بررسیهای علمی نشان میدهد که گرایش های سیاسی افراد بهسمت تفکرات آزادیخواهانه، محافظهکارانه و یا حالتهای سنتی و دیکتاتوری به تفاوت در ساختار مغز آنها بستگی دارد.
گسترش دموکراسی در بسیاری از کشورهای جهان سبب شده که افراد بتوانند عقاید سیاسی خود را بهصورت عمومی مطرح کنند. در نتیجه شاهد حضور احزاب گوناگون هستیم که هرکدام از مجموعهای عقاید و رویکردها دفاع میکنند. این احزاب نیز عموما طرفداران وفادار زیادی دارند. اکنون مشخص شده است که تفاوت در ساختار مغز باعث میشود که انسان به گرایش های سیاسی متفاوتی تمایل داشته باشد.
تاثیر مستقیم ساختار مغز بر گرایش های سیاسی افراد اثبات شد
گرایش سیاسی افراد معمولا در طول عمر بهندرت تغییر میکند. پس از رسیدن بزرگسالی تقریبا میتوان گفت که افکار و تمایلات سیاسی اجتماعی فرد تثبیت میشود و از آن پس شاهد تغییرات جزئی هستیم. مگر اینکه رخدادی عجیب بنیانهای فکری فرد را تغییر دهند. به همینخاطر است که ممکن است شخصی در طول عمر همیشه از جنبشهای آزادیخواهانه حمایت کند و فردی دیگر طرفدار آرامش و حفظ وضع موجود باشد.
این افراد عموما قادر نیستند دیگری را به تغییر باور یا رویکرد متقاعد کنند. هرچند ظاهرا مسئله فقط یک اختلاف نظر ساده نیست. چراکه پژوهشهای علمی نشان دادهاند گرایش های سیاسی با ساختار مغز افراد ارتباط مستقیم دارند. در سال ۲۰۱۱ پژوهشی در این رابطه منتشر شد که جهانیان را شگفتزده کرد. از آن زمان تاکنون بسیاری از دانشمندان سعی کردهاند با طرح مسائل مختلف نتایج بهدست آمده را زیر سوال ببرند. هرچند اکنون پس از گذشت چند سال شاهد پژوهش دیگری در رابطه با باورهای سیاسی هستیم.
پژوهشگران کالج آمریکایی یونان و دانشگاه آمستردام با بررسی ۹۲۸ جوان بین ۱۹ تا ۲۶ سال هلندی بهنتایج جالبی رسیدهاند. در طول این پژوهش از MRI برای اسکن مغز افراد استفاده شد. نکته مثبت اینکه تعداد افراد شرکتکننده در پژوهش جدید نسبت به پژوهش معروف انجام شده در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۰ برابر بیشتر بود.
از آنجایی که هلند دارای چندین حزب مهم و تاثیرگذار است، دانشمندان سعی کردند تعداد داوطلبان را بالا ببرند. اینکار سبب شد طیف گستردهای از افکار و باورهای سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در گام بعدی دانشمندان سعی کردند ارتباط بین ساختار مغز و گرایش های سیاسی افراد را پیدا کنند. به همینخاطر دادههای مربوط به اسکن مغز با سوالهای پرسیده شده از افراد در رابطه با هویت و باورهای سیاسی آنها مقایسه شد.
دانشمندان خیلی زود موفق شدند الگوی خاصی را تشخیص دهند. نتایج نشان داد که هرچه میزان ماده خاکستری در قسمت آمیگدال مغز بیشتر باشد، فرد دیدگاههای محافظهکارانهتری در سیاست خواهد داشت. قسمت آمیگدال مسئول کنترل درک انسان از تهدیدها و ارزیابی ریسک است. بدینترتیب عجیب نیست که حساس بودن افراد در رابطه با این موارد روی دیدگاههای اجتماعی آنها نیز تاثیر بگذارد.
در واقع برای این افراد امنیت و ثبات اهمیت بیشتری دارد و به همینخاطر تمایل دارند از دیدگاههای محافظهکارانه در سیاست حمایت کنند. تاثیر ساختار مغز بر گرایش های سیاسی دیگر نیز کاملا مشخص بود. ماده خاکستری بیشتر در مغز باعث میشود که افراد به سیاستهای اقتصادی سوسیالیستی تمایل داشته باشند و از دیدگاههای لیبرال و تغییرات گسترده اجتناب کنند.
البته توجه داشته باشید که لزوما ساختار مغز انسان باعث نمیشود گرایش های سیاسی دوگانه شکل بگیرند، بلکه وضعیت مغز میتواند به طیف گستردهای از افکار و باورها مرتبط باشد. اگرچه نتایج پژوهش انجام شده در سال ۲۰۱۱ عمدتا مورد تایید قرار گرفت؛ اما دادههای یک بخش کافی نبودند. بهبیانی دیگر دانشمندان موفق نشدند ارتباطی بین حجم ماده خاکستری در قسمت دیگری از مغز بهنام قشر سینگولیت و دیدگاههای محافظهکارانه پیدا کنند. در صورتی که این مسئله در سال ۲۰۱۱ مورد تاکید قرار گرفته بود.
در عوض پژوهشگران متوجه شدند بین قسمت دیگری از مغز بهنام شکنج دوکیشکل راست و تمایلات اقتصادی و اجتماعی سنتی و محافظهکارانه ارتباط وجود دارد. دانشمندان بر این باور هستند که این قسمت در شناخت چهره، رنگ و بدن نقش ایفا میکند؛ بنابراین تاثیر آن بر مسائل سیاسی چندان عجیب نیست. مخصوصا اینکه افراد معمولا دیدگاههای سیاسی را با رهبران خاص و معروف بهخاطر میآورند.
با وجود نتایج جذاب بهدست آمده، پژوهشگران تاکید دارند که نمیتوان گرایش های سیاسی را به ساختار مغز محدود کرد. چراکه باورها معمولا پیچیده و چندوجهی هستند و در نتیجه رویدادهای مختلف شکل میگیرند. آنها معتقد هستند که تنها توانستهاند تکهای از یک پازل بزرگ را پیدا کنند و باید پژوهشهای بیشتری در زمینههای مختلف برای ارزیابی باورهای سیاسی و اجتماعی انجام شود.
همچنین مقایسه گسترده ساختار مغزی افراد در مناطق مختلف نیز میتواند در این زمینه سودمند باشد. چراکه برخی مناطق و کشورها در طول تاریخ عموما از رویکردهای آزادیخواهانه استقبال کردهاند و برخی دیگر بیشتر به تغییرات محدود و سیستمهای بسته روی خوش نشان دادهاند.