دانشمندان موفق شدهاند در دستاوردی حیرتانگیز و البته ترسناک امکان کنترل مغز و رفتار را با استفاده از میدان مغناطیسی فراهم کنند. بدینترتیب ممکن است در آینده نوع جدیدی از بردهداری را شاهد باشیم.
ایده کنترل مغز جدید نیست و در فیلمهای تخیلی مختلف دیده شده است. همچنین بارها دانشمندان گوناگون تلاش کردهاند راهی برای کنترل مغز پیدا کنند. رویکردی که بهنظر فوقالعاده ترسناک بهنظر میرسد و میتواند عواقب وحشتناکی داشته باشد. البته در گذشته هیچکدام از آزمایشها نتوانسته بودند به موفقیت چشمگیری دست یابند، اما ظاهرا شرایط تغییر کرده و اکنون دانشمندان میتوانند با میدان مغناطیسی مغز را کنترل کنند.
دستاورد شگفتانگیز دانشمندان برای کنترل مغز با استفاده از میدان مغناطیسی
آزمایشهای مختلف کنترل مغز ابتدا روی جانوران انجام میشدند. در این آزمایشها نیز معمولا از الکترودهای بزرگ استفاده میشد که از یک طرف به جانور و از طرفی دیگر به یک سیستم بیرونی متصل بودند. همچنین دانشمندان مجبور میشدند برای اینکار جراحیهای بسیار زیادی را نیز روی جانور انجام دهند. هرچند که در نهایت جانور بیچاره نهتنها آزادی عمل خود را از دست میداد، بلکه آزادکی حرکتی چندان زیادی هم نداشت.
حالا دانشمندان حاضر در موسسه علوم پایه کره ادعا میکنند که توانستهاند به دستاورد حیرتانگیزی در زمینه نورولوژی دست یابند. پژوهشگران کرهای ظاهرا موفق شدهاند با ترکیبی از ژنتیک، نانو ذرات و میدان های مغناطیسی بخشهای مشخصی از مغز را هدف قرار داده و کنترل آن را در دست بگیرند. آنها فناوری جدید خود را Nano-MIND نامیدهاند و بر این باور هستند که نباید رویکرد منفی نسبت به آن داشت.
در واقع فناوری جدید میتواند این امکان را به دانشمندان بدهد که از راه دور مدارهای عصبی خاصی را فعال کنند. این کار نیز فقط برای اهداف پژوهشی انجام خواهد شد و قرار نیست در اختیار دولتها قرار بگیرد. دکتر Jinwoo Cheon، سرپرست تیم پژوهشی تاکید میکند که آنها توانستهاند اولین فناوری کنترل مغز جهان را با استفاده از میدان های مغناطیسی ارائه دهند.
این فناوری میتواند بهصورت گسترده برای درک هرچه بهتر کارکردهای مناطق مختلف مغز استفاده شود. همچنین میتوان از آن برای ساخت شبکههای عصبی مصنوعی پیشرفته، فناوریهای ارتباط دو سویه بین مغز و کامپیوتر و درمانهای جدید برای بیماریهای عصبی استفاده کرد. با وجود این، بسیاری از علاقهمندان به اخبار علمی نگاه مثبتی به فرآیند کنترل مغز ندارند.
تحریک مغزی یک حوزه نسبتا نوظهور در نورولوژی است که سعی میکند با پالسهای الکترومغناطیسی گسترده مغز را تحتتاثیر قرار داده و مجبور به تغییر رفتار کند. بهمنظور هدف قرار دادن مدارهای خاص در مغز نیز دانشمندان حوزه دیگری از پزشکی و سلامت بهنام اپتوژنتیک را وارد ماجرا کردهاند. جایی که میتوان مکانیزمهای مهندسیشده خاصی را با استفاده از منابع نوری در سلولهای عصبی فعال کرد.
در روش جدید دانشمندان کانالهای یونی را در مجموعههای خاصی از سلولهای عصبی موش قرار دادند. همچنین بهجای استفاده از یک فیبر برای ارائه منبع نوری، کانالهای یونی طوری تعریف شده بودند که میتوانستند بهصورت مغناطیسی روشن شوند. در این مرحله فقط یک منبع مغناطیسی بسیار قوی مورد نیاز بود تا به نانو ذرات فشار آورد.
بهمنظور پیاده کردن روش جدید، دانشمندان سه مرحله آزمایش را طراحی کردند. مرحله اول دریافتکنندههای حاضر در سیستم غذا خوردن و تشویق شدن را در قسمت غذه هیپوتالاموس مغز هدف قرار میداد. نظارت بر رفتار جانور و مدل غذا خوردن آن نشان داد که وضعیت هنگام فعال بودن و غیرفعال بودن میدان مغناطیسی تغییر میکند. در واقع آزمایش بهخوبی آشکار کرد که میتوان با میدان مغناطیسی تمایل موش برای غذا خوردن را بهراحتی فعال یا غیرفعال کرد یا به بیان سادهتر مغز را کنترل تحت کنترل درآورد.
در این آزمایش نورونهای محرک گروهی از موشها فعال شده بود. همین نیز باعث شد که آنها نصف میزان همیشه غذا بخورند. هرچند در گروه دوم که نورونهای بازدارنده فعال شده بود، اشتهای موشها برای خوردن غذا دو برابر شد. غذه هیپوفیز میتواند در رابطه با رفتارهای اجتماعی نیز تاثیرگذار باشد. بههمینخاطر دانشمندان تصمیم گرفتند با آزمایشی دیگر تاثیر میدان های مغناطیسی بر کنترل مغز را ارزیابی کنند.
در این آزمایش یک موش که تحت مهندسی ژنتیک قرار گرفته بود وارد اتاقی شد که در آن یک موش کاملا غریبه قرار داشت. پس از فعال شدن میدان مغناطیسی ناگهان موش اول شروع به نشان دادن رفتارهای دوستانه کرد. دانشمندان در آزمایش سوم خود گیرندههایی را در مغز هدف قرار دادند که مسئول رفتارهای مادرانه هستند. آنها سپس موشهای ماده را وارد اتاقی کردند که در آن چند بچه موش حضور داشتند.
فعال شدن میدان مغناطیسی باعث شد که موشهای ماده سریعتر به گریه بچهها واکنش نشان دهند و برای مدتزمان بیشتری به آنها رسیدگی کنند. هر سه آزمایش بهخوبی مشخص کردند که میتوان از میدان های مغناطیسی برای کنترل مغز و رفتارهای یک جانور استفاده کرد.
سوال مهم اینجاست که آیا میتوان از این فناوری برای کنترل مغز انسانها نیز استفاده است یا خیر. فناوری اشاره شده این ظرفیت را دارد؛ اما چنین اتفاقی در آینده نزدیک رخ نخواهد داد. پیچیدگی مغز موش ابدا قابل مقایسه با مغز انسان نیست. همچنین اگرچه این فناوری میتواند در زمینههای پزشکی کاربردهای فراوانی داشته باشد، اما محدودیتهای اخلاقی احتمالا مانع از توسعه آن خواهد شد.
پیشرفتهای اخیر در حوزه نورولوژی در حالی مطرح میشوند که برخی از دانشمندان بر ضرورت ساخت ابرانسان اصرار دارند. بهباور این افراد ما باید محدودیتهای انسان کنونی را از بین ببریم و گونه جدیدی را ایجاد کنیم که توانایی زندگی در سیارههای دیگر را دارد. در این حالت شاید روزی فرا برسد که همانند فیلمهای تخیلی انسان بتواند با مغز خود و از طریق میدان های مغناطیسی سایر موجودات را کنترل کند.