اسکار 2021 را از زوایای مختلف میتوان یک «شکست بزرگ» توصیف کرد. در این مطلب، به بررسی دلایل عدم موفقیت Oscar امسال پرداختهایم.
اسکار 2021 نه تنها غافلگیری و هیجان خاصی نداشت بلکه حتی نتوانست بینندگان زیادی را جذب کند و در مجموع، ناامید کننده بود اما چرا؟
نود و سومین دوره این جوایز، کمترین تعداد بیننده را در تاریخ اسکار داشت. به دلیل محدودیتهای ایجاد شده از سوی کرونا ویروس، آکادمی باید یک ساختار جدید را برای این مراسم در نظر میگرفت و برگزاری آن نیز با تاخیر چند ماهه رو به رو شد. اما شاید این تاخیر، دلیلی برای کاهش بیننده نباشد زیرا کرونا اگر چه از هر نظر بد بوده، حداقل تعداد بینندگان شبکههای تلویزیونی و سرویسهای استریم را افزایش داده است. زیرا افراد بیشتری در خانه هستند و زمان بیشتری هم برای تماشای برنامهها در اختیار دارند. پس چرا اسکار مورد توجه قرار نگرفت؟ آیا مشکل از ساختار جدید این مراسم بود؟
اسکار 2021 و یک رکورد منفی برای نخستین بار
طبق آمار منتشر شده، مراسم امسال تنها 9.85 میلیون بیننده داشت و برای اولین بار در تاریخ، تعداد بینندگان آن به زیر 10 میلیون نفر رسید. اوضاع وقتی غم انگیزتر میشود که بدانید افت بیننده مراسم امسال در مقایسه با سال گذشته، 58 درصد بیشتر بوده و البته دوره نود و دوم، خودش کمترین تعداد بیننده را در تاریخ این مراسم داشت! (با 23.64 میلیون نفر)
این کاهش شدید مخاطب شاید دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله «عدم آشنایی مخاطبان با فیلمهای نامزد شده» که این مسئله باید مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد زیرا اکثر این فیلمها، در سرویسهای استریم مختلف در دسترس بودهاند و بینندگان زیادی هم داشتهاند.
از دلایل اصلی دیگر، میتوان به عدم جذابیت آثار نامزد شده و عدم حضور سلبریتیهای مشهور در این مراسم اشاره کرد. در واقع تمرکز اصلی اسکار بر روی افرادی بود که چندان شناخته شده به حساب نمیآمدند و مانور رسانهای بر روی آنها صورت نمیگرفت. عدم جذابیت فیلمها هم بدون شک ناشی از سال بد سینماست که تحت تاثیر کرونا، تا مرز تعطیلی پیش رفت و بسیاری از آثار بزرگ تاخیر خوردند. شاید در یک سال معمولی، فیلمهای کاملا متفاوتی نامزد اسکار میشدند.
اگر مراسم اصلی به شکل ایده آل برگزار میشد، حداقل میتوانستیم از آن دفاع کنیم اما ماجرا به کاهش بیننده و جولان فیلمهای کم سر و صدا ختم نمیشود.
یک «فیلم» شکست خورده
در تاریخ 8 دسامبر 2020 (18 آذر 1399)، آکادمی علوم و هنرهای سینما اعلام کرد که کارگردان برجسته سینما، استیون سودربرگ (Steven Soderbergh)، تهیه کننده مراسم امسال است و در کنار او، افراد کارکشته سینمایی همچون استیسی شر (Stacey Sher) و جسی کالینز (Jesse Collins) حضور خواهند داشت. انتخاب کارگردانی که فیلم شیوع (Contagion) را در کارنامه دارد، آن هم در سالی که تحت تاثیر شیوع کووید-19 است، راضی کننده به نظر میرسید اما سودربرگ برنامههای ویژهای در ذهن داشت. او میخواست که اسکار 2021 از فضای تولیدات تلویزیونی فاصله بگیرد و بیشتر شبیه به یک فیلم سینمایی باشد.
این ایده حداقل بر روی کاغذ، جذاب جلوه میکند: جشنی برای فیلمها که خودش شبیه به یک فیلم است. این «فیلم» قرار بود پایان دراماتیکی هم داشته باشد؛ یعنی جایی که چادویک بوزمن (Chadwick Boseman) فقید، جایزه بهترین بازیگر مرد را به خانه میبرد اما به یک تلخی فراموش نشدنی تبدیل شد.
سودربرگ و آکادمی باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکردند: مدیریت مراسم در دوران کرونایی آسان نبود و در عین حال، اسکار در سالهای اخیر مورد انتقادات فراوانی هم قرار گرفته و هر ساله، با کاهش مخاطب رو به رو میشد. آنها میدانستند که این اسکار هم به دلایل مختلف، بینندگان زیادی نخواهد داشت، بنابر این تصمیم گرفتند که به آزمون و خطا بپردازند و ایدههای نوآورانهای را به آن تزریق کنند. اما نسبت ابعاد سینمایی 2.35:1 و ایدههای خلاقانه هم منجر به این نشد که فیلم سودربرگ موفق از کار در آید و پایان مضحک آن، آب سردی بود بر پیکر بینندگان تا اسکار مورد تمسخر قرار بگیرد.
از تراژدی تا کمدی
نمیتوان گفت که بازی چادویک بوزمن در فیلم بلک باتم ما رینی (Ma Rainey’s Black Bottom) بهتر از بازی آنتونی هاپکینز در فیلم پدر بوده است یا برعکس. هر دو بازیگر در این آثار، بهترین نقش آفرینی کارنامه خود را ارائه دادهاند. با این حال، آکادمی مطمئن بود که برنده اصلی بخش «بهترین بازیگر مرد» را میشناسد، زیرا شواهد نشان میداد که بوزمن این جایزه را میبرد.
بوزمن، اکثر جوایز مهم سال را بدست آورد، همانند انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، جایزه انتخاب منتقدان، گلدن گلوب، حلقه منتقدان فیلم لندن، انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس، جایزه انجمن بازیگران فیلم و غیره. به عبارت دیگر، او همه جوایز مهم را کسب کرد و اکثر کسانی که این جوایز را میبرند، معمولا در مراسم اسکار هم عملکرد موفقی دارند. از سوی دیگر، او از دنیا رفته بود و این مسئله هم کمک میکرد تا پیروزیاش در اسکار قطعی شود.
اما از شانس بد بوزمن، آنتونی هاپکینز هم پس از سالها، به اوج بازگشته و یکی از درخشانترین نقش آفرینیهای سال را ارائه داد. یک بازیگر مسن، سفید پوست و مذکر که میتوانست برای اکثر اعضای آکادمی که مسن، سفید پوست و مذکر هستند، جذاب باشد. اما سودربرگ فرض را بر این گذاشته بود که چنین اتفاقی رخ نمیدهد زیرا آکادمی مسیر تازهای را در پیش گرفته بود و آن، اولویت قرار دادن سیاه پوستان، رنگین پوستان و در واقع هر کسی به جز سفید پوستان بود.
با انتقادات فراوانی که در طول این سالها به اسکار شد و رویکرد تازه آنها، کمتر کسی میتوانست تصور کند که این جایزه به بوزمن نرسد. از سوی دیگر، هاپکینز 5 بار نامزد این جایزه شده و تنها یک بار موفق به کسب آن شده بود (برای سکوت برهها در سال 1991) اما بوزمن برای اولین بار نامزد میشد. شاید اعضای آکادمی به این نتیجه رسیدند که هاپکینز سزاوار این جایزه است اما پیروزی بوزمن، میتوانست همه را راضی کند (هیچکس هم جسارت این را نداشت که او را زیر سوال ببرد یا بگوید این جایزه حق هاپکینز بود). برگزارکنندگان آکادمی یقین داشتند که چنین خواهد شد اما…
پیامهایی که به مقصد نرسید
شاید یک اتفاق بدیهی باشد که «بهترین فیلم» را در انتهای یک مراسم اعلام کنند. هیچ چیز هیجان انگیزتر از این نیست که ببینیم بزرگترین جایزه سینمایی را چه اثری به خانه میبرد و معمولا، خوشحالی تیم سازنده، حس خوشایندی را به بینندگان و سینمادوستان منتقل میکند. اما سودربرگ و اعضای آکادمی این مسئله را تغییر دادند تا آن «پایان دراماتیک مورد نظرشان» رقم بخورد.
حتی وقتی که در سال 2017، فیلم لالالند، اشتباها به جای مون لایت، بهترین فیلم سال شد، در مقایسه با اتفاقی که امسال رخ داد، چندان فاجعهبار به نظر نمیرسد.
جایزه «بهترین بازیگر مرد» در آخرین بخش مراسم قرار گرفت اما پیش بینی سودربرگ و ستاد برگزاری از پیروزی بوزمن، اشتباه از کار در آمد تا اسکار 2021 نه تنها یک پایان احساسی نداشته باشد بلکه میخ آخر تابوت آن نیز کوبیده شود. در حالی که بینندگان گیج شده بودند، هاپکینز این جایزه را بدست آورد اما حتی اجازه صحبت کردن ویدیویی را هم پیدا نکرد.
با این تصمیمات، پیروزی «سرزمین آوارهها» (Nomadland) به عنوان بهترین فیلم سال، نه تنها به حاشیه رفت بلکه انتخاب آن، هیچ پیامی را هم منتقل نکرد. این فیلم که به مسائل قابل بحثی همچون کشمکشهای طبقات اجتماعی و فلسفه اگزیستانسیالیسم پرداخته بود، زیر حواشی دیگر دفن شد و خیلی زود از یادها رفت.
یک مراسم خسته کننده و بیرمق
اسکار 2021 به شکلی پیش رفت که گویی برگزارکنندگان هیچ نقشه و برنامهای برای آن نداشتند، خصوصا در بخشهای پایانی. حتی گاهی یک ویدیو از نامزدها هم پخش نمیشد. برای مثال، برای نامزدهای بهترین بازیگر مرد، هیچ ویدیویی به نمایش گذاشته نشد (احتمالا یک ویدیوی مخصوص برای بوزمن طراحی کرده بودند که پس از پیروزی، نمایش داده شود).
ریتم مراسم هم بیش از اندازه سریع بود و به نظر میرسید که برگزارکنندگان میخواهند هر چه سریعتر آن را تمام کنند و به زندگی خودشان برسند! این مشکل در بخش «یابود» حتی برجستهتر هم شد. در سال گذشته، هنرمندان زیادی را از دست دادیم و این بخش قرار بود یادآور آنها باشد اما ویدیوی تولید شده آن قدر سریع بود که مخاطبان نمیتوانستند هم به چهره هنرمند نگاه کنند و هم نام او را بخوانند. در سالهای گذشته، این بخش معمولا در کنار اجرای زنده یک خواننده به نمایش گذاشته میشد که آن را هم از مراسم مذکور حذف کردند.
ریتم سریع معمولا باعث افزایش هیجان و جذابیت میشود اما اسکار 2021 حتی در این بخش هم دچار مشکل بود. در واقع شاهد یک مراسم خسته کننده، بیمزه، بیهیجان و بیمحتوا بودیم.
تبعیض نژادی ناخواسته چیست؟
در خبر اعلام برندگان، یک سوال از شما پرسیده بودیم که میتوانید آن را در ادامه یک بار دیگر بخوانید:
تنها سوال در رابطه با بسیاری از برندگان امسال این است که آیا واقعا سزاوار کسب جایزه بودهاند یا صرفا به دلیل فشارهای رسانهای و پافشاری آکادمی بر روی «دایورسیفای» کردن نتایج، به موفقیت رسیدهاند؟
اگر فیلم برو بیرون (Get Out) را تماشا کرده باشید، احتمالا به یاد دارید که یکی از مضامین آن در رابطه با سفیدپوستهایی بود که نژادپرست به نظر نمیرسند اما در همان «نژاد پرست نبودن، نژاد پرست هستند». حکایت اسکار فعلی هم همین است. اصرار بیش از اندازه آنها برای بها دادن به نژادهای غیر سفید و زنان، نه تنها کمکی به سینما نمیکند بلکه حتی هنر را هم زیر سوال میبرد. زیرا با هدف راضی کردن افراد مختلف و رسانهها انجام پذیرفته و نه برای هنر.
البته آکادمی بارها نشان داده که اهمیتی به هنر نمیدهد و برای آنها «پیام» مهم است. نمونهاش پیروزی فیلم تصادف در اسکار سال 2005 که پیرامون نژاد پرستی بود، موفقیت فیلم آرگو در اسکار 2012 که یک اثر سیاسی متوسط به حساب میآمد، دوازده سال بردگی که با محتواهای ضد نژاد پرستی، جایزه اسکار 2013 را تصاحب کرد. مون لایت را هم میتوان به این فهرست اضافه کرد و بسیاری از آثار دیگر.
اما حتی این انتخابها هم کافی نبود و در این سالها، بارها به رویکرد اسکار در بخشهای مختلف، خصوصا بخش بازیگران اعتراض شد. از سوی دیگر، زنان نیز به انتقاد از اسکار پرداختند و بر این باور بودند که به آنها نیز توجه زیادی نمیشود.
اسکار 2021 احتمالا تمامی معترضان را راضی کرد. لوئی ژائو به دومین فیلمساز زن تاریخ (پس از کاترین بیگلو) تبدیل شد که جایزه اسکار بهترین کارگردانی را به خانه میبرد. امرالد فنل جایزه بهترین فیلمنامه اورجینال را بدست آورد (پس از 14 سال). میا نیل (Mia Neal) و جامیکا ویلسون (Jamika Wilson) به اولین زنان سیاه پوست تاریخ تبدیل شدند که جایزه بهترین گریم و طراحی مو را بدست میآورند. روح (Soul) از استودیوی پیکسار که شخصیت اصلی آن یک سیاه پوست است، جایزه بهترین انیمیشن را کسب کرد. بازیگر سیاه پوست بریتانیایی، دنیل کالویا، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و یون یاه-جانگ از کره جنوبی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
شاید این اشخاص، واقعا سزاوار پیروزی در اسکار بودهاند اما شاید هم تنها به این دلیل برنده شدهاند که به آنها نگاه ویژهای شده است. نگاهی که هنری نیست و هیچ ارتباطی هم با هنر ندارد. اینکه به زنان و نژادهای مختلف توجه شود، اتفاق بسیار خوبی است اما این مسئله باید عادیسازی شده و از چارچوب «راضی کردن همگان» خارج شود.
اگر یک فیلمساز زن، عملکرد قابل قبولی داشته، باید نامزد شود اما اگر کارگردانی او کیفیت پایینتری نسبت به رقبای مرد دارد، نباید صرفا به دلیل زن بودن و به عنوان نماینده زنان در فهرست نامزدها قرار بگیرد. در رابطه با سیاه پوستان و رنگین پوستان همین طور و در رابطه با مردان و سفیدپوستان هم همین طور.
اسکار اگر میخواهد «اعتبار» بدست بیاورد و باز هم مورد توجه سینمادوستان باشد، باید ساختاری را طراحی کند که در آن به هر کسی – فارغ از جنسیت و نژاد – همان قدر که سزاوارش است، توجه شود، نه بیشتر و نه کمتر.
همچنین مطالعه کنید:
کورسوی امید
اسکار امسال شاید آغازگر مسیری باشد که در نهایت به اتفاقات مثبتی ختم میشود. میتوان انتظار داشت که با کاهش انتقادات، آکادمی تصمیماتی را اتخاذ کند که بیشتر به هنر و صنعت سینما نزدیک است. اعضا نباید تحت تاثیر رسانهها و فشارهای گروههای مختلف قرار بگیرد و فاکتورهای خارجی نباید در انتخابهای آنها نقشی داشته باشد، اتفاقی که هر ساله در حال رخ دادن است.
علاوه بر این، واکنشهای نه چندان خوب به مراسم امسال، احتمالا باعث میشود تا برگزارکنندگان به همان فرمتهای قبلی بازگردند که اتفاقا جذابتر هم بودند. حتی این احتمال وجود دارد که اسکار نود و چهارم دارای مجری باشد. ضمن اینکه اسکار بعدی، پذیرای آثار بزرگتر و جذابتری بوده و احتمالا مخاطبان بیشتری هم خواهد داشت.
آیا از این دوره اسکار رضایت داشتید؟ نظرات خود را در رابطه با اسکار 2021 با ما در میان بگذارید.