در اینجا شما را برخی وانت های عجیب و غریب دنیا آشنا میکنیم که خودروهای کلاسیک قدیمی با قست بار بودند.
اندازهی متوسط یک کامیون معمولی آنقدر چشمگیر است که بسیاری از رانندگان تانک را به وحشت میاندازد. حتی پیکاپهای سایز متوسط امروزی نیز به طرز قابل توجهی بزرگتر شدهاند؛ برخی از مدلهای جدیدتر از کامیونهای کامل قدیمی نیز بزرگتر هستند.
پیکاپهای امروزی غولهای واقعی جادهها هستند، اما در گذشته نه چندان دور، رانندگان گزینهای متفاوت داشتند: شاسی یک خودروی سواری همراه با اتاق بار یک کامیون. این خودروها، که شاید بلندپروازانهترین کراساورهای تاریخ خودرو باشند، چندان رایج نبودند اما به ندرت هم دیده نمیشدند.
نگاهی به وانت های عجیب و غریب
با وجود اینکه امروزه ترکیب خودرو-کامیون جای خود را به خودروهای مدرن داده است، اما هنوز هم در تاریخ خودروسازی جایگاه ویژهای دارد. بیایید با هم سفری به گذشته داشته باشیم و برخی از عجیبترین و کلاسیکترین ترکیبهای خودرو-کامیون را که تاکنون تولید شدهاند، کشف کنیم.
Ford Coupe Ute
در ابتدای پیدایش وانت پیکاپ، مرز مشخصی میان خودروهای سواری و کامیونها وجود نداشت. وانت فورد مدل T شباهت بسیاری به مدل سواری خود داشت و نقش مهمی در شکلگیری خودروهای ترکیبی سواری و باری ایفا کرد. با این حال، اولین نمونه واقعی از این خودروهای ترکیبی در دهه 1930 از استرالیا سر برآورد.
استرالیا، با سابقه طولانی در تولید «یوتها» (مخفف وسایل نقلیه کاربردی)، زادگاه خودرویی بود که بهترین ویژگیهای یک خودرو سواری و یک وانت را در خود جمع کرده بود و نیازهای خانوادههای روستایی را پاسخگو بود.
این خودرو، در واقع یک کوپه پنج پنجرهای فورد بود که به جای صندلیهای عقب، دارای یک اتاق بار فولادی بود. این خودرو در استرالیا به موفقیت چشمگیری دست یافت و بین سالهای 1940 تا 1954 بیش از 20 هزار دستگاه از آن به فروش رفت.
Armstrong Siddeley Whitley 18
در سال 1909، جان سیدلی مدیریت شرکت دیزی در انگلستان را برعهده گرفت. این شرکت نه تنها در صنعت خودرو، بلکه در ساخت هواپیما نیز فعال بود. از جمله پروژههای مهم او میتوان به جنگنده هاوکور هوریکن در جنگ جهانی دوم اشاره کرد. اما ما بیشتر به آرمسترانگ سیدلی ویتلی 18 علاقهمندیم.
آرمسترانگ سیدلی به تولید خودروهای لوکس و محصولات هوافضایی شهرت داشت. اولین خودروی این شرکت، مدل 30 اسب بخار بود که بعدها مدلهای 14 و 18 اسب بخار نیز به آن اضافه شدند.
آرمسترانگ سیدلی ویتلی 18 که بین سالهای 1949 تا 1953 تولید میشد، یک نوآوری جالب داشت: یک اتاق بار کوچک در پشت کابین منحنیشکل آن تعبیه شده بود که فضای بار اضافی را در عقب خودرو فراهم میکرد. این خودرو با یک موتور 2.3 لیتری خطی شش سیلندر که تنها 18 اسب بخار قدرت تولید میکرد.
Austin A40
شاید نام آستین بیش از هر چیز با خودروهای اسپرت جذاب آستین-هیلی در دهههای 50 و 60 میلادی تداعی شود. هربرت آستین، بنیانگذار این شرکت، در سال 1905 با سالها تجربه در صنعت خودرو، آستین موتورز را تأسیس کرد. پیش از معرفی خودروی A40، آستین سابقهای طولانی در تولید خودرو داشت.
در اواسط دهه 1940، آستین به دنبال نوسازی مدلهای کمقدرت 8، 10 و 12 خود بود. نتیجه این تلاش، خودروی آستین A40 Devon بود که در سال 1947 به عنوان یک سدان چهار در به بازار عرضه شد. نسخه دو در این خودرو نیز با نام A40 Dorset شناخته میشد.
تولید نسخه پیکاپ این خودرو در سال 1956 متوقف شد، در حالی که تولید مدل سدان تا یک دهه دیگر ادامه یافت و سرانجام در سال 1967 به پایان رسید.
Subaru Brat
سوبارو با تولید خودروهای کوچک و پرانرژی توانست جایگاه محکمی در بازار خودرو برای خود دستوپا کند. Brat یکی از همین وانت های عجیب و غریب است که به خوبی در این دسته جای میگیرد.
سیستم چهارچرخ محرک پارهوقت Brat که با نام “Bi-drive” شناخته میشود، به یک موتور چهار سیلندر 1.6 یا 1.8 لیتری متصل است. این موتور که یکی از مشخصههای محصولات سوبارو است، قدرتی بین 67 تا 95 اسب بخار تولید میکند. البته Brat با این قدرت نمیتواند در مسابقات کشش تراکتور شرکت کند، اما طراحی دو نفره آن با یک اتاق بار کوچک، ظاهری منحصر به فرد به آن بخشیده است.
بازار ایالات متحده از سال 1979 تا 1987 از سوبارو Brat استقبال کرد، اما سایر بازارها تا سال 1994 که تولید این خودرو متوقف شد، به استفاده از آن ادامه دادند. با وجود نام بامزهای که دارد، نمیتوان از طراحی منحصر به فرد Brat چشمپوشی کرد.
Suzuki Mighty Boy
پس از جنگ جهانی دوم، دولت ژاپن برای رونق تولید داخلی، مشوقهایی از قبیل کاهش مالیات و هزینههای ثبتنام برای خودروهای کوچک و کممصرف در نظر گرفت.
این سیاستها به تولید انبوه خودروهای Kei منجر شد و به دنبال آن، کامیونهای کوچک Kei نیز رواج یافتند. سوزوکی بهعنوان یکی از پیشگامان صنعت خودرو در ژاپن، با تولید خودروها و کامیونهای مطابق با استانداردهای Kei، سهم بسزایی در این بازار داشت.
سوزوکی مایتی بوی که در سال 1983 معرفی شد، یک خودروی Kei منحصربهفرد بود. این خودرو به یک موتور سه سیلندر خطی با قدرت 30 اسب بخار مجهز شده بود. مهمترین ویژگی Mighty Boy، اتاق بار آن بود که حتی از کابین و کاپوت نیز کوچکتر بود. با وجود این طراحی غیرمعمول، Mighty Boy برای تردد در خیابانهای باریک شهرهای ژاپن بسیار مناسب بود و فضای بار کافی برای نیازهای روزمره را فراهم میکرد. تولید این خودرو پس از پنج سال در سال 1988 متوقف شد.
Chevrolet El Camino
هیچ فهرست از خودروهای کلاسیک وانت بار وجود ندارد مگر آنکه شورولت ال کامینو در آن جای داشته باشد. این خودرو احتمالا مشهورترین ترکیب خودرو و کامیون در تاریخ است.
اولین El Camino در مدل 1959 به عنوان بخشی از یک روند رو به رشد که کامیونها را از وسایل نقلیه صرفا کاربردی به خودروهایی راحتتر و مناسب برای رانندگی روزمره تبدیل میکرد، معرفی شد. این خودرو پس از فورد رانچرو که دو سال قبل از آن رونمایی شده بود، به بازار آمد. نسل اول El Camino دوام چندانی نیاورد و شورولت پس از سال 1960 تولید آن را متوقف کرد، اما در سال 1964 مجددا آن را احیا کرد.
در طول سالهای بعد، شورولت تمرکز خود را بر روی ال کامینو گذاشت. این خودرو به اوج محبوبیت خود در نسل سوم که بین سالهای 1968 تا 1972 تولید میشد، رسید. شورولت در سال 1987 آخرین نسخه آن را از خط تولید خارج کرد.
Ford Ranchero
فورد رانچرو، در تاریخچه خودروهای ترکیبی آمریکایی، کمتر از آنچه شایسته آن بوده، مورد توجه قرار گرفته است. این خودرو که در سایه ال کامینو قرار گرفت، دو سال زودتر از رقیب شورولت خود روانه بازار شد.
رانچرو حاصل ذهن خلاق لو برندت، طراح استرالیایی و خالق خودروهای یوتی بود. موفقیت چشمگیر این خودرو در استرالیا، شرکت فورد را بر آن داشت تا این طرح را در بازار ایالات متحده نیز آزمایش کند.
فورد در سال 1957، این فرمول را به آمریکای شمالی آورد و رانچرو را بر روی شاسی یک استیشن واگن بنا نهاد. نسل نخست این خودرو، به موتورهای 3.6، 4.8 و 5.8 لیتری مجهز بود. فورد تولید رانچرو را در سال 1979، هشت سال زودتر از آنکه ال کامینو به خط تولید پایان دهد، متوقف کرد.
Chevrolet SSR
در اواخر دهه نود و اوایل دهه دو هزار، خودروسازان آمریکایی به دوره طراحی دهه سی روی آوردند. شورولت هم با دیدن این تجربه، تصمیم گرفت ریسک مشابهی را امتحان کند.
نتیجه این تصمیم، شورولت SSR بود؛ خودرویی که ترکیبی عجیب از وانتهای دهه سی، کابین خودروهای سواری و موتورهای قدرتمند V8 بود. این وانت دو نفره با موتور Vortec V8 و قدرت 300 اسب بخار، توانایی شتابگیری صفر تا صد کیلومتر بر ساعت در کمتر از 8 ثانیه و طی مسافت 400 متر در 15 ثانیه را داشت.
ظرفیت کم مسافر و قیمت بالا، از عواملی بودند که باعث سردرگمی بازار شدند. SSR به عنوان یکی از وانت های عجیب و غریب، برای استفاده روزمره در شهر بسیار گران بود و از طرفی به عنوان یک وانت کاربردی هم چندان مناسب نبود.
Chrysler Valiant Ute
کرایسلر نیز، همچون فورد و جنرال موتورز، برای عقب نماندن از رقبا، پا به عرصه خودروهای ترکیبی سواری و کامیون گذاشت. با توجه به تسلط فورد و شورولت بر بازار آمریکا با مدلهای رانچرو و ال کامینو، کرایسلر نگاهش را به استرالیا دوخت.
خودرو کرایسلر والینت یوت هرچند هرگز راهی بازار آمریکا نشد، اما استرالیاییها استقبال گرمی از آن کردند. مدل اولیه آن که در سال 1965 با تولید 4500 دستگاه معرفی شد، امروزه بسیار کمیاب است.
کرایسلر به تولید این خودروهای ترکیبی ادامه داد و تا اواسط دهه 1970، نزدیک به 15000 دستگاه از خطوط تولید خارج شد. کرایسلر هرگز والینت یوت را به آمریکای شمالی وارد نکرد.
Proton Jumbuck
مالزی در اوایل قرن بیست و یکم به عرصه خودروهای وانت سبک قدم گذاشت و محصولی نوآورانه به نام پروتون جمباک را به عنوان یکی از وانت های عجیب و غریب روانه بازار کرد.
این خودروساز مالزیایی در سال 2002 با بهرهگیری از همکاری فنی میتسوبیشی، جمباک را بر پایه پلتفرم لانسر نسل چهارم، خودروی رالی مشهور این شرکت ژاپنی، طراحی و تولید کرد. جمباک یک خودروی ترکیبی با ظرفیت حمل دو سرنشین و یک اتاق بار عقب بود که برای مصارف کاری و تجاری سبک بسیار مناسب به نظر میرسید.
جمباک به یک موتور 1.5 لیتری ساخت میتسوبیشی مجهز بود که توانایی تولید 85 اسب بخار قدرت را داشت. پروتون جمباک از سال 2002 تا 2011 تولید شد و به بازارهایی همچون بریتانیا، تایوان و حتی استرالیا صادر گردید.
Cadillac Mirage
کمتر کسی میداند که کادیلاک، نماد برند لوکس آمریکایی، زمانی دست به تجربهای عجیب در دنیای خودروهای ترکیبی وانت زد. کادیلاک میراژ به عنوان یکی از وانت های عجیب و غریب، خودرویی آنقدر زودگذر بود که انگار رؤیایی بیش نبود.
در سال 1975، محبوبیت خودروهای ترکیبی وانت در آمریکا به اوج خود رسیده بود. در حالی که فورد و شورولت بر بازار تسلط داشتند، جای خالی وانتهایی لوکس برای ثروتمندان حس میشد. جین وینفیلد، طراح مشهور، تصمیم گرفت این خلأ را پر کند. ایده او ساده بود: تبدیل یک کادیلاک کوپه دو دیفرانسیل 1975 به یک وانت.
شرکت Coach Works در کالیفرنیا، با مجوز کادیلاک، بیش از 200 دستگاه از این خودروهای هیبریدی را تولید کرد. Coach Works این غولهای آمریکایی را بر اساس مدلهای کوپه دو دیفرانسیل سالهای 1975 و 1976 تولید کرد و پس از آن، کادیلاک میراژ به تاریخ پیوست.
BMW M3 Pickup
بیامو با وجود شهرت جهانیاش در تولید خودروهای لوکس و اسپرت، کمتر کسی انتظار داشت که دست به ساخت وانت بزند. اما این شرکت آلمانی با ساخت دو نمونه اولیه وانتبار بر اساس مدلهای محبوب خود، همه را غافلگیر کرد.
در سال 2011، بیامو به کارآموزان و مهندسان خود ماموریت داد تا یک وانتبار نمونه بسازند. آنها یک خودروی کانورتیبل E30 را انتخاب کرده، یک اتاق بار به عقب آن اضافه کردند و یک پیشرانه قدرتمند M3 را روی آن نصب کردند.
در حالی که کوپه M3، کانورتیبل M3 و سدان M3 در خط تولید بیامو حضور داشتند، این شرکت در اول آوریل 2011، با رونمایی از یک وانت M3، دنیای خودرو را شوکه کرد. این رونمایی باعث شد تا تحلیلگران و روزنامهنگاران به این فکر بیفتند که آیا این یک شوخی اول آوریل است یا خیر. و این واقعاً یک شوخی بود، چون وانت M3 هرگز قرار نبود به تولید انبوه برسد.