اضافه کردن ژن صحبت کردن در انسان به موش ها باعث تغییرات بسیار عجیب و جالب شد. آزمایش دانشمندان نقش مهم این ژن در روند تکامل را نشان میدهد. آیا موشها اکنون توانایی صحبت کردن دارند؟
زبان یکی از جذابترین جنبههای تکاملی انسان محسوب میشود. بهلطف زبان است که انسان توانسته به موجود برتر در کره خاکی تبدیل شود و رویای استعمار مریخ باشد. اگر ژن صحبت کرن را به دیگر جانوران مثلا موش ها اضافه کنیم، آیا آنها نیز پیشرفت قابل ملاحظهای خواهند داشت؟ آیا شاهد چیزی شبیه کارتونهای دیزنی خواهیم بود؟
اضافه کردن ژن صحبت کردن به موش ها ماجرای تکامل انسان را تغییر داد
دانشمندان برای درک تاثیر ژن انسان در موش ها دو گروه مختلف را تحتنظر قرار دادند. بررسیها نشان داد که در گروه دارای ژن انسان الگوهای صدایی کاملا متفاوتی دیده میشدند. بهعنوان مثال این موش ها هنگام تلاش برای جلب توجه مادر خود از صداهای زیرتر استفاده میکردند. همچنین آنها مجموعه کاملا متفاوتی از صداها را برای اهداف گوناگون برمیگزیدند.
تمامی بچه موشها از الگوهای فراصوتی برای ارتباط با مادر خود بهره میبرند. پژوهشگران زبانی پیشتر این صداها را با توجه به الگوهای مورد استفاده با چهار حرف S، D، U و M علامتگذاری کرده بودند. گرچه پس از اضافه کردن ژن صحبت کردن انسان به موش ها شاهد تغییر در الگوهای زبانی مورد استفاده بودیم. وقتی که موشها بزرگ شدند نیز تغییرات جالبتری پدید آمدند.
موشهای نر هنگام تلاش برای جلب توجه جنس مخالف از مجموعه پیچیدهتری از صداها استفاده میکردند. در واقع آنها بهشکل متفاوتی با موشهای ماده صحبت میکردند. کاملا مشخص است که چنین تغییراتی میتوانسته چه تاثیر مهمی بر فرآیند تکامل داشته باشد.
تمامی این تغییرها بهخاطر ژنی است که NOVA1 نام دارد. البته سایر عوامل محیطی نیز در ظهور پدیده پچیده ارتباط کلامی نقش داشتهاند، اما ظاهرا NOVA1 مهمترین عامل در این مجموعه است. این ژن در طیف گستردهای از حیوانات از پرندگان گرفته تا پستانداران دیده میشود. گرچه نمونه موجود در انسان کمی متفاوت است. نسخه انسانی این ژن در موقعیت ۱۹۷ از زنجیره پروتئینی از اسید آمینه ایزولوسین به والین تبدیل میشود.
دانشمندان پس از بررسیهای بیشتر متوجه شدند که نسخه خاص NOVA1 روی نحوه توسعه مغز یا کنترل حرکات بدن تاثیری ندارد. در واقع از این نظر دقیقا مشابه نمونه موجود در دیگر جانوران عمل میکرد. هرچند ژن NOVA1 میتواند روی نحوه اتصال RNA به ژنهای مرتبط با صداسازی تاثیر بگذارد. نکته عجیب ماجرا اینجاست که این ژن خاص در انسانهای نئاندرتال و دنیسوا وجود نداشت.
اضافه کردن ژن صحبت کردن به موش ها باعث شد که سوالهای بسیار مهمی برای دانشمندان پیش بیاید. دادههای پیشین نشان میدهند که این ژن ابتدا در انسانهای هوشمند ساکن آفریقا پدید آمد. بعدها نیز در اثر عوامل مختلف به ژن غالب تبدیل شد؛ زیرا میتوانست در مسائل ارتباطی انسان هوشمند را در جایگاه بالاتری قرار دهد. سپس گروه نسبتا کوچک انسانهای هوشمند از آفریقا خارج شدند و تصمیم گرفتند راهی قسمتهای مختلف جهان شوند.
در چنین شرایطی آیا میتوان گفت که نئاندرتالها و انسانهای دنیسوا نمیتوانستند همچون انسان هوشمند صحبت کنند؟ آیا ممکن است همین باعث شده باشد که آنها در رقابت با انسان هوشمند شکست خورده و دلیل انقراض نئاندرتالها مربوط به مسائل ارتباطی باشد؟ نتایج آزمایش اضافه کردن ژن صحبت کردن به موش ها به چنین سمتی اشاره دارند. اگرچه موشها نتوانستند مثل انسان صحبت کنند، ولی همین ژن کوچک توانست تغییرات مهمی را در آنها ایجاد کند. شاید همین ژن توانسته هزاران سال پیش بزرگترین تغییر را رقم بزند.