آیا انسان موفق شده است تا مدارکی دال بر وجود تمدن و یا زندگی زیرزمینی پیدا کند و آیا تمدن آگارثا که برخی مدعی هستند در زیر زمین در جریان است واقعیت دارد؟
آیا امکان وجود حیات و تمدن زیرزمینی وجود دارد و آیا آنچه که برخی از آن به عنوان تمدن آگارثا یاد می کنند حقیقت دارد و یا اینکه تنها یک فانتزی خلاقانه و دست پرورده اذهان تصویر پرداز است؟
تاکنون تحقیقات بسیاری در خصوص سیاره زمین انجام شده است تا جاییکه بسیاری از اسرار این سیاره که زمانی پاسخی برای آنها وجود نداشت هم اکنون جز یافته های پیش پا افتاده علمی هستند، اما با این وجود باز هم به نظر می رسد که زمین همچنان چند سر فاش نشده دارد. یکی از این اسرار مربوط به وجود تمدن زیرزمینی در زیر لایه های زمین است که به تمدن آگارثا موسوم می باشد.
نظریه زمین میان خالی و تمدن آگارثا
برای زمان های طولانی، انسان اعتقاد داشت که زمین، کره ای میان تهی است که در داخل آن یک تمدن عظیم زیرزمینی یافت می شود. در اوج باور به این نظریه بود که ژول ورن رمان سفر به اعماق زمین را نوشت.
البته قبل از ژول ورن یکی دیگر از افرادی که به این موضوع دامن زده بود ادموند هالی بوده که در قرن هفدهم زندگی می کرد. او کاشف یک دنباله دار بود که هر ۷۵ سال یک بار از کنار زمین عبور می نمود. هالی معتقد بود که زمین از لایه های مختلف و با شرایط جوی متفاوت ساخته شده است. یکی از این لایه ها عظیم بوده و ۵۰۰ مایل ضخامت دارد. از نظر او شفق های قطبی و یا میادین مغناطیسی زمین ناشی از فعالیت لایه های مستقل زیر زمین بودند.
یک قرن بعد از هالی، فرد دیگر بنام جان کلویس سیمس به بسط این نظریه پرداخت و مقاله ای در خصوص برنامه خود برای سفر به اعماق زمین منتشر کرد. وی قبل از اینکه ماجراجویی رویایی خود برای سفر به اعماق زمین را شروع کند از دنیا رفت، با این وجود دیدگاه های او بستر ساز سفرهای عجیب انسان به قطب شد.
دریا سالار باید (Admiral Byrd) و سفر به اعماق زمین
یک قرن بعد و در فاصله زمانی بین رکود بزرگ و جنگ دوم جهانی، دریاسالار ریچارد باید از نیروی دریایی آمریکا پیش قراول سفرهایی به سرزمین های قطبی شد. وی در جریان یکی از سفرهایش مطالبی را بازگو می کند که از فهم انسان خارج است.
گویا در زمان پرواز بر فراز سرزمین قطب وی با شرایط جوی گرمی مواجه می شود و سرزمینی را می بیند که دارای حیواناتی شبیه به ماموت و گونه ای انسان بوده که در زیر زمین زندگی می کردند. او بر روی این سرزمین فرود می آید، سرزمینی که بسیاری عقیده دارند همان تمدن آگارثا بوده است. گویا اهالی آگارثا به این ماجراجو هشدار می دهند که انسان در نهایت از بمب اتم در جنگ دوم جهانی استفاده خواهد کرد و از وی می خواهند تا مراتب نگرانی آنها را به گوش مقامات آمریکایی برساند.
اگر نوشته ها وی در خصوص انسان های زیر زمین واقعیت داشته باشد آیا این موضوع ترس مقامات آمریکا را در پی داشته و پروژه پرش عظیم ناشی از همین موضوع بوده است؟
پرش عظیم یکی از بزرگترین عملیات های انجام شده در جنوبگان بود که ۴ هزار متخصص را درگیر کرد تا به نقشه برداری، مطالعه و اقامت در جنوبگان آن هم برای مدت هشت ماه بپردازند. در این پروژه، ۱۳ کشتی، هلیکوپرتر های متعدد، قایق های پرنده و مدل های مختلفی از هواپیما مورد استفاده قرار گرفتند.
این عملیات به همراه پروژه دیگری که ۸ ماه بعد صورت گرفت، استقرار آمریکا بر جنوبگان را مسجل ساخت. اما چرا آمریکا با این سرعت می خواست بر جنوبگان مسلط شود؟ آیا عاملی این کشور را تهدید می کرد؟ آیا آمریکایی ها از فناوری های انسانی ها موجود در زیر زمین قطب جنوب می ترسیدند؟ آیا تمدن آگارثا در زیر سرزمین جنوبگان قرار دارد؟
تمدن آگارثا و نازی ها در عمق زمین
آیا نازی ها در عمق سرزمین قطبی شمال و جنوب زندگی می کردند؟ گویا نازی ها در قطب شمال و جنوب در جستجوی پایگاه هایی برای خود و مکان هایی برای آزمایش سلاح های مخرب بوده اند. برخی نیز معتقدند که هیتلر تمدن آگارثا را یافته و راه رسیدن به آن را پیدا کرده بود.
شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد آلمان های نازی به نظریه زمین میان خالی اعتقاد داشته اند . این مدارک همچنین نشان می دهند که نازی ها منابع بسیاری را صرف رسیدن به تمدن آگارثا کرده اند تا در صورت وقوع شرایط اضطراری، هیتلر و همدستانش بتوانند به آنجا فرار کنند.
این مدارک بیانگر این مهمند که نقشه رسیدن به تمدن آگارثا تا حدود زیادی توسط نازی ها کامل شده بود. نازی ها همچنین احتمال می دادند که انسان ها خود در لایه های زیرزمین گرفتارند و از این موضوع خبر ندارند، آنها آزمایشات مختلفی برای رد و یا تایید این نظریه به عمل آوردند.
تمدن آگارثا در فرهنگ های باستانی
تقریبا تمامی فرهنگ های باستانی گریزی به سرزمین ها و تمدن های زیرزمین دارند. برخی از آنها زیرزمین را قلمرو انسان های مرده تصور می کردند. بطور مثال یونانیان باستان این قلمرو را هیدیس می نامیدند و یهودیان به آن شئول می گفتند. اما چنین دیدگاه هایی بیشتر جنبه اسطوره ای و دینی داشته است. با این وجود برخی از فرهنگ های باستانی اشارات نزدیک تری به تمدن آگارثا دارند.
آنها معتقدند در داخل این تمدن شهرهایی وجود دارد و راه هایی برای رسیدن به آن نیز تعبیه شده است. در آیین بودیسم تبتی شهری مرموز و اسرارآمیز بنام شامبالا در اعماق هیمالیا وجود دارد، اما تاکنون کسی موفق به کشف آن نشده است. برخی معتقدند شامبالا همان تمدن آگارثا است.
در افسانه های سلتی و هندی نیز اشاراتی به غارها و دهلیزهایی شده است که انسان را به تمدن های زیر زمین رهنمون می شوند. برخی از این غارها به سرزمین آریاوارتا منتهی می شوند که سرزمین انسان های ممتاز است، سرزمینی که ابرانسان ها برای هزاران سال بر آن حکومت کرده اند. بسیاری بر این باورند که این سرزمین همان تمدن آگارثا است.
تمدن زیرزمینی دیگری در آیین هندو وجود دارد که در مهاباهاراتا به آن اشاره شده و پاتالا نامیده می شود که به نظر در جنگ با تمدن آگارثا است. این سرزمین در لایه هفتم زمین قرار دارد که توسط ناگاها اداره می شود. موجوداتی که نیمی انسان و نیمی خزنده هستند. آنها از نژادی برتر بوده و تمدنی با فناوری بالا دارند. همچنین دارای تاثیر مثبت و منفی بر روی نژاد انسان بر روی زمین بوده اند.
آیا انسان قادر خواهد بود تا وجود و یا عدم وجود تمدن زیرزمینی را اثبات کند؟ تلاش های بسیاری صورت می گیرد تا با استفاده از فناوری به اعماق زمین دسترسی داشته باشیم، اما تاکنون نشانی از تمدن آگارثا یافت نشده است. شاید هم باید به اعماق زیرین تر زمین نفوذ کرد تا راهی برای رسیدن به این تمدن بیابیم.
هر چند انسان هنوز با قاطعیت نمی تواند نظر بدهد که در اعماق زمین چه سناریوهایی در جریان است، اما با این وجود تلاش برای یافتن تمدن آگارثا به کشفیات جانبی متعددی منتهی شده و شناخت انسان از کره خاکی را ارتقا داده است.