آیا متون باستانی از وجود نژادی غولپیکر روی زمین خبر میدهند؟ نگاهی به ۹ سند شگفتانگیز که به حضور واقعی غول های نِفیلیم اشاره دارند.
متون کهن از سراسر جهان، داستانهایی حیرتانگیز از گذشتههای دور روایت میکنند که در آنها، موجوداتی به نام نفیلیم بر روی زمین قدم میزدند. این گونه مرموز نه کاملا شبیه به انسان بودند و نه تفاوت چندانی با آنها داشتند. بر اساس این روایات، آنها نژادی دورگه و فرزندان فرشتگان سقوطکرده بودند که از روابط نامشروع با زنان زمینی پیش از طوفان نوح متولد شدند. اما آیا این داستانها صرفا افسانهاند یا حقیقتی فراموششده را بازگو میکنند؟ در ادامه به بررسی ۹ نقلقول از متون باستانی میپردازیم که به حضور این موجودات اشاره دارند.
کلمه نفیلیم در کتاب مقدس عبری دو بار و هر دو بار در تورات آمده است. اولین بار در کتاب پیدایش فصل ۶ و درست قبل از داستان کشتی نوح است. بار دوم در کتاب اعداد فصل ۱۳ است؛ جایی که جاسوسان فرستاده شده به سرزمین کنعان از دیدن غولهایی ترسناک گزارش میدهند.
نفیلیمها در کتاب پیدایش؛ فرزندان فرشتگان سقوطکرده
کتاب پیدایش به صراحت به منشا این موجودات اشاره میکند و آنها را حاصل وصلت موجوداتی آسمانی با انسانها میداند.
۱. کتاب پیدایش، فصل ۶، آیه ۲
پسران خدا دیدند که دختران آدمیان جذاب هستند و هر کدام را که میخواستند به همسری گرفتند.
این آیه زمینه را برای معرفی موجوداتی فراهم میکند که حاصل این وصلتها بودند. آیه بعدی به طور مستقیم به نام و قدرت آنها اشاره میکند.
۲. کتاب پیدایش، فصل ۶، آیه ۴
در آن روزها و همچنین پس از آن، نفیلیمها بر روی زمین بودند؛ زمانی که پسران خدا با دختران آدمیان درآمیختند و آنها برایشان فرزندانی به دنیا آوردند. اینان مردان نیرومندی بودند که از قدیمالایام شهرت داشتند.
آیا غول های نِفیلیم واقعا وجود داشتند؟
فراتر از داستان خلقت، متون دیگر نیز به رویارویی انسانها با این موجودات غولپیکر اشاره میکنند. این گزارشها تصویری واضحتر از قد و قامت و قدرت آنها ارائه میدهند.
۳. کتاب اعداد، فصل ۱۳، آیات ۳۰ تا ۳۳
کالیب مردم را در برابر موسی آرام کرد و گفت بگذارید بیدرنگ بالا برویم و آن را تصرف کنیم زیرا ما به خوبی قادر به غلبه بر آن هستیم. سپس مردانی که با او بالا رفته بودند گفتند ما قادر به مقابله با آن مردم نیستیم زیرا آنها از ما قویتر هستند. پس گزارشی بد از سرزمینی که جاسوسی کرده بودند به بنیاسرائیل دادند و گفتند سرزمینی که برای جاسوسی از آن عبور کردیم، سرزمینی است که ساکنانش را میبلعد و تمام مردمی که در آن دیدیم، قدی بلند داشتند. و در آنجا ما غول های نِفیلیم را دیدیم (پسران عناق که از نفیلیمها میآیند) و ما در نظر خود مانند ملخ بودیم و در نظر آنها نیز چنین به نظر میرسیدیم.
این توصیف نشان میدهد که غول های نِفیلیم نه تنها وجود داشتند بلکه به قدری عظیمالجثه بودند که انسانهای معمولی در برابرشان ناچیز به نظر میرسیدند.
- ۱۰ داستان واقعی و عجیب که هرگز فراموش نمیکنید؛ از چرخش کل جهان تا انقلاب کوکاکولا
- 10 داستان جنایی باستانی که هنوز هیچ توضیحی برای آن ها وجود ندارد
- کیمیاگری واقعی، کلیسای نوتردام و سنگ جادو؛ آیا رویای تاجران در داستانهای قدیمی نهفته است؟
- کلمات نامرئی ساختارهای مخفی دنیای داستاننویسی را تشکیل دادهاند
- آیا غولهای باستانی بخشی از واقعیت تاریخی آمریکا هستند؟
توصیفات حیرتانگیز از قد و قامت غولها
در بخشهای دیگری از متون باستانی، به نوادگان این غولها و ویژگیهای فیزیکی خارقالعاده آنها اشاره شده است.
۴. کتاب دوم سموئیل، فصل ۲۱، آیه ۱۶
و ایشبی بنوب، یکی از نوادگان غولها که نیزهاش سیصد مثقال برنز وزن داشت و شمشیری نو به دست داشت، قصد کشتن داوود را کرد.
۵. کتاب دوم سموئیل، فصل ۲۱، آیه ۱۸
پس از این، دوباره در جوب با فلسطینیان جنگ درگرفت. سپس سیبکای حوشاتی، صاف را که یکی از نوادگان غولها بود، از پای درآورد.
۶. کتاب دوم سموئیل، فصل ۲۱، آیه ۲۰
و دوباره در جت جنگی درگرفت که در آن مردی بلندقامت بود که در هر دست شش انگشت و در هر پا شش انگشت داشت؛ در مجموع بیست و چهار عدد و او نیز از نوادگان غولها بود.
۷. کتاب دوم سموئیل، فصل ۲۱، آیه ۲۲
این چهار تن از نوادگان غولها در جت بودند و به دست داوود و خادمانش افتادند.
این گزارشها نشان میدهند که نسل غول های نِفیلیم تا مدتها پس از دوران اولیه نیز ادامه داشته و به عنوان جنگجویانی قدرتمند شناخته میشدند.
۸. کتاب تثنیه، فصل ۳، آیه ۱۱
زیرا تنها عوج، پادشاه باشان، از باقیمانده رفائیان باقی مانده بود. اینک، تخت او تختی از آهن بود. آیا در ربه بنیعمون نیست؟ طول آن نه ذراع و عرض آن چهار ذراع بر حسب ذراع معمولی بود.
۹. کتاب عاموس، فصل ۲، آیه ۹
با این حال من بودم که اموریان را پیش از آنها نابود کردم که قدشان مانند قد سروها و قوتشان مانند بلوطها بود. من میوه او را از بالا و ریشههایش را از پایین نابود کردم.
این توصیفات چه چیزی را به ما میگویند؟ آیا اینها صرفا استعارههایی برای توصیف دشمنان قدرتمند هستند یا گزارشهایی واقعی از نژادی فراموششده از موجودات غولپیکر؟ قضاوت در این مورد دشوار است اما تکرار این مضامین در متون مختلف، سوالات بسیاری را بیپاسخ میگذارد.