فریفتن جامعه علمی و دانشمندان کار سادهای نیست. هرچند در ادامه به ۶ مورد از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان میپردازیم که شنیدن آنها سبب شوکهشدن شما خواهد شد.
جایگاه علم نسبت به قرنهای گذشته بسیار تغییر کرده است. امروزه مطالب علمی بهعنوان دادههایی که با دقت ارزیابی شده و معتبر هستند شناخته میشوند. بهاین معنی که امکان خطا در آنها وجود دارد؛ اما این خطا عمدی و با هدف فریفتن دیگران نیست. علم باعث شده که تمدن بشری بهشدت پیشرفت کند و کیفیت زندگی افزایش یابد. هرچند امروز میخواهیم نگاهی به بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان داشته باشیم که در مسیری کاملا متفاوت قرار دارند.
بزرگترین کلاهبرداری های جهان که جامعه علمی را به سخره گرفتند
همیشه باید در مواجهه با موارد علمی جنبه احتیاط را رعایت کنیم. صرفا نمیتوان با شنیدن این عبارت که یافته خاصی بر پایه دادههای علمی است، آن را پذیرفت. پول، قدرت، جایگاه اجتماعی و … میتوانند دانشمندان را نیز وسوسه کنند تا چشم خود را روی اصول اخلاقی بسته و بهجمع خلافکاران بپیوندند.
کشف فسیل چینی
در سال ۱۹۹۹ کشف یک فسیل خاص توانست اخبار علمی جهان را منفجر کند. این فسیل بهعنوان یک حلقه گمشده بین پرندگان و دایناسورها دیده میشد و میتوانست مسیر تکاملی بین آنها را اثبات کند. این فسیل با نام Archeoraptor در جوامع علمی شناخته شد و شور و اشتیاق زیادی را بهوجود آورد. فسیل جعلی چینی حتی میتوانست نحوه نگرش ما نسبت به عملکرد تکامل را تغییر دهد.
پس از فروکش کردن شور اولیه، دانشمندان دیرینهشناس کمکم تردیدهایی را نسبت به ماهیت این فسیل ابزار کردند. در نتیجه National Geographic مجبور شد قول بررسی دقیق موضوع را بدهد. در نهایت مشخص شد که فسیل Archeoraptor در واقع ترکیبی از دو فسیل مختلف است که با چسب بههم متصل شدهاند. این فسیل از چین به آمریکا قاچاق و با قیمت ۸۰ هزار دلار فروخته شده بود.
ماجرای کشف این فسیل به سال ۱۹۹۷ بر میگردد. زمانی که یک کشاورز چینی تکه سنگی باریک را در مزرعه خود پیدا میکند. درون سنگ طرحی شبیه منقار پرنده با دندانهای ریز و نمایی محو از پرها دیده میشد. کشاورز که شگفتزده شده بود به کندن زمین ادامه داد و کمی آنطرفتر یک فسیل دیگر را پیدا کرد که دارای دم، پا و جمجمه بود. مرد چینی تکههای دو فسیل را با چسب خانگی بههم متصل کرد.
مشخص نیست آیا او از کاری که میکرده است آگاه بوده یا خیر. در هر صورت یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان به همین سادگی شکل گرفت.
بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان: قبیله اولیه
در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ گروهی از افراد در یکی از جزایر فیلیپین توجه جهانیان را بهخود جلب کردند. بر اساس گزارشها یک قبیله ۲۶ نفره از انسانهای اولیه در غارهای این جزیره زندگی میکردند. آنها لباس چندانی بر تن نداشتند و از دنیای بیرون بیاطلاع بودند. همچنین این گروه بهزبان خاص خودشان صحبت میکردند و از ابزارهای عصر سنگی بهره میبردند.
آنها بهسبک شکارچی-گردآورنده زندگی میکردند و با کشاورزی بیگانه بودند. همین نیز سبب شد که انسانشناسان، جامعهشناسان و سیاستمداران به آنها علاقهمند شوند. غافل از اینکه یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان در جریان است.
جالب اینجاست که حتی مجله National Geographic نیز گروهی مستندساز را مسئول فیلمبرداری و جمعآوری اطلاعات از این قبیله اولیه کرد. در گام بعدی کمپهایی در نزدیکی غارها ایجاد شدند تا افراد معروف و روزنامهنگاران بتوانند انسانهای اولیه را مشاهده کنند. نکته مهم اینجا بود که دانشمندان اجازه حضور در این کمپها را نداشتند.
در سال ۱۹۸۶ یک روزنامهنگار سوئیسی پس از بازدید از قبیله اولیه گزارش عجیبی را منتشر کرد. بهادعای او مردم محلی گفته بودند که ماجرای قبیله اولیه یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان است. این افراد فقط پول میگرفتند که شبیه انسانهای عصر سنگی رفتار کنند.
بعدها بررسیها نشان داد که زبان این مردم اشتراکاتی با یکی از زبانهای محلی از ۱۵۰ سال پیش دارد. بهنظر میرسید که این افراد حدود ۱۵۰ سال پیش از بقیه مردم جدا شده بودند؛ اما نقش انسانهای اولیه را بازی میکردند.
کشف استخوان غول
در سال ۱۸۹۶ دو کارگر در حال کندن یک چاه بودند که ناگهان با یک تکه سنگ غیرمعمول مواجه شدند. آنها بهکندن ادامه دادند و در نهایت بدن سنگیشده مردی با قد بیش از ۳ متر را پیدا کردند. کارگران تصور میکردند یک غول باستانی را پیدا کردهاند و صاحب زمین نیز شروع به فروش بلیت برای نمایش دادن غول کرد. مردم عادی خبر نداشتند که در تله یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان افتادهاند.
اعتقادات دینی آنها تقویت شده بود و تصور میکردند که یکی از غولهای انجیل را از نزدیک دیدهاند. اما واقعیت ماجرا چه بود؟ پسرخاله صاحب زمین با یک کشیش در رابطه با وجود غولهای باستانی بحث کرده بود. او میخواست ثابت کند که چنین ایدهای چقدر احمقانه است. به همینخاطر تکه سنگ بزرگی را سفارش داد و گفت که ميخواهد مجسمهای از ابراهام لینکلن بسازد.
او سپس از مجمسهساز خواست که شکل یک غول باستانی خفته را از تکهسنگ در بیاورد. از اسید و سوزن هم برای قدیمی جلوه دادن مجسمه استفاده کردند. اینکار ۳۰۰۰ دلار هزینه داشت و قرار بود مردم را از اشتباه بیرون بیاورد. هرچند در کمال تعجب ایمان مردم به وجود غولهای باستانی بیشتر شد. عدهای سودجو نیز شروع به ساخت مجسمههای مشابه در نقاط مختلف آمریکا کردند تا ایده وجود نسلی از غولهای باستانی قوت بگیرد.
بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان: پری دریایی
تصور وجود پری دریایی همیشه برای انسان جذاب بوده است. موجودی که در بالاتنه یک زن فریبنده و در پایینتنه یک ماهی بزرگ بهنظر میرسد. یکی از معروفترین موارد مربوط به کشف پری دریایی به ژاپن مربوط میشود. در یکی از معابد ژاپن یک مومیایی خاص بههمراه نوشتهای از قرن هجدهم وجود داشت. نوشته ادعا میکرد که درون تابوت جسد یک پری دریایی قرار دارد.
تا سالها معمای پری دریایی ژاپنی حل نشده بود. تا اینکه بالاخره دانشمندان دانشگاه کوراشیکی تصمیم گرفتند آن را بررسی کنند. بخش پایینی مومیایی متشکل از دو ماهی مختلف بود و قسمتهایی از بدن نیز با پولک پوشیده شده بود. موهای پری دریایی به یک پستاندار تعلق داشت و کراتین حیوانی نیز در ناخنها دیده میشد. هرچند بالاتنه پری دریایی از کاغذ، پارچه و مادهای شبیه گچ ساخته شده بود.
در همین رابطه میتوان به یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان در رابطه با پری دریایی اشاره کرد. زمانی فردی بهنام P.T Barnum با تصویری جذاب از افراد دعوت کرد که یک پری دریایی واقعی را ببینند. گرچه در عمل پایینتنه یک ماهی که به بالاتنه یک میمون دوخته شده بود بهنمایش درآمد.
جمجمه جنجالی
در سال ۱۹۲۲ یک کارشناس باستان شناسی آماتور از انگلستان به جهانیان اعلام کرد که توانسته یافته بسیار مهمی را پیدا کند. کشف بزرگ در روستای پیلتداون در ساسکس انگلستان قرار داشت. او توانسته بود یک جمجمه عجیب که به جمجمه انسان شباهت داشت را پیدا کند. هرچند که استخوانهای فک تا حد زیادی یادآور میمون بودند. این دقیقا همان چیزی بود که جامعه علمی انتظارش را داشت.
یک موجود خاص پیدا شده بود که دقیقا پل ارتباطی بین انسان و میمون محسوب میشد. هرچند در سال ۱۹۵۳ دانشمندان با استفاده از روشی جدید بهبررسی استخوانها پرداختند. نتایج نشان داد که جمجمه و فک به تاریخهای مختلفی تعلق دارند. شاید با خود فکر کنید که این یک اشتباه صادقانه بوده است؛ اما اینگونه نیست. ما با یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان طرف هستیم.
قسمت انسانی استخوان به سه فرد مختلف از قرون وسطی تعلق داشت و قسمت میمونی نیز از یک اورانگوتان معاصر گرفته شده بود. سپس با استفاده از ابزارهای مختلف استخوانها در کنار هم قرار گرفته بودند تا موجودی جدید شکل گیرد.
سنگنوشته باستانی
در سال ۱۸۹۸ یک فرد سوئدی بهنام Olof Ohman که در مینهسوتا آمریکا زندگی میکرد به تیتر یک اخبار تبدیل شد. او ادعا میکرد که توانسته یک سنگنوشته باستانی از قرن چهاردهم را زیر ریشههای یک درخت غولپیکر پیدا کند. سنگنوشته بزرگ ۹۰ کیلوگرم وزن داشت و در آن نوشتههای بهخط رونی دیده میشد. الفبای رونی تا پیش از قرن ۱۷ در مناطق شمالی اروپا از جمله بریتانیا، اسکاندیناوی و ایسلند کاربرد داشت.
در نتیجه کارشناسان باستان شناسی فورا دست بهکار شدند تا سنگنوشته را ترجمه کنند. داستان به گروهی از کاوشگران اسکاندیناوی مربوط میشد که در سال ۱۳۶۲ میلادی در مینهسوتا حضور داشتند. ظاهرا آنها روزی برای ماهیگیری بهدریا رفته بودند. پس از بازگشت متوجه میشوند که سکونتگاه آنها مورد حمله بومیان آمریکایی قرار گرفته و ۱۰ نفر کشته شدهاند.
برای سالها به این سنگنوشته بهعنوان مدرکی مهمی استناد میشد. افراد باور داشتند که وایکینگها قرنها پیش قاره آمریکا را کشف کرده بودند و حتی در مناطق داخلی آن سکونت داشتند. البته حتی امروزه نیز مدارکی وجود دارد که وایکینگها پیش از کریستف کلمب به آمریکا رسیده بودند، اما سنگنوشته جعلی بود.
چطور کارشناسان فهمیدند که با یکی از بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان طرف هستند؟ زبان استفاده شده در سنگنوشته با زبان سال ۱۳۶۲ همخوانی کامل نداشت. برخی از حروف الفبا بسیار قدیمی بودند و تعداد کمی از آنها نیز بیشتر به قرن ۱۸ نزدیکی داشتند. همین ناهماهنگیها کافی بود تا حقیقت ماجرا آشکار شود.
آیا مورد دیگری را بهخاطر دارید که باید در لیست بزرگترین کلاهبرداری های علمی جهان قرار گیرد؟