متیو هاپکینز بزرگترین شکارچی جادوگران در طول تاریخ بود و توانست لقب ژنرال را از آن خود کند. او با ترفندهای خاص و عجیبی جادوگر را تشخیص میداد و بهکام مرگ میفرستاد.
قرن هفدهم میلادی زمان آشوب و شورش و انگلستان بود. جنگهای داخلی، اختلافات و درگیریهای مذهبی و مشکلات اقتصادی باعث شده بود که کشور بهشدت آسیبپذیر باشد. در آن زمان انگلستان بهشدت مستعد ترس و خرافات بود. همین نیز باعث شد که بزرگترین شکارچی جادوگران یعنی متیو هاپکینز وارد شود.
ظهور برزگترین شکارچی جادوگران در انگلستان و فراگیر شدن وحشت
او بین سالهای ۱۶۴۵ تا ۱۶۴۷ مسئول معروفترین شکارهای جادوگران بود که در طول آنها صدها زن و تعدادی مرد به جادوگری و ارتباط با اهریمن متهم شدند. سرنوشت اکثر این افراد را هم چوبهدار تعیین کرد. اما بزرگترین شکارچی جادوگران که بود و چگونه توانسته این حجم از ترس و وحشت را در جامعه ایجاد کند؟
متیو هاپکینز فرزند یک کشیش پیوریتن بود و در سال ۱6۲۰ متولد شد. او در کودکی با عقاید مذهبی آشنا شد و تحصیلات خود را برای تبدیل شدن به یک وکیل ادامه داد. هرچند که در سال ۱۶۴۴ بهعنوان یک شکارچی جادوگر شناخته میشد. او کار خود را در یک منطقه روستایی و کوچک بهنام منینگتری آغاز کرد. جایی که شایعات به سرعت گسترش پیدا میکردند و ترس از جادوگری در میان مردم وجود داشت.
بزرگترین شکارچی جادوگران ادعا کرد که تعدادی از زنان این منطقه در رابطه با دیدار خود با اهریمن صحبت کردهاند. اتهامهای او دهان به دهان چرخید و ابعاد وسیعی بهخود گرفت. کار بهجایی رسید که اهالی روستا از او خواستند در مورد وجود جادوگری تحقیق کند. او ادعا میکرد که میتواند جادوگران را شناسایی کرده و جادو را ریشهکن کند. در نهایت نیز چند نفر را بهعنوان جادوگر معرفی کرد.
هاپکینز به شهرهای مختلف سفر و مبلغی را برای اقدامات خود دریافت میکرد. شواهدی وجود دارد که بزرگترین شکارچی جادوگران در طول تاریخ توانست ثروت هنگفتی را از این راه بهدست آورد.
روشهای شناسایی جادوگران
روشهایی که هاپکینز برای اعتراف گرفتن و شکار جادوگران استفاده میکرد وحشیانه و غیرانسانی بودند. هرچند که این روشها در مقایسه با شکنجههایی که در قرون وسطی متداول بود، عادی محسوب میشدند. روش مورد علاقه او تماشا کردن متهم بود. به این صورت که متهم برای چندین روز از خواب محروم میشد تا در نهایت به اعمال وحشتناک خود اعتراف کند.
همچنین تست آب نیز برای شناسایی جادوگران استفاده میشد. بزرگترین شکارچی جادوگران باور داشت که وقتی فردی سراغ اهریمن و استفاده از جادوی سیاه میرود، ارتباط او با مسیحیت قطع میشود و غسل تعمید او بیاثر میشود. در نتیجه آب جادوگر را پس خواهد زد. هاپکینز متهمان را توی آب میانداخت. اگر فرد روی آب شناور باقی میماند، ثابت میشد که جادوگر است و باید کشته شود. اگر هم فرد در آب پایین میرفت، یعنی بگناه است. هرچند مشکل اینجا بود که در بسیاری مواقع افراد بیگناه در طول فرآیند غرق میشدند.
دیگر روشی که توسط بزرگترین شکارچی جادوگران استفاده میشد به بررسی وضعیت پوست متهم مربوط بود. هاپکینز میخواست که نشانههای اهریمن را در بدن فرد پیدا کند. او باور داشت که حیوانات مرتبط با جادوگران مثل گربه یا وزغ از خون جادوگر تغذیه میکنند. به همینخاطر با استفاده از ابزارهای خاصی روی بدن متهم خراش ایجاد میکرد.
گاهی ابزارها کند یا جمعشونده بودند. در نتیجه این تصور ایجاد میشد که قسمتی از پوست بدن در برابر تیزی بیتفاوت است. همین نیز ارتباط فرد را با اهریمن اثبات میکرد.
چهارمین روش مورد استفاده بزرگترین شکارچی جادوگران بررسی محیط زندگی متهم بود. هاپکینز فکر میکرد که جادوگران از روحهای پلید برای انجام دادن اعمال خود استفاده میکنند. این ارواح نیز معمولا بهشکل حیوان در میآیند تا بتوانند به فردی دیگر نزدیک شده و نیروهای اهرمینی خود را برای آسیبزدن بهکار گیرند.
ژنرال شکارچی جادوگر از همسایگان متهم میپرسید که آیا موجودات عجیبی را در نزدیکی او دیدهاند یا خیر. شاید این روشها امروزه خندهدار بهنظر برسند، اما در قرن هفدهم باعث شدند افراد زیادی به جادوگری اعتراف کنند. گفته میشود که هاپکینز بیشتر از تمامی شکارچیان جادوگر در طول ۱۶۰ سال پیش از خود همراهان اهریمن را شناسایی کرده بود.
هاپکینز در یک خانواده مذهبی پرورش یافته بود و باور داشت که اصول اخلاقی باید بهشدت در جامعه رعایت شوند. وی به مبارزه با گناه و هر چیزی که به اهریمن مرتبط است معتقد بود و شکار جادوگران را نیز وظیفهای دینی میدانست. بزرگترین شکارچی جادوگران اعتقاد داشت که با این کارها به ایجاد جامعهای الهی کمک خواهد کرد.
معروفترین محاکمه جادوگران
اما چه چیزی سبب شده بود که مردم انگلستان ادعاهای عجیب این مرد را باور کنند؟ در آن دوران جنگ داخلی باعث شده بود که ترس و اضطراب همهجا را فرا بگیرد. مشکلات اقتصادی، گسترش بیماریهای مرگبار و نابودی محصولات کشاورزی سبب شده بودند که مردم بهدنبال پاسخی برای مشکلات عجیب خود باشند. در بسیاری موارد نیز راحتترین گزینه متهمکردن فردی به جادوگری بود.
متهم کردن افراد به جادوگری و سپس اعدام آنها میتوانست تا حدودی ترس و درماندگی افراد را کاهش دهد. بزرگترین شکارچی جادوگران نیز از همین موقعیت برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرد. در سال ۱۶۴۵ معروفترین محاکمه جادوگران در چلمزفورد اسکس رخ داد. در این محاکمه ۲۹ زن به جادوگری متهم بودند که از میان آنها ۱۵ نفر محکوم و بهدار آویخه شدند. سپس نوبت به یک کشیش ۸۰ ساله رسید که به جادوگری متهم شود.
او بهشدت مخالف شکارچیان جادوگری بود و بارها ضد آنها صحبت کرده بود. به همینخاطر هدف اتهامات آنها قرار گرفت. گفته شد که پیرمرد ۸۰ ساله باعث غرق شدن یک کشتی شده است. هاپکینز پیرمرد را از خواب محروم و او را مجبور کرد که مرتب راه برود. پس از چند روز شکنجه پیرمرد به جادوگری اعتراف کرد و اعدام شد.
محاکمه Bury St Edmunds نیز از اقدامات بسیار معروف بزرگترین شکارچی جادوگران بود. در این محاکمه ۱۸ نفر از جمله ۲ مرد به جادوگری متهم و اعدام شدند. اقدامات هاپکینز باعث شد که موجی از ترس انگلستان را فرا گیرد. مردم نسبت به دوستان و همسایگان خود تردید داشتند و احتمال میدادند که هر لحظه به جادوگری متهم شوند.
سقوط بزرگترین شکارچی جادوگران
اگرچه هاپکینز بهعنوان بزرگترین شکارچی جادوگران در طول تاریخ شناخته میشود، اما باید یادآوری کرد که او نقش قاضی را بر عهده نداشت و نمیتوانست حکم صادر کند. در واقع او و همکارانش صرفا مدارک گوناگون از جمله اعترافات متهم، شهادت همسایگان و سایر نشانهها را جمعآوری میکردند و در اختیار دادگاه قرار میدادند.
هرچند آشنایی هاپکینز با سیستم قضایی آنقدر بالا بود که میتوانست مدارک را متناسب با نتیجه دلخواه خود آماده کند. اعمال هاپکینز در ابتدا با استقبال گسترده از سوی جامعه مواجه شد؛ اما کمی بعدی شرایط تغییر کرد. افراد مطرح شروع به انتقاد از او کردند. برخی اعلام کردند که روشهای مورد استفاده برای اعترافگیری منطقی نیستند و میتوانند حتی افراد بیگناه را مجبور به اعتراف کنند.
در سال ۱۶۴۶ هاپکینز با مقاومت گستردهای مواجه شده بود. مقامات قضایی محلی روشهای او را دیگر قبول نداشتند و در رابطه با انگیزههای او نیز تردیدهایی مطرح شده بود. بزرگترین شکارچی جادوگران در طول تاریخ کتابی را در سال ۱۶۴۷ منتشر کرد تا بتواند از خود دفاع کند؛ اما کتاب او چندان فایدهای نداست.
در نهایت هاپکینز بهخاطر ابتلا به سل در همان سال فوت کرد. اگرچه روشهای هاپکینز مورد تردید واقع شد، اما مخالفت مردمان اروپا با جادوگران تا سالها ادامه یافت و هر چند وقت یکبار در شهری مختلف دادگاهی برای محاکمه جادوگران برگزار میشد.
بسیاری از متهمان افرادی بودند که از گیاهان دارویی برای درمان بیماران استفاده میکردند. همچنین اگر فردی از جامعه دوری میگزید یا اگر یک زن بیوه سعی میکرد بهصورت مستقل زندگی کند، به احتمال زیاد با اتهام جادوگری و ارتباط با شیطان مواجه میشد. در واقع بزرگترین شکارچی جادوگران میراثی شوم را از خود بهجا گذاشته بود.
نکته اینجاست که همه این ادما که دنبال دنیای پاک و الهی و این حرفا هستند معمولا از همین راه هم ثروتهای کلانی بدست می آورند
جادوگرای انیمه های الان>>>>>>>
خرافات به هر شکل و مدل خطرناک است
من دلم دونای میخواد که جادوگر داشته باشه