ماجرای تکامل انسان هنوز پس از گذشت چند قرن بحثبرانگیز است. بسیاری تکامل و ارتباط بین انسان و میمون را قبول ندارند. این افراد میپرسند که اگر داستان تکامل انسان واقعا رخ داده است، پس چرا هنوز میمون ها در طبیعت زندگی میکنند؟
داروین با نظریه انتخاب طبیعی زلزلهای را در باور انسانها ایجاد کرد که پسلرزههای آن هنوز پس از گذشت چند قرن احساس میشود. بر اساس نظریه تکامل شرایط و فشارهای محیطی میتواند سبب شود که موجودات تطبیقناپذیر حذف شده و گونههای متفاوتی شکل بگیرند. در واقع بر اساس باور داروین موجوداتی مثل انسان بهصورت ناگهانی بهوجود نیامدهاند، بلکه نتیجه میلیونها سال تغییرات تدریجی هستند. با وجود این، افراد زیادی هستند که داستان تکامل انسان و میمون را باور نمیکنند.
داستان تکامل میمون و ایجاد انسان خطی نیست
معمولا وقتی صحبت از تکامل انسان میشود، افراد تصویر بالا را بهخاطر میآورند. از این تصویر اینگونه برداشت میشود که انسانها در گذر زمان و در نتیجه تکامل میمون شکل گرفتهاند. هرچند سوال مهم اینجاست که اگر ما از نژاد میمون ها هستیم، پس چرا هنوز آنها در طبیعت حضور دارند؟ برخی نیز میپرسند که چرا در جهان جانوری نیمه میمون نیمه انسان دیده نمیشود. این سوالها بیشتر ریشه در باور اشتباه در تکامل دارند.
نکته مهم اینجاست که تکامل بهصورت خطی رخ نمیدهد. در واقع نمیتوان گفت که انواع مختلف میمونسانان یکی پس از دیگری ایجاد شدهاند و در آخر نیز نوبت به انسان رسیده است. اگر بخواهیم کمی دقیقتر صحبت کنیم انسان با شامپانزهها و دیگر کپیهای بزرگ فامیل هستند. در فرآیند تکامل شاخته انسان میلیونهای سال پیش از شاخه شامپانزه جدا شده است. به همینخاطر نیای اصلی انسان اکنون وجود خارجی ندارد.
بررسیهای دانشمندان نشان میدهد که حدود ۶ تا ۷ میلیون سال پیش انسانها و شامپانزهها از یک نیای مشترک بهوجود آمدند. این نیای مشترک اکنون کاملا منقرض شده است و در طبیعت وجود ندارد. هرچند فشارهای مختلف وارد شده به این گونه جانوری در طول حیات باعث شد که بهتدریج دو گونه مختلف انسان خردمند و شامپانزه شکل بگیرند.
متاسفانه فسیل کاملی از نیای مشترک انسان و شامپانزه پیدا نشده است. البته چندان هم این مسئله عجیب نیست، زیرا چنین چیزی در رابطه با اکثر موجودات صدق میکند. با وجود این وضعیت، دانشمندان تردیدی در وجود داشتن نیای مشترک و داستان تکامل میمون و انسان ندارند. چراکه DNA انسان و شامپانزه تا ۹۸.۸ درصد یکسان است.
دانشمندان بر این باور هستند که شاخههای تکاملی انسان و شامپانزه نیز بهصورت خطی به تنه درخت تکامل متصل نمیشوند، بلکه در طول مسیر بارها شاهد تقسیمبندیهای مختلف هستیم. مثلا نیای مشترک ما و شامپانزهها خود نتیجه انشعاب ایجاد شده بین خانواده گوریلها و شامپانزهها بوده است. بهطورکلی داستان تکامل میمون کمی پیچیده بهنظر میرسد. هرچند که تصویر موجود میتواند تاحدودی ماجرا را راحتتر جلوه کند.
ظاهرا بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون سال پیش کپیهای بزرگ و میمون ها دو مسیر تکاملی متفاوت را پیش گرفتهاند. چند میلیون سال بعد نیز نیای مشترک آنها که اکنون وجود ندارد، مجدد تکامل یافته و گونه دیگری از جانوران را ایجاد کرده است.
در پاسخ به سوال آغازین باید گفت که ما بهطور مستقیم از نژاد میمون های کنونی نیستیم و فقط در یک خانواده حضور داریم. شامپانزه، اورانگوتان، گوریل و … همگی میلیونها سال پیش نیای مشترکی داشتهاند؛ اما مسیر ما از آنها جدا شده است. اکنون نیز نیای مشترک هیچکدام از میمونسانان و انسانسانان در طبیعت وجود ندارد.