علارغم پیشرفتهایی که در عرصه علم شده است، هنوز هم رازهای کشف نشدهای وجود دارد که برای ما غیرقابل درک هستند. با ارایه نظریه تکامل و انتخاب طبیعی توسط داروین، پنجرهی جدیدی به روی علم گشوده شد و دیدگاه ما را نسبت به جهان، همانند نظریه نسبیت عام اینشتین و توالی یابی کل ژنوم انسان، تغییر داد. هر چقدر پرده از اسرار این جهان برمیداریم، رمز و رازها بیشتر می شود؛ رازهایی که هنوز علم پاسخگوی آنها نیست. با گجت نیوز همراه باشید تا شما را با 10 راز ناشناخته علمی آشنا کنیم.
10 راز ناشناخته که علم هیچ توجیهی برایشان ندارد
گاوها هنگام غذاخوردن همواره بهسمت شمال یا جنوب میایستند
یکی از جالبترین راز ناشناخته در این لیست، ایستادن گاوها به سمت شمال یا جنوب هنگام غذاخوردن است. تمامی گونههای گاوها میتوانند میدان مغناطیسی را تشخیص دهند حتی گاوهای نابینا! سر آنها هنگام غذا خوردن همیشه به سمت شمال یا جنوب است، محققین به تازگی این موضوع را کشف کردهاند. نتایج حاصل از یک مطالعه جدید نشان داد گاوها میدان مغناطیسی زمین را بهتر از هر موجود زنده دیگری شناسایی میکند و بدن خود را با آن سازگار میکنند.
این قابلیت به گاوها امکان میدهد زمانی که در حالت چریدن هستند ، به خوبی میدان مغناطیسی را تشخیص دهند و به همین دلیل است که همه گاوهای روی زمین همواره به سمت شمال یا جنوب میایستند. محققان به این نتیجه رسیدند، زمانی که گاوها آزاد هستند و میتوانند به راحتی حرکت کنند همواره سر خود با در جهت شمال یا جنوب قرار میدهند. محققان آلمانی برای انجام این بررسی گروهی از گاوها را که به صورت مادرزادی نابینا بودند، انتخاب کردند. این گاوها در موقعیتهای جغرافیایی مختلف قرار گرفتند و در تمامی شرایط جهت سر آنها همواره به سمت شمال یا جنوب بود.
در این بررسی مشخص شد گاوهای نابینا همواره در ضلع جنوبی محل سکونت خود میخوابند و سر آنها به سمت شمال یا جنوب است. لازم به ذکر است دکتر بوردا و گروهش علاوه بر بررسیهای میدانی، رفتار بیش از 8500 گاو در مرتع که در نقاط مختلف جهان قرار گرفته است را از طریق سرویس خدمات مسیریابی Google Earth بررسی کردند و در پایان این بررسی هم مشخص شد که تمامی گاوها قابلیت تشخیص میدان مغناطیسی را دارند و جهت شمال یا جنوب را برای ایستادن یا دراز کشیدن ترجیح میدهند.
بازگشت برخی پستاندارن به آب
ما میدانیم که موجودات دریایی در طول قرنها از آب خارج شدند و اندامهایی در آنها برای خزیدن روی زمین، رشد کرده است. این کار آنها به نظر معقول بود، چراکه خشکی منابع لازم برای تکامل یافتن موفق را دارا بود؛ اما اینکه چرا برخی از آن حیوانات، مثل جد نهنگها و خوکهای دریایی دوباره به آب بازگشتهاند، هنوز یک راز ناشناخته است. یک جنبه امر این است که از لحاظ تکامل، رفتن حیوانات از خشکی به دریا بسیار دشوار است، چراکه یادگرفتن شنا برای حیواناتی که از پاهای خود استفاده میکردند، انرژی بیشتری میطلبد.
این مطلب دانشمندان را برای مدتهای مدید در بهت فرو برده است. پستانداران برای حرکت، نسبت به استفاده از باله برای شنا که بعدها در طول تکامل اتفاق افتاد، از دم خود استفاده بسیار مؤثرتری کردند. سؤالی که در اینجا به وجود میآید این است که اصلا چرا یک موجود باید تمام زحمات را متحمل شود؟ این یکی از 10 راز ناشناخته جهان است که در مقابل علم مدرن در حال تکامل، قرار گرفته است.
آلکالوئیدها در گیاهان
گیاهان معمولا موادی را تولید میکنند و بر حیواناتی که آنها را میخورند، تاثیراتی جالب و گاه ترسناک میگذارد. آلکالوئیدها در گیاهان نیز مثل حیوانات تولید میشود، یکی از انواع مشهور آن مورفین است. در حدود بیش از 7000 آلکالوئید در گیاهان شناسایی شده است و بااینکه این مواد بسیار موردمطالعه قرار گرفتهاند، در مرحله اول مشخص نیست که اصلا چرا در گیاهان وجود دارند. آلکالوئیدها مواد قوی هستند. درصورتیکه توسط حیوانات استفاده شوند، واکنشهای مختلفی را در آنها برمیانگیزند. برخی از متخصصان باور دارند که علت تولید مورفین توسط گیاه خشخاش، دور نگهداشتن درندگان است. چگونگی دورنگه داشتن درندگان توسط مورفین که به کاهش درد کمک میکند، مشخص نیست. برخی دیگر معتقدند که تولید مورفین در این گیاه دلیل خارجی نداشته و در تنظیم متابولیسم داخلی خود گیاه مؤثر است.
فراگیر بودن گلها در همهجا
گیاهانی که گل تولید میکنند، دستهای از گیاهان به نام گیاهان گلدار را تشکیل میدهند و احتمالا شما نیز به اینکه این گلها در همهجا یافت میشوند، توجه کردهاید. نکتهای که شاید شگفتآور باشد این است که همیشه وضعیت به این صورت نبوده. گیاهان گلدار در حدود 400 میلیون سال پیش و در مدت کوتاهی به دیگر گیاهان غالب شدند و امروزه در حدود 90 درصد گونهها را تشکیل میدهند. این مشکل به قدری چارلز داروین را نگران کرده بود که بر آن نام «راز زشت و ناپسند» را قرار داد.
تکامل سریع گلها اندکی پس از پیدایش آنها، در مقابل تئوری تکامل آهسته از طریق انتخاب طبیعی داروین قرار گرفت. هیچچیز مفیدی درباره تکامل گیاهان گلدار وجود ندارد، زیرا هزینه استفاده از مواد مغذی برای تولید گل بالاست و گیاه میتوانست از این مواد برای رشد بیشتر یا تولید چیزی که گیاه را در نردبان تکامل در سطح بالاتری قرار دهد، استفاده کند. ازآنجاییکه گیاهان پس از مرگ هیچ اثری به صورت فسیل از خود باقی نمیگذارند، مشخص کردن اینکه این گونههای بیخانمان از کجا آمدهاند و چگونه به سرعت هر چیز دیگری را شکست دادهاند، دشوار است.
زیاد بودن گونهها در اطراف خط استوا
زیاد بودن گونهها در نزدیکی خط استوار یکی دیگر از 10 راز ناشناخته محسوب میشود. اگر از سمت نواحی سردتر سیارهمان به سمت خط استوا حرکت کنید، متوجه میشوید که تنوع حیات متنوعتر میشود. الکساندر فون هومبولت یک جستجوگر پروسی اولین بار متوجه شد که با نزدیک شدن به خط استوا، تنوع زیستی افزایش مییابد. زندگی طبیعی نیز مانند فرهنگ انسانها پرطراوت و چالاک میشود، حتی بیماریها هم از این قاعده مستثنا نیستند. هرگاه درباره شیوع ویروس کشندهای در آفریقا یا آمریکای جنوبی میشنویم، علت وضعیت بد بهداشت در کشورهای توسعهنیافته نیست.
ویروسها و باکتریهایی که باعث بیماریهای عجیب در کشورهای جنوبی شدهاند، تنها فعالتر و متنوعتر از انواعی که در کشورهای شمالی قرار دارند هستند. شاید فکر کنید که علت آن را پیدا کردهاند؛ اما جدا از برخی تئوریهای موجود، علم درباره آن به چند بخش تقسیم میشود. نزدیک به 36 تئوری در پاسخ به این سوال ارائه شده و با توجه به تعداد زیاد اشکال مختلف زندگی که درباره آنها صحبت میکنیم، تطبیق دادن تمام تئوریها و خلاصه کردن آنها در یک نتیجه کلی تابهحال کاری غیرممکن بوده است.
پارادوکس فتوپلانکتونها
پارادوکس فتوپلانکتونها یکی از 10 راز ناشناخته این لیست است. فتوپلانکتونها دستهای از موجودات هستند که در پیکرههای بزرگ آب زندگی میکنند و زیرگونههای متنوعی دارند. اصولا گیاهانی هستند که شناور باقی میمانند و در سیستمهای آبی در تمام دنیا پیدا شدهاند. تنوع این موجودات تا حدودی در مقابل نظریه تکامل و انتخاب طبیعی داروین قرار میگیرد. کمبود منابع باعث میشود که با تعداد بالا و انواع متنوعی که دارند، از زنده ماندن در یک اکوسیستم بدون از بین بردن یکدیگر عاجز باشند و بااینحال، هنوز هم وجود دارند.
این مشکل مختص فوتوپلانکتونها نیست. ثابت شده آبهایی که مواد مغذی زیادی دارند، تنوع گونههای کمتری را هم در خود جای میدهند و البته برعکس آن منطقی به نظر میرسد. این پدیده با عنوان «پارادوکس غنا» شناخته میشود.
کلونی مورچهها در 3 قاره
شاید مورچههای آرژانتینی شبیه به مورچههای معمولی به نظر برسند، اما احتمالا تنها گونه بهجز انسانها هستند که موفق شدهاند در سه قاره ساکن شوند. هر سه کلونی بزرگ مورچههای آرژانتینی در اروپا، آمریکای جنوبی و آسیا، خصلتهای ژنتیکی و جمعیت یکسانی دارند. درک گستردگی محدوده جغرافیایی و ساختار اجتماعی این کلونیها دشوار بوده و مدتزمانی است که جوامع علمی را در بهت و حیرت فرو برده است.
هرگاه این مورچهها در کنار یکدیگر قرار داده شوند به سرعت همنوع خود را شناسایی میکنند، اما در مقابل مورچههایی از گونههای دیگر رفتار تهاجمی از خود نشان میدهند. جدا از این، هزاران سال است که کد ژنتیکی این مورچهها تغییر زیادی نکرده است. نکته عجیب این است که موجودات خارج از محیط بومی مورچههای آرژانتینی، معمولا به سرعت تکامل یافتهاند.
جد رازآلود انسان
بزرگترین راز ناشناخته لیست ما، جد انسان است و با پیشرفت هایی که در قرن 21 شده است، هنوز هم به صورت یک راز باقی مانده است. سالهاست که اصل و نصب انسانها به خوبی موردمطالعه قرار گرفته است و بااینکه انسانهای اولیه مدتها پیش پدید آمدهاند، به نظر میرسد که درک خوبی از اصل و منشا خود به دست آوردهایم. این مطلب تا زمانی صحت داشت که دانشمندان ردی از گونه متفاوتی از انسانهای باستانی را در DNA انسانهایی که امروزه منقرضشدهاند، پیدا نمیکردند. هنگامی که دانشمندان DNA دنیسووای انسان تبار (گونهای از تبار انسان که ارتباط نزدیکی با نئاندرتالها داشته و نام خود را از غاری که در آن کشف شده گرفته است) را موردمطالعه قرار دادند، ردی از گونههایی را پیدا کردند که علم هنوز قادر به شناسایی آنها نبوده است.
بااینکه خود دنیسووا در پرده ابهام قرار دارد، حداقل میدانیم کجا قرار داشت و از کجا آمده بود. متاسفانه نمیتوانیم همین را درباره گونهای که در حدود 30000 سال پیش بهوجود آمده، بگوییم؛ گونهای که تاثیر واضحی بر DNA دنیسوواها گذاشته است. اساسا آنچه میدانیم این است که دنیسوواها دندانهای عجیب خود را از این گونه به ارث بردهاند.
جاندارانی که بدون اکسیژن زنده میمانند
تقریبا تمام موجودات زمین بهگونهای به کمک اکسیژن به زندگی خود ادامه میدهند و آن را تولید یا مصرف میکنند. به همین علت زمانی که اولین موجودات کاملا بینیاز به اکسیژن در اعماق دریای مدیترانه کشف شد، همه در بهت و حیرت فرو رفتند. درست است که برخی از باکتریها و سایر ارگانیسمهای ساده میتوانند بدون اکسیژن زنده بمانند، اما اولین بار است که این پدیده درباره موجودات پیچیده و چند سلولی دیده میشود.
این موجودات تازه کشفشده، از دسته سپردارتباران هستند؛ دستهای از حیوانات ریز که قبلا برای زندگی نیازمند اکسیژن بودند؛ اما نهایتا با کاهش سطح اکسیژن و جایگزین شدن آن با نمک به شرایط جدید عادت کردند. قبلا هیچ موجود پیچیدهای که بتواند در محیط عاری از اکسیژن زندگی کند شناخته نشده بود و بشر درباره تاریخ تکامل آنها اطلاعات زیادی در دست ندارد. تحقیقات گسترده میتواند اطلاعات بیشتری درباره زندگی دریایی قبل از اینکه اقیانوسها هم اکسیژن به دست بیاورند، یعنی چیزی در حدود 600 میلیون سال پیش، در اختیار ما قرار بدهد. این نوع جانداران به صورت راز ناشناخته باقی ماندهاند.
تولید مثل جنسی
بهجز برخی میکروبها و گیاهان، تقریبا تمام موجودات زنده در جهان به صورت جنسی تولیدمثل میکنند. این مسئله چیزی است که بیشتر افراد به قدری آن را بدون زیر سوال بردن قبول کردهاند که کسی به خلاف قاعده بودن آن از لحاظ تکاملی توجه نمیکند. تقریبا نصف تمام جمعیت یک گونه یعنی جمعیت نر، توانایی به دنیا آوردن فرزندان را ندارند و این در حالی است که به اندازه مادهها از منابع محیط بهره میبرند. پس چرا باید برای توسعه مکانیسمی که در طولانیمدت، مشخصا بیفایده است کوشش زیادی بشود؟
یکی از محبوبترین تئوریها این است که تولیدمثل جنسی به اصلاح نژاد کمک میکند، اما به نظر چندان درست نمیرسد. زمانی که دانشمندان به مطالعه 700 ژن از ارگانیسمهای مختلف پرداختند متوجه شدند که تعداد جهشهای مضر چیزی کمتر از 0.5 در هر فرد و در هر نسل است. با توجه به زیانهایی که تولیدمثل جنسی به همراه دارد، پدیدهای توجیه نشده باقی میماند. هرچقدر هم که افراد به آن تمایل نشان بدهند، هنوز مسئلهای است که به خوبی آن را درک نکردهایم و به صورت یک راز ناشناخته باقی مانده است.