تازهترین تحقیقات در مورد زمان مرگ به ما نشان دادهاند که دقیقا چه موقع یک شخص به حالت بدون بازگشت مردن میرسد؛ در بررسی این پژوهشها و تاثیرات مهم آنها با ما همراه باشید.
زمان مرگ دقیقا چه وقتی تایید میشود؟ به تازگی دانشمندان با بررسی وضعیت بسیاری از کسانی که آخرین نفسهای خود را کشیدهاند و دیگر قلب آنها از ضربان ایستاده، اطلاعات مهمی در رابطه با تایید شدن مرگ افراد به صورت رسمی به دست آوردهاند. از طرف دیگر باید گفت که مشخص کردن این موضوع اهمیت ویژهای برای علم پزشکی دارد.
بررسی موضوع زمان مرگ
تصمیم برای اهدای اعضای بیماری که هنوز رسما جان خود را از دست نداده و نفسهای آخر او هنوز ادامه دارند، یکی از سختترین و احساسیترین تصمیماتی بوده که برخی خانوادهها در سراسر جهان با آن دست و پنجه نرم میکنند. در واقع بسیاری از اوقات بیمار به حالتی میرسد که دیگر امیدی به زنده نگه داشتن او وجود ندارد و در این شرایط اعضای خانواده باید تصمیم سخت اهدا کردن قسمتهای مختلف بدن عزیزشان را بگیرند.
با این وجود، تازهترین تحقیقی که در رابطه با آن صحبت کردیم، به این موضوع پرداخته است؛ در حالی که تصمیم مورد نظر با توجه به نتایج این تحقیق به هیچ وجه سادهتر نخواهد شد، حداقل میتوان گفت که چنین بررسیهایی به ما و پزشکان سراسر دنیا کمک میکنند تا شبها با خیال آسودهتر بخوابیم. برای این کار پژوهشی، پزشکان بیمارستان کودکان شرق آنتاریو در کانادا فعالیت قلبی عروقی و همچنین فشار خون صدها بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه کشورهای کانادا، چک و هلند را اندازهگیری کردند.
این پزشکان که مستقیما تحت برنامه اهدا و انتقال اعضای کانادا کار میکردند، قصد داشتند تا مواردی را پیدا کنند که قلب فرد پس از مرگ، به صورت خود به خودی برای مدت فوقالعاده کوتاهی هنوز ضربان دارد. در واقع در تمام طول تاریخ زمان مرگ افراد هنگامی اعلام میشد که دیگر ضربانی توسط قلب به وجود نمیآمد و هنوز هم پایهایترین فاکتور برای اعلام مرگ، توقف این ضربان است.
لحظات حیاتی پس از مرگ
با این وجود باید گفت که امروزه دانش پزشکی بسیار فراتر از آن چیزی رفته که در گذشته مبنای کار پزشکان بود و نکته جالب این است که هرکدام از فعالیتهای بدن، از عملکرد مغزی گرفته تا سوخت و ساز سلولها پس از مردن، در زمان مشخص خود متوقف میشوند. به همین دلیل، در طول تاریخ صحبتهای زیادی در رابطه با مولفه اصلی نشان دهنده مرگ افراد وجود داشته و همچنان اتفاق نظری در این رابطه حاصل نشده است.
بحث فلسفی و اعتقادی مشخص کردن زمان مرگ موضوع مدنظر دانشمندان کانادایی نبوده و نکتهای که بیش از همه ذهن این محققان را به خود مشغول کرده، به موضوع اهدای اعضا افراد مربوط میشود. در واقع هر لحظهای که بافتهای بدن از اکسیژن محروم باشند، کیفیت اعضای مورد نظر برای اهدا و نجات جان دیگر اشخاص پایینتر میآید و به همین دلیل دانشمندان تلاش دارند تا زمان بین اعلام شدن مرگ اهدا کننده و خارج شدن اعضا برای انتقال به حداقل برسد.
در حقیقت توجه به زمانی که پس از مرگ یک عزیز سپری میشود، برای دوستان و اقوام متوفی بسیار دشوار بوده، اما پزشکانی که در تلاش هستند تا از طریق اعضای بدن این متوفی جان دیگران را نجات دهند، توجه ویژهای به ثانیههایی دارند که پس از اعلام رسمی مرگ، سپری میشوند.
جالب است بدانید که تاکنون تلاشهای بسیاری برای رسیدن به یک اتفاق نظر کلی در مورد زمان مرگ صورت گرفته و دانشمندان از گذشته تلاش داشتهاند تا با در نظر گرفتن فاکتورهای فرهنگی، مذهبی، علمی و اجتماعی، ویژگیهای کلی، ثابت و مشخصی را پیدا کنند که نشان دهنده مرگ شخص باشند.
قانون پنج دقیقه زمان مرگ
با این وجود موضوع زیر نظر گرفتن علائم حیاتی بیماران و فعالیتهای بنیادی مغز تا حد زیادی پیچیده بوده و وقتی بیمار از دستگاههای بیمارستانی مخصوص زنده نگه داشتن افراد بستری جدا میشود، فاکتورهای مشخصی زنده یا مرده بودن او را تعیین میکنند. در عین حال، قانون پنج دقیقهای وجود دارد که در سراسر جهان به عنوان فاکتوری مشخص برای اعلام مرگ بیماران در نظر گرفته میشود؛ بر اساس این قانون، اگر جریان خون و تنفس فرد به مدت پنج دقیقه متوقف شده و متوقف بماند، مرگ فرد اعلام میشود و بلافاصله فرآیند بازیابی و حفظ بافت اعضای بدن برای انتقال ارگانها شروع میشود.
البته باید گفت که این قانون پنج دقیقهای مشترکترین مولفه برای اعلام مرگ بیماران بوده و همچنان نظرات مختلفی در رابطه با زمان مرگ وجود دارد. در واقع مشکل اصلی در مواقعی رخ میدهد که با بافتهای فوقالعاده حساس مانند اعضای بدن نوزادان سر و کار داریم. در این شرایط در کمتر از یک دقیقه پس از توقف ضربان قلب، بحث شروع فرآیند جداسازی اعضا و حفظ بافتها پیش میآید و ثانیههایی که پس از این توقف ضربان طی میشوند، واقعا حکم طلا را دارند.
در عین حال باید گفت که نشستن و صحبت کردن در رابطه با اعلام سریعتر مرگ نوزادان وقتی در چنین موقعیتی قرار نداریم، کار چندان دشواری به نظر نمیرسد؛ اما وقتی کسی واقعا در این شرایط باشد، کوچکترین امیدی برای اینکه قلب نوزاد مجددا به صورت معجزهآسا به تپش بیافتد و بدن به حیات بازگردد، ممکن است پزشکان و خانواده نوزاد را به شک بی اندازد که برای فرآیند انتقال اعضا اقدامی نکنند.
جزئیات تحقیق اخیر
در چنین شرایطی تحقیق دانشمندان کانادایی در رابطه با زمان مرگ به کمک ما میآید؛ در میان 480 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه که توسط این محققان زیر نظر گرفته شده بودند، در 67 مورد که برابر 14 درصد جامعه آماری مورد نظر بوده، دیده شد که قلب فرد بعد از مرگ برای مدت فوقالعاده کوتاهی مجددا به ضربان افتاد. به صورت میانگین این بازگشت ضربان تنها چند ثانیه طول کشید و در هیچ کدام از موارد متوفی به زندگی بازنگشت.
از طرف دیگر، در میان این 67 نفر تنها پنج بیمار ضربانی داشتند که شدت آن توسط افراد کنار تخت قابل تشخیص بود. برای سایر افراد شواهد مربوط به فعالیت قلبی پس از بررسی نوار قلب افراد متوفی کشف شد. در 55 مورد از این بیماران، تپش خود به خودی قلب حدودا بین یک تا دو دقیقه پس از مرگ رخ داد و بیشترین زمان دیده شده برای وقوع چنین اتفاقی 4 دقیقه و 20 ثانیه بود.
در میان 480 نفری که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند، 32 مورد جزو برنامههای اهدای عضو بودند و از این تعداد، تنها دو متوفی پس از مرگ دچار تپش خود به خودی قلب شدند؛ یکی از این موارد 64 ثانیه پس از مرگ و دیگری 151 ثانیه بعد از اعلام زمان مرگ دچار این تپش شد. با این تفاسیر، نتیجه نهایی تحقیق این دانشمندان همچنان قانون پنج دقیقهای مورد نظر را تایید میکند.
اهمیت تحقیق در رابطه با زمان مرگ
برای بررسیهای بیشتر، افت فشار عروقی و همچنین تغییرات فعالیتهای الکتریکی قلب هم مورد بررسی قرار گفت، اما همچنان نتیجهگیری این بود که حداقل برای بیماران متصل به تجهیزات بیمارستانی حمایت کننده حیاتی، قانون پنج دقیقه پس از توقف ضربان قلب همچنان پابرجاست.
در واقع آنالیز دقیق آخرین لحظات مرگ انسان موضوع بسیار مهمی بوده و وقتی پای اهدای عضو و استفاده از ارگانهای ما برای نجات جان دیگران پیش کشیده شود، باید در نظر بگیریم که هر ثانیه در این وضعیت حیاتی است. با این وجود تحقیق دانشمندان کانادایی به ما کمک میکند تا دقیقا بدانیم که انتظار چه چیزی را در شرایط مواجه شدن با مرگ عزیزان داشته باشیم.
سناریویی را در نظر بگیرید که پس از توقف ضربان قلب خانواده متوفی با اهدای عضو عزیزشان موافقت کنند، اما دادههای پزشکی نشان دهد که مدت کوتاهی پس از مرگ، قلب بیمار برای چند ثانیه تپش داشته است؛ در این شرایط عذاب وجدان سنگینی میتواند گریبان گیر خانواده و کادر پزشکی بیمار شده و این شک را به وجود آورد که اگر برای اهدای اعضا اقدام نمیشد، شاید فرد متوفی به زندگی بازمیگشت. با این حال تحقیق اخیر نشان میدهد که تپش خود به خودی و کوتاه قلب بعد از مرگ نمیتواند فاکتوری مهم در این رابطه باشد.
مقاله تیم کانادایی در ژورنال “New England Journal of Medicine” منتشر شده است.