Excoino
باورهای خرافی

۱۰ باور خرافی که زمانی کل فرهنگ‌ها را تحت سلطه خود داشتند

این باورهای خرافی زندگی میلیون‌ها انسان را برای هزاران سال شکل دادند و کل فرهنگ‌ها را کنترل می‌کردند. حتی امروز نیز می‌توان تاثیر این تصورات اشتباه را در زندگی انسان‌ها دید.

امروزه اکثر افراد با نگاهی تحقیرآمیز به باورها و آیین‌های پیشینیان نگاه می‌کنند. وقتی صحبت از باورهای خرافی می‌کنیم، بیشتر افراد مواردی ساده و عجیب را به‌خاطر می‌آورند. هرچند نگاهی به تاریخ و مقایسه آن با وضعیت کنونی جامعه بشری چیز دیگری را نشان می‌دهد.

فهرست مطالب

باورهای خرافی عجیبی که زندگی میلیون‌ها انسان را شکل داده‌اند

برای قرن‌ها مجموعه‌ای از باورها و آیین‌ها فرهنگ‌های مختلف را شکل می‌دادند. این فرهنگ‌ها نیز در واقع مسیر زندگی افراد را تعیین می‌کردند. برخی باورهای خرافی ممکن بود برای هزاران سال مسیر یک تمدن را مشخص کنند، سبب مرگ و بدبختی افراد شوند و یا تباهی را برای یک سرزمین به‌ارمغان بیاورند.

جالب اینکه ممکن است پس از پیشرفت انسان در مقیاس کارداشف باورهای ما نیز برای تمدن‌های آینده ساده و خنده‌دار به‌نظر برسند. هرچند که همین بارها مسیر زندگی ما را تعیین می‌کنند.

تقویم آزتک و پایان جهان

مردم تمدن آزتک زمان را خطی نمی‌دیدند. به همین خاطر از دو تقویم مختلف به‌صورت همزمان استفاده می‌کردند. یک تقویم ۳۶۵ روزه که بر پایه خورشید بود و یک تقویم آیینی دیگر که از ۲۶۰ روز تشکیل می‌شد. هر ۵۲ سال این دو تقویم باید مجدد تنظیم می‌شدند. مردم آزتک نگران بودند که شاید در این لحظه دنیا به پایان برسد.تقویم آزتک

برای جلوگیری از پایان جهان، مردم آزتک تمام شعله‌های آتش در سرتاسر امپراتوری را خاموش می‌کردند. آنها با اضطراب در تاریکی می‌نشستند تا ببینید آیا شاهد پایان جهان هستی خواهند بود یا خیر. در آن زمان کاهنان مراسم شعله جدید را روی تپه ستاره انجام می‌دادند. جایی که یک قربانی منتظر بود تا به خدایان بپیوندد. وقتی صورت فلکی هفت خواهران به نقطه خاصی از آسمان می‌رسید، با استفاده از مته مقدس حفره‌ای در سینه قربانی ایجاد می‌شد.

در گام بعدی شعله‌ای درون حفره ایجاد شده قرار داده می‌شد. اگر بدن فرد آتش می‌گرفت، مردم آزتک نفس راحتی می‌کشیدند. به این معنی که خورشید روز بعد طلوع خواهد کرد و چرخه ۵۲ ساله دیگری آغاز خواهد شد. البته مردم آزتک باورهای خرافی جذاب دیگری هم داشتند که می‌توانید آنها را در اخبار علمی مشاهده کنید.

باورهای خرافی: فرقه روح روباه در چین

در اواخر دوران امپراتوری اول چین مردم این کشور به‌شدت از روباه‌ها می‌ترسیدند. باور به روح روباه آنقدر در میان مردم چین گسترده بود که باعث شکل‌گیری یک شبه‌ دین شد. چینی‌ها فکر می‌کردند ارواح روباه وارد بدن انسان‌ها می‌شوند. آنها برخی را گمراه می‌کنند و در صورت اراده به برخی ثروت می‌بخشند. باورهای خرافی

این باورهای خرافی باعث شده بودند واسطه‌هایی برای هدایت انرژی ارواح روباه‌ها شکل بگیرند. در برخی مناطق نیز معابدی برای خوشنودی آنها ساخته می‌شد. بی‌توجهی به روباه نیز ممکن بود با خطر بیماری، محصول ضعیف و فقر شدید همراه باشد. این مسئله آنقدر گسترده شد که مقامات محلی تصمیم گرفتند فرقه روح روباه را سرکوب کنند.

با وجود فشار زیاد از طریق ماموران، نشانه‌های مربوط به این آیین در بسیاری از خانه‌ها و حتی ادارات دولتی دیده می‌شد. مردم چین حاضر نبودند سبب خشم ارواح شوند.

شکار بزرگ جادوگران در سوئد

شاید این روزها بسیاری از مردم جادوگری را در دسته باورهای خرافی قرار دهند، اما در گذشته اینگونه نبود. نگاهی به زندگی بزرگترین شکارچی جادوگران نشان می‌دهد که مردم اروپا کاملا مسئله را جدی گرفته بودند. اوج این جریان را می‌توان در سال ۱۶۶۸ در سوئد مشاهده کرد. زمانی که گروهی از کودکان ادعا کردند جادوگران آنها را ربوده و به کوه شیطان برده‌اند.جادوگری

داستان خیلی سریع پخش شد و طبیعتا هربار جزئیات بیشتری به‌آن اضافه گشت. کار به‌جایی رسید که وحشت کل جامعه را فراگرفت. همسایه‌ها با تردید به همدیگر نگاه می‌کردند و کشیشان نیز بابت قدرت‌های مخفی اهریمن و کارگزاران آن هشدار می‌دادند. والدین هم هر لحظه نگران بودند که فرزندان آنها ناپدید شوند.

این ترس در سال ۱۶۷۵ به اوج خود رسید. زمانی که در تنها یک روز ۶۵ زن و ۶ مرد به اتهام جادوگری اعدام شدند. در نهایت پادشاه چارلز یازدهم به موضوع وارد شد. با بررسی هیئیت‌های سلطنتی مشخص شد بسیاری از ادعاها دروغ بوده‌ و شهادت‌ها نیز اعتبار چندانی نداشته‌اند.

باورهای خرافی: ترس از عدد ۴ در شرق آسیا

باورهایی خرافی فقط محدود به جوامع باستانی یا قبیله‌های آفریقایی نیست. در بسیاری از جوامع پیشرفته امروزی نیز می‌توان باورهای عجیبی را مشاهده کرد. به‌عنوان مثال بسیاری از مردم چین، ژاپن، کره و تایوان حس بدی نسبت به عدد ۴ دارند. دلیل این مسئله نیز به شباهت تلفظ عدد ۴ با واژه مرگ مربوط می‌شود.باورهای خرافی

عجیب اینکه در بسیاری از ساختمان‌ها طبقه ۴ وجود ندارد و در بیمارستان‌های چینی نیز نمی‌توانید اتاق ۴ را پیدا کنید. همچنین حتی در آسانسورها از عدد ۴ استفاده نمی‌شود. حیرت‌آور است که چگونه یک باور ساده می‌تواند روی زندگی میلیون‌ها انسان تاثیر بگذارد.

مرگ سیاه در اروپا

در قرن چهاردهم بود که طاعون یا همان مرگ سیاه اروپا را نابود کرد. میلیون‌ها نفر جان خود را از دست دادند و بازماندگان نیز با وحشت تمام دنبال این بودند که پاسخی برای این فاجعه پیدا کنند. در آن زمان علم پزشکی چندان پیشرفت نکرده بود. به همین خاطر مردم به این باور رسیدند که یهودیان چاه‌های آب را آلوده کرده و طاعون را به‌وجود آورده‌اند.باورهای خرافی

ترس خیلی سریع تبدیل به خشم شد. همین نیز باعث شد که مردم در محله‌های مختلف یهودیان را هدف قرار دهند. تنها در استراسبورگ در سال ۱۳۴۹ حدود ۹۰۰ یهودی زنده در آتش سوزانده شدند. در شهرهای دیگر نیز یهودیان باید بین اخراج شدن از شهر یا مرگ یکی را انتخاب می‌کردند. این نفرت عجیب نسبت به یهودیان در قرن‌های بعد نیز باقی ماند و باعث شد سرنوشت اروپا و خاورمیانه کاملا تغییر کند.

باورهای خرافی روم باستان

مردم روم باستان خدایان متعددی داشتند. خدایانی که هم بسیار قدرتمند بودند و هم به‌خاطر یک دلیل کوچک با سرنوشت و زندگی انسان‌ها بازی می‌کردند. به همین خاطر مردم همیشه به کوچکترین نشانه‌ها توجه می‌کردند تا بلکه کاری خلاف خواست خدایان انجام ندهند.پرندگان

برخی مقامات مذهبی نیز وظیفه بررسی نشانه‌ها را بر عهده داشتند. به‌عنوان مثال اگر پرندگان در جهتی نامیمون پرواز می‌کردند یا در طول انجام یک آیین مذهبی غذا نمی‌خوردند، نشانه‌ای منفی تلقی می‌شد. به همین خاطر حمله متوقف می‌شد و تصمیم سیاسی به تعویق می‌افتاد.

بیشتر بخوانید

آذرخش نیز نقشی مهم در باورهای خرافی روم باستان داشت. اگر آذرخش به معبد برخورد می‌کرد، مقامات سیاسی عالی‌رتبه از برگزاری جلسه سنا خودداری می‌کردند و مقامات نظامی نیز عملیات‌های خود را به‌تعویق می‌انداختند. خیلی ساده سرنوشت امپراتوری روم به تصمیم‌های پرندگان و وضعیت آذرخش در یک روز خاص وابسته می‌شد.

باورهای خرافی: جشن اونباشیرا در ژاپن

در ژاپن زمانی باورهای خرافی به ارواح نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره افراد و سرنوشت سیاسی کشور بازی می کردند. بسیاری از باورهای پیشین از بین رفته‌اند؛ اما هنوز هم می‌توان برخی از آنها را در ژاپن مدرن دید. یکی از معروف‌ترین موارد جشن اونباشیرا است. جشنی که هر شش سال یکبار برگزار می‌شود و در آن ۱۶ درخت نراد بزرگ را قطع می‌کنند. باورهای خرافی

تنه درختان کمی درون رودخانه قرار داده می‌شوند و سپس افراد سوار بر آنها از شیب تند پایین می‌آیند. در نهایت نیز تنه‌ها را در چهارگوشه معبد بزرگ سوا قرار می‌دهند. ژاپنی‌ها باور دارند که اینکار قدرت مقدس معبد را تجدید کرده و از آنها در برابر فجایع محافظت می‌کند.

جشن اونباشیرا در زمره باورهای خرافی خطرناک قرار می‌گیرد. چرا که باعث آسیب دیدن شدید افراد و حتی مرگ می‌شود. با وجود این، مردم ژاپن معتقد هستند که متوقف کردن اینگونه جشن‌ها به‌معنی عدم احترام به ارواح است و باعث عواقب شدیدی خواهد شد.

پدیده‌های نجومی در سرتاسر جهان

در گذشته انسان‌ها نه از تعداد کهکشان های جهان هستی خبر داشتند و نه حتی می‌دانستند ماه و خورشید چه نقش کوچکی در کیهان دارند. به همین خاطر خیلی راحت بابت پدیده‌های نجومی وحشت‌زده می‌شدند. خورشیدگرفتگی نیز به‌عنوان نماد خشم خداوند تلقی می‌شد.باورهای خرافی

به‌عنوان مثال در سال ۷۹۷ میلادی در امپراتوری بیزانس خورشیدگرفتگی رویت شد. مردم به این نتیجه رسیدند که به‌نحوی سبب رنجش خاطر خدایان شده‌اند. در نتیجه یک آشوب سیاسی شکل گرفت و تا کور کردن امپراتور کنستانتین ششم نیز پیش رفت.

این رویکرد فقط منحصر به امپراتوری بیزانس نبود. در سرتاسر اروپا نیز مردم از دیدن خورشیدگرفتگی وحشت می‌کردند. خیلی زود کشیش‌ها از مردم می‌خواستند که به‌صورت دسته‌جمعی توبه کنند و فرمانروایان نیز خود را برای بیماری، خشکسالی و جنگ آماده می‌کردند. جالب اینکه گاهی پادشاهان از این باورهای خرافی برای اهدافی مثل سرکوب ییک جنبش یا آغاز جنگ نیز بهره می‌بردند.

باورهای خرافی: تسخیر توسط وندیگو در آمریکا

مردم بومی آمریکا در زمستان‌های سخت مجبور بودند با مشکل قحطی دست‌وپنجه نرم کنند. آنها باور داشتند که در این زمان‌ها یک روح یک هیولای تکیده به‌نام وندیگو در جنگل‌ها سرگردان است و به‌دنبال انسان‌ها می‌گردد. به مرور زمان داستان وندیگو شکل جدی‌تری به‌خود گرفت. مردم به این نتیجه رسیدند که وندیگو می‌تواند انسان‌ها را تسخیر کرده و به قاتل‌های آدم‌خوار بدل کند.باورهای خرافی

بر پایه همین باورهای خرافی بود که گاهی یک فرد به‌خاطر احتمال تسخیر شدن توسط وندیگو اعدام می‌شد. معروف‌ترین نمونه در سال ۱۸۷۹ رخ داد. در آن زمان مردی تمام اعضای خانواده خود را به‌قتل رساند و سپس آنها را خورد.

قاتل وندیگو را به‌خاطر این اقدامات سرزنش کرد و سپس اعدام شد. همین ماجرا نیز باعث شد که باور بسیاری به نقش ارواح در انجام کارهای خبیث تقویت شود.

پول ارواح در ویتنام

آخرین مورد از باورهای خرافی عجیب به ویتنام مربوط است. در این کشور هنوز احترام به نیاکان یک سنت بسیار مهم تلقی می‌شود. به همین خاطر افراد هر سال کاغذهای خاصی را به‌عنوان پول ارواح می‌سوزانند. آنها همچنین ماکت کاغذی سایر وسایل دنیایی مثل موتورسیکلت، لباس، وسایل برقی و حتی عمارت‌های بزرگ را آتش می‌زنند.پول ارواح

مردم ویتنام باور دارند که با اینکار نسخه واقعی ماکت‌های سوزانده شده به جهان مردگان رفته و در اختیار عزیزان آنها قرار می‌گیرد. در طول سال قمری جدید و همچنین فستیوال سالانه روح مردم حجم زیادی کاغذ را می‌سوزانند. صنایع بزرگی نیز بر اساس این باور عجیب شکل گرفته‌اند.

در طول این فستیوال‌ها آلودگی هوا به‌شکل چشم‌گیری افزایش می‌یابد. هرچند هیچکس حاضر نیست به‌خاطر آلودگی هوا به اجداد خود توهین کرده و بدشانسی یا مشکلات دیگر را به‌جان بخرد.

کدامیک از باورهای خرافی مردم جهان برای شما عجیب‌تر است؛ به‌نظر شما کدامیک از باورهای کنونی جوامع مدرن در آینده در دسته خرافات قرار خواهند گرفت؟

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*