در این مطلب شما را با جنبههایی از زندگی یونان باستان آشنا میکنیم که باورکردنی نیستند. از کشتار کودکان گرفته تا کامپیوتر آنالوگ و تحقیر زنان همگی بخشی از این تمدن درخشان باستانی بودند.
یونانیان باستان اغلب به عنوان بنیانگذاران تمدن غرب تمجید میشوند. همه ما تمایل داریم که عصر یونان باستان را به خاطر پیشرفتهایشان در فلسفه، دموکراسی، علم و هنر به عنوان یک دوران طلایی یاد کنیم.
۱۰ نکته عجیب و شگفتآور در مورد زندگی در یونان باستان
تمدن رود نیل با فرعونها و اهرام مصر شناخته میشود و یونان باستان نیز بهعنوان جامعهای مترقی معروف شده است. هرچند در لایه های زیرین این تمدنی طلایی مجموعه ای از حقایق کمتر شناخته شده، شگفت انگیز و حتی نگران کننده نهفته است که حقیقت زندگی یونان باستان را آشکار میکند. زندگی در یونان باستان همیشه گل و بلبل نبود. احتمالا زندگی در آن زمان هم سخت بوده و شکافهای اجتماعی عمیقی وجود داشته است. در ادامه به چند مورد از این حقایق جالب در مورد یونان باستان میپردازیم.
فیلسوفان مانند ستارههای راک امروزی عجیب و غریب بودند
فیلسوفان یونانی در واقع ستارههای راک یونان باستان بودند. آنها اغلب به دلیل مشارکت عمیقشان در تفکرات غربی مورد تجلیل قرار میگرفتند؛ اما برخی نیز به دلیل رفتارهای عجیب و غریب و اغلب شوکه کننده خود شناخته شده بودند.
برای مثال، دیوژن را در نظر بگیرید. او اهل سینوپ و از بنیانگذاران مکتب کلبیون بود. دیوژن در یک کوزه سرامیکی بزرگ در آتن زندگی میکرد و از حضور در اجتماع و هرگونه مادیگرایی پرهیز میکرد. او در طول روز یک فانوس با خود حمل میکرد و ادعا میکرد که در جستجوی یک مرد صادق است اما هرگز کسی را پیدا نمیکرد. او همچنین به صورت علنی شخصیتهای قدرتمند، از جمله افلاطون و نظریات آنها را مورد تمسخر قرار میداد.
هراکلیتوس معروف به فیلسوف تاریک یکی دیگر از فیلسوفان عجیب و غریب بود. او معتقد بود که تغییر جوهره اساسی جهان هستی است و به قول معروف شما نمی توانید دو بار وارد یک رودخانه شوید. هراکلیتوس تنهایی را ترجیح میداد. بههمینخاطر در کوهها عزلت نشینی را انتخاب کرده و از تعاملات اجتماعی خودداری میکرد. این تصاویر با آنچه از زندگی فلاسفه یونان باستان در ذهن داریم، کمی متفاوت هستند.
البته ریاضیدانان هم از این قضیه مستثنی نبودند. فیثاغورث بیشتر به خاطر قضیه فیثاغورث معروف شد. هرچند او یک جنبش مذهبی را پایه گذاری کرده بود که میتوان آن را ترکیبی از فلسفه، علم و عرفان دانست. وی همچنین قوانین سختگیرانهای را برای پیروان خود وضع کرده بود. مثلاً خوردن انواع لوبیا در مکتب آنها ممنوع بود. چرا؟ زیرا معتقد بودند که لوبیا حاوی روح مردگان است.
سیستم حقوقی آتن با ما بسیار متفاوت بود
همه میدانند که آتن مهد دموکراسی بوده است؛ اما اکثر مردم با سیستم حقوقی نسبتاً پیچیده و متفاوت آن چندان آشنا نیستند. در حالی که امروزه اکثر دادگاهها با حضور قضات و وکلا برگزار میشوند، در آتن، اقدامات قانونی توسط شهروندان عادی انجام میشد.
یکی از حیرتانگیزینترین جنبههای این سیستم حقوقی مفهوم تعقیب عمومی بود. بدین صورت که هر شهروندی میتوانست به طور رایگان هر زمان که بخواهد حتی از طرف شخص دیگری دعوای حقوقی را به جریان بیندازد. جای تعجب نیست که این موضوع گاهی اوقات منجر به دعاوی بیهوده و بدخواهانه میشد که موقعیت خوبی برای وکیلهای طمعکار فراهم میکرد.
دادگاههای آتن بزرگ بودند و هیئت منصفه آن متشکل از صدها شهروند بود که به قید قرعه انتخاب میشدند. داشتن چنین هیئت منصفه بزرگی به این دلیل بود که احتمال رشوه، تبعیض و سایر مفاسد را کاهش میداد. برخلاف هیئت منصفههای امروزی، مشورت اعضا به صورت خصوصی نبود بلکه بلافاصله پس از شنیدن استدلالها و دعاوی اتفاق میافتاد. در خوشبینانهترین حالت، اعضای هیئت منصفه از طریق رای گیری مخفی نظر خود را اعلام میکردند تا از انتقام جویی جلوگیری شود.
آتن همچنین مهد قوانین عجیب و غریبی بود که همه آنها منصفانه نبودند. برای مثال، اگر شهروندی تهدیدی برای دولت تلقی میشد امکان داشت تا ده سال تبعید شود. البته به این معنی نبود که حتما کار اشتباهی انجام داده یا قوانینی را زیر پا گذاشته بودند. فقط کافی بود که تهدید محسوب شوند. همین نیز سبب میشد که زندگی در یونان باستان اندکی شبیه زندگی در کشورهای دیکتاتوری امروزی باشد.
زندگی در یونان باستان: زنان شرایط بدی داشتند
دیدگاه ما به یونان باستان غالبا رمانتیک است. هرچند باید بدانیم مهد دموکراسی که از نظر آزادی با آنچه که در رسانههای امروزی بهتصویر کشیده میشود، کاملا متفاوت بوده است. یونان باستان یک جامعه مردسالار بود و زندگی زنان با مردان به ویژه از نظر حقوق و آزادی کاملاً متفاوت بود. در بیشتر شهرهای یونان، زنان محدود به نقشهای خانگی بودند و نمیتوانستند چهره عمومی و اجتماعی چندان پررنگی داشته باشند.
همچنین بررسیهای باستان شناسی نشان میدهد که زنان اجازه شرکت در مسائل سیاسی و رای دادن را نداشتند. حقوق مالکیت نیز برای آنها بسیار محدود بود. در آتن، زنان نمی توانستند به طور مستقل مالک چیزی باشند. هر ارثی که به آنها میرسید باید توسط خویشاوندان مرد اداره میشد. آنها همچنین اجازه نداشتند که خودشان همسر آیندهشان را انتخاب کنند.
انتخاب همسر توسط سرپرستان مرد آنها صورت میگرفت. ازدواج دختران نوجوان با مردان مسن هم امری کاملا طبیعی بود. پس از ازدواج نیز آنها باید در خانه میماندند و کارهایی نظیر مدیریت بردگان، اداره خانه و تولیدمثل را بر عهده میگرفتند. اگر زنی بدون همراهی یک مرد از خانه خارج میشد بسیار مورد غضب قرار میگرفت.
علاوه بر اینها، زنان در آموزش هم سهمی نداشتند. پسران برای یادگیری فلسفه، سخنوری و ورزش در مدارس تحصیل می کردند؛ اما دختران از این آموزشهای رسمی محروم بودند و در عوض بر مهارتهای خانگی مانند بافندگی و آشپزی تمرکز میکردند. در واقع یک زن نمیتوانست هنگام زندگی در یونان باستان احساس حضور در کشوری فوقالعاده متفاوت و مترقی را داشته باشد.
تنها جایی که به زنها بهای بیشتری میدادند اسپارت بود. زنان اسپارتی به جای اینکه با آنها مانند برده رفتار شود، از آزادی و تحصیلات بیشتری برخوردار بودند. آنها ورزش میکردند تا برای به دنیا آوردن فرزندان قوی آماده باشند. همچنین زنان اسپارتی بیشتر از زنان آتنی تشویق میشدند تا نظر خود را بیان کنند.
اسپارتها کودک کش بودند
اسپارتها به دلیل مهارت نظامی و شیوه زندگی منظم خود مشهور شده بودند و به عنوان یکی از بزرگترین جنگجویان جهان در تاریخ ثبت شدهاند. اما خیلیها با جنبههای تاریک زندگی اسپارتها آشنا نیستند. نوزادان اسپارتی به محض تولد تحت بازرسی دقیق بزرگان قرار میگرفتند. در این معاینه، آمادگی جسمانی و سلامت عمومی کودک مشخص میشد. اگر تشخیص میدادند کودک ضعیف، بیمار، بد شکل یا نامطلوب است آنها را به مکانی به نام آپوته می بردند. این مکان یک شکاف در رشته کوه های تایژتوس است که در آن نوزادان رها می شدند تا بمیرند.
اسپارتها یک جامعه جنگجو بودند که قدرت و تابآوری جمعی را بر زندگی فردی اولویت میدادند. بنابراین کشتن کودکان ضعیف این تضمین را میداد که فقط بهترینها زنده میمانند تا در آینده سربازان خوبی شوند و یا نسلهای قوی را تولید کنند. با اینکه این عمل طبق استانداردهای امروزی نفرت انگیز به نظر میرسد، اما برای آنها کودککشی کم هزینه ترین راه برای تضمین تداوم شکوه و قدرت اسپارتها بود.
یونانیان باستان اولین کامپیوتر آنالوگ را اختراع کردند
وقت آن است که درباره موضوعات مثبت زندگی در یونان باستان هم صحبت کنیم. این دستگاه که به نام آنتیکیترا معروف است، در سال 1901 در یک کشتی غرق شده در سواحل یکی از جزایر یونان به نام آنتیکیترا کشف شد. گفته میشود که قدمت آن به حدود 100 سال قبل از میلاد برمی گردد. این وسیله عجیب به قدری پیچیده است که تا زمان اختراع ساعت های مکانیکی در قرن 14 میلادی هیچ فناوری دیگری توان رقابت با آن را ندارد.
اعتقاد بر این است که این کامپیوتر آنالوگ برای پیشبینی رخدادهای نجومی مثل خسوف کاربرد داشته است. همچنین یونانیان باستان از آن برای تنظیم تقویم و رخدادهای مهم زندگی اجتماعی خود استفاده میکردند. این دستگاه سیستم پیچیدهای دارد که در آن چرخ دندههای به هم پیوسته در یک جعبه چوبی با صفحه ها و نشانگرهای برنزی قرار گرفتهاند. در قسمت جلویی دستگاه دو صفحه قرار دارد که چرخه خورشیدی و قمری را نشان میداد، در قسمت پشتی آن نیز یک سری نوشتهها و مقیاسهایی دیده میشود که چرخه اجرام آسمانی دیگر را نشان میدهند.
آنتیکیترا آنقدر پیشرفته است که درک ما را از فناوری و زندگی یونان باستان را کاملاً تغییر میدهد. این سطح از دانش مهندسی و نجومی بسیار فراتر از تصورات اولیه باستانشناسان است. خوشبختانه تحقیقات اخیر با استفاده از تکنیکهای تصویربرداری پیشرفته به دانشمندان این امکان را داده است که نحوه عملکرد آن را شبیهسازی کنند. همین نیز سبب شده که نبوغ باورنکردنی سازندگان آن بر همگان آشکار شود.
ورزشکاران به صورت برهنه به رقابت میپرداختند
بر کسی پوشیده نیست که یونانیها ورزش را دوست داشتند، ولی کمتر کسی میداند که ورزشکاران یونانی در مسابقات به صورت برهنه رقابت میکردند. این ورزش به ژیمنوس (به زبان یونانی یعنی برهنه) معروف بود و در بازیهای المپیک و سایر جشنوارههای بزرگ پانهلنیک رایج بود. هرچند دلیل این کار علاقهمند کردن افراد به مسائل اروتیک نبود، بلکه برهنگی چندین هدف را دنبال میکرد.
این رویکرد نماد برابری رقبا بود زیرا برتریهایی مانند ثروت و موقعیت را از بین میبرد. همچنین یونانیان باستان با برجسته کردن شکل ایدهآل بدن انسان به خدایان ادای احترام میکردند. از نظر عملی نیز برهنگی آزادی حرکت بیشتری به ورزشکاران میدهد و احتمال گرم شدن بیش از حد آنها را میکاست.
مسابقات ورزشی علاوه بر ماهیت اصلی خود، نوعی جشن فرهنگی و مذهبی نیز محسوب میشوند. جشنی که فقط شهروندان مرد میتوانستند آن را تماشا کنند. با این حال، در برخی رویدادها مانند بازیهای هرایین به زنان نیز اجازه حضور داده میشد. این جنبه از زندگی در یونان باستان قطعا با آنچه در فیلمهای هالیوودی میبینیم، کاملا متفاوت است.
مهمانیهای یونان باستان حول مستی و مشاجره میچرخید
سمپوزیوم نوعی بزم بود که در آن مردان برای نوشیدن، خوردن و گپ زدن دور جمع میشدند و از موسیقی و سایر سرگرمیها لذت میبردند. این مهمانیها معمولاً توسط خواص و در خانههای شخصی برگزار میشدند. در آنجا مهمانها روی کاناپههای مجللی که به صورت دایره یا نیم دایره چیده شده بودند، تکیه میدادند.
نوشیدنی منتخب این بزمها شراب بود که در مقادیر فراوانی سرو اما با آب مخلوط میشد. با وجود رقیق شدن، شراب همچنان قوی بود و مهمانها اغلب بیش از حد مینوشیدند.
هنگامی که به اندازه کافی مینوشیدند و مهمانها گرم میگرفتند، مناظره برگزار میکردند. این مناظرهها طیف وسیعی از موضوعات را شامل می شد، از فلسفه و سیاست گرفته تا شعر و عشق. کم کم مناظرهها داغ میشدند و مستی هم منجر به بینش و استدلال عمیقتر میشد. آثار معروفی مانند «سمپوزیوم» افلاطون، این بزمها را بخش مهمی از زندگی در یونان باستان معرفی میکند. محیطی برای گفتمان جدی فلسفی که البته همراه با مستی پرشورتر میشد.
زندگی در یونان باستان: بردهداری عمومی یک عمل رایج بود
امروزه سیستم بردهداری را بیشتر با روم باستان میشناسیم؛ اما یونانیها نیز با بردهداری بیگانه نبودند. آنها حتی شکل منحصر به فرد خود را از بردهداری به نام بردهداری عمومی را داشتند. بردگان عمومی، معروف به دموسیوی بجای اینکه برده شهروندان باشند در اختیار دولت بودند. آنها نقش مهمی در جامعه داشتند و برای انجام کارهایی مانند حفظ زیرساختها و انجام وظایف اداری استفاده میشدند.
بردگان عمومی اغلب کارمندان، کاتبان و منشیانی بودند که اسناد رسمی مهم را اداره میکردند. برخی دیگر پلیسهایی به نام کمانداران سکایی بودند. از این بردگان برای حفظ نظم در تجمعات عمومی و اجرای قوانین استفاده می شد. از سایر بردهها در کارهای عمومی مانند تعمیر و نگهداری جادهها، ساختمانسازی و دیگر زیرساختهای ضروری استفاده میشد. قطعا زندگی در یونان باستان برای بردههای عمومی چندان جذاب نبود.
بردگان عمومی تا حدودی آزادی داشتند و اغلب دستمزد دریافت میکردند که به آنها امکان پس انداز پول را میداد. آنها همچنین گاهی اوقات میتوانستند آزادی خود را بخرند. برده عمومی بودن معمولا گزینه بسیار بهتری نسبت به برده خصوصی بود. با این حال، آنها همچنان برده بودند و یک دارایی تلقی میشدند و از بسیاری آزادیها و حقوق شهروندی محروم بودند. زندگی آنها به شدت توسط دولت و مقامات یونان باستان کنترل میشد. همچنین زندگی بردگان میتوانست در تنها یک لحظه و بسته به تصمیم صاحبان آنها تغییر کند.
دندانپزشکی یونان باستان مثل کابوس بود
یونانیان باستان پیشرفت زیادی در زمینه پزشکی داشتند، اما تلاش آنها در دندانپزشکی نسبتا وحشتناک بود. دندانپزشکان یونان باستان مانند دندانپزشکان امروزی با مسائل رایجی مانند پوسیدگی دندان و بیماریهای لثه سر و کار داشتند. هرچند روشهای آنها برای درمان ابتدایی و طبق استانداردهای امروزی دردناک محسوب میشد.
هیچ کس دوست ندارد دندانهای خود را بکشد؛ اما در یونان باستان این یک روش رایج برای درمان دندان پوسیده بود که با استفاده از فورسپس (یک ابزار فلزی شبیه انبردست) انجام میشد. همچنین کشیدن دندان بدون داروی بیحسی انجام میشد و همین عمل را کمی ناخوشایند میکرد. بههمینخاطر افرادی که در یونان باستان زندگی میکردند، چندان دل خوشی از دندانپزشکان نداشتند.
وقتی صحبت از بهداشت دندان در یونان باستان میشود، مشخصا خمیردندان جز گزینهها نبود. در عوض، آنها ترکیبی از عسل، سرکه و زاج را برای تمیز کردن دندانها و کاهش دردشان استفاده میکردند. پزشکان مشهوری مانند بقراط و جالینوس توضیحات مفصلی از بیماریهای دندانی و درمانهای آن ارائه و ثبت کردهاند.
زندگی در یونان باستان: دموکراسی یونان آنقدرها هم کامل نبود
دموکراسی آتن با آنچه امروزه در اکثر کشورهای غربی به کار میرود، بسیار متفاوت بود. این دموکراسی یک نسخه بسیار محدود از دموکراسی امروزی بود. در آتن، تنها شهروندان مرد آزاد میتوانستند در جریانهای سیاسی شرکت کنند. یعنی زنان، بردگان و متیکها (خارجیهای ساکن آتن) از این حقوق بیبهره بودند.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، به دلیل جامعه مردسالار آن زمان زنان به طور کامل از تمام جنبههای سیاست کنار گذاشته شده بودند.
زنان نمیتوانستند رای دهند یا پست سیاسی داشته باشند. بعد از آن بردگان بودند که بخش عظیمی از جمعیت را تشکیل میدادند. اما آنها نیز مانند یک دارایی محسوب میشدند و حق رای نداشتند. آنها ممکن بود شغلهای ساده داشته باشند اما حق نداشتند پا را از آن فراتر نهند. متیکها علیرغم کمک به اقتصاد و فرهنگ یونان باستان یک شهروند عادی محسوب نمیشدند و از زندگی سیاسی محروم بودند.
در میان شهروندان آتن هم برای داشتن نقشهای سیاسی ثروت حرف اول را میزد. نظام سیاسی از افراد مرفهی حمایت میکرد که میتوانستند زمان و منابع لازم را برای مشارکت در خدمات عمومی فراهم کنند. احتمال داشت شهروندان عادی نیز عضوی در مجامع و مراکز تصمیمگیری باشند؛ اما منصبهای مهم معمولاً در اختیار خواص و ثروتمندان بود.
در واقع دموکراسی آتن گامی در مسیر درست اما به شدت محدود بود. این دموکراسی بخش عمدهای از مردم و مشارکت آنها در جامعه را نادیده میگرفت. در بیشتر موارد دموکراسی بازی مردان ثروتمند برای تضمین تداوم سلطه ثروتمندان محسوب میشد. با وجود تمام نکات منفی گفته شده در مورد زندگی در یونان باستان، نباید فراموش کرد که این تمدن به چند هزار سال پیش تعلق دارد. زمانی که بسیاری از کشورهای جهان بویی از فرهنگ و دموکراسی نبرده بودند. حتی میتوان وضعیت یونان باستان را با برخی از کشورهای امروزی مقایسه کرد.