اگر به عناوین سینمایی علمی تخیلی و مرتبط با پایان دنیا علاقهمند هستید، در ادامه میتوانید با بهترین فیلم های آخرالزمانی قرن 21 آشنا شوید.
در این مطلب به معرفی بهترین فیلم های آخرالزمانی قرن 21 پرداختهایم، آثاری که معمولا بقای انسان در یک دنیای مخروبه را مورد بررسی قرار میدهند.
همواره این تفکر وجود داشته که زندگی، «به آن شکلی که میشناسیم» روزی به پایان میرسد و ژانر علمی تخیلی هم بارها به شکلهای مختلف، به این مسئله پرداخته و «بقا» در یک دنیای آخرالزمانی را به تصویر کشیده است. این فیلمها، پایانهای مختلفی را برای دنیای کنونی ترسیم کردهاند، از وقایع زیست محیطی و فجایع طبیعی تا جنگهای هستهای و حتی انقلاب زامبیها.
با اینکه در طول تاریخ سینما، فیلمهای زیادی با این سبک و سیاق ساخته شده اما محبوبیت این آثار در قرن 21 افزایش قابل توجهی داشته و آثار موفقتری در این ژانر تولید شدهاند.
بهترین فیلم های آخرالزمانی قرن 21
تماشای یک فیلم آخرالزمانی یا به اصطلاح پسا-رستاخیزی، جذابیتهای زیادی دارد و همانند این است که از یک مکان تاریخی متروکه دیدن کنید. شاید محبوبیت آثار مذکور از این مسئله نشأت بگیرد که کنجکاوی انسانها را برمیانگیزند. ما میخواهیم نمایی از آینده را ببینیم و این فیلمها، چنین چیزی را به ما نشان میدهند. دنیایی پوچ و تقریبا خالی از سکنه که آدمهای محدودی بر روی آن قدم میزنند و هر روز برای زنده ماندن تلاش میکنند.
شاید اگر روز موعود فرا برسد، ما یکی از آن افرادی نباشیم که به بقا ادامه میدهد و با آن «سبک زندگی» سازگار میشود اما حداقل میتوانیم در این رابطه رویاپردازی کنیم و با تماشای فیلمها، این حس را داشته باشیم که ما هم قادر انجام کارهای مشابهای هستیم. در ادامه با ما همراه باشید تا با بهترین فیلم های آخرالزمانی قرن 21 آشنا شوید. ناگفته نماند که بعضی از این آثار لزوما فیلمهای خوبی نیستند اما حداقل در ژانر خودشان، حرفهایی برای گفتن دارند.
– فیلم Turbo Kid
- سال اکران: 2015
یکی از آثار آخرالزمانی کمتر دیده شده که با الهام از مجموعه مد مکس (Mad Max) ساخته شده و دنیای متفاوتی را در مقایسه با آثار مشابه عرضه میکند. این اثر شاید در ظاهر، کمی ملایم و حتی کمدی جلوه کند اما ترسی از ارائه خشونت ندارد و گاهی به مباحث جدی و مهمی میپردازد. اتفاقات فیلم در یک دنیای موازی و در سال 1997 رخ میدهد، جایی که «توربو کید» یکی از معدود انسانهای بازمانده است که برای نجات دختر رویاهایش باید در مقابل رئیس بیرحم یکی از گروههای خلافکاری قرار بگیرد.
توربو کید دارای عناصر عاشقانه هم هست و سازندگان تلاش کردهاند تا آن را شبیه به یک نسخه مدرنتر از آثاری همچون کنار من بمان (Stand by Me 1986) عرضه کنند. این فیلم اگر چه بودجه بسیاری پایینی داشته (8 میلیون دلار) اما از نظر بصری هم قانع کننده است و گاهی به فیلمهای بزرگ و پرخرج طعنه میزند.
– فیلم The Day After Tomorrow
- سال اکران: 2004
«روز پس از فردا» اثر رولاند امریش، اگر چه میتواند در ژانر فاجعه (Disaster Film) قرار بگیرد اما به همان اندازه، میتواند یک اثر آخرالزمانی هم باشد. زیرا به دورانی میپردازد که یک عصر یخبندان جدید بر روی زمین آغاز شده و انسانها دیگر نمیتوانند به صورت عادی زندگی کنند.
دنیس کواید و جیک جیلنهال در نقش پدر و پسری بازی میکنند که از یکدیگر جدا افتادهاند و باید با این طوفانهای آخرالزمانی دست و پنجه نرم کنند. روز پس از فردا، فیلم درخشانی نیست اما حداقل سرگرم کننده است و به ما یادآوری میکند که رخدادهای طبیعی تا چه اندازه قدرتمند هستند و ممکن است در نهایت یکی از همین حوادث، پایانِ دنیا را رقم بزند.
– فیلم Children Of Men
- سال اکران: 2006
این فیلم برجستهی آلفونسو کوارون (Alfonso Cuarón)، جامعهای را به تصویر میکشد که دیگر در آن کودکی متولد نمیشود و بشریت در آستانه انقراض قرار دارد. نتیجه، دنیایی است که به هرج و مرج کشیده شده و دولتی که دیگر کاری از دست آن برنمیآید.
کشورها، مرزهای خود را بستهاند و به پناهندگان اجازهی ورود نمیدهند تا با این کار، معدود منابع خود را حفظ کنند. اوضاع برای هیچکس خوب نیست اما شرایط زمانی تغییر پیدا میکند که یک زن، باردار میشود و امید را بازمیگرداند. این فیلمِ سیاه و تعلیق آمیز، در سال 2016 و در یک رای گیری از 117 منتقد بین المللی، به عنوان سیزدهمین فیلم برتر قرن 21 انتخاب شد.
– فیلم I Am Legend
- سال اکران: 2007
این رمان مشهورِ ریچارد متیسون (Richard Matheson) پتانسیلهای زیادی داشت و سرانجام در سال 2007 بود که نسخه سینمایی آن با بازی ویل اسمیت و کارگردانی فرانسیس لارنس، به اکران در آمد. دانشمندان در تلاش برای درمان سرطان، ویروسی خلق میکنند که تمام انسانها را آلوده میکند و همهی آنها به موجودات جهش یافته آدم خوار تبدیل میشوند. رابرت نویل (Robert Neville)، یک ویروس شناس است که به عنوان تنها بازمانده، در خیابانهای متروکهی نیویورک قدم میزند و همچنان در جستجوی کشف راه حلی برای این مشکل است. نویل خیلی زود متوجه میشود که شاید تنها انسان نجات یافته نباشد.
«من افسانه هستم» موافقان و مخالفان زیادی دارد اما نمیتوان کیفیت بصری آن را (حداقل در دو سوم اول) نادیده گرفت. این فیلم را میتوانیم نسخه آمریکایی «28 روز بعد» توصیف کنیم و گاهی به همان اندازه، نفس گیر است. ویل اسمیت موفق شده تا نقش یک بازمانده تنها را به خوبی ایفا کند و حتی سگِ وفادار او به یاد ماندنی است.
– فیلم Zombieland
- سال اکران: 2009
اولین ساختهی روبن فلیشر (Rueben Fleischer) که جسی آیزنبرگ، وودی هارلسون، ابیگیل برسلین و اما استون در آن به ایفای نقش میپردازند. زامبیها جهان را به تسخیر خود درآوردهاند و گروهی از نجات یافتگان، در آمریکا سفر میکنند تا بتوانند به یک پناهگاه مناسب برسند.
«زامبیلند» دیدگاههای بامزهای نسبت به آخرالزمانِ زامبیها دارد و توانسته چالشهای زندگی در چنین دنیایی را به شکل طنز به تصویر بکشد. آثار زامبیمحورِ متعددی در طول این سالها ساخته شدهاند که کیفیت خوبی دارند، از طلوع مردگان (2004) تا جنگ جهانی زد (2013)؛ زامبیلند را به عنوان نماینده عناوین زامبیمحور آخرالزمانی در این فهرست قرار دادهایم (البته بعلاوهی 28 روز بعد).
– انیمیشن WALL-E
- سال اکران: 2008
«وال-ای» کره زمینی را به تصویر میکشد که دیگر زندگی بر روی آن امکان پذیر نیست و همه انسانها نقل مکان کردهاند. حالا تنها یک ربات بر روی زمین باقی مانده که باید زبالهها را تمیز کند. این انیمیشن اگر چه کودکانه و حتی خانوادگی به حساب میآید اما به مضامین ترسناکی اشاره میکند، از جمله اینکه بدرفتاری انسانها با طبیعت و فجایع زیست محیطی، چه آسیبی میتوانند به زمین وارد کنند.
وال-ای برخلاف فیلمهای بالا، آخرالزمان را به شکلی سیاه به تصویر نمیکشد اما به همان اندازه، تاثیرگذار است و مخاطب را به فکر فرو میبرد. و البته چه کسی انتظار داشت که با داستان عاشقانه دو ربات، تا این اندازه تحت تاثیر قرار بگیرد؟
انیمیشن وال-ای در لحظاتی فوق العاده است که در سکوت و آرامش، نمایی از آینده را نشان میدهد. برداشت متفاوتِ این اثر از آخرالزمان بیش از اندازه فانتزی به نظر میرسد اما شاید چندان هم دور از واقعیت نباشد.
– فیلم The Road
- سال اکران: 2009
«جاده» به کارگردانی جان هیلکات (John Hillcoat)، در رابطه با دنیایی است که یک فاجعه نامعلوم، باعث نابودی آن شده و حالا معدود افراد باقی مانده، به آدم خواری روی آوردهاند. نقشهای اصلی، پدر و پسری هستند که میخواهند از این جهنم، جان سالم به در ببرند و سفری چالش برانگیز را آغاز میکنند تا شاید بتوانند از سرمای شدید در امان بمانند و به منطقه گرمتری برسند.
دیدگاه جاده نسبت به آخرالزمان، «تراژیک و غم انگیز» است. در این اقتباس وفادارانه از رمان به یاد ماندنی کورمک مککارتی (Cormac McCarthy)، حتی یک لحظه امیدوارکننده یا یک نقطه روشن وجود ندارد. بنابر این شاید بهتر باشد زمانی به سراغ آن بروید که آمادگی روانی لازم را دارید.
جاده، تصویر واقع گرایانهای از آینده ارائه میدهد و بازی ویگو مورتنسن (Viggo Mortensen) در نقش پدر را نمیتوان به راحتی فراموش کرد.
– فیلم The Book Of Eli
- سال اکران: 2010
30 سال پس از یک هولوکاست هستهای، دنیا به یک ویرانهی تمام عیار تبدیل شده است. الی با بازی دنزل واشینگتن، مردی کارکشته و باتجربه است که آخرین نسخه از کتاب مقدس را با خود همراه دارد. او به شهری میرسد که رهبری آن بر عهده مردی به کارنگی (Carnegie) است؛ کارنگی سالهاست که در جستجوی همان کتاب مذکور بوده تا بواسطه آن بتواند مردماش را کنترل کند. «کتاب الی» یک اثر اکشن است که چندین چرخش داستانی غیرمنتظره دارد و بدون شک یکی از بهترین فیلم های آخرالزمانی قرن 21 به حساب میآید.
این اثر هم که مشخصا با الهام از مد مکس ساخته شده، دنیایی را ارائه میدهد که «خوبی» در آن مُرده است. انسانها یکدیگر را به قتل میرسانند و حتی میخورند. کتاب الی شاید ارجاعات مذهبی متعددی داشته باشد و گاهی به یک اثر شعاری تبدیل شود اما ایدههای نوینی دارد و میتواند مخاطب هدفاش را راضی کند.
– فیلم Dredd
– سال اکران: 2012
این اقتباس جدید از رمانهای مصور «قاضی دِرِد»، آن طور که سزاوارش بود، دیده نشد و به فروش مناسبی هم نرسید اما فیلم باکیفیتی به حساب میآید که به منبع اصلی خود کاملا وفادار است. داستان فیلم در آینده اتفاق میافتد، جایی که دنیا به دلیل تشعشعات هستهای، به تدریج در حال نابودی است و خلافکاران دیگر به دادگاه نمیروند بلکه پلیسها در نقش قاضی، اجازه داوری و اجرای حکم را دارند.
فیلم دِرِد برای جلوههای ویژه، داستان و سکانسهای اکشن مورد تحسین قرار گرفت و خشنتر و جدیتر از آن چیزی بود که مخاطبان انتظار داشتند.
– فیلم Twenty Eight Days Later
- سال اکران: 2002
تعدادی از فعالان محیط زیست به یک آزمایشگاه حیوانات حمله میکنند تا شامپانزههایی که آنجا برای تحقیقات استفاده میشوند را نجات دهند. دانشمندانی که آنجا حاضر هستند، به آنها هشدار میدهند که شامپانزهها به یک ویروس واگیردارِ خطرناک مبتلا شدهاند اما کسی اهمیتی نمیدهد و این حیوانات آزاد میشوند. بیست و هشت روز پس از این اتفاق، جیم از یک کما بیدار میشود و متوجه میشود که اکثر انسانها به یک نوع زامبی تبدیل شدهاند و فقط تعداد محدودی زنده ماندهاند.
«28 روز بعد» به دلایل مختلف ارزش دیدن دارد؛ این اثر نه تنها پایه گذار موج جدیدی از فیلمهای زامبی محور بود، بلکه اولین اثر بدنه اصلی سینمایی است که از ابتدا تا انتها، به صورت دیجیتالی فیلمبرداری شده. این فیلم دیدنی و منحصربهفرد، یک دنباله هم دارد (28 هفته بعد) و معمولا از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای بریتانیایی تاریخ نام برده میشود.
– فیلم A Quiet Place
- سال اکران: 2018
جدیدترین فیلم این فهرست که دنیای آخرالزمانی آن، تفاوتهای زیادی با عناوین دیگر دارد. در «یک مکان ساکت»، هیولاهایی بر روی کره زمین قدم میزنند که به «صدا» حساس هستند و حتی یک صدای کوچک هم کافی است تا کشته شوید. این اثر ترسناک که توسط جان کرازینسکی (John Krasinski) ساخته شده، به یک موفقیت تجاری حیرت انگیز تبدیل شد و توانست نامزد جوایز فراوانی شود.
همچنین نسخهی دنباله آن نیز به زودی از راه میرسد. امیلی بلانت، کیلیان مورفی و جایمن هانسو بازیگران قسمت دوم هستند و کارگردانی فیلم همانند قسمت پیشین، بر عهده کرازینسکی است.
– فیلم Snowpiercer
- سال اکران: 2013
«برفشکن» به کارگردانی بونگ جون-هو (Bong-Joon Ho)، همانند روز پس از فردا، یک دنیای آخرالزمانیِ برفی را ترسیم میکند که ادامه حیات بر روی آن امکان پذیر نیست. انسانهای باقی مانده، بر روی یک قطار در حال حرکت زندگی میکنند اما در آنجا برابری حاکم نیست و شکاف طبقاتی در آخرالزمان هم وجود دارد! افراد فقیر در بخشهای انتهایی قطار زندگی میکنند و افراد ثروتمند در جلوی قطار.
کریس ایوانز (Chris Evans) در نقش یکی از رهبرانِ فقرا بازی میکند که شورش کردهاند و میخواهند شرایطِ آنها تغییر پیدا کند. او اما موفق میشود وارد بخشهای بعدی قطار شود و در این مسیر، رازهای سیاهی را کشف میکند. برفشکن همه چیز دارد، خشونت، تعلیق، اکشن و حتی ایدههای فلسفی و تماشای آن را به همه سینما دوستان توصیه میکنیم. سریال تلویزیونی برفشکن نیز اخیرا ساخته شده اما کیفیت نسخهی بونگ جون-هو را ندارد.
همچنین مطالعه کنید:
– فیلم Mad Max: Fury Road
- سال اکران: 2015
تاثیرگذاری سری فیلمهای «مکس دیوانه» بر روی آثار سینمایی و حتی بازیهای ویدیویی آخرالزمانی را نمیتوان انکار کرد. اما نسخه سال 2015، از هر نظر درجه یک است و حتی با قاطعیت میتوان گفت یکی از دیدنیترین فیلمهای چند دهه اخیر است که میتوانید آن را بارها و بارها تماشا کنید.
از «جاده خشم» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای اکشن تاریخ یاد میشود و برای کارگردانی، فیلمنامه، سکانسهای اکشن، موسیقی، تدوین، جلوههای ویژه، طراحی صحنه و بازیِ بازیگران مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم توانست نامزدی اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را نیز بدست بیاورد.
طرفدار کدام یک از عناوین فهرست بهترین فیلم های آخرالزمانی قرن 21 هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.