در قرون وسطی انتشار یک کتاب عجیب درباره جادو باعث شد که جنونی همگان را فرا بگیرد. این جنون آشوبی گسترده را راه انداخت و به کشته شدن جادوگران در سرتاسر اروپا منجر شد.
در طول تاریخ بشر جادو و جادوگری همیشه جایگاهی ویژه داشته است. حتی امروزه نیز بخش قابلتوجهی از جمعیت کره زمین بهقدرت جادو و عوامل فراطبیعی باور دارند. در اواخر قرون وسطی و اوایل دوران مدرن مردم اروپا بهشدت از جادوگران آزردهخاطر بودند. آنها جادوگران را عامل بلایای مختلف و مشکلات خود میتوانستند. انتشار یک کتاب خاص نیز زمینه را برای کشته شدن جادوگران فراهم کرد.
مبارزه با جادوگران سبب کشته شدن هزاران انسان بیگناه شد
در سال ۱۴۸۷ یک برادر روحانی مسیحی بهنام Heinrich Kramer تصمیم گرفت کتابی را بهنام چکش جادوگران منتشر کند. در این کتاب توضیحاتی در رابطه با جادو آورده شده بود و به افراد راهنمایی میکرد که چطور میتوان جادوگران را شناسایی و محاکمه کرد. همزمان شدن تقریبی انتشار این کتاب با اختراع دستگاه چاپ باعث شد که توجه کل اروپا به جادوگری جلب شود.
کتاب چکش جادوگران در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی پس از انجیل بیشترین میزان چاپ را داشت. نویسنده کتاب قصد داشت جادوگری را بهعنوان یک توطئه علیه جامعه دینداران معرفی کند. وی باور داشت که اینکار نهتنها توسط افراد پلید و شرور انجام میشود، بلکه گاهی کشاورزان ناآگاه نیز برای کسب سود بیشتر به آن رو میآورند. به همینخاطر ضروری است برای حفظ دین جادوگران نابود شوند.
پاپ و امپراتورهای مختلف نیز این کتاب را تایید کردند تا زمینه برای کشته شدن جادوگران کاملا فراهم شود. دادههای تاریخی نشان میدهد که پس از هربار چاپ مجدد این کتاب محاکمههای معروف جادوگران نیز اوج میگرفت. فرآیند محاکمه و کشتار جادوگران برای ۳۰۰ سال ادامه داشت. در نتیجه این جنون دستهجمعی نیز بیش از ۹۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند.
وقتی فردی برای جادوگری محاکمه میشد، معمولا فورا او را در آتش میسوزاندند یا از روی دره به پایین پرتاب میکردند. گاهی نیز مرگهای دردناکی را برای این افراد در نظر میگرفتند. گفته میشود که بیشترین آمار کشته شدن جادوگران در اروپا مربوط به آلمان و کمترین میزان مربوط به ایرلند بوده است.
البته بررسی روایتهای تاریخی نشان میدهد که چه میزان این محاکمهها بیاساس و عجیب بودهاند. مثلا یکی از راههای اثبات جادوگر بودن فرد با استفاده از آب بود. محاکمهگران دست و پای فرد را با طناب میبستند و او را در آب میانداختند. اگر فرد بالا نمیآمد و غرق میشد، میگفتند که او بیگناه بوده است. هرچند اگر فرد روی آب شناور میماند، ثابت میشد که جادوگری پلید در برابر آنها قرار دارد.
بهباور کارشناسان اکثر زنان بیوه، پیرزنها، درمانگران با گیاهان دارویی و افراد فقیری که در حاشیه روستاها و شهرها زندگی میکردند در معرض اتهام جادوگری قرار داشتند. اندکی کنارهگیری از اجتماع کافی بود که فرد به جادوگری متهم شود. در واقع یک کتاب توانست بهراحتی یک ایده عجیب را در جامعه رواج داده و سبب کشته شدن هزاران انسان بهاسم مبارزه با جادوگران شود.