به بهانه اضافه شدن پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD به گوشیهای میانرده بازار، در این مقاله قصد داریم عملکرد آن را با یک پنل AMOLED با نرخ رفرش نصف آن، یعنی ۶۰ هرتز مقایسه کنیم.
نمایشگرهایی با نرخ رفرش بالا، به ترند گوشیهای هوشمند در سال ۲۰۲۰ تبدیل شده است. ما پرچمدارانی را میدیدیم که با نمایشگرهای ۹۰ و ۱۲۰ هرتزی عرضه میشدند. و اکنون حتی نمایشگر گوشیهای میانرده هم نرخ رفرش بالا را ارائه میکنند. همین بهانه خوبیست تا ما به مقایسه یک پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD با یک پنل ۶۰ هرتزی AMOLED بپردازیم.
اما ابتدا باید بدانید که نرخ رفرش یا نرخ تازهسازی چیست؟ نرخ رفرش، در اصل مقدار رفرشی است که یک نمایشگر انجام میدهد. نمایشگرهای استانداردبا نرخ رفرش ۶۰ هرتزی همراه هستند. این یعنی در هر ثانیه ۶۰ بار رفرش می شوند. نرخ رفرش ۹۰ هرتز و ۱۲۰ هرتز هم به همین ترتیب، یعنی ۹۰ و ۱۲۰ بار در هر ثانیه نمایشگر رفرش میشود.
پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD در برابر پنل ۶۰ هرتزی AMOLED
نرخ رفرش بالاتر به معنای تجربه کاربری روانتر در هنگام گشت و گذار در وب یا بازی کردن است. ۹۰ هرتز روانتر از ۶۰ هرتز بوده و ۱۲۰ هرتز از هر دو آنها روانتر است. در حال حاضر حتی گوشیهایی با نرخ رفرش ۱۴۴ هرتز هم در بازار عرضه میشود که فوقالعاده روان هستند، اما دسترسی و خرید گوشيهای مجهز به نمایشگر ۹۰ و ۱۲۰ هرتز آسانتر است. در سمتی دیگر، پنلهای AMOLED به خاطر مصرف کمتر انرژی معروف شدهاند. این پنلها رنگ مشکی را عمیقتر و رنگها را اشباع شده به نمایش میگذارند که تجربه دیداری لذتبخشی را برای کاربر به وجود میآورد.
در بازار گوشيهای میانرده و میانرده رو به بالا دو انتخاب وجود دارد. یکی پنل LCD با نرخ رفرش ۹۰ یا ۱۲۰ هرتزی و دیگری یک پنل AMOLED با نرخ رفرش استاندارد ۶۰ هرتزی است. به عنوان مثال در دو گوشی POCO X3 NFC و Realme 7 Pro که در رده قیمتی یکسانی قرار دارند، اولی به یک پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD و دومی به یک پنل ۶۰ هرتزی AMOLED مجهز است. اگر با گوشی خود زیاد بازی میکنید احتمالاً پنل مجهز به نرخ رفرش بالاتر را انتخاب میکنید. اما آیا واقعاً این گوشی با نرخ رفرش نمایشگر بیشتر، گزینه بهتری است؟
اگر پردازنده گوشی شما به اندازه کافی قوی نباشد، ولی به یک پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD مجهز باشد، یک گوشی با نمایشگر استاندارد اما پردازنده قویتر میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. برای بهرهگیری از نرخ رفرش بالاتر از استاندارد، به یک پردازنده قدرتمند هم نیاز است. به عنوان مثال ما بازی PUBG را روی گوشی پوکو ایکس ۳ اجرا کردیم و از نمایشگر ۹۰ هرتزی آن لذت بردیم. اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، تفاوت زیادی با ردمی نوت ۸ پرو مجهز به نمایشگر ۶۰ هرتزی نداشت. همچنین اگر بخواهید با گوشی پوکو ایکس ۳ بازیهایی که نرخ فریمی فراتر از ۶۰ فریم بر ثانیه را پشتیبانی نمیکنند اجرا کنید، آن نمیتواند به خوبی گوشی ردمی نوت ۸ پرو اجرا شود. چون گوشی برای نرخ فریم بالا طراحی شده است.
بهینه سازی هم موضوع مهمی است. بسیاری از بازیها برای نرخ فریم بالاتر از استاندارد بهینه نشدهاند. بنابراین اگر در حال حاضر بخواهید یک گوشی با نرخ فریم بالا را تهیه کنید، ممکن است نتوانید در حال حاضر به خوبی لذت واقعی استفاده از نمایشگر آن را تجربه کنید. بله، نرخ رفرش بالاتر میتواند گشت و گذار در گوشی را لذتبخشتر کند. اما آیا واقعاً اسکرول روان صفحات اصلی گوشی و چند اپلیکیشن محدود کافی است؟ حتی اگر یک گوشی با نرخ رفرش ۱۲۰ هرتزی را هم تهیه کنید، نمایشگر آن همیشه ۱۲۰ هرتز نیست و نسبت به اپلیکیشنها و صحنهها تغییر میکند.
اینطور به نظر میرسد که نرخ رفرش ۹۰ و ۱۲۰ هرتزی به یک ابزار تبلیغاتی برای شرکتهای تولیدکننده گوشیهای هوشمند تبدیل شده است. چرا که در حال حاضر حتی گوشی ارزان قیمت ریلمی C17 نیز از یک نمایشگر ۹۰ هرتزی استفاده میکند. در بسیاری از مواقع پردازنده این گوشیهای ارزان قیمت قادر به تحمل نرخ رفرش ۹۰ هرتزی نیست و شما برای جلوگیری از هنگ کردن گوشی خود باید آن را به ۶۰ هرتز کاهش دهید. پس اگر گوشی چیپست قدرتمندی نداشته باشد، نرخ رفرش بالای نمایشگر بیفایده است.
مشکی عمیق در نمایشگر AMOLED
در سمتی دیگر، نمایشگر AMOLED یا نام کامل دیود نور افشان آلی ماتریس فعال برای تولید قدرتمندانه رنگها مشهور است. وقتی دو نمایشگر AMOLED و LCD را کنار یکدیگر میگذاریم، متوجه رنگهای زیباتر پنل امولد نسبت به دیگر پنل میشویم. یکی از بخشهای که پنل امولد در آن میدرخشد، نمایش عمیق رنگ مشکی است. به گونهای که وقتی یک تصویر تیره را روی دو گوشی با نمایشگرهای امولد و ال سی دی ببینید، از رنگ مشکی عمیق متوجه میشوید که کدام از آنها امولد است.
در پنلهای امولد مشکی عمیقتر است. در واقع، هر جا که رنگ مشکی در پنل امولد نمایان شود، پیکسل آن خاموش میشود تا مشکی کاملاً واقع گرایانه به نظر برسد. این باعث میشود در مصرف باتری هم صرفه جویی شود. فناوری AMOLED همچنین به شرکتها اجازه میدهد حسگر اثر انگشت را به زیر نمایشگر ببرند. گرچه سرعت اسکن آن کمتر از اسکنرهای اثر انگشت پشت یا کنار قاب گوشی است. به طور کلی یک پنل AMOLED مزایای زیادی در مقایسه با یک پنل LCD با نرخ رفرش بالاتر دارد. اما این پنل هم کاملاً ایده آل نیست. پنلهای امولد هم دچار مشکلاتی هستند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
معایب پنلهای AMOLED
یکی از رایجترین مشکلاتی که ممکن است برای نمایشگرهای AMOLED به وجود آید، پیکسل سوختگی است. نوردهی پیکسل به پیکسل میتواند در دراز مدت باعث سوختن پیکسلها شود. بنابراین اگر با گوشی خود عکاسی میکنید، شاید یک پنل AMOLED ایده آل شما نباشد. درست است که این پنل رنگهای بسیار زنده و دلپذیری را ایجاد میکند، اما یک عکاس همیشه میخواهد رنگها را به درستی ببیند و پیکسل سوختگی یا تاریک شدن پیکسلها باعث مختلف شدن کار او میشود.
جمعبندی
یک پنل امولد معمولی با تراشه قویتر بهتر از یک پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD است
در مجموع میتوان یک نمایشگر AMOLED با نرخ رفرش معمولی را گزینه بهتری به خصوص در گوشیهای رده میانی بازار دانست. در پرچمداران شما میتوانید هر دو ویژگی جذاب نمایشگرها یعنی یک پنل از نوع AMOLED با نرخ رفرش بالا را یکجا در اختیار داشته باشید. اما در گوشیهای میانرده، به اعتقاد ما یک پنل ۶۰ هرتزی AMOLED خیلی بهتر از یک پنل ۱۲۰ هرتزی IPS LCD است.
اگر نمیتوانید گوشیهایی با پنل AMOLED و نرخ رفرش بالا تهیه کنید، میتوانید گوشیهایی با پنل AMOLED و در عوض با نرخ سمپلینگ لمس بالا را تهیه کنید. میدانید چرا نمایشگر آیفونهای اپل که نرخ رفرش استاندارد دارد انقدر روان هستند؟ این به خاطر نرخ سمپلینگ لمس بالای آنها است. نرخ سمپلینگ لمس در اصل تعریف تأخیر انجام فرآیندها پس از لمس کاربر است. هر چه مقدار آن بیشتر باشد، تأخیر کمتر میشود. یکی از جذابترین گوشیهای میانرده بازار که نرخ سمپلینگ لمس بالای ۲۴۰ هرتزی را ارائه میکند و به یک پنل AMOLED هم مجهز است، گوشی شیائومی می ۱۰ لایت 5G است.