکننده ادامه داشت و پس از آن تنها چند ستون و خرابه از این بنا باقی ماند. مقبره هالیکارناس ماوسولوس (Mausollos) یکی از ساتراپهای (فرمانداری) ثروتمند حکومت ایران بود که بهطور نیمه مستقل در کاریا (جنوب غربی ترکیه امروزی) قرار داشت. ثروت انباشته شده در خزانههای سلطنتی کاریا صرف ساخت یکی از مجللترین و باشکوهترین بناهای ساخته شده به دست بشر در جهان باستان شد. هنگامی که ماوسولوس درگذشت، جسد او در این مقبره باشکوه دفن شد؛ مقبرهای که توسط خود او بنا شد و به دستور خواهر و همسرش تکمیل شد. این بنا یک مکان مقدس برای مردم آن زمان بهشمار میرفت و توسط یک پلکان بزرگ و طولانی به مرکز شهر وصل شده بود.
محیط این بنا در مجموع ۱۴۰ متر و عرض آن ۲۰ متر عنوان شده است. اگرچه از نظر وسعت آنچنان که باید و شاید بزرگ نیست، ولی شگفتی اصلی این بنا احاطه شدن آن توسط ۳۶ ستون بزرگ است که آن را پترون مینامند. بر فراز این پترون، هرمی برافراشته است که ارتفاع مجموع این ساختمان را به ۴۵ متر میرساند.
این مقبره دارای مجسمههای ساخته شده بسیاری در سه مقیاس مختلف این بنا بوده است. تعداد تقریبی این مجسمهها ۱۰۰ عدد تخمین زده میشود. یکی از این مجسمهها در موزه بریتانیا قرار دارد و مردی را نشان میدهد که مانتو یونانی هیماتیون بر تنپوش بلند کاریانی پوشیده است.
6. تندیس کلوسوس رودس در یونان (The Colossus of Rhodes)
کلوسوس رودس، مجسمهای غولپیکر برنزی به ارتفاع ۳۳ متر از خدای خورشید به نام «هلیوس» بود که در سال ۲۸۰ قبل از میلاد مسیح، کنار بندر این شهر ساخته شده بود. رودس در آن زمان یکی از مهمترین بنادر تجاری در مدیترانه باستان بود و این مجسمه یکی از عجایب هفتگانه دنیای باستان بهشمار میآمد. این تندیس توسط مجسمهسازی به نام چارس و با استفاده از ورقههای برنز ساخته شده بود؛ اما متاسفانه مجسمه هلیوس دوام چندانی نداشت و در حدود ۵۰ سال بعد از ساخت بر اثر زلزله فرو ریخت.
طبق اعتقاد مردم یونان باستان، هلیوس یا خدای خورشید از فرزندان تیتان هایپریون و تیا بود. افلاطون نیز در خاطرات خود بیان داشته که بسیاری از مردم از جمله سقراط هر روز به خورشید سلام و دعا میکنند و یکی از مکانهایی که هلیوس بهطور خاص مورد پرستش قرار میگرفته، شهر رودس بهعنوان بزرگترین جزایر دودکانی یونان واقع در شرق دریای مدیترانه بوده است.
ساخت این مجسمه غولپیکر هزینه بسیاری برای مردم رودس داشت؛ بهنحوی که مجبور به فروش قسمتهای مهمی از شهر و زمینهای اطراف آن به دیگران شدند. حدود ۱۲ سال طول کشید تا این مجسمه برنزی با ارتفاع ۳۳ متر آماده شود. نکته قابل تامل این مجسمه، مشخص نبودن جای دقیق آن است. از ویژگیهای این مجسمه، خالص بودن، پر زرق و برق بودن و عظمت ترسناک آن است که با وجود موقعیت تاریخی و مذهبی در آن دوران، تجلیل باشکوهی از آن به عمل آمده است.
7. فانوس دریایی اسکندریه در مصر (The Lighthouse of Alexandria)
این بنای زیبا در جزیره فاروس در خارج از بندر اسکندریه مصر در دوره حکومت بطلمیوس ساخته شد و حدود ۲۳۰۰ سال از ساخت این بنا میگذرد. این فانوس دریایی با ارتفاع بیش از ۱۰۰ متر، آنقدر چشمگیر بوده که در فهرست عجایب هفتگانه دنیای باستان قرار گرفته است.
این بنای خاص بعد از اهرام جیزه مصر، بلندترین سازه در جهان محسوب میشود که به دست انسان ساخته شده است. اسکندریه در مصر، توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد تاسیس شد و بهلطف وجود رود خروشان نیل، این شهر بهعنوان یک بندر تجاری بطلمیوسی در سرتاسر دوران باستان مشهور شد. معمار این سازه، شخصی با نام سوستراتوس کنیدوس بوده و ساخت این سازه در مرکز جزیره آهکی فاروس بهسمت بندر اسکندریه انجام شد. این فانوس دریایی برای راهنمایی و محافظت از ملوانان در نظر گرفته شده بود و نماد دو خدای یونانی با نامهای زئوس سوتر (نجات دهنده) و پروتئوس (خدای دریاهای یونان) بوده است.
متأسفانه طراحی دقیق فانوس دریایی اسکندریه توسط نویسندگان باستانی مشخص نشده است و توصیفات پیرامون آن، اغلب مبهم، گیجکننده و متناقض است. عمده اختلاف میان مورخان و نویسندگان باستانی در مورد ارتفاع این بنا بوده که از ۱۰۰ الی ۱۴۰ متر مورد بحث بوده است. هدف اصلی ساخت این بنا برای بطلمیوس، نشان دادن عظمت تمدن مصر و هشدار به کشتیها و بیگانگان به منزله نشان دادن ورودی بندر اسکندریه بود. بر اساس منابع متأخر عربی، یک آینه برنزی عظیم در بالای این فانوس قرار داشته تا نور حاصل از آتش را در فاصلهای بیشتر از دریا منعکس کند.
سر انجام این بنای شگفتانگیز بر اثر زلزله در دهه ۱۳۳۰ میلادی واژگون و نابود شد. برخی از مورخان معتقدند این برج بر معماریهای عربی تاثیر گذاشته و جالب است بدانید که کلمه عربی مناره (المناره) و فانوس دریایی یکی است.
در پایان باید بگوییم این بناهای تاریخی مشهور جهان باستان با زیبایی، جاهطلبی هنری، معماری و مقیاس عظیم خود بازدیدکنندگان را از نقاط دور و نزدیک تحت تاثیر خود قرار میدادند که باعث ماندگاری شهرت جهانی آنها حتی پس از گذشت هزاران سال شده است. زمانی که نویسندگان باستانی مانند هرودوت، کالیماخوس سیرنه و فیلون بیزانسی فهرست این شگفتیها را گردآوری کردند و نوشتند، این عجایب هفتگانه جهان که نام بردیم بهعنوان شگفتانگیزترین بناهای ساخته شده توسط بشر معرفی شدند. بناهای عجیبی که با خواندن این مطلب، حقایقی باورنکردنی از جهان باستان و تفکر مردمان آن دوران برای ما آشکار شد.