پس از تحریمهای آمریکا علیه ایران و به خصوص تحریم صنعت خودرو و قطعهسازی، وضعیت خودروسازان داخلی در بدترین شرایط 30 سال اخیر قرار گرفت و شرکتهای خارجی مانند پژو و رنو از ایران خارج شدند، اما چرا خودروسازان از تحریمهای قبلی درس نگرفتند و از فرصتها استفاده نکردند؟
زمانی که برجام به نتیجه رسید و به دنبال آن تحریمها برداشته شد، بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که وضعیت وخیم صنعت خودرو بهبود پیدا میکند؛ چراکه در سال 1391 غرب و به خصوص آمریکا شدیدترین تحریمها را بر صنعت خودرو اعمال کردند و به دنبال آن شرکتهایی چون پژو با داشتن 30 سال سابقه فعالیت در ایران، راه خروج را انتخاب کردند. همچنین دیگر رقیب فرانسوی پژو، یعنی شرکت رنو نیز پس از تاسیس شرکتهای مشترک با ایران و همکاری با دو خودروساز بزرگ فعالیت خود را متوقف کرد.
پس از اعمال تحریمها، میزان تولید قطعهسازان و خودروسازان داخلی به میزان چشمگیری کاهش پیدا کرد و قیمت خودرو به شکل بیسابقهای افزایش یافت. با افزایش قیمت، بسیاری از مردم و رسانهها به روشهای مختلف نارضایتی خود را به این وضعیت اعلام کردند. برای مثال خودروسازانی که مدعی تولید 100 درصد داخلی خودروهای ملی چون سمند و پراید بودند با فشار رسانهها و مردم روبهرو شدند؛ زیرا آن دسته از خودروسازان داخلی که ادعا میکردند تولید محصولاتشان داخلی است، با واردات نشدن قطعاتی چون گیربکس اتوماتیک و ICU و قطعات مورد نیاز موتور عملا فلج شده و قادر به تولید محصولات خود نبودند. حتی شرایط به گونهای رقم خورد که خودروسازان در تهیه رینگ آلومینیومی نیز با مشکل روبهرو بودند و به ناچار این آپشن را از محصولات خود حذف کردند.
وضعیت خودروسازان داخلی پس از برجام
یکی از اولویتهای اصلی دولت اعتدال، مذاکره با اروپاییها و آمریکاییها بود تا مشکلات تحریم برطرف شود. سرانجام پس از کش و قوسهای فروان این امر محقق شد و برجام به نتیجه رسید. پس از آن، شرکتهای خارجی برای همکاری با ایران چراغ سبز نشان دادند. همکاریهای ایرانیها با شرکتهای خارجی به گونهای بود که تصور میشد مسئولان ایرانی برای شرکای خارجی خود شروطی را در نظر گرفتهاند. در آن زمان برخی از خبرگزاریها گفته بودند شرکت ایران خودرو برای پژو شرط گذاشته است که این شرکت فرانسوی باید خسارت ناشی از خروج ناگهانی خود را پرداخت کند. شرکت سایپا نیز این دست و آن دست میکرد که از میان شرکتهای رنو و سیتروئن کدامیک را انتخاب کند.
اما موضوع مهمتر از این شروط، جلسههای پنهانی و محرمانه خودروسازان داخلی و مسئولان با طرفهای خارجی بود. مردم و خبرنگاران از جزئیات این مذاکرهها آگاهی نداشتند و همه چیز در سکوت خبری برگزار میشد. البته دلیل این مخفیکاریها تامین حداکثر منابع ملی عنوان شده بود. در برخی از این جلسهها که با شرکت رنو برگزار شده بود و حتی نعمت زاده، وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت نیز در آن حضور داشت، جزئیات قراردادها در اختیار مقامهای سازمان گسترش و وزارت صمت قرار نگرفته بود. شرایط به گونهای بود که پس از پایان یکی از جلسههای امضای قرارداد نهایی با شرکت رنو، مسئولانی که برای امضای این قرارداد دعوت شده بودند، شگفتزده بودند و میگفتند چند ساعت قبل به این جلسه دعوت شدهاند و از جزئیات آن اطلاعی ندارند.
ادعای حفظ حداکثر منافع ملی به چالش کشیده شد
خودروسازان داخلی ادعا میکردند در قراردادهایی که منعقد شده تمام منافع ملی حفظ شده است و شرکتهای خارجی میبایست به دلیل خروج از ایران در شرایط سخت آن زمان خسارتهای وارد شده را پرداخت کنند. حتی گفته شده بود شرکای خارجی متعهد شدهاند تکنولوژیهای خود را به ایران بیاورند و در کشورمان سرمایهگذاری کنند. شرکای خارجی نیز جلوی دوربین لبخند میزدند و مدعی بودند با وجود تحریم نیز ایران را ترک نخواهند کرد، اما تمام این ادعاها پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام و شروع تحریمها به فراموشی سپرده شد.
پس از برجام، خودروسازان داخلی و مسئولان حدود 3 سال فرصت داشتند تا ضعفهای خود را پوشش دهند، اما دوباره همان مشکلات سال 1391 و این بار شدیدتر از قبل برای صنعت خودرو به وجود آمد. در شرایط جدید، میزان تولید خودرو کاهش پیدا کرد، خودروها گرانتر شدند و گیربکس اتوماتیک و آپشن رینگ آلومینیومی از محصولات خودروسازان حذف شدند. به طور کلی خودروسازان داخلی و مسئولان از مشکلاتی که در سال 1391 به وجود آمد درس نگرفتند و به نوعی فرصتسوزی کردند؛ زیرا آنها در این مدت فقط واردات و مونتاژ خودروهایی چون پژو 2008 و سیترون سی 3 را در دستور کار خود قرار دادند که با شکلگیری دور جدید تحریمها برای تولید آنها نیز با مشکل مواجه شدند.
کسی به فکر زیرساخت صنعت خودرو نبود
حدود 50 سال قبل، شرکت آلمانی بنز با مسئولان ایرانی قراردادی را امضا کرد تا قطعاتی مثل موتور و گیربکس این شرکت در ایران تولید شود. حتی پس از انقلاب و خروج از ایران نیز سرمایهگذاریهای بنز همچنان در کشور باقی ماند. حالا چطور شرکت فرانسوی پژو حدود 30 سال در ایران فعالیت میکند و با شرکای ایرانی نیز قراردادهای مختلف امضا کرده است، اما حتی یک گیربکس اتوماتیک این شرکت فرانسوی در ایران تولید نمیشود. با برجام نیز شرکتهای فرانسوی پژو و رنو در ایران سرمایهگذاری نکردند و حتی تکنولوژی خود را به کشورمان نیاوردند و حالا فقط وعدههای آنها برایمان باقی مانده است. اکنون این سوال مطرح میشود که مدیران صنعت خودرو ایران چرا فرصتسوزی کردند و چه کسی از این مدیران پاسخگو خواهد بود؟