آیا موجودات فضایی اهرام باستانی مشابه سراسر جهان را ساخته‌اند؟

آیا موجودات فضایی اهرام باستانی شبیه به هم در سراسر جهان را ساخته‌اند؟

برخی می‌گویند که شباهت اهرام باستانی ساخت دست بشر در قاره‌های مختلف زمین، نشان دهنده دخالت فرازمینی‌ها در تاریخ است؛ در بررسی این ادعا با ما همراه باشید.

آیا شباهت اهرام باستانی مصر با بناهای تاریخی هرمی شکل در مکزیک و مناطق دیگر جهان نشان دهنده دخالت موجودات فضایی در تاریخ بشر است؟ در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی دقیق‌تر این ادعای عجیب بپردازیم.

همان‌طور که در تصویر زیر می‌بینیم، سه بنای باستانی در سه قاره آسیا، آفریقا و آمریکا وجود دارند که بسیار به هم شبیه هستند. این اهرام در کشورهای اندونزی، مصر و مکزیک قرار گرفته‌اند و شباهت مورد نظر باعث شده تا از مدت‌ها پیش، نظریه‌پردازان تئوری فضانوردان باستانی ادعاهای عجیبی در مورد نقش موجودات فرازمینی در ساخت این بناها مطرح کنند:

آیا موجودات فضایی اهرام باستانی مشابه سراسر جهان را ساخته‌اند؟

بر اساس تئوری فضانوردان باستانی، برخی معتقد هستند که موجودات فضایی در گذشته‌های دور، در تاریخ بشر نقش مهمی داشته‌اند و بسیاری از دستاوردهای تاریخی و همچنین بناها و آثار باستانی که از گذشته‌های ما وجود دارند، مدرکی از وجود فرازمینی‌ها هستند.

به تازگی هم ادعای دخالت آدم فضایی‌ها در ساخت اهرام باستانی در بین علاقه‌مندان مطرح شده و به همین دلیل قصد داریم نگاهی دقیق‌تر به امکان صحت ادعای مورد نظر بیاندازیم.

اهرام باستانی و موجودات فرازمینی

طرفداران ادعای مورد نظر می‌گویند که مصر، مکزیک و اندونزی در هزاران سال پیش بسیار از هم دور بوده‌اند و از آنجایی که بناهای باستانی آن‌ها شباهت زیادی به هم دارند، مطمئنا یک منبع واحد چنین ایده‌ای را به وجود آورده است؛ برای بررسی علمی این ادعا باید به قواعد همولوژی و مقیاس سنجی مرتبط با علوم تکاملی نگاهی بیاندازیم.

آیا موجودات فضایی اهرام باستانی مشابه سراسر جهان را ساخته‌اند؟

هرم چیچن ایتزا مکزیک

در فرآیند تکاملی موجودات زنده، می‌توان گفت که اگر قسمتی از بدن جانداران متفاوت، شباهت زیادی به هم داشته باشد و در عین حال، عملکرد آن قسمت هم در جانداران یکی باشد، به احتمال قوی دو موجود از یک جد واحد تکامل یافته‌اند و منبع بیولوژیکی تفاوت‌های دو جاندار یکی است.

چنین موضوعی در عین منطقی بودن، همیشه صادق نیست؛ بال خفاش‌ها و پرندگان دیگر شباهت‌های زیادی به هم دارند، اما جد این دو گونه جانوری که یکی پستاندار بوده و دیگر پرنده، با هم یکی نیست. همچنین، چشم مهره‌داران و نرم‌تنان ویژگی‌های مشترکی دارند، اما به خوبی می‌دانیم که این دو گونه جانوری هم از یک گونه واحد تکامل نیافته‌اند. از طرف دیگر می‌بینیم که انسان‌ها و زرافه‌ها هردو در گردن خود 7 مهره دارند، اما آیا به نظر شما جد انسان و زرافه یکی بوده است؟

و مهم‌تر از همه، این موضوعات چه ارتباطی به بحث شباهت اهرام باستانی تاریخ تمدن بشری دارند؟

سیر تکامل

با این تفاسیر دانشمندان علوم تکاملی و متخصصان بررسی سیر تکامل موجودات زنده، چگونه می‌توانند اختلاف‌های مورد نظر را تشخیص داده و ادعای مشترک بودن جد دو موجود را تایید یا رد کنند؟ در این رابطه به موضوع همولوژی و قیاس سنجی می‌رسیم. در همولوژی جد دو گونه جانوری متفاوت با هم یکی بوده و از طریق طی شدن دو خط تکاملی مجزا، دو موجود در حال حاضر به تفاوت‌های مشاهده شده در آن‌ها رسیده‌اند.

با این وجود در حالت قیاس سنجی می‌بینیم که دو قسمت از بدن جانداران متفاوت به هم شبیه بوده، اما این دو جد مشترکی ندارند. برای تعیین شباهت‌های همولوژیکی و قیاس سنجی دانشمندان یا از شواهد مستقیم و عینی کمک می‌گیرند و یا موضوع مورد نظر را استنباط می‌کنند.

مثالی از شواهد مستقیم و عینی فسیل‌هایی هستند که از گذشته‌های دور به جا مانده‌اند و اطلاعات ارزشمندی را در مورد گذشته موجودات زنده به همراه دارند؛ به این ترتیب اگر باستان شناسان فسیلی از جد مشترک دو موجود زنده متفاوت را کشف کنند، این مسئله می‌تواند به عنوان سندی در اثبات اشتراک جد دو جاندار باشد.

اما اگر فسیلی در این رابطه پیدا نشود، چگونه می‌توان ادعای اشتراک جد جانداران را مطرح کرد؟ این بخش از ماجرا ارتباط مستقیمی به شباهت اهرام باستانی تاریخ بشریت دارد.

برای بررسی چنین موضوعی یک سوال حیاتی و جالب‌توجه مطرح می‌شود؛ وقتی شباهتی بین ساختار بدن جانداران می‌بینیم، آیا این شباهت موضوعی حیاتی برای عملکرد خاصی در آن جاندار است و یا دو شباهت مورد نظر کاملا با هم مطابق هستند؟

زنده ماندن در دنیای تکامل محور

می‌دانیم تمامی موجودات زنده تحت تاثیر عوامل فیزیکی مختلفی قرار دارند و وقتی صحبت از پرواز به میان می‌آید، بال جانداران برای بلند کردن آن‌ها از روی زمین و نگه داشتن آن‌ها در حالت تعلیق باید از قوانین آئرودینامیکی یکسانی پیروی کند. به همین ترتیب می‌بینیم که طراحی طبیعی بال خفاش و پرندگان دیگر به واسطه نیاز به فراهم کردن امکان پرواز، در این گونه‌های جانوری شباهت زیادی به هم دارد.

می‌توان گفت که در طول سیر تکامل، بال این موجودات برای رسیدن به شرایطی ایدئال برای پرواز، به شکلی مشابه تکامل یافته‌اند و در نهایت ظاهری نسبتا یکسان پیدا کرده‌اند. به بیان دیگر قوانین فیزیک به عنوان نیرویی خارجی جانداران را مجبور می‌کنند تا برای برخورداری از قابلیت‌هایی مانند پرواز، اندام‌های مشابهی را در خود به وجود بیاورند.

مثال دیگری در این رابطه به شکل بدن کوسه‌ها و دلفین‌ها مربوط می‌شود؛ سیر تکاملی این موجودات کاملا با هم متفاوت بوده، اما الزامات شنا کردن و حرکت در آب باعث شده تا هر دو موجود به حالت مشابهی در شکل بدن برسند؛ بنابراین قوانین مربوط به حرکت در آب موجودات مورد نظر را مجبور کرده تا به هم شبیه شوند.

تمام این‌ها در حالی بوده که ویژگی‌های غیر حیاتی در جانداران مورد نظر با هم متفاوت است؛ به عنوان مثال می‌بینیم که دم دلفین‌ها به صورت افقی بوده، در حالی که کوسه‌ها دمی عمودی دارند و همچنین، چینش انگشتان خفاش‌ها و سایر پرندگان با هم متفاوت است. سلول‌های تشکیل دهنده چشم مهره‌داران و نرم‌تنان هم با هم فرق دارند.

قواعد تکامل و معماری اهرام باستانی

به این ترتیب می‌توان گفت که اگر ساختارهای بدن جانداران در زنده ماندن و عملکردهای مخصوص آن‌ها حیاتی نباشند، اما در گونه‌های مختلف این ساختارها شباهت داشته باشند، می‌توان گفت که جد موجودات یکی بوده و از لحاظ همولوژی، دو موجود از یک جاندار مشترک تکامل یافته‌اند.

باستان شناسان هم در بررسی اهرام باستانی و بناهای تاریخی از قواعد مشابهی با آنچه در علوم تکاملی دیده می‌شود، پیروی می‌کنند. البته در بحث باستان شناسی چنین موضوعی کمی پیچیده‌تر خواهد بود؛ به عنوان مثال ما می‌دانیم که پرندگان و خفاش‌ها بسیار قبل‌تر از تکامل پیدا کردن اندام‌های پروازی، در فرآیند تکامل راه خود را از هم جدا کردند، اما وقتی صحبت از معماری بناهای تاریخی به میان می‌آید، تاثیر‌پذیری فرهنگ‌های مختلف از هم موضوعی نیست که همانند سیر تکاملی موجودات از یکدیگر جدا باشد.

در واقع در میان آثار باستانی تاریخ بشریت شباهت‌های زیادی بین بقایای به جا مانده دیده می‌شود و باستان شناسان از طریق بررسی این شباهت‌ها سعی می‌کنند تا تاثیرپذیری فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف از هم را مورد بررسی قرار دهند.

باستان شناسان در مورد بحث تاثیرپذیری مورد نظر از اصطلاح آلودگی فرهنگی استفاده می‌کنند و نظریه پردازان تئوری فضانوردان باستانی هم سعی دارند تا با پیدا کردن ویژگی‌های همولوژیکی بین اهرام باستانی قاره‌های گوناگون، آلودگی فرهنگی تاریخ بشریت توسط فرازمینی‌ها را کشف کنند.

ساخت بناهای شبیه به هم

سوالی که با مطرح شدن تمامی این موضوعات باید مجددا مطرح شود این است که آیا شباهت اهرام باستانی مورد نظر یک شباهت همولوژیکی بوده یا یک شباهت قیاس سنجی؟

تقریبا تمامی باستان شناسان و صاحب نظران معتقدند که این شباهت نشانه‌ای از منشا مشترک ایده ساخت هرم نیست؛ در واقع ظاهر هرم مانند این بناهای باستانی را می‌توان از طریق استقامت و دوام خاص بناهای هرم مانند توجیه کرد. به بیان دیگر ساخت یک هرم ساده‌ترین و پایه‌ای‌ترین راه برای روی هم قرار دادن تعداد زیادی سنگ بوده و می‌توان اطمینان داشت که بنای مورد نظر به واسطه شکل خاصش تا هزاران سال پابرجا باقی می‌ماند.

مطمئنا مردمان مصر باستان، ساکنان مکزیک در هزاران سال پیش و کسانی که در اندونزی کنونی زندگی می‌کردند، بناهای تاریخی زیادی ساخته‌اند، اما در گذر زمان و با وجود شرایط مختلف محیطی، کمتر بنایی وجود دارد که همانند اهرام باستانی مورد نظر، پس از گذشت چندین هزار سال تقریبا دست‌نخورده باقی مانده است.

تفاوت‌ها

اما آیا این اهرام در جزئیات مختلف و غیر حیاتی هم با یکدیگر شباهتی دارند؟ جواب خیر است.

هرکدام از بناهای مورد نظر در سبک معماری، روش ساخت، تعداد پلکان‌های ساخته شده، ساختار مرتفع‌ترین قسمت هرم و همچنین وجود و جزئیات پله‌های کوچک با هم تفاوت دارند. در واقع تنها هرمی شکل بودن و وجود پلکان‌های عظیم بوده که در تمامی سه هرم مصر، مکزیک و اندونزی مشترک است.

آیا موجودات فضایی اهرام باستانی مشابه سراسر جهان را ساخته‌اند؟

هرم جوزر مصر

به علاوه نظریه پردازان در عکسی که در ابتدای مطلب دیدیم، به این موضوع اشاره می‌کنند که هر سه هرم مورد نظر، سه در بزرگ در پایین خود دارند و این موضوع دلیل دیگری از دخالت فرازمینی‌ها در ساخت اهرام باستانی مورد نظر است؛ با این وجود نه هرم جوزر (Djoser) مصر و نه هرم چیچن ایتزا (Chichen Itza) مکزیک هیچ‌کدام چنین قسمت‌هایی در قسمت پایینی خود ندارند و تنها هرم اندوزی بوده که از چنین ویژگی معماری برخوردار است. به نظر می‌رسد که نظریه پردازان برای بیشتر کردن پیازداغ ماجرا، از تکنیک‌های فتوشاپ به منظور دست‌کاری تصاویر استفاده کرده‌اند.

به علاوه بسیاری از تمدن‌ها با در نظر گرفتن ایده ساخت بناهای چهارضلعی، آثاری را به وجود آوردند که بین دیواره‌های آن‌ها زاویه 90 درجه وجود دارد. در عین حال شواهد قابل‌توجهی در مورد تکامل تکنیک‌ها و ایده‌های معماری هم در کشوری مانند مصر کشف شده‌اند. به بیان دیگر به خوبی می‌بینیم که در طول سال‌ها، شکل اهرام باستانی ساخته شده و همچنین تکنیک‌ها و جزئیات مختلف هر بنا دچار پیشرفت‌هایی شده‌اند.

تصورات غلط در مورد اهرام باستانی

نکته مهمی که مخالفان ایده‌های مطرح شده در مورد شباهت غیر طبیعی اهرام باستانی به یکدیگر مطرح می‌کنند، تخصص و تجربه کارشناسانی بوده که برخی از آن‌ها، تمام عمر خود را صرف پرده‌برداری از رازهای جهان باستان کرده‌اند. در واقع یک نظریه پرداز تئوری فضانوردان باستانی بدون هیچ دانش و تخصصی در رابطه با تاریخ تمدن بشری و تنها با تکیه بر توهمی از توانایی‌هایش در کشف اسرار سرگذشت انسان، ایده‌هایی را مطرح می‌کند که در بهترین حالت مضحک هستند.

به بیان دیگر چنین افرادی باید توانایی‌های خود را بیش از حد انتظار، قوی در نظر گرفته باشند که تصور کنند با نگاه کردن به چند تصویر ثبت شده از آثار باستانی مانند هرم جوزر، به نتایجی رسیده‌اند که بهترین باستان شناسان جهان هم به آن‌ها دست نیافته‌اند.

آیا واقعا کسانی که چنین نظریه‌هایی را مطرح می‌کنند و طرفداران آن‌ها تصور دارند که هیچ‌کس دیگری تاکنون متوجه شباهت اهرام باستانی سراسر جهان نشده و تنها آن‌ها هستند که از راز شباهت ظاهری مورد نظر پرده برداشته‌اند؟ می‌توان گفت که حداقل چندین قرن است که باهوش‌ترین و خلاق‌ترین متخصصان باستان شناسی جهان در حال بحث و گفتگو در مورد این بناها هستند و ایده‌ای که توسط یک نظریه پرداز (خیال پرداز) مطرح می‌شود، نه موضوع جدیدی بوده و نه دانش و تجربه‌ای را در پشت خود دارد.

مخالفت متخصصان و افراد آماتور

در واقع اکثر اوقات وقتی افراد بی‌تجربه و غیر حرفه‌ای با نظر کارشناسان مخالفت می‌کنند، این مخالفت بر اساس بی‌خبری و ناآگاهی بوده و در بیشتر مواقع هم می‌بینیم که افراد مورد نظر بدون قبول نظر کارشناسان، صحبت از تئوری‌های توطئه را پیش می‌کشند. از طرف دیگر تجربه نشان داده که مطرح کردن چنین نظریات توطئه آمیزی بیشتر از هر چیز توجه عموم مردم را جلب می‌کنند.

البته نظریه‌پردازان مورد نظر گاهی اوقات روی این احتمال هم تاکید می‌کنند که شاید تمامی کارشناسان و متخصصان جهان به صورت هم‌زمان در مورد یک موضوع خاص مانند شباهت اهرام باستانی تاریخ تمدن بشری دچار اشتباه شده‌اند. در انتها می‌توان گفت که وقتی افراد آماتور با متخصصانی مانند باستان شناسان باتجربه روی موضوعات این‌چنین اختلاف نظر دارند، در بیش از 90 درصد مواقع حق با کارشناسان بوده و افراد آماتور واقعا تصور خاصی از موضوع مورد نظر و جنبه‌های مختلف آن ندارند.