در این مقاله به معرفی بهترین فیلم های ترسناک دهه 70 میلادی پرداختهایم؛ آثاری که با گذشت زمان، همچنان کیفیت خود را حفظ کردهاند و میتوانند شما را بترسانند.
اگر از طرفداران ژانر Horror هستید و میخواهید ترس را در فضایی کلاسیک تجربه کنید، در ادامه میتوانید با بهترین فیلم های ترسناک دهه 70 میلادی آشنا شوید.
پس از اینکه قانون سانسور فیلمهای آمریکایی در اواسط دهه 60 میلادی تغییر پیدا کرد، ژانر ترسناک در دهه 70، بیشترین استفاده را از این مسئله برد و شاهد عرضه عناوین جنجالی و برجستهای بودیم. آثاری که نشان دهنده نسل جدیدی از استعدادهای پشت دوربین بودند و با بالا رفتن ظرفیت و آستانه تحمل تماشاگران، میتوانستند ایدههای نوآورانه و متفاوتی عرضه کنند.
بهترین فیلم های ترسناک دهه 70 میلادی
با قاطعیت میتوان گفت که دهه 70 میلادی، یکی از درخشانترین دهههای تاریخ برای ژانر ترسناک بوده است. در این مطلب، 10 فیلم تاثیرگذار و موفق آن دوران را انتخاب کردهایم که بعضی از آنها تاریخ انقضا ندارند و با گذشته چندین دهه، هنوز هم میتوانند مخاطب هدف خود را سرگرم کنند. بعضی دیگر را هم به این دلیل انتخاب کردهایم که توانستند به منبع الهام آثار متعددی تبدیل شوند و از زمان خود، جلوتر بودند. اگر قصد تماشای این فیلمها را دارید، به این نکته هم توجه داشته باشید که بهتر است با آثار مدرنِ این روزها مقایسه نشوند (اگرچه بعضی از آنها، از آثار جدید هم بهتر هستند).
– فیلم The Wicker Man
- سال اکران: 1973
- کارگردان: رابین هاردی
این فیلم کالت کلاسیک، اگرچه با بودجه پایینی ساخته شد اما عشق و علاقهای که سازندگان به آن ورزیدند و استعدادهای هنری پشت و جلوی دوربین، نتیجهاش اثری بود که هرکسی را غافل گیر میکرد. فیلمی که هیچ صحنهی خونین و خشنی ندارد اما در تمامی لحظات، حس تاریک و بدی به مخاطب میدهد. موفقیتهای این اثر را باید مدیون کریستوفر لی بود که تمام تلاش خود را به کار گرفت تا آن را تبلیغ کند و فیلمِ آرزوهای رابین هاردی را به نتیجه برساند. «مرد حصیری» پس از گذشت چندین دهه، هنوز هم در سبک فیلمهای ترسناک فولکور، حرف اول و آخر را میزند و تمامی آثاری که با محتواهای مشابه ساخته میشوند، در زیر سایه آن قرار میگیرند (حتی اثری همچون میدسامر که از بودجه مناسبی بهره میبُرد و آری استر را در مقام کارگردان داشت).
یک پلیس مسیحی و معتقد (با بازی ادوارد وودوارد)، به یک جزیره فراخوانده میشود تا یک کودک گمشده را پیدا کند؛ جزیرهای مرموز که ساکنین آن، دارای تفکرات مذهبی کاملا متفاوتی هستند. او از مراسم عجیب و غریب اهالی جزیره شوکه میشود و خیلی زود خود را در جهانی میبیند که با آن غریبه است و هیچ سنخیتی با اعتقاداتش ندارد. نمیتوان با شخصیت اصلی فیلم همذات پنداری نکرد و نابود شدن تدریجی او، اگر چه تراژیک است اما ارزش دیدن دارد.
– فیلم Alien
- سال اکران: 1979
- کارگردان: ریدلی اسکات
«بیگانه» اثر جاودانهی ریدلی اسکات است که تماشای آن هرگز تکراری نمیشود، خصوصا اگر از عاشقان ژانر علمی تخیلی و فضایی هم باشید. این فیلم به گونهای ساخته شده که مهم نیست چند سال از ساخت آن میگذرد، هرگز جایگاهش را در تاریخ سینما و ژانر ترسناک از دست نخواهد داد؛ ضمن اینکه هنوز هم به ترسناکی زمانی است که برای اولین بار روی پرده رفت.
داستان پیرامون سفینه فضایی نوسترومو (Nostromo) جریان دارد که در حال بازگشت به زمین است و سرنشینان آن در حالت انجماد قرار دارند اما یک پیام درخواست کمک از سوی یک سیاره ناشناخته باعث میشود تا هوش مصنوعی سفینه، اعضاء را بیدار کند. در ادامه، سرنشینان با یک موجود فضایی ناشناخته رو به رو میشوند که ظاهرا هیچ علاقهای به برقراری ارتباط با انسانها ندارد.
ایدهی «رویارویی با یک موجود بیگانه» حتی در دهه 70 میلادی هم چندان بدیع به نظر نمیرسید اما پیاده سازی آن در یک محیط جدید بود که بیگانه را به یک اثر منحصربهفرد تبدیل کرد. اینکه اتفاقات فیلم در فضا رخ میدهد، باعث شده تا ترس آن دوچندان شود، زیرا راهی فراری وجود ندارد و واقعا چه چیزی وهم انگیزتر از این است که در اعماق فضا، با یک موجود فضایی بیرحم برخورد کنید؟
– فیلم Dawn of the Dead
- سال اکران: 1978
- کارگردان: جرج رومرو
فیلمهای زامبی محورِ زیادی تا آن دوران ساخته شده بود اما کمتر اثری توانست به اندازه «طلوع مردگان» جریانساز شود و بر روی عناوین بعدی تاثیر بگذارد. طلوع مردگان شاید حالا کمی سطحی و مضحک به نظر برسد اما با تشکر از هنرمندی و سبک فیلمسازی جرج رومرو، در دوران خودش اثری بود که مو را بر تن مخاطب سیخ میکرد و بر زیرژانر زامبیها، روح تازهای دمید.
اکثر بخشهای فیلم در یک مرکز خرید اتفاق میافتد (که مسلما عمدی بوده، زیرا فیلم به مضامینی همچون مصرف گرایی میپردازد) و با سکانسهای خشن زیادی رو به رو خواهید شد. زامبیها در حال تسخیر ایالات متحده هستند و تعدادِ انسانهای بازمانده هر روز کمتر میشود. در این میان، تعدادی از نجات یافتگان، توانستهاند فضای امنی را برای خود در یک مرکز خرید ایجاد کنند اما اوضاع به خوبی پیش نمیرود. از خشونتِ این فیلم سرگرم خواهید شد اما نسخهی بازسازی سال 2004 به کارگردانی زک اسنایدر را هم فراموش نکنید که خوش ساخت است، اگرچه بیشتر به ژانر اکشن نزدیک شده تا ترسناک.
– فیلم Carrie
- سال اکران: 1976
- کارگردان: برایان دی پالما
«کری» نه تنها نشان داد که یک اقتباس درست از رمانهای استیون کینگ باید چگونه باشد بلکه در مجموع، استانداردهای اولیهی ساخت یک فیلم اقتباسی ترسناک را نیز تعیین کرد. میخواهید اثری ترسناک بر اساس یک رمان یا داستان کوتاه بسازید؟ ابتدا کری را تماشا کنید!
برایان دی پالما موفق شده تا اتمسفرِ رمان را به درستی به نسخه سینمایی منتقل کند و در این مسیر، به شخصیتها نیز توجه داشته تا بتواند یک داستان احساسی را روایت کند. مشابه دیگر عناوین این فهرست، آثار زیادی با تقلید از کری ساخته شدند اما هیچ کدام نتوانستند به آن نزدیک شوند یا موفقیت مشابهای را تجربه کنند.
داستان در رابطه با دختری است که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و در خانه هم توسط مادر مذهبیاش تحقیر میشود. او خیلی زود متوجه میشود که دارای قدرتهای ویژهای است و از آنها استفاده میکند تا انتقام خود را از انسانهای ظالم اطرافش بگیرد. کری یک اثر کلاسیک متفاوت است که هنوز هم میتواند مخاطبان را حیرتزده کند.
– فیلم The Texas Chainsaw Massacre
- سال اکران: 1974
- کارگردان: توبی هوپر
یکی از فیلمهایی اسلشر دهه هفتادی که تا پیش از آن، کسی نمیتوانست ایدهاش را تصور کند، چه برسد که بخواهد آن را بسازد. «کشتار با اره برقی در تگزاس» دارای لحظات خونین و ترسناکی بود که با جدیت کامل ارائه میشدند و از جمله آثاری به حساب میآمد که به چشم یک «استاندارد برای آستانه تحمل بینندگان»، به آن نگاه میشد (بالاتر هم به این مسئله اشاره کردیم). کشتار با اره برقی میتوانست یک فیلم بیمعنا و احمقانهی مصرفی باشد که خیلی زود فراموش میشود اما کارگردانی توبی هوپر، آن را به اثری ماندگار در ژانر ترسناک تبدیل کرد.
اتومبیلِ گروهی از دوستان، در یک سفر جادهای، بنزین تمام میکند و در تلاش برای یافتن بنزین، آنها با «صورت چرمی» رو به رو میشوند؛ قاتلی که ماسکی از جنس پوست انسان بر صورت زده و تا تمامی این افراد را به قتل نرساند، آرام نمیگیرد.
– فیلم Don’t Look Now
- سال اکران: 1973
- کارگردان: نیکلاس روگ
«حالا نگاه نکن» در مقایسه با دیگر عناوین این فهرست، کمتر دیده شده و اگر چه در ظاهر، بسیار ملایم جلوه میکند اما در واقع یکی از تاثیرگذارترین فیلم های ترسناک تاریخ است. داستان، بیشتر از طریق عکسها روایت میشود تا کلمات و فضای اثر، بلندتر از دیالوگهای آن با مخاطب صحبت میکند. این فیلم، ایدهی داستان گویی مینیمال را «بازتعریف» کرد و نشان داد که رابطهی میان سبکِ فیلم با داستانِ آن، تا چه اندازه اهمیت دارد. کمتر اثری در سالهای بعدی توانست، اتمسفر سنگین این فیلم را تکرار کند.
رمز موفقیت حالا نگاه نکن، این است که از محیط خود، بیشترین استفاده را میبرد. نیکلاس روگ توانسته از تمامی نقاط و خیابانهای ونیز برای تاثیرگذارتر کردن فیلم استفاده کند. داستان در رابطه با زوجی است که پس از مرگ دخترشان، به ونیز سفر میکنند و در آنجا متوجه میشوند که شاید دخترشان زنده باشد. این فیلم از نظر تدوین هم اثر قابل توجهی محسوب میشود و تکنیکهای تازهای در آن استفاده شده تا مخاطب نتواند تشخیص دهد که بعضی از اتفاقات فلش بک هستند یا در زمان حال رخ میدهند.
– فیلم Suspiria
- سال اکران: 1977
- کارگردان: داریو آرجنتو
«سوسپیریا» عناصری را با یکدیگر تلفیق کرده که معمولا منجر به یک فیلم عامهپسند یا دیدنی نمیشوند. این عناصر میتوانند حتی یک فیلم را خراب کنند اما داریو آرجنتو موفق شده تا با برقرار کردن تعادل میان آنها، یک اثر کلاسیک تکرارنشدنی بسازد.
رنگهای روشن، موسیقیهای اگزوتیکی که گویی با فضا همخوانی ندارند، سکانسهای بیش از حد خشن و یک داستان نسبتا سطحی؛ این المانها میتوانند هر فیلم ترسناکی را نابود کنند اما باعث شدهاند تا سوسپیریا به یک ساختار مستحکم برسد و از عناوین دیگر دهه 70 میلادی فاصله بگیرد. اینکه فیلم مذکور تنها با فضاسازی میتواند مخاطبش را میخکوب کند، یک موفقیت باورنکردنی است. آثار زیادی در دهههای بعدی با این ساختار توسعه یافتند اما شاید کسی هیچ کدام از آنها را به یاد نداشته باشد.
داستان در رابطه با یک دختر آمریکایی است که به یک آکادمی رقص بالهی آلمانی میرود اما خیلی زود متوجه میشود که در جهنمی از جادوگران، طلسمها و اتفاقات ماوراء الطبیعه گرفتار شده است. داستانِ سوسپیریا ساده است اما با عمق قابل توجهی روایت میشود.
– فیلم Jaws
- سال اکران: 1975
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
یکی از اولین ساختههای اسپیلبرگ که هنوز هم یکی از بهترین کارهای او در نظر گرفته میشود. «آروارهها» اگر چه با یک بودجه نجومی ساخته نشده و جلوههای ویژه کامپیوتری هم ندارد اما یکی دیگر از فیلمهای تاثیرگذار ژانر ترسناک است. آروارهها، نه تنها مسیر را برای آثار بلاک باستری مدرن هموار کرد، بلکه به سبکِ فیلمهای هیولایی، جان تازهای بخشید.
علاوه بر اینها، محبوبیت فیلمهای کوسهای با آروارهها آغاز شد و پس از آن، کارگردانها و شرکتهای بسیاری تلاش کردند تا با ساخت آثاری با محوریت کوسه، گیشهها را فتح کنند و مخاطبان را به سینماها بکشانند. تلاشی که هرگز نتیجه نداد و هیچ فیلمی نتوانست در حد و اندازه آروارهها ظاهر شود.
– فیلم The Exorcist
- سال اکران: 1973
- کارگردان: ویلیام فریدکین
کمتر کسی میتوانست حدس بزند که روزی چنین فیلمی ساخته شود و بتواند مخاطبان زیادی بدست بیاورد. به هر حال، با اثری رو به رو بودیم که به مقدسات توهین میکند و حاوی سکانسهایی است که مشخص نیست مخاطب چه عکس العملی نسبت به آنها نشان میدهد. اما ویلیام فریدکین یک نابغه است، او توانسته اثری خلق کند که هر نوع مخاطبی (چه مذهبی و چه غیره) با آن ارتباط برقرار میکند و میتواند بعضی از ابعاد آن را دوست داشته باشد. اگرچه ماجرای جنگیریِ فیلم کمی اغراق آمیز ترسیم شده اما مضامین اثر، جهانی است و توانسته «ترس» را به خوبی به تصویر بکشد. «جنگیر» نشان داد که ترس از موجودات اهریمنی را چگونه باید در یک اثر سینمایی ارائه داد.
در این فیلم، یک کشیک پیر، باید یک دختر جوان را از دست یک موجود شیطانی نجات دهد و در ادامه متوجه میشود که سرنوشتاش با این موجود گره خورده است. جذابیت اصلی فیلم، اگرچه در تصویرسازیِ دراماتیکِ پروسهی یک جنگیری است اما بازی خوب ماکس فون سیدو و دیگر اعضای تیم بازیگری را نمیتوان نادیده گرفت.
همچنین مطالعه کنید:
بهترین فیلم های ترسناکی که طرفداران مجموعه احضار باید تماشا کنند
– فیلم Halloween
- سال اکران: 1978
- کارگردان: جان کارپنتر
وقتی به عناوین ترسناکی میرسیم که با مضمون یک قاتل دیوانه ساخته شدهاند، «هالووین» یکی از اولین آثاری است که به ذهن میآید؛ فیلمی که در قلب همه دوستداران سینما ترس ایجاد میکند، تنها کافی است برای لحظاتی به مایکل مایرز فکر کنید.
این فیلم با بودجهی پایینی توسعه یافت اما توانست از تمامی آثار مستقل قبلی پیشی بگیرد و به موفقیت چشمگیری برسد. هالووین، به یکی از نمادهای زیرژانر اسلشر تبدیل شد و هنوز هم یکی از فیلمهای شاخص ژانر ترسناک در نظر گرفته میشود. مایکل میرز، در سن 6 ساگی، خواهرش را به قتل میرساند و سپس زندانی میشود. 15 سال بعد، او موفق میشود از حبس بیرون آمده و کشتارهای تازهای را آغاز کند.
طرفدار کدام یک از عناوین فهرست بهترین فیلم های ترسناک دهه 70 میلادی هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.