تکامل سیاه چاله / جهان هستی

انسان در نتیجه تکامل سیاه چاله شکل گرفته است

برخی دانشمندان معتقد هستند که آگاهی و هوشیاری انسان به‌واسطه تکامل سیاه چاله ایجاد شده است. این باور می‌تواند تغییر شگرفی در جهان‌بینی بشر و نقش انسان ایجاد کند.

تا پیش از قرن شانزدهم میلادی همه‌چیز ساده بود. انسان تصور می‌کرد در مرکز جهان هستی قرار دارد و خورشید به‌همراه چند سیاره دیگر به دور آن می‌چرخند. این باور می‌توانست تا حد زیادی به انسان آرامش دهد و البته زمینه گسترش عقاید خاصی را نیز فراهم کند. در آن زمان از تکامل سیاه چاله، مولتی‌ورس، جهان‌های موازی و نقش انسان در همه اینها صحبت نمی‌شد. هرچند یافته کوپرنیک همه‌چیز را تغییر داد.

جهان هستی زنده است و برای تکامل سیاه چاله ها تلاش می‌کند

تکامل سیاه چاله / جهان هستی

کوپرنیک گفت که کره زمین به دور خورشید می‌چرخد و ما جایگاه خاصی در جهان هستی نداریم. این باور به‌عنوان اصل کوپرنیکی معروف شد. از زمان کوپرنیک تا قرن بیست‌و‌یکم باورهای گوناگونی در مورد نقش انسان در جهان هستی ارائه شده است. هرچند دو اصل کوپرنیکی و انسان‌نگر هنوز توجهات زیادی را به‌خود جلب می‌کنند.

بر اساس اصل انسان‌نگر جهان هستی به‌وجود انسان نیاز دارد. هرچند اصل کوپرنیکی نقش انسان را بی‌اهمیت می‌داند و می‌گوید که قوانین فیزیک بر ما متکی نیستند. نگاهی به جهان هستی از دید تلسکوپ‌ها نشان می‌دهد که هر دو اصل تا حدودی درست و منطقی هستند.

تکامل سیاه چاله

هرچند اینجا سوال مهمی که مطرح می‌شود که به وضعیت کنونی جهان مربوط است. ابعاد و عمر انسان در مقایسه با جهان هستی فوق‌العاده ناچیز به‌نظر می‌رسد. همچنین این جهان عظیم تا جایی که ما می‌دانیم نشانه‌ای از شعور را در خود ندارد. پس چرا ما به‌عنوان موجوداتی دارای آگاهی وجود داریم؟

تضاد بین حیات در کره زمین و وضعیت کلی جهان هستی

اگر جهان هستی فقط برای انسان ساخته شده بود، قطعا می‌توانست کوچکتر باشد. به‌عنوان مثال یک سیاره یا سامانه خورشیدی و یا حتی یک کهکشان کافی به‌نظر می‌رسید. هرچند بر اساس دانش فعلی بشر ۲ ترلیون کهکشان در جهان هستی وجود دارد. همچنین چرا باید جهان ساخته شده برای انسان دارای سیاه چاله باشد؟ تکامل سیاه چاله هیچ کمکی خاصی به رفاه ما نمی‌کنند.

تکامل سیاه چاله / جهان هستی

برخی دانشمندان تصور می‌کنند که جهان هستی هرگز برای ایجاد موجودات هوشمندی همچون ما ایجاد نشده است. در عوض می‌توان گفت که جهان هستی با ایجاد و تکامل تعداد زیادی سیاه چاله رویکرد خاص خود را برای بقا دنبال می‌کند. بر همین اساس حتی می‌توان گفت که جهان هستی زنده است و انسان‌ها صرفا به‌صورت اتفاقی به‌وجود آمده‌اند.

هرچند اینجا یکی از بزرگترین مشکلات فلسفی جهان بروز می‌کند. جهان باید برای وجود انسان فوق‌العاده دقیق و تنظیم‌شده باشد. اگر جهان هستی به‌‌‌صورت اتفاقی ایجاد شده بود، خیلی زود همه‌چیز از کنترل خارج می‌شد. اگر برخی از مولفه‌های فیزیک مثل سرعت نور، جرم الکترون و پروتون و ثابت گرانشی را حتی اندکی تغییر دهید، اشکال گوناگون حیات و حتی ماده نابود خواهند شد.

تکامل سیاه چاله / جهان هستی

در این حالت جهان هستی نیز مدت زیادی دوام نمی‌آورد و قادر به تکامل نخواهد بود. اینجاست که دانشمندان نظریه جهان‌های مولتی‌ورس را مطرح می‌کنند. همانطور که کره زمین تنها یک سیاره در میان بی‌شمار سیاره دیگر است، جهان هستی کنونی نیز همین وضعیت را در مقایسه با جهان‌های دیگر دارد. در جهان‌های دیگر قوانین فیزیکی دیگری حاکم هستند و شاید اصلا موجودی به‌نام انسان وجود خارجی نداشته باشد.

نظریه انتخاب طبیعی کیهانی

برخی نظریه‌های مولتی‌ورس ادعا می‌کنند که ارتباطی بین جهان‌های مختلف وجود ندارد و همه‌چیز به‌صورت اتفاقی پیش می‌رود. هرچند که یک نظریه خاص به‌نام انتخاب طبیعی کیهانی باور جذابی را مطرح می‌کند. این نظریه اولین‌بار در سال ۱۹۹۲ توسط یک فیزیکدان نظری به‌نام Lee Smolin مطرح شد. بر اساس انتخاب طبیعی کیهانی جهان هستی نیز همچون موجودات زنده تولید مثل می‌کند و نسل‌های گوناگون دارد.

تکامل سیاه چاله / جهان هستی

این نظریه می‌تواند تا حدودی بین اصل کوپرنیکی و اصل انسان‌نگر تعادل برقرار کند. وقتی به پیچیدگی موجودات زنده و تعداد ترکیبات غیر زنده نگاه می‌کنیم، با خود می‌گوییم که امکان ندارد گونه‌های مختلف به‌صورت اتفاقی ایجاد شده باشند. در این هنگام می‌گوییم که احتمالا یک موجود قدرتمند همچون سازنده یک ساعت موجودات مختلف را خلق کرده است.

هرچند نظریه تکامل داروین به‌خوبی توضیح می‌دهد که چگونه موجودات زنده به‌صورت اتفاقی تکامل نیافته‌اند. بر اساس این نظریه شکل‌گیری موجودات جدید بر اساس انتخاب طبیعی بوده است که یعنی گونه سازگارتر با محیط اطراف به حیات ادامه می‌دهد. بسیاری نظریه انتخاب طبیعی داروین را یکی از موفقیت‌های مهم بشر می‌دانند؛ زیرا این نظریه نشان می‌دهد که چطور یک موجود پیچیده می‌تواند در نتیجه رخدادهای طبیعی ایجاد شود.

به‌‌همین‌خاطر نظریه انتخاب طبیعی می‌تواند مشکل جهان تنظیم‌شده برای حیات را هم حل کند. ما در جهانی مملو از موجودات پیچیده زندگی می‌کنیم؛ اما در اطراف کره زمین فقط سیاره‌ها و قمرهای مرده و غبار کیهانی وجود دارد. زمین برای حیات تنظیم شده، ولی جهان هستی اینگونه نیست. بر اساس نظریه انتخاب طبیعی کیهانی، جهان هستی برای تولید مثل و ایجاد جهان‌های جدید دیگر تنظیم شده است.

مولتی ورس

بر اساس این نظریه خاص همزمان با تکامل هر سیاه چاله یک جهان جدید و نوپا شکل می‌گیرد. جهان هستی ما نیز در ابتدا درون یک سیاه چاله شکل گرفته است. در اخبار علمی همیشه به مسئله تکینگی سیاه چاله اشاره می‌شود. نقطه‌ای که در آن ماده فو‌ق‌العاده متراکم شده و گرانش بی‌نهایت می‌گردد. دانشمندان بر این باور هستند که در این نقطه زمان متوقف شده و قوانین فیزیک بی‌معنی خواهند شد.

هرچند بر اساس نظریه انتخاب طبیعی کیهانی تکینگی نقطه آغاز جهانی دیگر است. از این نقطه زمان و ماده شکل مي‌گیرد بر این اساس حتی تکامل سیاه چاله کوچک نیز می‌تواند یک جهان هستی کاملا متفاوت را شکل دهد. بر همین اساس می‌توان گفت که جهان هستی همیشه در تلاش است تا سیاه چاله های جدید را ایجاد کند.

با نگاهی به اخبار نجوم می‌توان متوجه شد که سیاه چاله ها در پایان عمر ستاره‌های بزرگ شکل می‌گیرند. هرچند جالب اینجاست که شکل‌گیری ستاره‌های بزرگ بر پایه کربن است. این عنصر برای شکل‌گیری حیات در کره زمین نیز نقشی حیاتی ایفا می‌کند. کربن مونوکسید پس از مولکول هیدروژن دومین مولکول پرتعداد جهان هستی محسوب می‌شود.

انتخاب طبیعی کیهانی

پس از انفجار ابرنواختر حجم زیادی از گاز و غبار در فضا آزاد می‌شود. در این هنگام کربن مونوکسید به‌عنوان یک عامل خنک‌کننده ظاهر می‌شود تا مجددا ستاره‌های جدید شکل بگیرند.  در واقع می‌توان گفت که حیات نتیجه شکل‌گیری ستارگان است. ستارگان نیز نتیجه جهانی هستند که در راستای شکل‌گیری و تکامل سیاه چاله پیش می‌رود.

نظریه انتخاب طبیعی کیهانی به‌خوبی نشان می‌دهد که جهان هستی نیز همچون انسان دارای آگاهی است و برای بقا تلاش می‌کند. بر اساس این نظریه ما فقط بخش بسیار کوچکی از جهان‌های بی‌شمار هستیم و هرگز هدف اصلی آفرینش نبوده‌ایم. به‌همین‌خاطر می‌بینیم که شرایط در اکثر سیاره‌ها و مناطق جهان هستی ابدا مناسب شکل‌گیری موجود پیچیده و هوشمند دیگری نیست. هرچند که در کره زمین همه‌چیز در راستا و با هدف تکامل یک موجود هوشمند پیش رفته است.

بیشتر بخوانید:
دانشمندان از شباهت‌های عجیب مغز انسان و ساختارهای کیهان صحبت می‌کنند برنده نوبل ۲۰۲۰ می‌گوید که کیهان چندین چرخه بیگ بنگ را تجربه کرده است آیا مرکز جهان هستی وجود دارد؟ فیزیکدانان مایکروسافت مدعی شدند: انسان‌ها داخل یک رایانه خودآموز زندگی می‌کنند! ادعای ترسناک یک دانشمند؛ مدارکی دارم که نشان می دهد ما در یک شبیه سازی زندگی می کنیم

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*