برخلاف جریان کلی علم باستان شناسی در جهان، شواهد و مدارک زیادی وجود دارد که در کنار اثبات ارتباط تمدن های باستانی چند هزار ساله با هم، احتمال دخالت موجودات فضایی در گذشته بشر را مطرح میکنند.
یکی از مباحث جالب و شگفتانگیز در مورد علم باستان شناسی و یافتههای تاریخی، شباهتهای زیادی است که بین اجزا مختلف تمدن های باستانی گوناگون وجود دارد؛ تمدنهایی با قدمت چندین هزار سال که در قارههای مختلف به وجود آمدهاند و از نظر اکثر دانشمندان، در گذشتههای دور ارتباط خاصی با یکدیگر نداشتهاند. با این حال، هر چند وقت یکبار شواهدی کشف میشوند که فرض ارتباط نداشتن این فرهنگها را زیر سوال میبرند.
به عنوان مثال، مکانهای تاریخی زیادی در آمریکای جنوبی وجود دارند که شباهتهای طراحی و ساختار آنها با بناهای کشفشده در یک قاره دیگر مانند آفریقا، باعث شگفتی بسیاری از محققان شده است؛ همچنین، نقاشیها و تصویرسازیهای مختلفی که از خدایان مصریان باستان، آزتکها، تمدن اولمک (Olmec) و مردمان چند هزار ساله نیوزیلند کنونی به جا ماندهاند، به میزان شگفتانگیزی به یکدیگر شبیه هستند.
آیا این نوع تشابه فرهنگی بین تمدن های باستانی مختلف که به میزان فوقالعادهای از یکدیگر فاصله داشتهاند و باخبر شدن از وجود یکدیگر برایشان عملا غیرممکن بوده، یک اتفاق تصادفی است و یا تئوریهایی مانند نظریه فضانوردان باستانی (Ancient Astronaut Theory) که احتمال دخالت موجودات فضایی در گذشته بشر را مطرح میکنند، تنها راه توجیه شواهد پیداشده هستند؟
در ادامه برخی آثار باستانی مختلف که باعث مطرح شدن ایده دخالت موجودات فضایی در شکلگیری تمدن های باستانی شدهاند را بررسی میکنیم؛ با ما همراه باشید.
شباهت خدایان و آثار تاریخی تمدن های باستانی
لاونتا (La Venta) یکی از آثار تاریخی معروف جهان است که به تمدن اولمک، از ابتداییترین تمدن های باستانی شکلگرفته در قاره آمریکا، مربوط میشود؛ در این مکان باستانی یک شی عجیب به نام لوح سنگی 19 لاونتا (La Venta Stela 19) وجود دارد که مار غولآسای پرداری را نشان میدهد. این موجود عظیمالجثه در منطقه آمریکای میانه با نامها کوکولکان (Kukulkan) و یا کوئتزالکوتل (Quetzalcoatl) شناخته میشود و به اعتقاد باستانیان، خدایی از سوی آسمانها بوده که دانش گستردهای را برای تمدن های باستانی به زمین آورده است.
با بررسی دقیقتر این لوح سنگی توجه ما به موجود انسان مانندی که در وسط شی به نمایش گذاشته شده، جلب میشود که به نظر داخل ماشینی قرار گرفته و مار بزرگ و یا دستگاه دیگری را هدایت میکند.
در نگاه اول شاید مجسمه کشفشده آنقدرها هم عجیب به نظر نیاید، اما با در نظر گرفتن افسانههای مائوری (Maori) از نیوزیلند و خدای پورانگاهوا (Pourangahua) که برای سواری گرفتن از یک پرنده جادویی نقرهای معروف است، شباهتهای بین لوح سنگی 19 و آنچه که از پورانگاهوا به جا مانده سوالات بیجواب زیادی را به وجود میآورند.
بر اساس افسانهها، این خدای نیوزیلندی از آسمانها به زمین آمده و پرنده نقرهای خود را که شباهت زیادی به مار پردار لوح لاونتا دارد، هدایت میکند؛ با این حال آنچه که تمدن اولمک از خدای خود به نمایش گذاشتهاند به میزان زیادی به تصاویر مربوط به پورانگاهوا شبیه است. آیا این امر میتواند اتفاقی باشد؟
حال سری بزنیم به قاره آفریقا و مصر باستان؛ یکی از خدایان معروف تمدن مصر به نام هاپی (Hapi) وجود دارد که به عنوان پدر خدایان شناخته میشود و بر اساس افسانهها، مسئول پرآب شدن رود نیل بوده است. این خدا نماد باروری بود و یکی از کندهکاریهای موجود از او، هاپی را در حال سواری بر روی مار پرندهاش نشان میدهد.
بار دیگر خدایی از یکی از تمدن های باستانی دیده میشود که به طرز عجیبی به مار پردار لاونتا شبیه است.
مجددا به قاره آمریکا برمیگردیم و لوحی مربوط پادشاه پاکال (King Pakal) را که به کشور مکزیک مربوط است، موردتوجه قرار میدهیم: این لوح که بر روی تابوت پادشاهی معروف قرار گرفته، یکی از جنجالیترین اشیا باستانی موردبحث در نظریه فضانوردان باستان است.
طرفداران تئوریهای دخالت فرازمینی ها در سرگذشت بشر معتقدند که پادشاه پاکال در این سنگتراشی سوار بر نوعی سفینه فضایی است و با دستانش نوعی تجهیزات خاص را تنظیم میکند؛ به نظر میرسد که پای این شخص یک پدال را کنترل کرده و بر روی صورت او هم وسیلهای برای نفس کشیدن قرار گرفته است.
مجددا موجودی را میبینیم که در داخل یک وسیله بوده و مشغول به هدایت دستگاهی مشابه آن چیزی است که تمدن اولمک و یا مائوریها به نمایش گذاشتهاند.
برخی میگویند که لوح پادشاه پاکال نسخه دقیقتر سنگنگارههای لاونتا است و مار پرنده خدای هاپی را با جزئیات بیشتر نشان میدهد؛ عدهای هم هستند که این شباهتها بین آثار تاریخ به جا مانده از تمدن های باستانی و سنگنگارههای خدایان را اتفاقی میدانند و معتقدند که در بهترین حالت، اشتراک برخی ویژگیهای ضمیر ناخودآگاه نوع بشر در سراسر جهان باعث ایجاد چنین آثار مشابهی شده است.
با این تفاسیر، شما در مورد ارتباط فرهنگ های باستانی چه نظری دارید؟