امروز میخواهیم به ماجرای ماهواره شوالیه سیاه بپردازیم. جرمی مشکوک و عجیب که از نظر برخی به موجوات فضایی تعلق دارد و از نظر برخی دیگر صرفا یک تهوم و تئوری توطئه بیارزش است.
تاریخچه نهچندان جالب سازمانهای دولتی باعث شده که افراد زیادی به آنچه بهصورت رسمی در اخبار علمی منتشر میشود شک داشته باشند. به همینخاطر است که هنوز گزارشهای مربوط به یوفو و موجودات فضایی طرفداران زیادی دارد و افراد نگران پیشرفت هوش مصنوعی هستند. هرچند امروز میخواهیم به داستان ماهواره شوالیه سیاه بپردازیم. ماجرایی که چندین دهه ناسا و علاقهمندان به فضا را درگیر خود کرده است.
ماهواره شوالیه پنهان چندین دهه ناسا را درگیر خود کرده است
اول از همه یکبار دیگر به تصویر بالا نگاه کنید. ناسا این تصویر را در سال ۱۹۹۸ و هنگام فرستادن اولین ماموریت شاتل فضایی به ایستگاه فضایی بینالمللی گرفت. در این تصویر یک شیء سیاه نامشخص جلب توجه میکند. پس از مدتی آنقدر بحثها در مورد این شیء سیاه زیاد شد که ناسا آن را آیتم STS088-724-66 نامید و در دسته زبالههای فضایی حاضر در مدار پایینی زمین قرار دارد.
جری راس، فضانورد حاضر در ماموریت اشاره شده نیز گفت که آنچه در تصویر میبینید صرفا یک پتوی فضایی است. این پتو هنگام تلاش فضانوردان در اتصال ماژول آمریکایی به ماژول روسی در ایستگاه فضایی بینالمللی جدا شده است. هرچند که برای طرفداران تئوری توطئه آنچه در تصویر میبینید یک ماهواره مصنوعی ۱۳ هزار ساله است که با نام شوالیه سیاه شناخته میشود. بهباور این افراد شوالیه سیاه به تمدنهای پیشرفته باستانی تعلق دارد و آنها وضعیت زمین را ارزیابی میکنند.
دلایل و شواهد ارائه شده برای اثبات حضور بیگانگان
اما چطور شد که افراد به چنین باوری رسیدند؟ ماجرا از سال ۱۸۹۹ شروع شد. در آن زمان نیکولا تسلا اعلام کرد که در هنگام انجام آزمایشهای رادیویی خود سیگنالهایی را از فضا دریافت کرده است. تسلا باور داشت که موجودات فضایی سعی دارند از طریق اعداد با انسانها ارتباط برقرار کنند؛ زیرا اعداد همچون یک زبان جهانی هستند.
در فوریه ۱۹۰۱ تسلا مجددا ادعای خود را تکرار کرد. او گفت که این سیگنالها را بهصورت دورهای دریافت میکند و آنچنان ترتیب مشخصی از اعداد را نشان میدهند که نمیتواند به دلیل شناختهشده دیگری مرتبط باشد. تسلا باور داشت که بهعنوان اولین انسان توانسته پیامی را از موجودات بیگانه دیافت کند. طرفداران نظریه ماهواره شوالیه سیاه مصاحبه تسلا را بهعنوان اولین مدرک برای اثبات ادعای خود مطرح میکنند. بهباور این افراد پالسهای رادیویی دریافتی به شوالیه سیاه تعلق داشته است.
از زمان تسلا تاکنون شاهد پیشرفتهای شگفتانگیزی در اخبار نجوم بودهایم. اکنون دانشمندان بر این باور هستند که اجرام حاضر در مدار زمین میتوانند پالسهای رادیویی را از خود منتشر کنند و این مسئله کاملا عادی است. البته هنوز نمیتوان با قطعیت گفت که تسلا پالسهای ارسالی از چه منبعی را دریافت کرده؛ اما یک نظریه محبوب به تپاختر اشاره دارد. اجرام آسمانی بسیار دوری که بهصورت مرتب پالسهایی را در قالب امواج رادیویی ارسال میکنند.
طبیعتا شوالیه سیاه نیز میتوانسته پالسهایی را به زمین ارسال کرده باشد، ولی این مسئله باعث نمیشود که از آن بهعنوان یک ماهواره بیگانه یاد کنیم. یکی دیگر از شواهدی که توسط طرفداران تئوری توطئه مطرح شده است به سال ۱۹۲۷ مربوط میشود. در آن زمان یک مهندس عمران و اپراتور آماتور رادیو بهنام Jorgen Hals متوجه تعدادی سیگنال عجیب رادیویی شد. او از اسلو پیامهایی را مخابره میکرد؛ اما سیگنالها بهصورت پیشبینی نشدهای چند ثانیه بعد به او برمیگشتند. هالز معتقد بود که موجودات فضایی در زمینه نقش داشتهاند.
پنجاه سال پس از این اتفاق فردی بهنام Duncan Lunan تصمیم گرفت راز اکوهای رادیویی هالز را کشف کند. بهباور وی حضور یک جرم عجیب ۱۳ هزار ساله (این عدد به موقعیت ستاره قطبی ارتباط دارد) در مدار ماه میتواند باعث ایجاد چنین اکوهایی شود. هرچند برخلاف باور طرفداران ماهواره شوالیه سیاه، امروزه مشخص شده است که تاخیر ۲.۷ ثانیهای اکوهای رادیویی طبیعی است. از آن زمان نیز Lunan سعی کرده از نظریه ماهواره شوالیه سیاه فاصله بگیرد.
اما اینها تنها مدارک عرضه شده برای ماهواره شوالیه سیاه نیستند. در سال ۱۹۶۰ نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد که توانسته یک ماهواره ناشناخته را کشف کند. بهباور ارتش آمریکا این ماهواره به شوروی تعلق داشت و در حال جاسوسی بود. هرچند در نهایت مشخص شد که ماهواره مشکوک در واقع تکهای جدا شده از دیسکاور 5 (یک ماهواره شناسایی آمریکایی) بوده است. با وجود انتشار گزارش رسمی هنوز برخی افراد به گزارش ابتدایی نیروی دریایی اشاره میکنند و آن را سندی قطعی برای اثبات حضور ماهواره شوالیه سیاه بهحساب میآورند.
البته یک تئوری توطئه جذاب نمیتواند صرفا بهخاطر چند گزارش جداگانه و نامشخص معروف شود، بلکه باید افراد معروف نیز آن را بهنوعی تایید کنند. اتفاقی که در سال ۱۹۶۳ رخ داد. در آن سال Gordon Cooper، فضانورد پروژه مرکوری اعلام کرد که در طول پانزدهمین چرخش خود بهدور مدار زمین یک یوفو را دیده است. بعدها کوپر اعلام کرد که هرگز هیچ چیز عجیبی را در آن ماموریت ندیده؛ اما طرفداران نظریه ماهواره شوالیه سیاه به مصاحبههای بعدی او توجه نمیکنند.
رویکرد متفاوت در رابطه با ماهواره شوالیه سیاه
از جنبه روان شناسی مسئله ماهواره شوالیه سیاه کاملا قابل درک است. در واقع برخی افراد از جمله Alice Gorman، استاد روان شناسی دانشگاه آدلاید استرالیا تعجب میکنند که چرا تئوری های توطئه بیشتری در خصوص اجرام فضایی وجود ندارد. مسئله اینجاست که حتی با وجود قویترین تلسکوپها نیز نمیتوان اجرام حاضر در مدار زمین را با جزئیات کامل دید. وقتی هم که جزئیات کافی نباشند، انسان از قدرت تخیل خود استفاده میکند.
همچنین توجه داشته باشید که اگرچه ناسا و دیگر سازمانهای فضایی کاتالوگی از زبالههای فضایی جمعآوری کردهاند، اما واقعیت اینجاست که آنها اطلاعات کاملی در رابطه با این اجرام ندارند. مخصوصا اینکه گاهی دولتهای مختلف بهخاطر مسائل امنیتی از ارائه جزئیات خودداری میکنند. در رابطه با تصویر منتشر شده نیز میتوان خطای دید را مطرح کرد. بسیار پیش آمده است که افراد پس از مشاهده یک پرنده یا هواپیما تصور کنند که یک یوفو دیدهاند.
علاوه بر اینها، طرفداران نظریه ماهواره شوالیه سیاه هنوز به یک پرسش مهم پاسخ ندادهاند. چطور یک ماهواره توانسته برای ۱۳ هزار سال در مدار زمین باقی بماند. آیا در این مدت به سوخت یا پیشرانهای نیاز نداشته است؟ آیا بیگانگان از ۱۳ هزار سال پیش به سیستمهای پیشرفتهای دسترسی داشتهاند که ما هنوز به آنها نرسیدهایم؟
با وجود همه موارد مطرح شده طرفداران نظریه ماهواره شوالیه سیاه همچنان روی برخی مسائل تاکید میکنند. آنها یادآور میشوند که سازمانهای فضایی معمولا روی زبالههای بزرگ تمرکز میکنند و ممکن است متوجه رفتارهای عادی یک جرم نسبتا کوچک نشوند. آنها یادآوری میکنند پیشرفتهای بشر در طول ۱۰۰ سال گذشته باعث شده که از کامپیوترهای غولپیکر ضعیف به تبلتهای بسیار باریک و کوچک برسیم. همچنین انسان در مدت بسیار کوتاهی از سفر با اسب به کاوش در فضا رسیده است.
آیا امکان ندارد که یک تمدن فضایی پیشرفته توانسته باشد یک فناوری خاص و پیچیده را درون جرمی بسیار کوچک قرار دهد و از طریق آن تمدن انسانی را زیر نظر بگیرد؟ آیا نمیتوان احتمال داد که ماهواره شوالیه سیاه توانسته باشد با مانورهای بسیار کوچک از برخورد با سایر اجرام حاضر در مدار زمین اجتناب کند؟
واقعیت اینجاست که انسان مدرن توانسته در تنها ۲۰۰ هزار سال از موجودی غارنشین به گونهای با توانایی سفر به سیارات دیگر تبدیل شود. بر همین اساس اصلا بعید نیست که یک تمدن پیشرفته با قدمت بیشتر توانسته باشد به فناوریهای بسیار پیچیده برای سفر در کهکشانها و زیر نظر گرفتن دیگر سیارهها دست پیدا کند.