اگر به بازیهای سبک گرافیکی پیکسل آرت (Pixel Art) علاقهمند هستند، در این مقاله میتوانید با بهترین بازی های پیکسلی و گرافیک پایین چند سال اخیر آشنا شوید.
این فهرست از بهترین بازی های پیکسلی و گرافیک پایین شامل آثاری میشود که ظاهری کلاسیک و کهنه دارند اما نه تنها بسیار زیبا هستند بلکه از نظر گیم پلی، فوق العاده محسوب میشوند.
پیکسل آرتهای 8 بیت و 16 بیت دارای یک زیبایی شناسی خاص هستند و فضایی را ارائه میدهند که عناوین سبکهای گرافیکی دیگر نمیتوانند به آن نزدیک شوند. آثار پیکسلی مدرن به خاطر سبک کلاسیکی که دارند، حس نوستالژیکی به شما القا میکنند اما در عین حال، تکرار مکررات نیستند و هر بار شاهد زوایای تازهتری از این سبک هنری هستیم. سبک گرافیکی پیکسل آرت بارها و بارها ثابت کرده که برای ارائه پیام، احساسات، اتمسفر، داستان گویی و غیره به گرافیک واقعگرایانه نیازی ندارید.
بازیهای ویدیویی در آغاز، با پیکسل آرت معنا گرفتند و در حالی که شاهد پیشرفتهای فراوانی در این صنعت بودهایم، بازیهای پیکسلی هنوز هم تولید میشوند و محبوبیت بالایی دارند. در ادامه میتوانید با تعدادی از بهترین بازی های پیکسلی چند سال اخیر آشنا شوید که در ظاهر گرافیک پایینی دارند اما در باطن، بسیار غنی و پرمحتوا هستند و اگر از عناوین گرافیک بالای این روزها همانند کال آف دیوتی خسته شدهاید، این آثار میتوانند تجربه متفاوتی را برای شما رقم بزنند.
بهترین بازی های پیکسلی و با گرافیک پایین
– بازی Moonlighter
بازی مون لایتر همانند این است که دو بازی مختلف را همزمان تجربه کنید. این بازی نقش آفرینی روگ لایک (Roguelike) در مورد یک مغازهدار ساده به نام ویل است که رویای قهرمان شدن در سر دارد. با باز شدن پورتالهایی مرموز در روستا، او این فرصت را پیدا میکند تا شجاعت و مردانگیاش را به اهالی دهکده نشان دهد.
بازی Moonlighter دارای دو بخش متفاوت است. در طول روز، شما فروشگاه خود را مدیریت کرده، سفارشهای روستاییان را انجام داده و آیتمهای جدید میسازید. شما میتوانید بر روی آیتمهای تولیدی خود قیمت بگذارید و با مشتریها تعامل داشته باشید. اما در شب، شما وارد سیاه چالها شده و برای دستیابی به لوت، با دشمنان به مبارزه میپردازید. این چرخه شب و روز باعث شده تا بازی تکراری نشود و تنوع بسیار خوبی داشته باشد. شما با پولهای اضافی میتوانید به بخشهای دیگر دهکده رفته و از فروشگاههای مختلف، ابزار لازم خود را خریداری کنید و البته اسلحههای خود را ارتقا دهید.
– بازی Owlboy
بازی Owlboy داستان پسری به نام اوتوس (Otus) را روایت میکند که از قضا جغد هم هست. هنگامی که دزدان دریایی به محل زندگی او حمله میکنند، زندگی اوتوس دچار تغییر و تحول میشود. شما میتوانید به هر جا که دوست دارید پرواز کنید اما این بدین معنا نیست که پلتفرمینگ آسانتر خواهد شد. در این بازی ماجراجویی شما وارد سیاه چالها و مناطق مختلف شده و باید پازلهای چالش برانگیز بازی را حل کرده و در کنار آن، با دشمنان نیز مبارزه کنید.
برای مبارزه، اوتوس میتواند دوستانش را حمل کند تا دشمنان را مورد هدف قرار دهند یا از قابلیتهای اختصاصی خودش استفاده کند. بسیار دلگرم کننده است که بینید دوستان این شخصیت، تبدیل به نقطه قوت او میشوند. بازی Owlboy داستان خلاقانهای دارد و گیم پلی برجسته آن باعث شده تا توانایی جذب هر نوع مخاطبی را داشته باشد. جزئیات گرافیکی بازی خیره کننده است و پیکسل آرت هیچ محدودیتی برای سازندگان ایجاد نکرده است. از پس زمینه تا پیش زمینه، طراحی بازی عالی به نظر میرسد.
– بازی Katana ZERO
بازی کاتانا زیرو از یک سبک گرافیکی نئونی کلاسیک بهره میبرد که وقتی با موسیقی سبک سینث (Synth) تلفیق میشود، فضای بینظیری را خلق میکند و با ریتم سریع بازی نیز سازگار است. شما در نقش زیرو بازی میکنید، یک آدمکش که مواد مخدری به نام کرونوس (Chronos) مصرف کرده و حالا میتواند زمان را دستکاری کند. شما میتوانید زمان را آهسته کنید، در مقابل تیرها جا خالی دهید و غیره. شما باید قابلیتهای قهرمان داستان را به خوبی یاد بگیرید، زیرا هر مرحله باید بدون خطا به پایان برسد.
یکی از ویژگیهای قابل توجه بازی Katana ZERO این است که حتی یک ضربه میتواند شما را بکشد. هنگامی که زیرو میمیرد، او زمان را به ابتدای مرحله باز میگرداند. این مسئله باعث میشود تا فرصت جبران کردن اشتباهات خود را داشته باشید و ماموریت را بدون آسیب دیدن به اتمام برسانید. داستان بازی شاید چندان جذاب نباشد اما گیم پلی آن اعتیاد آور است و شما را تا انتها با خود همراه میسازد.
– بازی Baba Is You
بازی بابا ایز یو، از سبک پیکسل آرت به شکلی ساده و متفاوت استفاده میکند. شما در نقش یک موجود چهارپای سفید رنگ بازی میکنید که باید تلاش کرده و از موانع رو به روی خود عبور کند. پازلها معمولا یک بخش مهم از بازیهای پیکسلی هستند اما در بازی Baba Is You، پازلها تنها مکانیک گیم پلی برای جلو رفتن در بازی محسوب میشوند.
تنها راه موفقیت در بازی، دستکاری قوانین است، یعنی قرار گرفتن در جلد اشیای قابل بازی و در نهایت، پیدا کردن راه حل. بازی در ظاهر ساده است اما اجازه ندهید این سادگی شما را فریب دهد، پازلها به تدریج بسیار سخت میشوند و شما را به تفکر وادار میکنند. در این میان، گرافیک پیکسلی بازی به شدت قابل ستایش است.
– بازی Stardew Valley
بازی استاردو ولی که آن را در فهرست بهترین بازیهای موبایل سال 2019 نیز قرار داده بودیم، محبوبترین بازی پیکسلی چند سال اخیر است و البته یکی از بهترین بازی های پیکسلی یک دهه اخیر به حساب میآید. در این بازی نقش آفرینی، شما میتوانید مزرعه رویایی خود را خلق کرده و دره استاردو را احیا کنید. بازیکنان میتوانند محصولات زراعی تولید کنند، حیوان پرورش داده، غذا پخته، ماهیگیری کرده و آیتمهای مورد نیاز خود را بسازند. سبک پیکسلی بازی چشمان شما را نوازش میکند و رنگ تازهای به زندگی روستایی بازی میبخشد.
در بازی Stardew Valley نه تنها میتوانید با شخصیتهای غیرقابل بازی (NPC) تعامل داشته باشید بلکه حتی میتوانید ازدواج کرده و یک خانواده تشکیل دهید! کارهای زیادی در این بازی برای انجام دادن وجود دارد و تنها چیزی که میتواند جلوی شما را بگیرد، خستگی شخصیت اصلی است. شما همچنین میتوانید با دوستان خود یک مزرعه مشترک بسازید و منابع را به اشتراک بگذارید.
– بازی Dead Cells
دد سِلز یک بازی در سبک مترویدوانیا (Metroidvania) است که از انیمیشنهای خیره کنندهای بهره میبرد. ساختار روگ لایک بازی و قانون مرگ قطعی (Permadeath) باعث شده تا چالشهای زیادی برای به پایان رساندن بازی داشته باشید، منظور از مرگ قطعی این است که اگر کشته شوید، همه چیزهایی که به دست آوردهاید را به راحتی از دست خواهید داد. در این میان، ریتم بازی بسیار سریع است و همین باعث میشود تا در تمام لحظات، استرس داشته باشید.
هدف این است که محتاطانه از قلعه فرار کنید و هر کدام از سیاه چالها را با موفقیت پشت سر بگذارید. البته سازندگان آن قدر هم بیرحم نیستند؛ میتوانید مهارتهای شخصیت خود را ارتقا دهید که به شما کمک شایانی در پشت سر گذاشتن مراحل میکند. بازی Dead Cells از ساختار غیرخطی بهره میبرد و مسیرهای مختلفی برای رسیدن به مقصد وجود دارد. شما میتوانید مسیرهایی را برای پیشروی انتخاب کنید که با سبک بازی شما سازگارتر است.
– بازی Undertale
بازی آندر تیل در زمان عرضه بسیار محبوب شد و دلیلش واضح است. داستان، پیرامون یک کودک جریان دارد که به زیر زمین میافتد و وارد جهانی از هیولاها میشود. برای اثری که در جهانی مرگبار اتفاق میافتاد، بازی دارای عناصر بامزه زیادی است و هیولاهای آن دارای خصوصیات شخصیتی جالبی هستند. نکته قابل توجه دیگر این است که شما میتوانید با همه دشمنان، دوست شوید!
اما مشخصا شما نمیخواهید با همه دوست باشید. در مبارزه، شما میتوانید دشمنان را بکشید یا مورد بخشش قرار دهید که این تصمیمات و اعمال شما در ادامه نتایج مختلفی خواهد داشت. هدف شما در بازی این است که به سطح زمین بازگردید. بازی Undertale دارای پازلهای مختلفی است و مکانیکهای گیم پلی آن شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
– بازی Hyper Light Drifter
بازی هایپر لایت دریفر با سبک 16 بیت و رنگهای پر جنب و جوشی که استفاده میکند، از نظر بصری حیرت انگیز است. شخصیت اصلی بازی، دریفتر نام دارد و در تلاش است تا بر یک بیماری عذابآور غلبه کند. دریفتر برای اینکه بتواند دردهای این بیماری را کم کند، باید در سرزمینهای زمان دفن شده (Buried Time) به مبارزه بپردازید. هیچ واژهای در این بازی استفاده نمیشود اما جزئیات محیط به شما اجازه میدهند تا داستان را تفسیر کنید.
در بازی Hyper Light Drifter رازها و مسیرهای مخفی زیادی وجود دارند که باعث میشود به گشت و گذار در محیط بازی تشویق شوید. گیم پلی بازی آسان است اما برای اینکه در آن حرفهای شوید، به زمان بیشتری نیاز خواهید داشت. مبارزه در این بازی بسیار لذت بخش است و از جنگیدن با دشمنان متعدد و غول آخرهای سرسخت، حس خوبی خواهید داشت.
– بازی The Messenger
مسنجر یک بازی اکشن پلتفرمر است که داستان نینجایی مبارز را روایت میکند. این نینجا باید به سفری پرخطر رفته و با عبور از سرزمینهای ناشناخته، طوماری را به مقصد برساند که میتواند قبیلهاش را نجات دهد. بازی از پیکسل آرت به شکل هیجان انگیزی استفاده میکند. در واقع بازی با پیکسل آرت 8 بیتی آغاز میشود و با سفر در زمان، گرافیک به 16 بیت تبدیل میشود تا بازی حس و حال آثار کلاسیک را به بهترین شکل ممکن عرضه کند.
با پیشرفت در بازی، شما میتوانید مهارتهای تازهای برای شخصیت خود باز کنید که باعث میشوند مبارزه با دشمنان و المانهای پتلفرمینگ بازی آسانتر شود. شما قابلیت ارتقای شخصیت خود را نیز خواهید داشت. با خواندن این توضیحات شاید فکر کنید که بازی The Messenger بسیار جدی و تاریک است اما این گونه نیست و طنز مناسبی در بازی وجود دارد.
همچنین مطالعه کنید:
– بازی Celeste
سلست، داستان خود شناسی شخصیت اصلی بازی یعنی مدلین (Madeline) را روایت میکند. در این اثر داستانگوی پلتفرمر، شما باید به مدلین کمک کنید تا خودش را به بالای کوه سلست برساند. در این میان، چالشها و پازلهای زیادی وجود دارد که بسیار هوشمندانه طراحی شدهاند و در عین حال، جذاب هستند. سبک پیکسل آرت 8 بیت، قابلیت گشت و گذار، اتاقهای مخفی خلاقانه و غیره باعث شده تا یک بازی پرمحتوا در انتظار شما باشد.
گیم پلی بازی را به راحتی میتوانید یاد بگیرید اما باید بدانید که بازی آسانی در مقابل شما قرار ندارد. در بازی Celeste باید منتظر مرگهای متعدد باشید تا در نهایت بتوانید به نوک قله برسید. البته مرگ در این بازی، دلسرد کننده نیست و در واقع برای موفقیت در بازی، به این آزمون و خطاها نیاز خواهد داشت. ویژگی مثبت بازی در کنار پلتفرمینگ، داستان پرکشش آن است که حس کنجکاوی شما را بر می انگیزد.
کدام یک از آثار این فهرست از بهترین بازی های پیکسلی را تجربه کردهاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.