شاه آرتور یکی از شخصیتهای پر تکرار در ادبیات است. نشانههای زیادی برای اثبات واقعی بودن این شخصیت وجود دارد.
شاه آرتور، حکمران کملوت، قهرمان بریتانیا، دارنده شمشیر اکس کالیبر و جستجوگر جام مقدس قطعا یک شخصیت افسانهای شناخته میشود. حتما تا به حال در رسانهها و به اشکال مختلف با محتوا بر محور داستان شاه آرتور برخورد داشتهاید. ممکن است در داستانها ارجاع مهمی به این شخصیت را خوانده باشید یا پای تماشای فیلم و سریال و حتی بازی ویدیویی با موضوع کملوت نشسته باشید. این شخصیت اساطیری بسیار قدرتمند به نظر میرسد و در بخشهای زیادی هم به آن پرداخته شده است.
از طرفی یک پرسش مهم ذهن مردم عادی و پژوهشگران را برانگیخته؛ آیا شاه آرتور یک شخصیت واقعی بوده یا فقط یک افسانه است؟ در حالی که بسیاری از مردم معتقد هستند در گذشته یک پادشاه به نام آرتور با چنین مشخصاتی وجود داشته، هیچ سند تاریخی برای پشتیبانی ادعا وجود ندارد! با ما در گجتنیوز همراه شوید تا مهمترین نشانهها را برشماریم.
افسانهای از یک داستان
داستان شاه آرتور هرگز یکسان و ثابت باقی نمانده؛ بلکه در خلال قرنها دستخوش تغییرات و بازنگریهایی شده تا همه مشخصات اساطیری که امروز میدانیم به او اضافه شوند. پس برای درک بهتر قالب فردی این رویکرد تاریخی بهتر است به گذشته برگردیم و از ابتدا آن را بررسی کنیم.
به جز چند مرجع پراکنده، تا قرن 12 میلادی تقریبا خبری از شاه آرتور افسانهای نیست! جفری مان موث که یک راهب اهل ولز بریتانیا بود، در کتاب خود به نام The History of the Kings of Britain (تاریخچه پادشاهان بریتانیا) برای اولین بار توضیح مفصلی درباره زندگی این شخصیت ارائه داد.
طبق کتاب مان موث، داستان شاه آرتور افسانهای با یک رویداد تاریک آغاز میشود. در این رویداد، مرلین (یک شخصیت تحت پرسش دیگر با هویت دوگانه افسانه یا واقعی) شاه اوتر پندراگون را به دوک کورنول تبدیل کرد. شاه اوتر با ایگرنا ازدواج کرد و آرتور در تینتاگل به دنیا آمد.
از همینجا آرتور به یک رهبر قدرتمند تبدیل میشود که تاج و تخت بریتانیایی را به ارث میبرد و مردم را در جنگهای حماسی متعددی مقابل متجاوزین ساکسون هدایت میکند. او بعدا قلمرو حکومت خود را گسترش داد و ایرلند را هم از آن خود کرد. سپس ایسلند، نروژ و گاول را تحت سلطه خود درآورد؛ اما سرانجام به دست خواهرزادهاش به نام Mordred به قتل رسید.
اما در این کتاب از کملوت، لانسلوت، جام مقدس، شمشیر یگانه پادشاه یا شوالیههای دلیر و قهرمانی که اعضای میز گرد (Round Table) بودند، خبری نیست. ظاهرا این ایدهها توسط سایر نویسندگان و بعدها به داستان شاه آرتور اضافه شدند تا این شخصیت اسطورهای بیشتر با جنبه رمانتیک زمانه سازگار شود. البته به نظر ایده خوبی هم میآید؛ چون یک رهبر قرن ششمی احتمالا بسیار خشن بوده تا دلیر و سلحشور.
نمیتوان داستان مان موث را به هیچ طریقی به شکل تاریخی تفسیر کرد. او حتی در زمان حیات خودش هم مورد انتقاد بود که احتمالا عناصر غیر واقعی را با داستانهایش ترکیب میکند. حتی گفته میشد نوشتههایش نوعی اشعار و منابع ولزی دیگر بودند که با دستکاری توانسته بود آنها را به متن ساده تغییر قالب دهد. بدین ترتیب، شاه آرتور تا اینجا یک خط و شخصیت داستانی منسجم ندارد و شبیه سوپ حاصل از ترکیب داستانهای مختلف به نظر میرسد.
اما اشعاری که الهام بخش نویسنده بودهاند چطور؟ آیا آنها نمیتوانند به شخصیتی واقعی اشاره داشته باشند؟
برخلاف داستان آرتور که بر مبنای کاملا سست بنا شده است، برخی معتقدند که روایت اصلی میتواند رگههایی از حقیقت به همراه داشته باشد. در واقع در اشعار منتسب به شاه آرتور، ارجاعاتی به ترانه سراییهای ولزی قرن ششم میلادی وجود دارد.
بر اساس این ادعاها، در اواخر دوران رومیها یک رهبر برای مردم بریتانیایی ظهور کرد. او به منظور مقابله با متجاوزین ساکسونی غیر مسیحی، مردم را متحد کرد و نام او آرتور بود. برای مثال، در یک شعر قدیمی به نام Gododdin که در میان سالهای 540 تا 640 پس از میلاد مسیح نوشته شده، یک سرباز کشته شده به شخصیت قهرمانانه شاه آرتور تشبیه شده است. پس احتمالا در آن زمان یک شخصیت واقعی مشابه میتوانست وجود داشته باشد که اغلب مردم هم با آن آشنایی داشته باشند.
در یک شعر دیگر از همین دوره، راهبی به نام گیلداس به خاطر میآورد که چگونه یک قهرمان به نام آمبروسیوس اورلیانوس مردم بریتانیا را در قرن ششم برای پیروزی نبرد Badon Hill هدایت میکرد. چند قرن بعد یک راهب دیگر ملقب به Nennius یک قهرمان مبارز متفاوت را به نام آرتور توصیف کرد که مردم را در نبرد مذکور و همچنین 11 جنگ دیگر رهبری کرده بود. ممکن است که همین قطعه از ننیوس به مان موث الهام بخشیده تا بعدها داستان تاریخی منتسب به شاه آرتور را به نگارش درآورد.
آیا این ارجاعات اثبات میکند که واقعا شاه آرتور یک شخصیت واقعی و تاریخی بوده است؟ در حالی که برخی تمایل دارند اینگونه فکر کنند، باید بگوییم که واقعا اینطور نیست. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، تاریخ نویسان مربوط به قرون وسطی علاقه داشتند واقعیت را با افسانه ترکیب کنند. بسیاری از این داستانها هم صدها سال پس از رخداد واقعه اصلی مکتوب شدهاند که احتمال تحریف را در آنها بیشتر میکند.
همچنان افراد زیادی معتقدند شاه آرتور در تاریخ واقعیت داشته و بر این ادعا اصرار میورزند. از طرف دیگر، تاریخ یاری نمیکند و سند قطعی از وجود این شخصیت دلیر افسانهای ارائه نمیدهد.